فرمول دولت برای حذف یارانه نقدی پردرآمدها

روز گذشته، رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی با اعلام حذف یارانه افراد خارج از کشور، از اجرایی شدن حذف یارانه پردرآمدها خبر داد. محمدباقر نوبخت اضافه کرد: «در 10 ماه گذشته تلاش کردیم تا با تکمیل داده‌ها از 40 پایگاه اطلاعاتی، افراد دارای درآمد کافی را که یارانه تاثیر زیادی بر زندگی آنها ندارد، شناسایی کنیم که حذف این افراد به تدریج انجام می‌شود تا با اعمال دقت کافی، از تبعیض و تنش جلوگیری شود.»

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک،از روزنامه دنیای اقتصاد روز گذشته، رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی با اعلام حذف یارانه افراد خارج از کشور، از اجرایی شدن حذف یارانه پردرآمدها خبر داد. محمدباقر نوبخت اضافه کرد: «در 10 ماه گذشته تلاش کردیم تا با تکمیل داده‌ها از 40 پایگاه اطلاعاتی، افراد دارای درآمد کافی را که یارانه تاثیر زیادی بر زندگی آنها ندارد، شناسایی کنیم که حذف این افراد به تدریج انجام می‌شود تا با اعمال دقت کافی، از تبعیض و تنش جلوگیری شود.»

  بررسی‌ عملکرد طرح پرداخت یارانه نقدی به خانوارها پس از اصلاح بازار انرژی، بیانگر آن است که شیوه حمایت از خانوارها در این طرح که با پرداخت نقدی یکسان به همه همراه بود، روشی مختص ایران بوده است.

براساس بررسی‌ها، در همه کشورهایی که چنین برنامه‌هایی را به اجرا گذاشته‌اند، «حمایت از گروه‌های آسیب‌پذیر» به‌عنوان هدف اصلی مطرح بوده است و به همین دلیل، پرداخت نقدی به‌صورتی فراگیر، بدون هدف‌گیری گروه آسیب‌پذیر، بدون اعمال شروطی برای دریافت یارانه (با هدف گسترش آموزش و بهداشت) و بدون طراحی سازوکاری برای ورود و خروج افراد از جمعیت یارانه‌بگیر، با هیچ‌یک از اهداف برنامه‌های حمایت از خانوار همخوانی ندارد. همچنین در شرایط کنونی که طرح‌هایی مثل حذف دهک‌های برخوردار از دریافت یارانه در دستور کار قرار گرفته است، باید توجه شود که بدون آماده‌سازی جزئیات فنی و در نبود اطلاعات کامل از همه خانوارها، شناسایی کامل دهک‌ها در سطح «جامعه» به هیچ‌‌وجه ساده نخواهد بود. همچنین به دلیل نزدیک بودن مقدار مخارج در دهک‌های میانی، حذف خانوارها می‌تواند منجر به جابه‌جایی آنها تا دو دهک در رده‌بندی درآمدی شود که ممکن است هزینه‌های اجتماعی در پی داشته باشد.

در این گزارش با استناد به مطالعات مراکز پژوهشی و با مرور روش‌های شناسایی خانوارهای مورد حمایت در تجربه‌های جهانی هدفمندی و نکات و ملاحظاتی را که این روش‌ها به همراه دارند، مورد بررسی شده است.

 هدفمندی یارانه‌ها و مساله شناسایی

در ماه‌های گذشته موضوع اصلاح وضعیت فعلی اجرای قانون هدفمندی و ابعاد مختلف این اصلاح، به یکی از پرسش‌های اصلی سیاست‌گذاران کشور تبدیل شده است. از جمله این چالش‌ها، این موضوع بوده است که دامنه گروه‌های مشمول دریافت یارانه (به‌عنوان ابزار حمایتی دولت)، باید از شیوه فعلی یعنی پرداخت یکسان به همه، به یک شیوه هدفمند تبدیل شود و گروه‌های هدف، مورد حمایت قرار بگیرند. در این راستا، نهادهای پژوهشی کشور نیز به بررسی ابعاد این موضوع پرداخته‌اند و از جمله، موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی (موسسه نیاوران) در گزارش‌هایی، بررسی هدفمندی و مطالعه اصلاح بازار انرژی را در دستور کار خود قرار داده است. بر اساس این گزارش‌ها، مشکلاتی مثل عدم تعادل در عرضه و تقاضا و قیمت‌گذاری، بازار انرژی ایران را در آستانه بحران قرار داده و موجب سرایت مشکلات این بخش به حوزه‌های دیگر مثل بودجه، محیط زیست، صنعت و رفاه خانوارها شده است. در نتیجه، انجام اصلاحات در بازار انرژی ضرورتی اصلاح‌ناپذیر و فوری است، ولی این اصلاحات باید با برنامه‌های حمایتی از خانوارهای آسیب‌پذیر همراه باشد. نکته قابل توجه در این مطالعه، این موضوع است که در همه تجربیات جهانی حمایت از خانوارهایک مساله اصلی،  

مساله «هدف‌گیری» (شناسایی و دسترسی به خانوارهای هدف)‌ بوده است؛ به‌طوری‌که فقط ایران بوده که برنامه اصلاح انرژی خود را با پرداخت نقدی یکسان برای همه همراه کرده است. به همین دلیل، یکی از چالش‌های اصلی سیاست‌گذاران در حال حاضر باید این پرسش باشد که برنامه حمایت از خانوار چگونه باید طراحی شود تا اولا هدف‌گیری نسبتا دقیقی برای شناسایی گروه‌های هدف حمایت داشته باشد؛ ثانیا بتواند آسیب‌های ناشی از افزایش قیمت انرژی را بر رفاه خانوار برطرف کند و ثالثا بتواند در توانمندسازی خانوارهای فقیر و خروج آنان از تله فقر نقش موثری ایفا کند. چرا که در طراحی اولیه این برنامه، وضعیت دولت از لحاظ دسترسی به درآمدهای نفتی بالا نسبتا مناسب بوده و به همین دلیل به نظر می‌رسد مسائلی مثل «قید بودجه» و در نتیجه، «تخصیص منابع محدود» چندان در سیاست‌گذاری دخیل نشده است.

 ولی در حال حاضر و با افت منابع، در ایران نیز مشابه سایر کشورهای جهان دولت باید شناسایی گروه‌های هدف و حمایت موثر از این گروه‌ها را در دستور کار خود قرار دهد تا بتواند هدف «کاهش فقر با حداقل بودجه» را تعقیب کند.به گفته محققان، برای سنجش «منافع» و بازدهی یک طرح هدفگیری، به سه مولفه آن توجه می‌شود: «هدف» (تمایل به حداقل کردن فقر یا حداکثر کردن رفاه اجتماعی)، «محدودیت بودجه» (بودجه دولت برای کاهش فقر) و «هزینه فرصت» (بین تعداد ذی‌نفعان تحت پوشش و مقدار پول قابل انتقال به ذی‌نفعان). در کنار منافع، هر طرح هدفگیری هزینه‌هایی نیز خواهد داشت که می‌توان آنها را در پنج دسته تقسیم‌بندی کرد:

1. هزینه‌های مدیریتی: شامل هزینه‌های «جمع‌آوری اطلاعات» مانند انجام روش آزمون ابزاری از خانواده‌ها یا آماده کردن یک نقشه فقر می‌شود. هرچه دقت بیشتری در شناسایی مدنظر باشد، هزینه‌های جمع‌آوری اطلاعات افزایش خواهد یافت.

2. هزینه‌های خصوصی: شامل هزینه‌هایی مثل «هزینه فرصت» در شیوه‌های جبرانی مثل برنامه‌های کار عمومی؛ یا در مقیاسی کوچک‌تر، هزینه‌های ناشی از اموری مثل «ایستادن در صف» یا هزینه‌های نقدی برای کسب مدارک مورد نیاز روش هدفگیری.

3. هزینه‌های غیرمستقیم: ممکن است خانواده‌ها رفتار خود را طوری تغییر دهند تا جزو ذی‌نفعان قرار گیرند. برای مثال، با وجود شرایطی برای حداقل دستمزد، برخی از خانواده‌ها ممکن است عرضه نیروی کار خود را کاهش دهند و در نتیجه خود را واجد شرایط دریافت یارانه کنند یا رفتارهای دیگری مثل افزایش مصرف کالای یارانه‌ای شده، تغییر محل زندگی، مهاجرت، یا تغییر مالکیت دارایی.

4. هزینه‌های اجتماعی: شناخته شدن خانوارهای فقیر ممکن است برای آنان هزینه‌های اجتماعی داشته باشد. اگر خانواده‌های فقیر به دلیل این هزینه‌ها از گرفتن یارانه‌ها و معرفی خود صرف‌نظر کنند، کارآیی روش برای رساندن منابع به فقیرترین افراد کاهش می‌یابد.
5. هزینه‌های سیاسی: طبقه متوسط معمولا از چنین طرح‌هایی حمایت می‌کند، ولی همراهی آنها در تمام مراحل قطعی نیست. به همین دلیل در نظر گرفتن این هزینه‌ها در یک برنامه کمک اجتماعی ضروری است.

فرمول
 

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

6  ×  1  =