سه توصیه اقتصادی اسدالله عسگراولادی به دولت
اسداله عسگراولادی، رییس اتاق بازرگانی ایران و چین در آخرین شماره ماهنامه صنعت و توسعه، به تشریح سیاستهای حوزه تجارت و تحلیل رفت و آمد سرمایهگذاران خارجی پرداخت.
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک این بار برای چندین بار بودکه برای گفتوگو به دفتر اسداله عسگراولادی در اتاق بازرگانی ایران و چین میرفتم،اما این بار گفت محل اتاق تغییر کرده است و به آدرس جدید بروم. تا پیش از این، محلاتاق بازرگانی ایران و چین در یکی از طبقات اتاق بازرگانی ایران قرار داشت، اما هماکنونبه خیابان فرصتشمالی نقل مکان کرده است. عسگراولادی میگوید «در حال حاضر فقطاتاق بازرگانی ایران و چین برای خود ساختمان جداگانه دارد و با صرفهجوییهایی کهانجام داده، توانسته این ساختمان را بخرد.» وی عنوان میکند: «این برنامه را برایاتاق بازرگانی ایران و روسیه هم دارد و به زودی ساختمانی برای آنها خواهد خرید.»
عسگراولادی را در دفتر جدید ملاقات کردم و وی همچون گذشته بیپرده و صریح صحبتمیکرد. خواستیم از اقتصاد سیاسی صحبت کنیم که پاسخ داد «من نه سیاسیکارم و نهسیاستباز» اما به شدت از وضعیت اقتصاد سیاسی کشور گله داشت. وی معتقد بود که«سیاست ما بر اقتصاد غلبه دارد.» عسگراولادی در عین حال درباره آمد و رفت سرمایهگذارانخارجی به کشور عنوان کرد که «ما نباید گول این آمدورفتها را بخوریم، چون هنوز هیچسرمایهگذاری نیامده که حرف سرمایهگذاری بزند.» وی تاکید کرد: «من به دولت همگفتهام و به اتاقهای بازرگانی نیز هشدار میدهم که در شرایط کنونی خطر انتقالسرمایه به این کشورها وجود دارد.» آنچه در ادامه میخوانید، مشروح گفتوگو با اسداله عسگراولادی، رییس اتاق بازرگانی ایران و چین است.
* حاج آقا یک مقدار از اقتصاد سیاسی صحبت کنیم.
من اصلا سیاست بلد نیستم. من نه سیاسیکارم و نه سیاستبازم. از سیاست هم بیزارهستم.
* ولی قبول دارید که سیاست کشور به شدت روی اقتصاد اثر میگذارد؟
دقیقا، سیاستمون است که روی اقتصادمان تاثیر میگذارد. از بس ندانمکاری کردهایم،همه مسایل سیاسی شده است.
* تحریمها در سالهای گذشته به شدت روی اقتصاد ایران اثر گذاشته بود؛ گزارشهایمتعددی نیز از تاثیر تحریمها روی اقتصاد کشور منتشر شده است. حالا که ایران وگروه 1 + 5 در زمینه لغو تحریمها به توافق رسیدهاند، شما فکر میکنید مهمتریناثرات لغو تحریمها بر اقتصاد ایران چه خواهد بود؟
در حال حاضر مقدمات توافق انجام شده، اما هنوز نتیجهگیری نهایی صورت نگرفتهاست. این آمدورفتهایی هم که صورت میگیرد، آمد و رفت گولزنندهای است و آمد ورفت مفیدی نیست.
* منظور شما از آمد و رفت، سرمایهگذاران خارجی هستند؟
بله، سرمایهگذاران خارجی فقط میآیند ببینند که چه خبر است. هیچ سرمایهگذارینیامده که حرف سرمایهگذاری بزند. من به دولت هم گفتهام و به اتاقهای بازرگانی نیزهشدار میدهم که در شرایط کنونی خطر انتقال سرمایه به این کشورها وجود دارد. اینگروهها نمیآیند که در ایران سرمایهگذاری کنند، میآیند که سرمایههای ما راببرند. انتقال سرمایه هم در روزهای اخیر که این گروهها میآیند و میروند، شروعشده و من یک مقدار میترسم که نکند اینها دارند ما را گول میزنند و سرمایهگذارانما را تشویق میکنند که سرمایههای خود را به آن ور آب منتقل کنند.
واقعا من نمیدانم که این گروهها هدف اصلیشان از آمد و رفتها چیست. 160 نفراز اتریش آمدند، چه شد؟ چه کردند؟ کدام قرارداد جدی را روی کاغذ آوردند.
* این نشان نمیدهد که هنوز اقتصاد ایران آنقدر شفاف نیست که سرمایهگذارانخارجی به آن اطمینان کنند.
اینکه اقتصاد ایران شفاف نیست را سرمایهگذاران خارجی بهتر میدانند. اینسوال برای من مطرح است که اینکه اینها 100 نفر 100 نفر به ایران میآیند، چه میخواهند؟میآیند سرمایهگذاری مشترک کنند؟ حرفش را میزنند، اما عمل نمیکنند. آیا میآینددر معدن سرمایهگذاری کنند؟ که این کار را نکردند. میآیند خودرو بفروشند که ماخودرو آنها را میخریم، ولی پول نداریم.
ببینید، یکسری از تحریمها دست اروپاییهاست. بنابراین این گروههایی که میآیندو میروند، تحریمها دست آنهاست. حالا به نظر شما چرا تحریمها را برنمیدارند وبعد بیایند؟ ما 4 تا تحریم داریم. یکی تحریم داماتو است که تحریم زمان ریگان است ورییسجمهور آمریکا باید آن را بردارد. یکسری از تحریمها را کنگره آمریکا بستهاست. یک بخش از تحریمها هم مربوط به سازمان ملل است. از سوی دیگر، یک بخش ازتحریمها را اروپاییها و پارلمان اروپا انجام داده است. بانکهای اروپایی ما راتحریم کردهاند و هنوز در فرودگاه هامبورگ به ما بنزین نمیدهند. ما اگر بخواهیمبه سمت ایران پرواز کنیم، باید بنزین را ترکیه بزنیم. اینکه دست اروپاییهاست.چرا این تحریمها را برنمیدارند و به ایران میآیند؟ میآیند ببینند بعد از تحریمبا آنها کار میکنیم یا خیر؟ خب معلوم است که کار میکنیم. میآیند چین و روسیه رابترسانند؟ خب روسیه که با ما کار نمیکند. روابط ایران و چین هم درازمدت است. چیندنیا را گرفته است. پس اینگونه آمد و رفتها کمخاصیت است. البته برای هتلهایمانخوب است و یا میبینند در منطقه، کشور امنی هستیم. اینها خوب است، ولی از نظراقتصادی یک قدم مثبت بر نداشتهاند و فقط حرف زدهاند.
* تحلیل شما از این آمد و رفت سرمایهگذاران خارجی چیست؟
ببینید، ما به کشوری که میخواهد به ایران بیاید، باید بگوییم تحریمی که مربوطبه شماست را بردارید. اگر اینها حل نشود، من این آمد و رفتها را مفید نمیدانم ودارند ما را گول میزنند. آمریکاییها هم میگویند ما تا مدتی تحریمها را برنمیداریم.پس تحریم اروپا چه؟ ما نباید گول بخوریم و باید چشمانمان را باز کنیم. این گروههاوقتی میخواهند بیایند، قدمشان به روی چشم، اما باید برنامه هم بدهند که چه میخواهندکنند؟ با چه کسی میخواهند ملاقات کنند؟ آیا فقط با دولت میخواهند ملاقات کنند؟ همهچیز روی تشریفات میگذرد.
* این مشکل و نقطهضعف را از کدام سمت بیشتر میدانید؟
مشکل از سمت ماست. هیاتهای خارجی که به ایران میآیند، باید از آنها بپرسیمکه دستور جلسه شما چیست و با چه کسانی میخواهید ملاقات کنید. ما باید چشمانمان راباز کنیم و گول نخوریم. اینها باید با برنامه به ایران بیایند. ببینید وقتی من بهچین میروم، پدر من را چینیها در میآورند که برای چه میخواهی بیایی، با چه کسیمیخواهی صحبت کنی، چند نفر همراهت هستند، دستور جلسهات چیست؟ بنابراین ما بایدببینیم توریست میخواهیم به کشورمان بیاید یا این گروهها برای کار تخصصی به ایرانمیآیند.
من هم به اتاق بازرگانی هشدار میدهم که گول نخورد و چشمان خود را باز کند وهم به وزارت صنعت، معدن و تجارت. ما الان در شرایط پساتحریم قرار نداریم، ما در شرایطپسامذاکرات قرار داریم. تحریمها هم من فکر میکنم تا اردیبهشتماه برداشته نمیشود.اولین تحریم احتمالی از اردیبهشت برداشته میشود. بنابراین این رفتوآمدها نباید عبثباشد و فقط وقت گرفته شود.
* شما ویژگیهای یک دیپلماسی اقتصادی قوی را در چه میدانید؟
دیپلماسی اقتصادی قوی در قدرت مذاکره قوی است. من به خاطر دارم قوامالسلطنهیکبار مسکو رفت و استالین را گول زد. گفت نفت شمال را به شما میدهم. قرارداد راهم نوشت که نفت شمال برای روسهاست. انتهای قرارداد هم نوشت که البته مجلس بایدتصویب کند. بعد آمد و استعفا داد. نخستوزیر بعدی آن را مجلس نبرد. یعنی استالینرا گول زد. این یک نوع دیپلماسی است.
* یعنی شما معتقدید که باید مکر و نیرنگ اقتصادی داشت؟
سیاست همهاش مکر و نیرنگ است. تاریخ را بخوانید. ما باید قدرت مذاکره قویداشته باشیم که در هیات رییسه اتاق بازرگانی ایران من این قدرت را کم میبینم. برایاینکه در هیات رییسه اتاق بازرگانی، بیزینسمن واقعی نیست.
* اما تاجر بینالمللی نیستند.
بله، هیچکدام در یک کنفرانس بینالمللی هزار نفری حرف نزدند. تشریفاتی همه جارفتیم، قهوه خوردیم، شام خوردیم و مصاحبه هم کردیم. بنابراین ما قدرت مذاکره قوی،کم داریم. ما چه امتیازی توانستیم بگیریم؟ پس هنوز سیاست ما بر اقتصاد غلبه دارد.در حال حاضر چند درصد اقتصاد ایران دولتی است؟
* 80 درصد.
نیروگاهها، راهها، هواپیماها، بانکها، سدها، صنایع، بنادر، عوارض جادهها،بیمارستانها و هر چه را که نگاه میکنیم، دولتی است. چه دست مردم است؟ کشاورزیدست مردم است. این چند درصد میشود؟ 80 درصد اقتصاد ایران دست دولت است. دولت بخشخصوصی را بغل میکند، اما بغل میکند که بخش خصوصی را له کند. دولت بخش خصوصی رااینجوری بغل میکند. بنابراین اولین خواهش من از دولت این است که دولت خود راکوچک کند.
* شما زیرساختهای لازم برای سرمایهگذاری خارجی را فراهم میبینید؟
بله، در رشته هواپیمایی، معادن، صنایع سنگین و انرژی این زیرساختها وجوددارد. در حوزه سرمایهگذاری در انرژی، نفت و فرآوردههای نفتی آمادگی لازم وجوددارد. همچنین در صنایع و تکنولوژی جدید این امکان وجود دارد. فرض کنید ما وقتیبخواهیم یک موبایل بسازیم، هزینه ساخت آن برای مثال 2 هزار دلار میشود، اما اینهزینه در کشورهای دیگر بسیار پایینتر تمام میشود.
* برخی کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی معتقدند که اینکه گفته میشود وارداتنباید صورت گیرد، اشتباه است. وارداتی باید صورت گیرد که صادرات را نیز در پیداشته باشد؛ مثل کشورهایی همچون کره.
بله، واردات حتما ضرورت دارد، اما واردات باید گزینشی صورت گیرد. واردات مواداولیه ضرورت دارد، اما ما باید واردات کالاهای مصرفی را کم کنیم.
* این ایراد نیست که ما در همه زمینهها بخواهیم خودکفا باشیم؟
درست است؛ ایران در چند زمینه باید خودکفا باشد. در بحرانهای سیاسی خودکفاییدر خوراک، پوشاک، مسکن و بهداشت واجب است. ما به سمت خودکفایی در این بخشها بایدبرویم. الان وضعیت بهداشت خوب است و در برخی تخصصهای پزشکی از دنیا جلو افتادهایم.همچنین در زمان بحرانها، در بخش خوراک حتما باید خودکفا باشیم و دست نیاز برایخوراک دراز نکنیم.
ما ضرورت ندارد که اینقدر پسته تولید کنیم؛ خوراک مردم هم نیست. باید بهاندازه مردم تولید کنیم. ما باید در تکنولوژی را به کشور باز کنیم. واردات حتماباید اینطوری باشد و این موضوع ضروت دارد. اگر وارداتی نباشد که صادراتی هم صورتنمیگیرد. واردات را باید گزینشی کرد. از سوی دیگر، موضوعی که در واردات خیلی مهماست، اینکه ما شعار خودکفایی در واردات میدهیم، اما جلوی قاچاق را نتوانستیمبگیریم. شما هر چه با دیوار تعرفه بخواهید جلوی واردات را بگیرید، اما در مقابل قاچاقصورت میگیرد. تعرفه بالا میرود که واردات صورت نگیرد، اما از طرف دیگر کالاها بهصورت قاچاق وارد میشود. اولین کار دولت در این قسمت این است که جلوی قاچاق را بگیردو اگر جلوی قاچاق را بگیریم، تولیدمان خودبهخود شکل پیدا میکند.
ما میگوییم منسوجات کشور در مقابل ترکیه ضرر کرده است و بعد تعرفه گذاشتیم.این خاصیت ندارد. وقتی تعرفه خاصیت دارد که قاچاق صورت نگیرد. اگر تعرفه بگذاریم وبعد قاچاق انجام شود، خب تعرفه خنثی شده است. حالا تعرفه را هزار درصد تعیین کنید.پس یکی از کارهای اقتصاد سیاسی این است که جلوی قاچاق را بگیریم. قاچاق سم است. الانارز نوسان دارد، قاچاق انجام میشود. در حال حاضر اصلاحیه قانون مالیاتهای مستقیمابلاغ شده که به نظر من، باید یک مقدار روی آن دقت کرد. میگویند روی حسابهایبانکی سرک میکشند. وقتی این کار را بخواهند انجام دهند، امکان دارد که عدهایسرمایه خود را از بانکها خارج کنند.
* خب اگر یک نفر وضعیت مالیاش شفاف باشد، چرا باید از افشای حسابهای بانکیخود بترسد؟
ببینید، ما یک تعداد مودی داریم. باید بگویند حساب مودیان مالیاتی مورد بررسیقرار میگیرد. چه کسی مودی مالیاتی است؟ کسی که کسبوکار دارد. ولی کسی که ملک خودرا اجاره میدهد، مودی مالیاتی که دیگر نیست.
ما آنچه که در فضای کسبوکار وجود دارد و کسانی که اظهارنامه تقلبی میدهند راباید جلویشان را گرفت. اگر این قانون اصلاح نشود، خطر انتقال سرمایه وجود دارد؛ سرمایههایا طلا میشود و یا به خارج از کشور میرود. این موضوع برای صادرات ما به هیچوجهمفید نیست، چون امروز که دلار 3500 تومان میشود، صادرکننده خیال میکند که منفعتمیکند، چون قیمت کالاها در داخل کشور هم بالا میرود و تورم هم افزایش مییابد.
پس صادرکننده هیچ منفعتی نمیبرد، در درازمدت ضرر هم میکند. تنهاصادرکنندگانی که کالای خود را قبلا فروختهاند و ارز خود را حالا میخواهندبیاورند، منفعت میکنند، اما اگر دوباره کالا را بخواهند بخرند و صادر کنند، ضررمیکنند.
من در کل سه توصیه برای دولت دارم. دولت باید خود را کوچک کند و به فکر اشتغالباشد. بزرگترین امتیاز در کوچک کردن دولت این است که فساد کم میشود. من و شماکه با هم مذاکره میکنیم، سر همدیگر را نمیتوانیم کلاه بذاریم. اگر یک طرف بهخزانه و بانکها وصل باشد، آنجاست که اختلاس صورت میگیرد.
از سوی دیگر، براساس آمارهایی که من از زمان مرحوم رجایی دارم، در آن دوره جمعیتکشور 36 میلیون نفر بود، اما امروز تعداد جمعیت کشور به 78 میلیون نفر رسیده است،یعنی 42 میلیون جمعیت کمتر از 32، 33 سال سن دارد. این نشان میدهد که هر سال یکمیلیون تا یک میلیون و 200، 300 هزار نفر دختر و پسر تحویل جامعه میدهیم. اینگروه همه چیز میخواهد، لباس، خانه، مدرسه، همسر و غذا. همه اینها به یک موضوعوابسته است و آن هم شغل است. اگر ما به جوانان شغل بدهیم، همه اینها را پیدا میکند.بر این اساس، دغدغه اصلی دولت باید اشتغال باشد و پیام اصلی من به شما این است.
* در کمیسیون برجام مجلس، سعید جلیلی عنوان کرده بود که نتیجه مذاکره چیزی جزهیچ و پوچ نبوده است. نظر شما درباره این اظهارنظر چیست؟
من این صحبت را قبول ندارم. ما بزرگترین امتیازی که از مذاکرات گرفتیم، اینبود که در دنیای آزاد را به روی خودمان باز کردیم. انصافا در دوره آقای احمدینژادیک وزیر به ایران نمیآمد، یک وزیر ما را هم به کشورشان راه نمیدادند. به جز چین.در 10 سال گذشته، کدام رییسجمهور به ایران آمده بود؟ کاری که تیم ظریف کرد، برایکشور اهمیت فراوانی داشت. اصولا قرار گرفتن وزیر خارجه ما کنار 6 وزیر خارجه دنیاخودش امتیاز است. پس امتیازی که ظریف برای کشور از نظر سیاسی گرفت، خیلی اهمیتدارد.
ما نباید با تعصب صحبت کنیم. تعصب را باید کنار بگذاریم. درست است که من بهرفتوآمد هیاتهای تجاری انتقاد دارم، اما اصل کاری که تیم ظریف انجام داده، جزوافتخارات تاریخی کشور است.
* انتقاد شما هم به بیبرنامه بودن در مقابل هیاتهای تجاری است.
بله، اگرچه اولین خاصیت آمدن آنها، پر شدن هتلها و آمدن ارز به کشور است. ولیباید با برنامه بیایند و ببینیم وقتی از کشور میروند، کارنامهشان چیست. ما بایداز اتاق بازرگانی بپرسیم که وقتی این هیاتهای تجاری میآیند و میروند، چه گزارشیمیشود به مردم داد و کارنامه این آمد و رفتها چیست. 160 نفر از اتریش آمدند. این160 نفر با کدام بیزینسمن ما صحبت کردند و برنامه یکسال آینده خود را چیدند. ماباید حواسمان را جمع کنیم.
* محسن جلالپور، رییس اتاق بازرگانی ایران در یکی از نوشتههای اینستاگرامیدرباره آمدن هيات اتريشی و اینکه این هيات را بيشترتجار و بازرگانان بخش خصوصی همراهی میكردند، گفته بود ما هم باید به جایی برسیمکه در سفرهای خارجی و در معيت ریيسجمهور خودمان، 200 تاجر و كارآفرين همراه داشته باشيم.
این حرف را 20 سال است که من میزنم. من در این 20 سال به همه روسای جمهورگفتم که وقتی به کشورهای دیگر میروید، یک تعداد از بخش خصوصی را با خود ببرید.آقای احمدینژاد در دوره ریاستجمهوری خود سه، چهار بار به نیویورک رفت. هر دفعههم 200 نفر را با خود به نیویورک میبرد، اما اینها هیچکدام از بخش خصوصینبودند، قوم و خویشهای او بودند. در این گروه یک بیزینسمن نبود. حرف آقای جلالپور،حرف 20 ساله من است. من دائما فریاد میزنم که دولت در کمیسیونهای مشترک 50 تاجررا بنشان.
من یک روز به عنوان صادرکننده بزرگ زیره یک مصاحبهای کردم و گفتم مجتهد زیرهسبز است. آیتاله رسولیمحلاتی که من مسجد آنها نماز میخوانم، گفت تو مجتهد همشدهای؟ گفتم در زیره سبز بله، من مجتهد زیره هستم. چه کسی از من بیشتر درباره زیرهمیداند. درباره پسته هم همینطور است. زیره کار 40 ساله من است و خریداران دنیا وبازار را کاملا میشناسم.
الان هم به دولت آقای روحانی میگویم که هر وقت به طور رسمی به کشورهای دیگرمیروید، 50، 60 نفر هم از نظر اقتصادی با خود ببرید.
* الان هیاتهای تجاری مختلفی به ایران میآیند. شما عنوان کردید که ما درسیاست باید قدرت مذاکره قوی داشته باشیم. به نظر شما چرا بخش خصوصی ایران اینقدر قدرتمندنیست که بتواند مذاکره قوی با بخش خصوصی کشورهای دیگر داشته باشد؟
برای اینکه هیچگاه بازی گرفته نشده است. با بخش خصوصی تعارف کردند، اما بازیاشنگرفتند. الان بخش خصوصی بخواهد پالایشگاه ایجاد کند، به این بخش وام نمیدهند واوراق قرضه را فقط به دولتیها میدهند. چرا اوراق قرضه را به بخش خصوصی نمیدهند؟ذخیره بانکها از پول من و شماست؛ بانکها که چاپخانه اسکناس ندارند. زمان مرحومنوربخش، ایشان میگفت من فقط وام را به دولت میدهم، چون خودم ضامنش هستم، من نمیتوانمضامن شما شوم. الان اوراق قرضه را شهرداریها، بانکها، نیروگاهها و… میگیرند،اما به بخش خصوصی نمیدهند. در واقع بخش خصوصی را به طور واضح بازی نگرفتند.
از سوی دیگر، اگر بخش خصوصی بخواهد کار کند، فرصت به آنها نمیدهند، اما اگربخش خصوصی پول خود را در بانک دولتی بگذارد، 22 درصد میگیرد. بخش تولید با انواعو اقسام مشکلات مواجه است؛ این در حالی است که بخش دولتی هیچکدام از آن مشکلات راندارد. این همه بدهی دولت برای چیست؟ پس دولت با بخش خصوصی تعارف میکند، اماواقعا بخش خصوصی را بازی نگرفته است.
چرا در شورای عالی صادرات نباید بخش خصوصی حضور داشته باشد؟ فقط در جلسات آقایجلالپور، رییس اتاق ایران حضور دارد. من معتقدم براساس بحث مطروحه در هر جلسهشورای عالی صادرات، از آن رشته یک تشکل باید حضور داشته باشد. برای مثال، اگر بحثپوست مطرح است، یکی از این بخش باید برود. رییس اتاق بازرگانی ایران که همه چیز رانمیداند. رییس اتاق، به صورت سمبلیک به عنوان نماینده بخش خصوصی به جلسات میرود.8 نفر دولتی و یک بخش خصوصی که رییس اتاق ایران است، در جلسات حضور دارد. من الان25 سال است که فریاد میزنم بخش خصوصی را باید بازی بگیریم.
* موفقترین دورهای که اتاق بازرگانی ایران عمل کرد، چه زمانی بود؟
در 7 سالی که نماینده امام بودیم، اتاق بازرگانی دوران موفقی داشت. ما 7 سالبه عنوان نماینده امام در اتاق بودیم و حرفمان را همه جا میخواندند. ما قدرتمنددستور میدادیم. ایراد میگرفتیم و عمل میکردند. من در این سالها دو تا دعاکردم. یک زمانی آقای رحیمی، معاون اول احمدینژاد در رابطه با پسته سر به سر من گذاشت.
* در جلسهای که جنجالی شد؟
بله، من گفتم خدایا اینقدر به من طول عمر بده که ببینم این آقا جلوی قاضی میایستد.این اتفاق هم افتاد. در مورد آقای عابدیجعفری هم همینطور شد. وقتی ایشان وزیربازرگانی بود، کارت بازرگانی را اختیاری کرد. گفتیم چرا این کار را کردید، فهمیدیمکه میخواهند اتاق را ببندند و با این کار درآمد اتاق را میگرفتند. با آقایخاموشی نشستیم گفتیم خودمون کمک میکنیم تا اتاق بچرخد. بالاخره رفتیم پیش آقایهاشمی تا بین ما و وزیر وساطت کند. وزیر گفت روز جمعه که من دیدار عام دارم، اینآقایان هم بیایند. من به وزیر نامه نوشتم و گفتم ترجیح میدهم که در روز جمعه برومخطبههای نماز جمعه را گوش کنم و بمانم تا وزیر بعدی. آنجا یک دعا هم کردم و گفتمیک روزی میشود این وزیر کنار من بنشیند؟! حالا آقای عابدیجعفری کنار من مینشیندو عضو اتاق بازرگانی تهران است. من با رای مردم و او با رای وزیر در اتاق بازرگانیاست. اینجاست که میگویم دولت تعارف میکند.
به دولت چند توصیه دارم، اشتغال را در صدر کارهای خود قرار دهد، خود را کوچککند و به بخش خصوصی اعتنا کند.
* در رابطه با رشد اقتصادی پیشبینیهای مختلفی وجود دارد. شما فکر میکنیدنرخ رشد اقتصادی 5 درصدی تا چه اندازه قابل تحقق باشد؟
نرخ رشد اقتصادی کمتر از یک درصد است. به زور که نمیشود رشد اقتصادی ایجادکرد. ما خودرو تولید میکنیم در انبارها میخوابد، فکر میکنیم این رشد اقتصادیاست. بابا کالاها در انبارها خوابیده است. یکی از عوامل رشدهای اقتصادی ما تولیدخودرو و بهرهبرداری از معادن است. در حوزه معادن که فروش نداریم. خودرو هم تولیدمیکنیم، اما در انبارها خوابیده است. اینکه رونق نیست. ما الان در رکودسنگینی قرار داریم.
* الان ما رکود تورمی داریم یا فقط رکود؟
هر دو، هم رکود و هم رکود تورمی. ما وقتی نتوانیم کالاهای خود را بفروشیم، پسرونق نداریم. الان بهره بانکها حدود 30 درصد است و خودش هم 22 درصد بهره میدهد.با بهره 30 درصد نه میشود تولید کرد و نه صادرات. هیجکجای دنیا بهره 30 درصدیبرای تولید و صادرات وجود ندارد. من همیشه گفتم که یک صادرکننده خیلی هنرمند باشددر سال 3 بار میتواند سرمایه خود را بچرخاند. یعنی از وقتی برای مثال این قلمخریده میشود تا زمانی که صادرکننده کالا را صادر میکند و پول خود را برگرداند،100 روز طول میکشد. مگر سال چند تا 100 روز دارد؟
* منفعت صادرات چقدر است؟
3 درصد است. بنابراین اگر یک صادرکننده 3 یا 4 دفعه سرمایه خود را بچرخاند، 4تا سه درصد سود در سال میکند؛ یعنی 12 درصد. این در حالی است که بانک 22 درصد سودمیدهد. بانکها که سود بیشتری میدهند و برخی سرمایهگذاران الان ترجیح میدهندپول خود را در بانک بگذارند و سود بگیرند. چرا باید خود را گول بزنیم؟
* همین موضوعی که در رابطه با بانکها عنوان کردید، چقدر باعث خواب سرمایههاشده است؟
خیلی زیاد. همین مساله رکود آورده است. ما خیال میکنیم تورم نداریم. ایناقتصاد چاقوی جراحی با جرات میخواهد.
* به نظر شما لغو تحریمها چقدر میتواند هزینه تجارت را کاهش دهد؟
اگر لغو تحریمها انجام شود، تجارت ما رونق میگیرد، چون بخش خصوصی ما با بخشخصوصی دنیا در ارتباط هست. لغو تحریم نفت و لغو تحریم بانک مرکزی کمک بسیاری به مامیکند و این تحریمها اگر در سال 1395 لغو شود، برنامه ششم برنامه خوبی خواهدبود؛ وگرنه برنامه ششم عبثی خواهیم داشت. آن زمان باید به سمت اقتصاد مقاومتی وخودکفایی برویم و کارهایی را انجام دهیم که کمترین ارز را مصرف کند.
* با لغو تحریمها، به طور قطع صادرات نفت ایران افزایش مییابد. به نظر شمااین موضوع روی قیمت نفت در بازار جهانی نفت اثر میگذارد؟
خیر، به دلیل اینکه مشتریهای نفتی ما، مشتریهایی هستند که خیلی در بازاراوپک اثرگذار نیست، ولی برای کشور ما اثرگذار است. ما الان روزانه یک میلیون و نیمبشکه نفت صادر میکنیم که اگر به 3 میلیون بشکه نفت افزایش یابد، مشکلاتمان حل میشود.الان سرمایهگذاران خارجی هم نگاه میکنند که ببینند به چه اطمینانی به ما بایدپول بدهند تا برای آنها برای مثال یک لیوان تولید کنیم.
* این به همان بحث اول برمیگردد که اقتصاد ایران یک اقتصاد غیرشفاف و پرریسکیاست؛ در حالی سرمایهگذاران خارجی دنبال یک بازار امن و مطمئن هستند.
اما اگر تحریمها برداشته شود، اقتصاد ایران کمریسک میشود و پشتوانه دولتقوی خواهد شد. وقتی صادرات نفت افزایش یابد، به طور قطع پشتوانه مالی دولت نیز قویمیشود. از آن طرف، فاینانسهای بانکی به روی بخش خصوصی باز میشود. بانکهایایرانی به بخش خصوصی وام نمیدهند، اما بانکهای خارجی وام میدهند.
* الان بحث بدهی دولت به بخشهای مختلف مطرح است که برخی از کارشناسان عنوانمیکنند اگر دولت نتواند بدهی خود را پرداخت کند، رکود در اقتصاد کشور عمیقترخواهد شد. نظر شما چیست؟
اگر منبع پرداخت بدهیهای دولت با چاپ اسکناس باشد، خطرناک است. دولت بایدیارانهها را قطع کند. این یارانه خطرناک است، چون دولت با کسری بودجه مواجه است. یارانهباعث شده که دولت نتواند بدهیهای خود را پرداخت کند.
* که البته در شرایط کنونی نمیتواند یارانهها را قطع کند.
دولت گیر افتاده است. دولت باید برای خود برنامهریزی کند و بدهیای ایجادنکند که نتواند پرداخت کند.
* دولت در شرایطی هست که به مردم بگوید از فردا یارانهها را قطع میکنم؟
خیر، فقط میتواند به مردم بگوید تو رو خدا یارانهها را نگیرید، ولی نمیتواندبگوید که یارانه نمیدهم، چون هم قانون است و هم اینکه مردم توقع دارند. اینرکودی که الان در کشور داریم، اگر تا 6، 7 ماه دیگر حل نشود و رونق به وجود نیاید،ورشکستگی میآورد. این خطرناک است.
* به عنوان سوال پایانی، پیشنهاد شما به دولت در شرایط کنونی اقتصاد چیست؟
همان مسایلی که عنوان کردم. دولت باید خود را کوچک کند و هزینههای دولت کاهشیابد.