ریل های متضاد کسب و کار

گروه تصمیم سازان قدیمی حوزه کسب و کار بانکداری و پرداخت الکترونیک بیش از آن که به آینده قطار این کسب و کار فکر کنند تنها به حرکت کردن امروز آن می اندیشند و اینکه در گام بعدی، این قطار در دره فرو افتد یا به مقصد برسد چندان ذهن این افراد را به خود مشغول نکرده است. شاید ظهور پدیده آزاد اندیشی در حوزه کسب و کار بانکی ضرورتی گریزناپذیر باشد، اما اینکه ظهور چنین پدیده‌ای چقدر در شرایط حاکم امکانپذیر است بحث دیگری است که در این نوشتار نمی گنجد.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، تفاوت بانکداری و پرداخت ما با جهان از منظر کسب و کار بسیار عمیق و بنیادین است. بر همین اساس هنگام  تحلیل فرایندی نظام بانکی، مبنای تکوین و تشخیص فرایندهای کسب و کاری در نظام بانکی  بایستی به ناگزیر متفاوت از دنیا باشد. در غیر این صورت روند طبعا نتایجی حاصل می شود که با واقعیت حال جامعه ما فاصله چشم‌گیر دارد.
از سوی دیگر فاصله دار بودن آنچه در جامعه بانکی ما جاری است با آنچه در جهان می بینم باعث شده تا نظام تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر در کشور ما خطاهای پر هزینه‌ای را مرتکب شوند. خطاهایی که برخی از آن ها موجب شده تا بگوییم مسیر کسب و کاری مثلا کسب و کار پرداخت کشور از ریل اصلی منحرف شده و این‌گونه از خطاها در حال حاضر به هنجار تبدیل شده است و ما به عنوان اغلاط مصطلح ناچار به پذیرش آنها هستیم. بر همین اساس نظام کسب و کاری شکل گرفته که بر هم زدن آن بسیار پر هزینه است؛ به عبارتی دیگر ریلی جدید ایجاد شده که بسیار سخت است تشخیص دهیم آیا این ریل می تواند ریلی مستحکم باشد یا نه.
این مسئله به طبیعت بازار بر می‌گردد. بازار ذاتا پدیده‌ای هوشمند است و تلاش می کند خود را بر اساس واقعیت های جاری انطباق دهد نه بر اساس فرضیاتی که متناسب با واقعیت های خارج از زیست بوم ایران تجربه شده است.
اکنون مسئله اصلی این است که ادامه دادن مسیر در همین ریل تا چه اندازه با ریسک همراه است و در عین حال بازگشت به مسیر ریلی کسب و کار مرسوم در جهان چقدر هزینه در پی دارد. این سوال طبعا نیازمند تیز‌بینی و آزاد‌اندیشی صاحب نظران این حوزه است.
تجربه نشان داده که گروه تصمیم سازان قدیمی حوزه کسب و کار بانکداری و پرداخت الکترونیک بیش از آن که به آینده قطار این کسب و کار فکر کنند تنها به حرکت کردن امروز آن می اندیشند و اینکه در گام بعدی، این قطار در دره فرو افتد یا به مقصد برسد چندان ذهن این افراد را به خود مشغول نکرده است.
شاید ظهور پدیده آزاد اندیشی در حوزه کسب و کار بانکی ضرورتی گریزناپذیر باشد، اما اینکه ظهور چنین پدیده‌ای چقدر در شرایط حاکم امکانپذیر است بحث دیگری است که در این نوشتار نمی گنجد.
بر این اساس در مرور وضعیت فعلی روندهایی دیده می‌شود که فعالا ن بازار به ناچار عنوان‌های کلان روندهای کسب و کار بانکی را برای آن در نظر گرفته و فعالیت خود را بر اساس  این کلان روند  نظام‌دهی می کنند. نکته آن است که این نوع از انتظام بخشی مخاطرات راه را بیشتر خواهد  کرد.

نگاه به مصداق ها
نظام پرداخت در کشور ما چه در بخش خرید و چه در بخش بانکی متناسب با حضور سامانه‌های به اصطلاح ملی شکل گرفته که لاجرم بازیگران این عرصه بالجبار روندی را طی کرده اند که  به امضای الکترونیک و همچنین تراکنش‌های افلاین چندان نیاز نباشد همچنین نظام کار‌مزدی نیز به عنوان مانع توسعه کسب و کار قلمداد شود.
برخی سامانه ها «ملی» محسوب شده اند تا  از گزند نقد دور بمانند. از سوی دیگر توجه به این مسئله که هر تراکنش آنلاین این ظرفیت را دارد که 50 تومان بر درآمد ناظر بیافزاید یا آفلاین کردن هر تراکنش می تواند 50 تا 100 تومان از درآمد ناظر کسر کند می‌تواند ریشه در دو نگاه تمرکز‌گرا و منفعت گرایانه نظام نظارتی در کشور ما داشته باشد.
طبیعی است در پس حفظ وضعیت موجود «یعنی ملی ماندن سامانه ها» سازمان‌های پنهان مختلفی شکل می‌گیرند که در حالی که وجودشان ضروری به نظر می رسد اما موجب افزایش مداوم هزینه مادی و معنوی  نظام بانکی می‌شوند. این که چگونه جامعه بانکی ما از مرز بدیهی بودن این سازمان ها گذر کند و به اضافی بودن آن ها اطمینان حاصل کند خود پروسه پر هزینه و پرخطر دیگری خواهد بود.   
با توجه به شرایط حاکم تنها آینده می تواند نشان دهد که گزینه های درست چه گزینه‌هایی هستند. به تعبیر دیگر آینده نشان خواهد داد آیا گام های فعلی ما را به سقوط در دره رهنمون می کند یا صعود بر قله را به ارمغان می آرود.
  نتیجه کلام آنکه چطور می‌توانیم یک نظام کسب و کار مطمئن ایجاد نماییم نیازمند ظهور و بروز همان پدیده آزاد اندیشی است که هم‌اکنون بارقه هایی از آن را حس می کنیم اما تجربه نشان می دهد که احتمال دارد این بارقه ها  به خاموشی بگرایند. پاسخ این سوال را آینده نه چندان دور شاهد خواهیم بود.

منبع ماهنامه بانکداری آینده شماره 21 فروردین 95

* سردبیر

 

 

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

27  −    =  19