مدل بانکداری بومی در کشور با خلأ جدی روبه‌رو است

اختصاصی/ مدیر پروژه مبنا در گفتگو با بانکداری الکترونیک

نظام بانکی کشور با خلأ جدی برای داشتن مدل بانکداری بومی در چارچوب استانداردهای IFW و بیان(bian) روبه‌رو است. این در حالی است که در حال حاضر برای پروژه IFW حدود 2میلیون دلار هزینه شده و اما و اگرهای زیادی بر سرراه اجرای آن با این هزینه قابل توجه از دید کارشناسان وجود دارد به طوری که حتی این پروژه فعلا متوقف شده است.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، بانک مرکزی در اواسط سال 93 از پروژه مبنا رونمایی کرد و هدف از برنامه‌ریزی و طراحی «مبنا» این بوده است که چارچوب‌های بانکی به‌روز و تعاریف بانکی مشخص و واحد ‌شود.
در این پروژه قرار بود تمامی مدل‌های بین‌المللی بانکی در حوزه‌های مختلف بررسی شود و پس از آنکه نمونه‌ای قابل تطبیق و کاربردی در ایران انتخاب شد این نمونه به‌تدریج در کشور شکل اجرایی به خود گیرد.
همچنین پژوهشکده پولی و شرکت خدمات انفورماتیک به عنوان بازوان این طرح معرفی شدند. مدیر پروژه مبنا معتقد است نظام بانکی کشور با خلأ جدی برای داشتن مدل بانکداری بومی در چارچوب استانداردهای IFW و بیان(bian) روبه‌رو است.
این در حالی است که در حال حاضر برای پروژه IFW حدود 2میلیون دلار هزینه شده و اما و اگرهای زیادی بر سرراه اجرای آن با این هزینه قابل توجه از دید کارشناسان وجود دارد به طوری که حتی این پروژه فعلا متوقف شده است.

در همین خصوص رسول لطفی آذر، مدیر پروژه مبنا در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری بانکداری الکترونیک در خصوص وضعیت کنونی پروژه گفت: با رایزنی‌ها و احساس نیاز موجود در کشور طی مشورت‌هایی متوجه شدیم با خلأ جدی برای داشتن مدل بانکداری بومی در چارچوب استانداردهای IFW و بیان(bian) روبه‌رو هستیم که با توجه به این خلأ بانک‌ها و شرکت‌های تولید‌کننده هر کدام با ذهنیت خودشان از تعدادی بانکدار استفاده کرده‌اند و با قراردادن تعدادی فیلد که اغلب بیزینس بانکداری را پاسخگو هستند حرکت کمتری به سمت استانداردها داشته‌اند.

وی افزود: هر بانک با فراخور نگاه خود یکسری فیلدهای اطلاعاتی را نگه می‌دارد که این امر منجر به داشتن مشکل بانک مرکزی در حوزه انتقال داده ها و به وجود آوردن انبار داده ها شده است. با این نگاه به نظر می‌آید پژوهشکده پولی موفق شود با برنامه‌ریزی‌ای مدون و جدی و با حمایت شرکت خدمات انفورماتیک و بانک مرکزی به مدل بانکداری مرجع بومی در چارچوب استانداردهای IFW و بیان برسد.

لطفی آذر بیان داشت: حوزه‌ای که قصد پرداختن به آن را داریم جزو خلأهای نظام بانکی‌ست، هدف این است که در حوزه ریسک، پولشویی و مدیریت نقدینگی چارچوب‌های استاندارد تعریف شود تا نظام بانکی بتواند این چارچوب‌ها را به صورت عملیاتی در سیستم‌هایشان الگوگذاری کند، همچنین علاوه بر این، کمک به بانک‌ها می‌تواند در جهت ایجاد انبار داده های مناسب قابل استفاده باشد.

پروژه مبنا در بازار کسب و کار وارد نمی شود

وی در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا پروژه مبنا یک مدل کسب و کاری برای بانک ها محسوب می شود، عنوان داشت: چارچوب IFW و bian وارد حوزه کسب و کار نمی‌شود، اما در این رابطه گفته شده که بانکداری شرکتی برای مدیریت نقدینگی ملزم به رعایت یکسری اصول است و همچنین مدل کسب‌وکار در حوزه رقابتی بانک‌هاست که ما به آن ورود نمی‌کنیم.

مدیر پروژه مبنا در رابطه با پروژه بازل 3 که زیر مجموعه پروژه مبنا قرار می گیرد، خاطرنشان کرد: به عنوان مثال بازل 3 که در ادامه بازل یک و دو در حال عملیاتی شدن است به تطبیق قوانین بانکی بومی کشور با قوانین جهانی می پردازد که در بازل 3 مشخصا کنترل و كاهش ريسك بانكها و ذخيره‌گيري و كفايت سرمايه مطرح است.

وی افزود: مدت‌هاست که در رابطه با بازل 3 صحبت می‌شود، اما هیچ مدل بومی‌شده‌ای وجود ندارد که نشان دهد با چه آیتم‌هایی می‌توان کنترل‌ها را عملیاتی کرد، اگر چنین سوالی پاسخ داده شود 60درصد بازل 3 را می‌توانیم پاسخگو باشیم و در نهایت به هدف اصلی مان که تحقق پروژه است، برسیم.

لطفی آذر در خصوص حضور افراد خبره در اجرای پروژه گفت: خوشبختانه طی برنامه‌ریزی‌های اخیر غیر از مشاور خارجی، اغلب مشاوران و افرادی که پژوهشکده‌ پولی و بانکی را در این پروژه یاری می‌کنند در نظام بانکی دارای مصونیت اجرایی هستند که باید با حضور خود تکلیف بازل 3 را مشخص کنند.
وی افزود: از سوی دیگر باید به اِلمان‌هایی توجه داشت که باعث پیشبرد پروژه مبنا شود که از جمله نکات مثبت این پروژه حضور آقای دکتر دیواندری‌ست که به عنوان تئوریسین زیرساختی در نظام بانکی کشور همیشه این‌گونه پروژه‌ها را حمایت کرده‌اند.

استقبال بانک های داخلی از محصولات با چارچوب استاندارد

مدیر پروژه مبنا بیان داشت: بسیاری از بانک های داخلی نیز از پروژه مبنا استقبال و حمایت می کنند و تمایل به اجرای چارچوب‌های استاندارد در قوانین بانکی شان دارند، به عنوان مثال در جلسه‌ای که با آقای دکتر شکاریان در بانک پارسیان داشتیم ایشان به شدت به دنبال محصولاتی با چارچوب استاندارد بودند.

لطفی آذر خاطرنشان کرد: به طور کلی اعتقاد بنده این است که این پروژه باید در کشور از سمت نظام بانکی و بانک مرکزی دنبال شود، البته در این‌جا خوشبختانه بانک مرکزی و شرکت خدمات انفورماتیک کارفرمای پروژه هستند و به شدت آن را دنبال می‌کنند تا به حداقل استانداردهای بومی در ایران دست پیدا کنند و از سوی دیگر با وجود این حمایت ها ما نمی‌توانیم بگوییم به واسطه این‌که اکثراً در ایران پروژه‌های بزرگ عملی نشده‌اند همواره از این تجربه پیروی کنیم.

وی در خصوص نقش بانک مرکزی در اجرای پروژه مبنا و وجود مشکلی که بانک مرکزی قصد دارد علاوه بر نقش‌های نظارتی تمام مدل‌های کسب‌و‌کار و جزئیات آن را بررسی کند، افزود: قطعا بانک مرکزی نقش نظارتی خود را در پروژه مبنا دارد از طرفی ما در پروژه مبنا به حوزه کسب‌و‌کار ورود نخواهیم کرد، اما واقعیت‌ها را خواهیم گفت، به دلیل این‌که استانداردها این را می‌گویند.

لطفی آذر در ادامه گفت: در تمام دنیا یک بانک می‌تواند هُلدینگ باشد نه اینکه سه نوع بانکداری داشته باشد، اما به عنوان مثال می‌توان بانک ملت و تجارت را مشاهده کرد که عقیده دارند بانکداری خرده فروشی ، شرکتی و تجاری را با هم انجام می‌دهند در صورتی که این مدل بانکداری تقریبا منسوخ شده است.

مدیر پروژه مبنا عنوان داشت: به هر حال اگر این استاندارد در دل نظام بانکی نهادینه شود بسیاری از بانک‌های ما به صورت هُلدینگ در سه تراز قرار می‌گیرند که در این صورت مدل مدیریت نقدینگی و ریسک در نهاد به وجود می‌آید و در این شرایط، حداقل شرایط برای به‌وجود‌آمدن چارچوب‌های نظارتی و استانداردی رعایت می شود.

وی در پایان افزود: اما اگر بانک مرکزی منتظر باشد هر بانک بعد از طی دورانی براساس سلیقه تصمیم به تبدیل بانک خود به یکی از این سه نمونه کند چندین سال طول خواهد کشید.

انتهای پیام

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

  −  3  =  3