بهبود وضعیت تراز تجاری و تراز پرداخت ها در سال ۹۷

میز سخن صاحب نظران پولی و بانکی در خصوص وضعیت اقتصادی سال 97 (بخش سوم)

فشارهای تورمی احتمالا در سال 97 نسبت به 96 بیشتر خواهد بود ، اما این فشارها آنقدر نخواهد بود که نگرانی جدی به دنبال داشته باشد.

فشارهای تورمی احتمالا در سال 97 نسبت به 96 بیشتر خواهد بود ، اما این فشارها آنقدر نخواهد بود که نگرانی جدی به دنبال داشته باشد. با توجه به روند درآمدهای نفتی و صادرات غیر نفتی ما، پیش بینی می شود وضعیت تراز تجاری و تراز پرداخت های ما در سال 97 با بهبود نسبی مواجه شود و مشکلی از بابت منابع ارزی نخواهیم داشت، البته ممکن است در زمینه نقل و انتقال منابع ارزی و مبادلات ارزی بین المللی با فشارهای بیشتری مواجه شویم.

 

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک به نقل از ماهنامه بانکداری آینده شماره 30، بخش سوم میز سخن صاحب نظران پولی و بانکی در خصوص وضعیت اقتصادی سال 97 را در ادامه می خوانیم.

 

همچنین بخوانید : بخش اول و دوم میز سخن صاحب نظران پولی و بانکی در خصوص وضعیت اقتصادی سال 97

*به نظر شما این پیش بینی درست است؟
دیواندری: به نظر می ‏رسد می تواند تحقق پیدا کند. بنابراین پیش بینی سال آینده هم مثبت است و به طور متداول اگر نرخ ارز به اندازه تورم رشد کند شاهد ثبات نسبی در سال آینده خواهیم بود. البته مطالبی که دوستان در زمینه جابه جایی پول، تحریم‏ ها و شوک های بین المللی طرح کردند از تحلیل فعلی مجزا هستند. چنین مسائلی همیشگی است و در مباحث بین‏ المللی اگر انسدادی در شریان نقل و انتقالات پولی و ارزی پیش آمده، تاثیراتش به صورت مقطعی است. البته گاهی دیده شده که تداوم پیدا کرده و حتی برخی اوقات مبدل به شوک شده است و اگر اتفاقات اخیر را ریشه یابی کنیم یک بخش ــ نه تمام آن ــ به بحث تبادلات با کشورهایی برمی گردد که سابق بر این همکاری خوبی با ما داشتند و در بدترین شرایط بخشی از کارهای ما را انجام می‏ دادند و انتظار نمی ‏رفت پس از برجام و شرایط فراهم آمده برای استفاده از فضای مثبت و بازشدن شریان ها با چنین سختگیری هایی روبه رو شویم. گرچه فشار کشوری مانند آمریکا محتمل هم بود. اگر از بخش شوک های بین المللی گذر کنیم باقی موارد نشان دهنده جهش ارزی در آینده نیست.

جلالی نائینی: تعهدات دولت در سال حدود 14، 15 درصد افزایش می‏ یابد که شامل تعهدات حقوق کارمندان، بازنشستگی و… می شود. حال اگر علاوه بر این بودجه عمرانی بالا رود، پرداخت های انتقالی به اقشار آسیب پذیر افزایش یابد و فعالیت های خدماتی بیشتر شود می توان سالی 20 درصد افزایش را متصور شد. اگر نرخ تورم را 10 درصد و نرخ رشد اقتصاد را 5 درصد در نظر بگیریم و کشش مالیاتی یک باشد جمع آن نهایتا 15 درصد خواهد شد و به معنای آن است که باز در جایی از لحاظ ساختاری با مشکل مواجه خواهیم شد. در این میان سیاست چاپ اوراق خزانه و تامین مخارج دولت با نرخ بالا، رشد هزینه‏ های دولت را افزایش داده و شکاف بیشتری ایجاد خواهد کرد. در این شرایط دولت مجبور می شود قیمت انرژی و ارز را افزایش دهد تا این شکاف تنظیم شود. اگر گزینه سیاستی آن است که دولت قیمت کالاها و خدماتی که عرضه می کند را افزایش ندهد باید هزینه تولید و عرضه خدمات آن ها را به صفر کاهش دهد که با تورم نزدیک به صفر چنین گزینه ای ممکن است. با چابک تر کردن بدنه دولت و افزایش کارآیی آن (خدمات بیشتر به ازای هر ریال هزینه ) رشد هزینه ها را می توان کنترل کرد. در تکمیل این گزینه، تصدی هایی که برای دولت هزینه زاست و بخش خصوصی با هزینه کمتر آن کار را انجام می دهد را می توان به بخش خصوصی انتقال داد. مجموعه این اقدامات باعث می شود که نرخ رشد هزینه های دولت با درآمدهایش تناسب داشته باشد. اگر این گزینه اجرایی نباشد، برای این که منابع و مصارف در کشور تراز باشد باید درآمدها بالا برود که بالا رفتن قیمت انرژی، نرخ ارز و دیگر خدمات را شامل می شود.

*این می ‏تواند یکی از شگردهای بانک مرکزی باشد که هر از گاهی مقداری دلار به بازار وارد کند که بخشی از ریال را جذب کند؟
جلالی نائینی: طی دو قرن گذشته فروش دارایی ها (نرخ ارز، طلا یا اوراق قرضه) یکی از شگردهای کلاسیک بانک های مرکزی برای جذب نقدینگی بوده و بعضا کنترل قیمت ارز بوده. از این عملیات بازار باز در کوتاه مدت برای رفع ناترازی های مقطعی می توان استفاده کرد. اگر بانک مرکزی بخواهد دارایی ها خود را در قیمتی زیر قیمت تعادلی بازار در میان و بلندمدت بفروشد ذخایرش به شدت تحلیل می رود. کالا و خدماتی که قیمت نازل دارد تقاضای آن زیاد و عرضه محدود است. فروش ارز در قیمت های زیر تعادل یک راهبرد بلندمدت نیست برای اقتصادی مثل ایران نیست. راهبرد بلندمدت، برقراری تراز میان منابع و مصارف و ایجاد شرایط مناسب برای تحصیل ارز بیشتر از طریق افزایش صادرات و جایگزینی منطقی واردات است.

*به نظر شما در سال 97 مهم ترین شاخص ‏های اثرپذیر یا به عبارتی بخش های بودجه صدمه پذیر کدام بخش ها هستند؟ چه پیش بینی های صحیح و ناصحیحی در این رابطه شده است؟
عبده  تبریزی: در حال حاضر بودجه انعطاف خود را از دست داده، و بخش قابل ملاحظه ‏ای از آن صرف حقوق و دستمزد شده است. آقای رئیس‏ جمهور هم عنوان کردند که دولت کنترل چندانی روی این موضوع ندارد. از رقم 200 و خرده ای حقوق و دستمزد که بخشی عمده از بودجه جاری است، 80 هزار میلیارد تومان آن فقط حقوق بازنشستگان است؛ این بدان معناست که عملا صندوق ‏های بازنشستگی کار نمی‏ کنند و اتکای بازنشسته ها به بودجه دولت است و یکی از نگرانی‏ ها بزرگ این است که تا سال 1400، بخش قابل ملاحظه‏ ای از بودجه دولت به پرداخت‏ های بازنشستگی اختصاص یابد. البته هنوز کسری تامین اجتماعی مشخص نشده و پرداخت از بودجه مربوط به کسری های صندوق کشوری و صندوق فولاد است. مساله بعدی میزان بدهی‏ هاست که متاسفانه سازمان برنامه اوراق بدهی صادره را منبع درآمد (source of funds) تلقی می کند درحالی که این طور نیست و این ها کسری بودجه است و نباید سازمان برنامه تصور کند امکان ادامه انتشار اوراق در بلندمدت وجود دارد. این مساله هم در حال حاضر یکی از نقاط ضعف بودجه جاری است. البته اگر به قیمت های ثابت سال 90 محاسبه کنیم، ارقام بودجه جاری آن چنان بالا نرفته است.
عبده  تبریزی: خیر منظورم هم بودجه جاری و هم بودجه عمرانی است.

*در محاسبات انجام شده براساس دلار 3.500 تومان بودجه ای سال گذشته دولت 110 میلیارد است این بودجه در ابتدای دهه 80 و در دوران اصلاحات 40 میلیارد بوده است.
عبده  تبریزی: به نظر نمی آید در سال های اخیر با افزایش بودجه عمرانی مواجه بوده ایم، در سال های اخیر بودجه عمرانی تقریبا برابر صفر بوده که نشان از فشار بالا روی دولت دارد، زیرا دولت با این که تمایل به رشد و اشتغال دارد، اما عملا کاری نتوانسته انجام دهد.

*اگر خاطرتان باشد، زمان دولت آقای خاتمی و قبل تر از آن، در پایان سال لایحه برای تامین کسر بودجه داده می ‏شد که رقم آن معمولا 10 تا 15 درصد بودجه بود. در حال حاضر لایحه ای داده نمی شود، پس این مساله چطور در بودجه نشان داده می شود؟
عبده  تبریزی: هر سال مقداری جابه جایی در ردیف های بودجه وجود دارد.

*در آن سال ها این لایحه را هر سال بررسی می کردند و این اواخر شاهد آن نیستیم
عبده  تبریزی: این لایحه اصلاح بودجه خیلی هم خوب نیست، زیرا کسری را بیشتر می کند؛ لایحه اصلاح بودجه معمولا در جهت کاهش خرج کردن نیست، بلکه اصلاح بودجه ها معمولا به خاطر کسری هاست که وام گیری بیشتری را می طلبد. با نرخ 20 درصد هم وام گرفتن کار آسانی نیست. هزینه های دولت بسیار بالا رفته و بعید می دانم دولت چیزی خلق کند که بالای 20 درصد بازدهی داشته باشد تا بتوان جواب وام 20درصدی را داد و طرح توسعه  را اجرا کرد.

*بنابراین می توان افزایش بدهی ها را به منزله نقطه آسیب پذیری تلقی کرد؟
عبده  تبریزی: بله می توان. به علاوه، عدم انعطاف بودجه هم مطرح است. وقتی خصوصی سازی می کنید، طبعا بودجه جاری دولت بالا می رود: اگر دولت بیمارستان نمی سازد، باید خدمات بیمارستان را از بخش خصوصی بخرد و در رابطه با مثلا مدرسه نیز همین طور است. این ها به معنای بالارفتن بودجه جاری است. البته، این که دولت کارمندان زیادی دارد، عدم انعطاف را ایجاد می کند. دولت امروز در موقعیتی نیست که حتی کارمندان مازاد در بخشی را جابه جا کند یا کاهش دستمزد داشته باشد؛ بنابراین، عدم انعطاف بودجه یکی از مشکلاتی  است که در مقابل دولت قد علم کرده. تاکید می کنم دو مورد یادشده و فقدان بودجه عمرانی در شرایط فعلی مشکلاتی است که دولت با آنها روبه رو است.

*چه راهکارهایی وجود دارد؟
عبده تبریزی: در حال حاضر حجم مشکلات دولت بسیار زیاد است و به تنهایی هم قادر به حل آن مشکلات نیست و باید مجموع نظام آماده همکاری باشد. در شرایطی که مشکلات بین‏ المللی، آشوب های منطقه ای، درگیری‏ های خاورمیانه و شمال آفریقا وجود دارد، گرفتاری های دولت بسیار زیاد است. این تنها مختص به ایران هم نیست. برای مثال، نرخ بیکاری حتی بین جوانان عربستان هم نرخی بالاست. پس محدود به ما نیست، بلکه بحران در سطح کل منطقه بین کشورهای نفت خیز گسترده است. البته، ما مسائل خاص خودمان را داریم. مساله فشارهای آمریکا به مرحله ای جدی رسیده و آسیب هایی در حوزه هایی چون بانک و ارز به ایران زده است. روابط با چین خود فعلا نرم پیش نرفته است. اگر آمریکا بتواند در حوزه FATF مشکلات ایجاد  کند، حتما می کند. همچنین در کاتسا، مشکل اساسی است و مشکلات زنجیره ای تحریم پدید می آورد. مثلا اگر امروز کسی در بانک تحریم شده ای حساب باز کند، آمریکا براساس این قانون می تواند نام وی را در لیست تحریم بگذارد و اگر واقعا تهدید عملی شود و لیست هزار نفره‏ای از کسانی که مشمول کاتسا می ‏شوند اعلام شود، همه بانک ها برای این که ریسک را از بین ببرند و در معرض خطر نباشند، از همکاری با ایران دست خواهند کشید. این مسائل خطراتی است که ما در محیط خود داریم.

خطرات بیرونی اعمال سیاست‏ هایی را در داخل ایجاب می ‏کند و هماهنگ و مهربان تر بودن در داخل را می طلبد.

*تجربه نشان داده که ماجرا برعکس است
عبده  تبریزی: بله در حال حاضر سرمایه اجتماعی کاهش یافته و برخی اعتراضات نشان از این مساله است.

*این اختلافات در سطح جریان های حاکمیت هم وجود دارد؟
عبده  تبریزی: به هر حال همه می دانیم که در مباحث اقتصاد سیاسی ایران باید کارشناس سیاسی هم در جلسه باشد تا تفسیرهای خود از شرایط را ارائه دهد. بازتاب بخش عمده‏ای از مسائل کشور به حوزه سیاست مربوط است و بخشی از عدم تعادل ها در بخش های اقتصادی بازتاب تعادل هایی  است که در اقتصاد سیاسی بوجود آمده.

*متاسفانه خیلی از افراد سیاسی ما اقتصاد نمی دانند
عبده  تبریزی: مهم این است که به روابط سیاسی آگاهی دارند، و از آن زاویه مسائل را می بینند. به هرحال، طبق فرمایش دکتر جلالی، با بالا رفتن درآمد نفت، کمی گشایش در کارها ایجاد می شود. ظاهرا امسال آمارها نشان دهنده آن است که صادرات غیرنفتی هم کمی بیشتر از سال قبل است.

*این مساله عجیب نیست؟
جلالی نائینی: به دلیل برگشت قیمت انرژی قیمت کالای اساسی مانند فولاد، مس، روی و… درآمدهای ارزی صادراتی بالا رفته است.
عبده  تبریزی: این ها نکات مثبتی است، اما مساله این است که اقتصاد ایران نیازمند تولید و اشتغال است و متاسفانه هنگامی که از نرخ رشد 4 یا 5 درصد امسال صحبت می کنیم، و پیش بینی می کنیم برای سال آینده روند رو به کاهش باشد و تصور می کنیم تا سال 1400 هم رشد کاهشی است، معنای آن این است که معتقدیم، در داخل اقتصاد ایران نمی‏ توان به قدر کفایت ثروت ایجاد کند.

 

 

ادامه دارد…

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

  −  4  =  1