مسعود نیلی: مصائب اقتصادی رئیس دولت دهم
ایبنا – رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف نسبت به آن چه که بی توجهی نامزدهای انتخاباتی نسبت به آینده اقتصاد کشور نام برد، انتقاد کرد وگفت: در حالی که پنج ماه تا انتخابات ریاستجمهوری باقی مانده ، هیچ بحثی در مورد مهم ترین چالشهای اقتصادی مطرح نشده و به درستی نمیدانیم نامزدهای انتخابات، چه رویکردی در این زمینه اتخاذ خواهند کرد.وی درعین حال به وقوع همزمان بحران در پنج بخش اقتصادی کشور اشاره کرد ومصائب رئیس جمهور آینده ایران در زمینه حل این گرفتاری ها را برشمرد.
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک مسعود نیلی درگفت وگویی طولانی، از روشن شدن چراغ قرمز کسری بودجه،عدم تعادل در تراز پرداخت های دولت،عدم تعادل در منابع ومصارف بانک ها،کمبود انرژی وعدم تعادل در بازار کار خبر داده وگفته است هیچ زمانی بعد از انقلاب سابقه نداشته است که اقتصاد کشور، در پنج زمینه به صورت همزمان، این چنین دچار عدم تعادل باشددکتر مسعود نیلی که به همراه دکتر محمد علی نجفی،برنامه سوم توسعه را تنظیم وتدوین کرد، دراین گفت وگو نخستین اولویت حل بحران در حوزه های یاد شده را اصلاح نظام ارزی کشور اعلام کرد وگفت: اگر قبول داشته باشیم که نقطه اتصال این عدم تعادلها قیمت نفت و کاهش آن است بهگونهای که کاهش قیمت نفت منابع را در تراز پرداختها کاهش داده و منابع ریالی دولت در بودجه را کم کرده است. به نظر من در رأس اولویتها اصلاح نرخ ارز قرار داردوی که درمیانه های عمر دولت اول اصلاحات به دلیل اختلاف دیدگاهی که در مورد نرخ ارز با دیگر مردان اقتصادی دولت پیدا کرد، ازسازمان برنامه وبودجه خارج شد درتازه ترین اظهارنظرهای خود گفته است نرخ ارز از سال 1378 تا کنون چیزی در حدود 25 درصد افزایش پیدا کرده است. در حالی که سطح عمومی قیمتها در همین فاصله 8/3 برابر شده است این درحالی است که لازم بود که در طول سالهای گذشته، آرام آرام افزایش مییافت و اجازه نمیداد تا اقتصاد ما با اتکا به نفت تا این اندازه به واردات وابسته شودبه گفته وی نرخ ارز باید خیلی بیشتر از قیمت فعلی باشد. ما زمانی که برنامه سوم را تنظیم کردیم پیشبینی کرده بودیم که با فرض کنترل تورم تا سال 1383 نرخ ارز به 1400 تومان برسد. علاوه بر این افزایش نرخ ارز در کنار کنترل تورم و افزایش رشد اقتصادی لحاظ شده بود. بعد البته در مورد این افزایش مخالفتهایی صورت گرفتمسعودنیلی دربخش دیگری ازاین گفت وگو، نسبت به فضای پوپولیستی انتخابات و وعده هایی که نامزدها برای کسب آراء مردم می دهند انتقاد کرد وگفت متاسفانه در هر دوره از رقابتهای انتخاباتی، توجه به مسائل مهم و اساسی کشور کمتر و کمتر میشودبه گفته او بودجه در اقتصاد ایران به عنوان مهم ترین ابزار حفظ جایگاه سیاسی و اجتماعی سیاست مداران شناخته میشود و تلقی عمومی سیاسیون از ابزار بودجه این است که از طریق اعمال سیاست در آن، میشود درجه محبوبیت وجایگاه اجتماعی را افزایش داد. به همین دلیل است که بودجه در ایران همواره انبساطی تدوین و تنظیم میشودکارشناس ارشد اقتصاد کلان ایران درادامه انتقادهای خود نسبت به فضای انتخاباتی گفته است نامزدهای انتخاباتی معمولا در شعارهای انتخاباتی خود، کمتر به توسعه بازار سرمایه، خصوصیسازی و آزادسازی اشاره میکنند و در عوض، آن چه در طول مبارزات انتخاباتی مطرح میکنند، بیشتر با هدف جلب آرای انتخاباتی صورت میگیرد.وعدههای مطرح شده در این فضا، معطوف به بودجه و خزانه عمومی کشور است. بنابراین در هر مرحله از انتخابات، بر حجم بودجه کشور افزوده میشود.لذا می بینید که در هردوره از انتخابات، اقتصاد بیشتر به سیاست مقروض می شودوی درتشریح فضای شکل گرفته برای رقابت های انتخاباتی دهمین دوره ریاست جمهوری به موضوع تاثیر فاحش کاهش قیمت نفت برفضای سیاسی کشور اشاره کرده وگفته است در طول سالهای گذشته در مقاطع انتخاباتی معمولا تحلیلها نشان از افزایش قیمت نفت داشت اما در مقطع کنونی، نشانهای از احتمال افزایش قیمت نفت دیده نمیشود بنابراین پیشبینی این است که در سال 1388 با شکاف بزرگی در بودجه دولت مواجه خواهیم شدکسری بودجهدکتر مسعودنیلی یکی از پنج چالش رئیس جمهور آینده را کسری بودجه وشکاف میان منابع ومصارف دولت می داند ومعتقد استدر فضای متاثر از انتخابات، معمولا وعدههای زیادی در مورد مسائل اقتصادی داده میشود که هم باعث افزایش حجم بودجه جاری میشود و هم حجم بودجه عمرانی را بالا میبرد با توجه به اینکه منبع اصلی بودجه سالانه، منابع نفتی است. بنابراین کاهش قیمت نفت میتواند کسری بودجه برای اقتصاد ایران به دنبال داشته باشدبه اعتقاد او موضوع نگران کننده این است که هیچگاه مخارج دولت، کمتر از نرخ تورم افزایش نیافته است بنابراین هرچه به هزینههای دولت افزوده شود، نمیشود برای بازگشت آن، احتمالی متصور بودعدم تعادل در تراز پرداختهای خارجیوی دومین چالش رئیس جمهور آینده را عدم تعادل در تراز پرداختهای خارجی می داند ومی گوید که واردات بیرویه و در مقابل، صادرات نامتناسب با واردات، باعث عدم تعادل شدید در تراز پرداختهای خواهدشد. در طول سالهایی که قیمت نفت در حال افزایش بود، فاصله بین واردات و صادرات از طریق درآمدهای نفتی جبران میشد اما پرسش این است که وقتی درآمدهای نفتی به شدت کاهش یابد، چه راهی برای پر کردن شکاف این دو وجود داردوی در پاسخ به این توجیح که در طول سالهای گذشته صادرات هم رشد کرد ه است گفته است باید بپذیریم، اگر جهشی در صادرات شکل گرفته ، باز هم به دلیل افزایش قیمت نفت بوده و این که آمار مشتقات نفتی هم در آمار کلی صادرات محاسبه میشود. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که شرایط مثبت بازار نفت در طول سه سال گذشته، تاثیر مستقیمی بر میزان واردات و صادرات و به طور کلیتر از پرداختهای خارجی داشته و این در حالی است که در حال حاضر بوی خوبی از بازار نفت احساس نمیشودبا این استدلال، کارشناس ارشد اقتصاد کلان ایران نتیجه گرفته است وقتی با کاهش درآمدهای نفتی مواجه میشویم، خود به خود اثر خود را بر صادرات خواهد گذاشت در نتیجه به طور قطع در سالهای آینده با عدم تعادل در تراز پرداختهای خارجی مواجه خواهیم شدمسعودنیلی حتی از نتیجه محاسبات خود درمورد پایه نرخ ارز واین که با چه پایه ای از قیمت نفت احتمال منتفی شدن کسری بودجه وجود دارد خبر داده وگفته است اگر فرض کنیم قیمت نفت حدود 40 دلار در هر بشکه باشد، سال آینده حدود 32 میلیارد دلار صادرات نفت خواهیم داشت که اگر حدود 10 میلیارد دلار هم صادرات غیرنفتی داشته باشیم، جمع درآمدهای ناشی از صادرات کشور، کمتر از 45 میلیارد دلار خواهد بود. به این ترتیب اگر سال آینده 70 میلیارد دلار واردات داشته باشیم و بتوانیم 45 میلیارد دلار صادرات داشته باشیم، با کسری قابل توجهی در تراز پرداختها مواجه خواهیم شد.عدم تعادل در منابع ومصارف سیستم بانکیمسعود نیلی سومین چالش رئیس جمهور آینده را عدم تعادل در منابع ومصارف سیستم بانکی عنوان کرده وضمن انتقاد از رویه دستوری دولت نهم برای کاهش نرخ سود تسهیلات گفته است افزایش درآمدهای نفتی در طول سه سال گذشته، رونق موقتی در اقتصاد به دنبال داشت و باعث شد اثر نقدینگی بر تورم برای سیاستگذاران ملموس نباشد. به همین دلیل بود که سیاست گذاران جرأت پیدا کردند و با این ادعا که را بطهای میان نقدینگی و تورم وجود ندارد، هم بر حجم بودجه افزودند و هم نرخ سود تسهیلات را کاهش دادندبه اعتقاد او پافشاری بانک مرکزی بر سیاستهای انقباضی و در عین حال پافشاری دولت بر پایین نگه داشتن نرخ سود تسهیلات باعث شده است که بانکها با عدم تعادل در منابع و مصارف مواجه شدهاندعدم تعادل در مصرف انرژیرئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه شریف دربخش دیگری ازاین گفت وگو،چهارمین چالش رئیس دولت دهم را عدم تعادل در مصرف انرژیعنوان کرده وتوضیح داده است . هر رئیسجمهوری از هر جریان و گروهی باید این نکته را بداند که کشور در سالهای آینده با بحران مصرف انرژی مواجه خواهد شدبه گفته او کشور با رشد بیرویه و نگرانکننده مصرف انرژی مواجه شده و از آن طرف، در حالی که هزینههای شرکتهای تولیدکننده انرژی، همزمان با تورم افزایش پیدا میکرد،با سیاست تثبیت قیمت مواجه شدند بنابراین امکان سرمایهگذاریهای جدید را از دست دادندوی با انتقاد مجدد از سیاست تثبیت قیمت ها که درسال 1383 از سوی مجلس هفتم تصویب شد،گفته است مردم و بنگاههای تولیدی و در مجموع مصرفکنندگان انرژی، به دلیل ارزان بودن انرژی، اهمیت زیادی به صرفهجویی ندادهاند. برعکس دولت این علامت را داده است که میتوانید هر چه بیشتر مصرف کنید. در نتیجه رشد مصرف انرژی طی سالهای گذشته به شدت افزایش یافته استبه اعتقاد آقای نیلی در اثر اجرای این سیاستها، از یک سو با افزایش نگرانکننده مصرف انرژی مواجه شدهایم و از سوی دیگر با کاهش سرمایهگذاری در حوزه انرژی طرف هستیم. مدتهای طولانی است که ظرفیت تولید نفت ایران از چهار میلیون بشکه فراتر نرفته است. از آن طرف، مقدار مصرف داخلی هم به صورت روزافزون، افزایش یافته است. به عبارتی، خالص حساب تجاری در بخش انرژی، مدام به سمت عدم تعادل به پیش رفته بنابراین مشاهده میکنید که ایران با وجود ظرفیت بسیار زیادی که در مورد ذخیره انرژی دارد با بحران کمبود انرژی مواجه شده استبه گفته او این موضوع تاسفبارترین پرسشها را در مورد مدیریت اقتصادی در ذهن ایجاد میکند که چرا باید دومین دارنده ذخایر گازی و نفتی، به چنین وضعیتی دچار شود؟ این پرسش مطرح میشود که کشوری با این همه ذخایر چرا باید انرژیاش را سهمیهبندی کند؟ میزان مصرف انرژی به حدی افزایش یافته است که تولید داخل، پاسخگوی نیازها نیستعدم تعادل در بازار کارمسعود نیلی،پنجمین چالش رئیس جمهور آینده ایران را عدم تعادل در بازار کار عنوان کرده وگفته است در سالهای اخیر، تعداد فرصت شغلی که ایجاد شده، زیادنبوده است. میدانیم که هرم سنی جمعیت، در جهتی دارد تغییر میکند که عرضه نیروی کار در حال افزایش است، در این میان، تنها موضوعی که باعث ایجاد وقفه موقت در عرضه نیروی کار در چند سال گذشته شده است، گسترش دامنه آموزش در سطوح کارشناسی و کارشناسی ارشد است که باعث شده خیل عظیمی از جویندگان کار به جویندگان آموزش تبدیل شوند اما واقعیت این است که این دسته از جویندگان کار ظرف سالهای آینده به بازار کار سرازیر میشوندبه گفته آقای نیلی انتظار این است که در دو جهت، با افزایش عرضه نیروی کار مواجه شویم. یک جهت، عرضه طبیعی نیروی کار است که هرم سنی جمعیت نشاندهنده اوضاع آن است و دیگری تشدید ورود فارغالتحصیلان دانشگاهها در سالهای آینده استعوامل موثر بر بحران های اقتصادیکارشناس وبرنامه ریز ارشد اقتصاد ایران که درحال حاضر رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه شریف است، سه عامل اصلی را تاثیر گذار بر پنج چالش سال آینده اقتصاد کشورمی داند.به گفته او مقاومت سیستم تصمیمگیری در مقابل اصلاحات اقتصادی که همواره وجود داشته و تعیینکننده بوده، دومین عامل تاثیرگذار بر این شرایط، شدت بخشیدن به مخارج دولت است و سوم تاثیر بحران جهانی اقتصاد بر اقتصاد ایران است که باعث شد قیمت نفت افت قابل توجهی داشته باشد