شوک نفتی و تجربه ایران و عربستان

ایبنا – مقایسه سیاست گذاری های اقتصادی وسرمایه گذاری دو تولید کننده اول اوپک یعنی عربستان وایران طی شوک دوم نفتی نشانگر نوع مدیریت تصمیم سازان اقتصادی هر یک از این بازیگران عرصه نفت در استفاده از فرصت بی نظیر افزایش قیمت طلای سیاه است.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک عربستان به عنوان بزرگترین تولیدکننده نفت عضواوپک با تولید 8/10میلیون بشکه، طی سال های اخیر که نفت تا سقف 147دلار افزایش یافت، توانست بیش از 400میلیارد دلار ذخایر ارزی خود را افزایش دهد.این میزان ذخایر ارزی باعث شده تا این کشور عربی بتواند با خیال آسوده به آینده وشکار فرصت ها بیندیشد، لذا در حالی که بیشتر اعضا اوپک برای جبران کسری های بودجه سالانه خود سیاست کاهش میزان صادرات را در جهت افزایش قیمت این ماده فسیلی تجدید ناپذیر شدیدا دنبال می کنند، اما شبه جزیره عربستان سیاست افزایش تولید را هم اکنون بیشتر مورد نظر دارد و حداقل در کوتاه مدت به تثبیت قیمت نفت در حدود قیمتهای فعلی تمایل دارد.با وچود آنکه هم اکنون مازاد عرضه در بازار خرید وفروش نفت خام وجود دارد اما کشور عربستان همچنان حاضر به کاهش تولید نیست و اعلام کرده که حاضر است میزان تولید خود را به 15میلیون بشکه نفت درروز برساند.فارغ از دلایل سیاسی که برای آن می توان بر شمرد علت این مساله را بیشتر باید ناشی ازسیاست گذاری های استراتژیک اقتصادی دانست . استراتژیک بودن این تصمیم را می توان از میزان تصمیم اخیر این کشور درباره توسعه سرمابه گذاری دریافت.ریاض در نظر دارد سرمایه گذاری های نفتی خود راتا 600میلیارد افزایش دهد وبه دلیل در اختیار داشتن حداقل 400میلیارد دلار نقدینگی در شرایطی که رکود اقتصادی بر بازار های جهان حکم فرماست وشرکت های سرمایه گذار چشم اندازمناسبی در خصوص پیش بینی سود ترسیم نمی کنند، این کشور می تواند قدرت چانه زنی خود را به شدت بالا برده وسرمایه گذاری های نفتی خود را با هزینه های کمتری انجام دهد.یکی از عللی که این کشور همچنان تمایل دارد قیمت نفت در مرز 40دلار باقی بماند آن است که طی این مدت قراردادهای مورد نظر خود را با پایین ترین قیمت منعقد کند. یکی از محل هایی که کشور عریستان قصد دارد در آن سرمایه گذاری کند گسترش مخاذن نفتی است تا حد امکان ذخایر استراتژیک خود را بالا ببرد.به عبارت دیگر این کشور از هم اکنون خود را برای آینده ای آماده می کند که میزان تولید نفت به دلیل کاهش ذخایر زیرزمینی طی سال های 2015 به بعد کاهش می یابند.در این صورت بازیگران اصلی بازار نفت مجبورند بازی را به عربستان واگذار کنند.نکته اساسی آن است که تصمیمات استراتژیک آنها در عرصه اقتصاد در نهایت به تصمیمات استراتژیک سیاسی منتهی می شود به طوری که این کشور در آینده به قدرت اول منطقه تبدیل خواهد شد. کما اینکه هم اکنون نیز از قدرت درخور توجه در جهان عرب و منطقه برخوردار است. این تکاپو در اشکال دیگر درسایر کشورهای عربی از جمله قطر وامارات به چشم می خورد. به طوری که این کشورها تلاش دارند هر چه سریعتر وبهترفرصت های حوزه نفت و گاز ، تجارت و حمل ونقل دریایی و هوایی که می توانست به راحتی متعلق به ایران باشد را از آن خود کنند.ماچه کرده ایماما هرچه کشور های عربی چون عربستان از شوک دوم نفتی به خوبی استفاده کردند وذخایر ارزی خود را افزایش دادند ، ایران فرایندی معکوس را سپری کرد،به طوری که هم اکنون نه تنها بر ذخایرارزی کشور چیزی افزوده نشده است که به دلیل رشد بیش از سه برابری هزینه های جاری کشور، وضعیت به مراتب بغرنج تر از قبل از افزایش قیمت نفت در سال 84 حاکم است.به عبارت دیگر عملکرد تصمیم سازان اقتصادی کشور ما دو بعد دارد، یکی کوتاهی در افزایش ذخایر ارزی ودیگری زمینه سازی رشد هزینه های جاری کشور.بر این مبنا با فرض اینکه آخرین موجودی حساب ذخبره ارزی 25میلیارد دلار است باز هم این موجودی حتی کفاف پوشش کسری های بودجه کشور را در سال آینده نخواهد داد؛ به عبارت دیگر ذخایر ارزی کشورما به گونه ای که بتوانیم از آن برای توسعه سرمایه گذاری استفاده کنیم تقریبا صفر است چرا که هزینه های جاری کشور طی سال آینده از مرز 60هزار میلیارد تومان خواهد گذشت چاه ویل هزینه های جاری هر درآمدی را خواهد بلعید.ازسوی دیگر با توجه به چشم انداز منفی در خصوص قیمت نفت و اقتصاد جهانی، طبیعی است که شرکت های نفتی ، فارغ از مساله تحریم ها، به لحاظ اقتصادی انگیزه ا ی برای انجام پروژه های ایرانی نخواهند داشت واین مساله در واقع همان چیزی است که کشور عربستان دنبال آن است.به عبارت دیگر در سال های آتی باید منتظر کاهش هر چه بیشتر سرمایه گذاری های نفتی در کشور باشیم. چرا که به دلیل نبود نقدینگی وچشم اندازنه چندان روشن بازار نفت تبعا شرکت های نفتی تمایلی به سرمایه گذاری در ایران نخواهند داشت. کمااینکه تا کنون نیز شاهد کوچ بسیاری از این شرکتهای نفتی از مناطق نفت خیز و میدان های گازی بوده ایم.این فرایند به معنای هرچه بازتر شدن میدان برای عربستان ودیگر کشور های دارای ذخایر نفتی وگازی است. دراین میان آنچه بیش از همه خود را نمایان می سازد آن است که تحقق چشم انداز 20ساله کشور که مورد تاکید مدیران وتصمیم سازان اقتصادی وسیاسی کشور است،عملا در سایه ابهام قرارامی گیرد چرا که اهدافی که در این سند پیش بینی شده ، در بستری از رقابت تحقق خواهد یافت وچنانچه بیشتر از رقبا نتوانیم در عرصه های اقتصادی پیشرفت کنیم و قدرتمند شویم عملا از هم اکنون باید نگاه دیگری را در خصوص چشم انداز در دستور کار قرار دهیم.از سوی دیگر، تحقق اهداف چشم انداز، که هم به لحاظ اقتصادی وهم سیاسی برای کشور استراتژیک است، چنانچه با موفقیت همراه نباشد، به معنای آن است که ایران در دسته بندی قدرت سیاسی در منطقه نیز با کاهش توان مواجه خواهد شد. این مساله نه تنهابیش از پیش منافع ملی کشور را تحت تاثیر خواهد داشت بلکه در خصوص تلاش برای تحقق اهداف فرامرزی نیز وتاثیر به سزایی خواهد گذاشت.منبع:فردا

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

7  ×  1  =