خلافکاران با ۴۳ هزار تومان «تاکسی» میشوند!
بر اساس گزارشهای رسیده از سراسر کشور، دامنه تخلفات در حوزه جعل به تاکسیها هم رسیده و طی آن شبکهای از تولید و توزیع لوازم تاکسی در گوشه و کنار شهرها ایجاد شده؛ به طوری که خودروی شخصی را با 43 هزار تومان هزینه برچسب و تابلو و صرف نصف روز وقت میتوان به تاکسی تبدیل کرد. البته گروهی هم برای اینکه مو لای درز کارشان نرود 300 هزار تومان دیگر هم هزینه رنگ و پلاک میدهند تا خارج از فرایند قانونی تاکسیرانی، تاکسیدار شوند و از آن برای هر منظوری استفاده کنند.
اگر در طول شبانه روز با موجود یا وسیلهای برخورد کنید که آنچه هست، نیست چه واکنشی نشان خواهید داد؟ به چشمانتان شک میکنید یا به اطرافتان بیاعتماد میشوید؟ بعضی از این مصادیق وارد محدوده تعریف شده امنیت میشوند و به امنیت اجتماعی طعنه میزنند؛ آن وقت دیگر نمیتوان از کنار آنها به راحتی گذشت. کدگشایی از یکی از این تخلفات خاموش در یکی از ایست بازرسیهای شبانه بسیج ناحیه مالکاشتر آغاز شد که در آن مأموران بسیج متوجه تاکسیای شدند که تنها نشانههایی ظاهری از این وسیله نقلیه عمومی داشت. اما موضوع آنقدر نادر به نظر میرسید که پیگیری آن در اولویتهای چندم قرار گرفت. تا اینکه خیلی اتفاقی از یکی از رانندگان تاکسی در این باره پرسیدم، آن هم در نقش کسی که برای تاکسی تصادفی پدرش به دنبال لوازم میگردد: «از چند نفر پرسیدهام گفتهاند باید بروی اتحادیه یا تاکسیرانی، درست است؟» با صدای بلندی پاسخ میدهد: نمیخواهد بروی آنجا، برو میدان خراسان، آنجا چند تا مغازه هست برچسبهای تاکسی را برایت میچسبانند و آرم تاکسیرانی را هم میزنند!
دیگر مطمئن شده مسافر نیستم؛ با این حال ادامه میدهد: اگر بخواهی بروی تاکسیرانی این لوازم را بگیری خیلی دنگ و فنگ دارد! پلاکش را هم بده همین تابلوسازان و پلاک سازان کنار خیابان درست کنند.
نشانی دقیقترِ «همین تابلوسازان و پلاکسازان» را که میپرسم، میگوید حوالی میدان عشرت آباد، خیابان سرباز.
«پلاکهایی که تابلوسازان میسازند، هولوگرام و نشان امنیتی ندارند، مشکلی پیش نمیآید؟ پلیس یا بازرسان ایراد نمیگیرند؟» میگوید: هولوگرام پلاک را هم میزنند. «هزینه ساختن پلاک چقدر است؟» پاسخ میدهد: 200، 300 هزار تومان.
پول بدهید همه کار میکنند!
اینجا خیلی دور نیست. حاشیه شهر و جاهایی دور از دوربین نظارت. اینجا درست مرکز شهر است. میدان امام خمینی(ره) ابتدای خیابان فردوسی و ابتدای خیابان ملت.
«همه چیزش را داریم. نگران نباش ماشینت را بگذار اینجا دو ساعته تاکسیاش میکنیم.» و میرود سراغ نوشتن فهرست لوازمی که با نصب آنها ماشین من دو ساعته تاکسی میشود. برای نصب آنها هم نیاز به هیچ مجوز و معرفی نامه و گزینشی نیست. اصلاً فروشنده چه کار دارد که برای چه کاری میخواهم خودروی شخصیام را تاکسی یا آژانس کنم. ادامه میدهد: «این کار تاکسیرانی است. شما اینجا پول بده هر کار بخواهید برایتان میکنند.» آرم تاکسیرانی که روی درها میخورد. تاکسیرانی هر منطقهای از شهرداری را که بخواهید در میآوریم. شطرنجی مشکی دور تا دور میخورد به اضافه تابلو روی سقف که هم برای تاکسیهای زرد و هم برای سبزها است. به اضافه پلاک جلو و عقب و دو تا زیر آینهای. اینها در کل 33 هزار تومان میشود. نصاب هم داریم که حدود 10 هزار تومان میگیرد و نصب میکند؛ که در مجموع 43 هزار تومان هزینه میشود.»
این قیمت به شرط جذب مشتری بیشتر قابل تغییر نیز هست! «باید سفارش بدهید تا برایتان آماده کنیم. دو ساعت ماشین اینجا باشد درستش میکنیم.»
فروش آرمهای تاکسی خارج از مجموعه تاکسیرانی غیر قانونی است یا لااقل غیر قانونی به نظر میرسد. یا اصلاً قانونی در این زمینه وجود ندارد یا اگر وجود دارد به اندازه کافی بازدارنده نیست. یا چه کسی مجری این قانون است. مجازات متخلف چیست و آیا تا به حال در این رابطه مجرمی دستگیر شده است؟
تاکسی تقلبیها تاکسیها را میخورند!
علی آقا یک تاکسی سبز سمند و البته دل پری دارد: «به ما که تاکسیران هستیم و کارمان قانونی است، هزار تا گیر میدهند. ولی طرف میآید، با حدود 10 میلیون (یک سوم پول یک تاکسی) یک پراید دست دوم میخرد. 10، 20 هزار تومان هم میدهد یک تابلو میخرد، راه میافتد مسافرکشی و هیچکس هم با او کاری ندارد.»
از علی آقا میپرسم: «یک راننده تاکسی باید از چند فیلتر بگذرد؟» و او پاسخ میدهد: «خیلی؛ مثلاً باید عدم سوءپیشینه داشته باشد. یعنی حتی اگر یک چک برگشتی هم داشته باشد سوءپیشینه برایش محسوب میشود. گواهی عدم اعتیاد هم باید داشته باشد. بعد از این تازه باید برود امتحان شهرشناسی بدهد. چند تا سؤال میپرسند از کل شهر تهران، بلد نباشد رفوزه میشود و باید دوباره از اول امتحان بدهد. در ضمن باید حتماً متأهل باشد. علاوه بر این وزارت اطلاعات و حراست شهرداری باید راننده تاکسی را تأیید کنند. از اینها گذشته برای خرید یک تاکسی صفر باید 30 میلیون تومان پول بدهد. در صورتی که همان ماشین در بازار آزاد، 24، 25 میلیون تومان است. به جای اینکه به تاکسی یارانه بدهند، گرانتر هم با او حساب میکنند. ولی طرف با یک سوم قیمت، یک پراید میخرد. هیچ عدم اعتیاد و عدم سوء پیشینه و تأیید این و آن و شرط تأهل را هم نمیخواهد. هیچ کس هم با او کاری ندارد؛ نه بازرسان تاکسیرانی، نه پلیس و هر کار دلش میخواهد انجام میدهد. به همه هم لوازم تاکسی را میفروشند.»
علی آقا ادامه میدهد: «اگر من 100 تومان کرایه را زیادتر بگیرم، میخواهندم بالا و سین، جیمم میکنند، تعهد میگیرند و ماشینم را میخوابانند. اما تاکسیهای غیرقانونی هر کاری میخواهند میکنند. اتفاقاً دردسر کار غیر قانونی کمتر از کار قانونی است. من اگر میدانستم شرایط اینجوری است، هیچ وقت وارد تاکسیرانی نمیشدم.»
امنیت و اعتماد شهروندان قربانی میشود
این راننده تاکسی آخر سر نشانی بورس فروش غیرقانونی لوازم تاکسی را نیز میدهد: «اطراف میدان خراسان، خیابان ری و خیابان طیب. تابلوسازان کنار خیابان هم این تابلوها را میفروشند.»
او البته گوشهای از تخلفاتی را که در این رابطه رخ میدهد، نیز اینطور توضیح میدهد: «فروشنده برای فروش لوازم تاکسی از کسی مجوز نمیخواهد. بسیاری از آژانسهایی که میبینید مسافرکشان شخصی هستند که به خاطر اینکه مسافر بیشتری سوار کنند و جلب اعتماد کنند و نشان دهند که قانونی و تحت نظارت هستند، تابلوی آژانس میزنند. حالا طرف میتواند دزد یا معتاد یا زورگیر باشد و با هر نیتی یک مسافر را سوار کند. معلوم هم نیست، کیست؟ نشانیاش کجاست. مثلاً شما کیفتان را در تاکسی جا بگذارید یا راننده آدم خوبی است و پیدایتان میکند و بهتان میدهد یا شما اگر رقم آخر شمارهاش را بردارید میتوانید او را پیدا کنید. ولی آنها را چطور میتوانید پیدا کنید؟ این همه در صفحات حوادث روزنامهها مینویسند خانم یا خواهر کسی را دزدیدهاند، کار راننده تاکسی که هزار تا گرو در تاکسیرانی دارد که نیست، از بین این شخصیها این طور افراد پیدا میشوند. هیچ کنترل و نظارتی هم روی اینها نیست. ولی به تاکسی چون در چارچوب قانون عمل میکند هر روز گیر میدهند.»
برای این گزارش، شاهد پشت شاهد میرسد و قضیه بیخ پیدا میکند. اینجا خیابان طیب است، اطراف میدان خراسان. تابلوهای تاکسی و آژانس آویخته به طنابی از سردر چند مغازه تاب میخورند و بیتفاوت نسبت به قانون خیابان را مینگرند.
فروشنده قیمت میدهد: «تابلوی آژانس 18 هزار تومان، تاکسی 16 هزار تومان.» میپرسم برای اینکه از این تابلوها بخرم مجوز تاکسیرانیام را باید نشان دهم یا خیر؟ میگوید: « مجوز لازم نیست. هرکس بیاید میتواند بخرد. تابلوی تاکسیهای زرد و سبز با هم فرق دارند. هر کدام را بخواهید برایتان درست میکنیم. هر مدلی که بخواهید چراغدار، بیچراغ.» فروشنده سعی میکند مشتری را از دست ندهد. کارت مغازهاش را میدهد و اضافه میکند: « هر چند تا که خواستید تماس بگیرید برایتان با پیک ارسال میکنیم.»
اما کاملکننده این گزارش تخلفاتی است که در سطح شهر از سوی این تاکسیها و آژانسهای جعلی صورت میگیرد. یکی از رانندگان همین مثلاً آژانسها با لبخندی بر لب پاسخ میدهد: «دانشگاه کاشان اجازه ورود خودروهای شخصی را به محوطه خوابگاهی نمیدهد. ما با این لوازم ماشینمان را آژانس و تاکسی میکنیم تا به راحتی بتوانیم از جلوی نگهبانان رد شویم.»
مشتری یکی از عمدهفروشان سیگار در اطراف خیابان اسکندری تهران نیز میگوید: «این اطراف گشت و ایست بازرسی زیاد است، مغازهدارها یا قاچاقچیان سیگار برای رد و بدل کردن سیگار قاچاق از تاکسیهای قلابی استفاده میکنند، چون مأموران گشت با تاکسیها کاری ندارند!»
موقع برگشت از محل تهیه گزارش، خبر چند روز پیش صفحه حوادث از پیش چشمانم میگذرد: «سوءاستفاده راننده سرویس قلابی از چند دختر دانشآموز.»
منبع: جوان