عابدزاده را امروز دریابید؛ فردا دیر است
احمدضا عابدزاده، روزگاری نه چندان دور، مجسمه شادی بود. لبخندهای او را همه ایرانیان به یاد دارند. اعتماد به نفس بالایش، مظهر غرور ملی بود. وقتی که در ورزشگاه ملبورن دو گل از استرالیاییها خورده بودیم و منتظر دریافت گلهای بعدی بودیم، این عابدزاده بود که روحیه از دست رفته را به تیم ملی ایران برگرداند. هنگامی که او با اعتماد به نفسی بینظیر در جهان فوتبال، پیش چشم آن همه تماشاگر استرالیایی، با خندهها و معلقزدنهایش بحران را به هیچ گرفت، نه فقط یارانش در میدان مسابقه بلکه همه ایرانیان نگران تیم ملی را امیدوار کرد که میتوان در اوج ناکامی هم به موفقیت امیدوار بود.
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک،از عصر ایران احمدضا عابدزاده، روزگاری نه چندان دور، مجسمه شادی بود. لبخندهای او را همه ایرانیان به یاد دارند. اعتماد به نفس بالایش، مظهر غرور ملی بود. وقتی که در ورزشگاه ملبورن دو گل از استرالیاییها خورده بودیم و منتظر دریافت گلهای بعدی بودیم، این عابدزاده بود که روحیه از دست رفته را به تیم ملی ایران برگرداند. هنگامی که او با اعتماد به نفسی بینظیر در جهان فوتبال، پیش چشم آن همه تماشاگر استرالیایی، با خندهها و معلقزدنهایش بحران را به هیچ گرفت، نه فقط یارانش در میدان مسابقه بلکه همه ایرانیان نگران تیم ملی را امیدوار کرد که میتوان در اوج ناکامی هم به موفقیت امیدوار بود.
عابدزاده سالها محبوبترین ورزشکار ایران بود. کسانی که بازیهای او را از نزدیک دیدهاند، خوب به یاد دارند که او، چه آن زمان که سنگربان استقلال بود و چه وقتی که به پرسپولیس آمد، هر گاه که وارد چمن سبز آزادی میشد، اولین بازیکنی بود که تشویق هواداران نثارش میشد. شاهرخ بیانی بت استقلالیها بود. اما عابدزاده که پس از شاهرخِ کاپیتان وارد زمین میشد، قبل از شاهرخ با تشویق استقلالیها روبرو میشد. علی پروین هم بت قرمزها بود ولی عابدزاده برای تماشاگران پرسپولیس حتی از پروین هم محبوبتر بود.
ما با عابدزاده نخستین فتح مهم پس از انقلاب را در فوتبالمان تجربه کردیم. با عابدزاده قهرمان بازیهای آسیایی پکن شدیم؛ فتح که تا پیش از آن تورنمنت، چیزی بود شبیه رویا. چه کسی فکر میکرد که کره جنوبی را ببریم؟ اما عابدزاده به کیم جو سونگ حالی کرد که گل زدن به ایران ممنوع است! هنگامی که در وقت اضافی همان بازی، عابدزاده ضربه سر بازیکن کرهای را گرفت و در ادامه، در حالی که همه فکر میکردند دروازه ایران بر روی توپ ناقص دفع شده باز میشود، در حالی که نقش بر زمین شده بود با پا توپ را دفع کرد، چه نفسها که راحت از سینه ملت بیرون آمد!
در فینال بازیهای آسیایی 1990، دو پنالتی کره شمالی را مهار کرد و ایران را به نخستین عنوان قهرمانی آسیا در دوران پس از انقلاب رساند. پیش از آن هم، در جام ملتهای 1988، پنالتی ماجدعبدالله را مهار کرد و دو پنالتی هم از چینیها گرفت و ایران را به مقام سومی جام رساند. در جام ملتهای آسیا، در سال 1996 نیز چهار پنالتی در دو بازی مهار کرد. جلوی عربستان و کویت. ایران باز هم سوم شد. اگر عابدزاده را نداشتیم، همین دو مقام سومی هم از کیسهمان رفته بود.