فرمان اتحاد احمدی نژادیها!
الهام به احمدی نژادیها گفت: دوستان احمدی نژاد باید با وجود اختلاف با هم کار کنند ما یک مشکلاتی داریم، تحریکات، حساسیت ها، مشکلات اخلاقی، حسادتها، تنگ نظریها و … وجود دارد، ضمن اینکه ممکن است از نظر تحلیلی هم ایراد وجود داشته باشد. من یک روز بعد دولت نهم که بیرون دولت بودم به آقای احمدینژاد گفتم شما دو دسته از دوستان داری که هر دو شما را قبول دارند ولی خودشان را قبول ندارند.
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک،گویی در تقدیر جناح اصولگرا همواره گروهی دارند که احتمال اتحاد و ائتلاف را به پایین ترین سطح میرساند.اگرچه این جناح قدرتمند تا زمان ظهور محمود احمدی نژاد از یکدستی بالایی برخوردار بود، اما گویی برآمدن محمود احمدی نژاد در فضای سیاسی کشور پایانی بر اتحاد این اردوگاه بوده است. اگرچه برخی از متنفذین این جناح با کشف احمدی نژاد در چشمهای وی برق دشمنی با جناح اصلاح طلب را دیده بودند و از همین منظر اورا به بازی گرفتند، اما سالهای آخر ریاست جمهوری وی نشان داد که آنها نیز به نوعی بازی خورده این چهره جنجالی بوده اند.
به نوشته ابتکار، متنفذین جناح اصولگرا با برکشیدن محمود احمدی نژاد به شهرداری تهران و بسیج همه امکانات برای موفقیت وی وسپس اتفاق نظر برای ریاست جمهوری او،گویی به نجات دهنده ای بزرگ دست یافتند.آنان در این راه چهرههای باسابقه در انقلاب و جناح خودی همچون آیت الله هاشمی رفسنجانی، حجت الاسلام علی اکبر ناطق نوری و دکتر حسن روحانی را نیز از دور خارج کردند، تا احمدی نژاد را در پیشانی اردوگاه خود بنشانند و زمام اختیار خود و کشور را به دست وی بسپارند.با همه این اتفاقات، محمود احمدی نژاد، هیچ گاه خود را از جناح اصولگرا نخواند و همه حمایتهای این جناح را از سرفرصت طلبی و در خوش بینانه ترین حالت از سر اضطرار دانست.از همین منظر بود که با آنان به درشتی سخن میگفت و از جایگاه یک طلبکار بر سر میز معامله با آنان مینشست.اگرچه ماجرای محمود احمدی نژاد و جناح اصولگرا اندکی پس از حمایتهای بی سابقه این جناح از وی درانتخابات جنجالی 88 به آخر خط رسید. اما این پایان ماجرای احمدی نژاد و جناح اصولگرا نبود. در ماههای منتهی به انتخابات مجلس نهم ظهور گروهی نوظهور تحت عنوان جبهه پایداری بسیاری از نقشههای بزرگان اصولگرا برای ائتلاف و اتحاد در انتخاباتی که رقیب اصلاح طلب غایب بود، برهم زد.جبهه نوظهور پایداری عمدتا از نیروهای جوانی تشکیل شد که در یک چیز باهم اشتراک داشتند وآن حمایت بی چون وچرا از محمود احمدی نژاد بود. این گروه در جریان تلاشهای بزرگان اردوگاه اصولگرایی همچون آیت الله مهدوی کنی و مرحوم حبیب الله عسگراولادی برای ایجاد وحدت، مخالفت و حتی کارشکنی کردند. موضوعی که البته در انتخابات ریاست جمهوری 92 به همراه گروههای دیگری نیز ادامه پیدا کرد تا بزرگان اصولگرایی از معرکه انتخابات دست خالی برگردند.
احمدی نژاد در قامت رقیب اصولگرایان
این موضوع گویی یک بار دیگر در حال رخ دادن است. محمود احمدی نژاد اگرچه تا چندی پیش ترجیح داده بود سکوت کند، اما به نظر میرسد که تحرکات خود را آغاز کرده است. وی اگرچه در آخرین ماههای ریاست جمهوری اش به همراه یار گرمابه و گلستانش؛ اسفندیار رحیم مشایی، با طرح برخی شعارهای ملی گرایانه چشم به جلب آرای بدنه اصلاح طلبان داشت، اما میان رفتار وی و اصول اصلاح طلبی آن قدر فاصله وجود داشت که موفق به این کار نشود. اکنون که او قصد بازگشت به فضای سیاسی دارد،جامعه هدف او بدون تردید بدنه اصولگرایی خواهد بود و این یعنی این که محمود احمدی نژاد یک بار دیگر مانعی بر سر راه اتحاد در اردوگاه اصولگرا خواهد شد. او یک بار دیگر آمده است تا جناح سابقا دوست را به هم بریزد. فرمان این تصمیم را روز گذشته یکی از نزدیک ترین افراد به محمود احمدی نژاد صادر کرده است. غلامحسین الهام که در تازه ترین حضورعمومی محمود احمدی نژاد در ایام نوروز در جمع راهیان نور در کنار وی بود، روز گذشته در سخنانی که خبرگزاری آریا منتشر کرد، از همه احمدی نژادیها خواست که متحد شوند.
احمدی نژادیها متحد شوند!
غلامحسین الهام میگوید: دوستان احمدی نژاد باید با وجود اختلاف با هم کار کنند ما یک مشکلاتی داریم، تحریکات، حساسیت ها، مشکلات اخلاقی، حسادتها، تنگ نظریها و … وجود دارد، ضمن اینکه ممکن است از نظر تحلیلی هم ایراد وجود داشته باشد.
الهام به احمدی نژادیها گفت: دوستان احمدی نژاد باید با وجود اختلاف با هم کار کنند ما یک مشکلاتی داریم، تحریکات، حساسیت ها، مشکلات اخلاقی، حسادتها، تنگ نظریها و … وجود دارد، ضمن اینکه ممکن است از نظر تحلیلی هم ایراد وجود داشته باشد. من یک روز بعد دولت نهم که بیرون دولت بودم به آقای احمدینژاد گفتم شما دو دسته از دوستان داری که هر دو شما را قبول دارند ولی خودشان را قبول ندارند. هر دو احمدی نژاد را قبول دارند پس باید با هم کار کنند؛ اختلاف هم با هم دارند ولی اختلاف مشکلی ندارد.وی در ادامه خاطر نشان کرد: من اگر بخواهم به احمدی نژاد نمره دهم نمره عالی میدهم، ولی آیا مثلا اگر بعضی کارها نمیشد نمیتوانست فرصت را از مخالفان بگیرد؟! فکر میکنم چرا! از احمدی نژاد هم نه توقع معجزه دارم نه توقع عصمت شاید هر کس دیگری هم جای وی بود بدتر از او برخورد میکرد وی در جایگاه خودش بهترین شکلی عمل کرده است.اما مخالفان احمدی نژاد بی انصاف بودند و جهت گیری آنها واقعا اصولی نبود.
الهام تصریح کرد: بعضی دچار اشتباه شدند و برخی خیلی زود دچار تردید شدند و بعضی از شخصیتها آن روز که به حمایت از گفتمان آمدند خب تاثیر گذار بود و نقطه اعتمادی بود، اما بعدها هر کس مدعی شد احمدی نژاد را من سر کار آورم. احمدی نژاد با این اراده که همه را با هم راه انداخت سر کار آمد هیچ کس نمیتواند بگوید که ما مالک سوم تیر هستیم؛انتخابات اخیر و نتیجه آرا هم به خوبی بیانگر این امر بود. بنابر این مالک سوم تیر مثل مالک انقلاب است.هر کس که سهم خود را برداشت خودش از شراکت خارج شد. بعضیها یک چیزهایی دیدند و به یکباره دچار تحلیلی شدند که نکند حمایتهای آنها منجر به یک جریان خلاف شرع و خلاف دین شود و به این نتیجه رسید که باید زودتر سهم خود را از این سبد بیرون بکشد تا دیگران دچار مشکل نشوند! تحلیل ایشان برای ما قابل احترام است چه بسا قابل برگشت یا تشدید هم باشد. وظیفه ما تشدید ماجرا نیست فهم خوب مسئله است. ما در مسائل موضوعی، مصداقی و فکری مقلد نیستیم. اگر جاهایی هم حرکت تقلید فکری ضرورت نظام، شرع و عقل باشد؛ رهبری مطرح است و رهبری واحد است.
فضای سه قطبی در انتخابات آینده
این سخنان غلامحسین الهام که به نظر میرسد این روزها جای اسفندیار رحیم مشایی را در کنار احمدی نژاد پر کرده است، نشان میدهد که جناح اصولگرا بیش از آن که باید نگران اصلاح طلبانی باشد که با پیروزی دکتر حسن روحانی در انتخابات خرداد92 جانی دوباره گرفته اند،باید با رقیبی دست و پنجه نرم کند که حداقل8 سال با حمایت آنان زمام اداره کشور را به دست داشت و مدعی بسیاری از شعارهای آنان در انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی نیز خواهد بود.از همین منظر شاید بتوان گفت که انتخابات پیش رو سه قطبی خواهد بود.