واژه «امنيت» در لغتنامه دهخدا، با معاني بيخوفي و امن و در فرهنگ معين، با معاني بيبيمي، ایمني، ایمن شدن و در امان بودن معنا شده است. این واژه در فرهنگ وبستر، با عبارت «وضعيتي كه از صدمه، محافظت یا ایمن شده باشد» و «چيزهایي كه افراد یا مكانها را ایمن ميسازد» تعریف شده است.
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک،تعاریف لغوي امنیت عبارتاند از حفاظت در مقابل خطر (امنیت عینی)، احساس ایمنی (امنیت ذهنی) و رهایی از تردید. در تعریف دیگری اَمنیَّت حالت فراغت نسبی از تهدید یا حمله و یا آمادگی براي رویارویی با هر تهدید و حمله را میگویند.
امنیت از ضروریترین نیازهای یک جامعه است. امنیت در گفتمان سلبی بر نبود خطر و تهدیدات استوار است؛ ولی امنیت در گفتمان ایجابی به تأمین و تضمین آسایش و آسودگی نظر دارد.
در حوزه فضای مجازی یک تعریف پذیرفته سراسري از امنیت سایبري وجود نداشته و چندین اصطلاح متفاوت مورداستفاده قرار میگیرند که داراي معانی مرتبط به هم هستند. در این حوزه مفاهیم مختلف نظیر امنیت اطلاعات، امنیت سایبری، امنیت شبکه، امنیت رایانه معرفی و توسعه یافتهاند. امنیت اطلاعات و امنیت سایبری دو واژه اصلی و پرکاربرد این حوزه هستند که در ادامه معرفی و تبیین خواهند شد.
امنیت اطلاعات در زیربخشهاي قانون حقتألیف فدرال آمریکا به این صورت تعریف شده است برخی از فعالیتهایی که انجام میشوند تا آسیبپذیریهای یک رایانه، سامانه رایانهاي یا شبکه رایانهاي دولتی را شناسایی و پاسخدهی کنند. در قانون مدیریت امنیت اطلاعات فدرال، امنیت اطلاعات به این صورت تعریف میشود: محافظت از اطلاعات سامانههاي اطلاعاتی از دسترسی، استفاده، افشا، اختلال، تغییر یا خرابکاري غیرمجاز
امنیت اطلاعات به معنای محرمانگی، یکپارچگی و دردسترسبودن دادهها بدون درنظرگرفتن قالب و شکل اطلاعات اعم از الکترونیکی، چاپ و یا اشکال دیگر است. در ادامه مفاهیم سهگانه محرمانگی، یکپارچه بودن و دردسترسبودن معرفی میشوند.
محرمانگی: محرمانگی به معنی جلوگیري از افشاي اطلاعات به افراد غیرمجاز است.
یکپارچه بودن: یکپارچه بودن به معنی جلوگیري از تغییر دادهها به طور غیرمجاز و تشخیص تغییر در صورت دستکاری غیرمجاز اطلاعات است.
قابلدسترس بودن: اطلاعات باید زمانی که موردنیاز توسط افراد مجاز هستند در دسترس باشند. این بدان معنی است که باید از درست کارکردن و جلوگیري از اختلال در سامانههاي ذخیره و پردازش اطلاعات و کانالهاي ارتباطی مورداستفاده براي دسترسی به اطلاعات اطمینان حاصل کرد.
براي حفظ امنیت اطلاعات، باید دسترسی به اطلاعات کنترل شود. افراد مجاز باید و افراد غیرمجاز نباید توانایی دسترسی داشته باشند. اساس مکانیزمهاي کنترل دسترسی بر دو مقوله احراز هویت و تصدیق هویت است. احراز هویت، تشخیص هویت کسی یا چیزي است. این هویت ممکن است توسط فرد ادعا شود و یا ما خود تشخیص دهیم. تصدیق هویت عمل تأیید هویت است. از سه نوع اطلاعات میتوان براي احراز و تصدیق هویت فردي استفاده کرد. چیزي که فرد میداند، چیزي که فرد دارد و یا کسی که فرد هست.
همانگونه که تعریف شد، امنیت اطلاعات به معنی حفظ محرمانگی، یکپارچه بودن و قابلدسترس بودن اطلاعات از افراد غیرمجاز است. در بین متخصصان این رشته علاوه بر این سه مفهوم موارد دیگري مانند قابلیت حسابرسی، قابلیت عدم انکار انجام عمل و اصل بودن وجود دارد که باید در نظر گرفت.
قابلیت عدم انکار: در انتقال اطلاعات و یا انجام عملیات روي اطلاعات، گیرنده یا فرستنده و یا عملکننده
روي اطلاعات نباید قادر به انکار عمل خود باشد. مثلاً فرستنده یا گیرنده نتواند ارسال یا دریافت پیامی را انکار کند.
اصل بودن: در بسیاري از موارد باید از اصل بودن و درست بودن اطلاعات ارسالی و نیز فرستنده و گیرنده اطلاعات اطمینان حاصل کرد. در بعضی موارد ممکن است اطلاعات رمز شده باشد و دستکاری هم نشده باشد و بهخوبی به دست گیرنده برسد؛ ولی ممکن است اطلاعات غلط باشد و یا از گیرنده اصلی نباشد. در این حالت اگرچه محرمانگی، یکپارچگی و دردسترسبودن رعایت شده ولی اصل بودن اطلاعات مهم است.
در گزارش فني مؤسسه بينالمللي استاندارد، واژه امنيت ارتباطات و فناوري اطلاعات، بهصورت «تمامي جنبههاي مرتبط با تأمين و تداوم محرمانگي، صحت یكپارچگي، دسترسپذیري، عدم انكار، پاسخگویي، اعتبار (سندیت) و قابليت اعتماد» تعریفشده است.
مفهومشناسی امنیت سایبری
واژه «امنيت سايبري» بهصورت گستردهاي در سال 2000 با «پاكسازي» اشكال نرمافزار هزاره[1] مورد پذيرش واقع شد. وقتي كه واژه «امنيت سايبري» به كار برده ميشود، معمولاً وراي امنيت اطلاعات و امنيت فناوری اطلاعات و ارتباطات مدنظر است. سازمان استاندارد جهاني ايزو (ISO)، امنيت سايبري را بهعنوان حفظ اعتمادپذيري، درستي و دسترسپذيري اطلاعات در فضاي سايبري تعريف كرده است. امنیت سایبر عبارت است از یک ویژگی فضاي سایبري است که شامل توانایی مقاومت در برابر تهدیدهاي عمدي و غیرعمدي، پاسخ و بازیابی است.
در واژهنامه دوجانبه مشترک اصطلاحات حياتي امنيت فضاي سایبري (انستيتو شرق – غرب آمریكا و انستيتو امنيت اطلاعات دانشگاه دولتي مسكو)، واژه امنيت سایبري، بهصورت «امنيت سایبري، یک ویژگي فضاي سایبر است كه توانایي مقاومت در برابر تهدیدهاي عمدي و غيرعمدي، پاسخ و بازیابي را دارد» تعریفشده است.
امنیت سایبري یکی از ویژگیهاي فضاي سایبري است و به توانایی مقاومت در برابر تهدیدات و بازگشت به وضعیت عادي اطلاق میشود. حفاظت از رایانهها، اطلاعات الکترونیکی و یا شبکههاي دیجیتالی در برابر افشا، محرومسازي، تغییر یا نابودي غیرمجاز تصادفی یا آگاهانه.
تعریف امنیت سایبری محافظت از سامانههای سایبر در برابر تهدیدهای سایبری است، تهدیدات سایبری مواردی است که از طریق فضای سایبر ایجاد میشوند و بنابراین نوعی تهدید است که هر سامانه سایبری در معرض آن قرار دارد. تعریف تهدید سایبری تهدیدی است که از فضای مجازی سوءاستفاده میکند. تهدیدهای شبکه ممکن است مخرب و یا ممکن است غیرمخرب باشند. نمونههایی از تهدیدهای مخرب، حملات ممانعت از خدمات[2] و حملات تزریقی[3] است که به نیت قبلی ایجاد میشوند. تهدیدات غیرمخرب بهعنوانمثال سامانههایی هستند که به دلیل خطاهای برنامهنویسی یا ازبینرفتن اتصال اینترنت به دلیل فرسودگی کابلهای ارتباطی یا سایر سختافزارها خراب میشوند.
اتحاديه بينالمللي مخابرات[4]بهعنوان نهاد مرجع جهانی امنيت سايبري را به روش گستردهتري به شرح زير تعريف کرده است:
«مجموعهای از ابزارها، خطمشيها، مفاهيم امنيتي، حفاظتهاي امنيتي، خطوط راهنما، رويكردها، اقدامات، آموزش، مديريت خطرپذیری، بهترين اقدامات، تضمين و فناوريهايي كه ميتوانند براي حفاظت محيط سايبري و سازمان و داراييهاي كاربر به كار برده شوند. داراييهاي سازمان و كاربر شامل دستگاههاي رايانشي وصل به اينترنت، افراد، زيرساخت، برنامههاي كاربردي، خدمات، سامانههاي ارتباط دور و در مجموع اطلاعات ارسال شده و ذخيره شده در محيط سايبري است». امنيت سايبري تلاش دارد دستيابي و نگهداري داراييهاي سازمان و كاربر عليه مخاطرات امنيتي مرتبط در محيط سايبري را تضمين کند. اهداف امنيت كلي شامل موارد زير است: دسترسپذيري، درستي و صحت، كه ممكن است شامل درستيسنجي، و غيرتكراري؛ و اعتمادپذيري باشد. اغلب كشورها امنيت سايبري را مستند بر اسناد راهبردي مليشان تعريف ميكنند.
امنیت سایبری و امنیت اطلاعات
اکثر استانداردها و شیوهنامههای مربوط به امنیت سایبری مرتبط با امنیت اطلاعات است. این امر دور از انتظار نیست چرا که همپوشانی قابلتوجهی وجود دارد، اما برای درک صحیح امنیت فضای سایبری و چگونگی اطمینان از آن، باید مراقب باشیم که این دو نوع امنیتی را اشتباه نگیریم. امنیت سایبری فراتر از امنیت اطلاعات است؛ زیرا محدود به حفاظت از داراییهای اطلاعات و حفظ محرمانه بودن، تمامیت و دردسترسبودن اطلاعات نیست. از طرف دیگر امنیت اطلاعات فراتر از امنیت سایبر است؛ زیرا تنها به تهدیداتی که از طریق فضای مجازی ایجاد میشود، محدود نمیشود.
هدف هر دوی این مفاهیم دربرگیرنده خصوصیات امنیتی اعم از محرمانه بودن، یکپارچگی و دردسترسبودن است. امنیت اطلاعات حفظ محرمانگی، تمامیت و دردسترسبودن اطلاعات است [4]. اطلاعات میتوانند به هر شکلی، اعم از الکترونیکی یا فیزیکی، یا حتی بهعنوان دانش کارکنان به دست آیند. برای اطمینان و حفظ امنیت اطلاعات، باید اطلاعات در همه قالبها در برابر تهدیدها و منابع تهدید از هر نوع، از جمله تهدیدات فیزیکی، انسانی و فناوری محافظت شود. از طرف دیگر امنیت سایبری مربوط به محافظت در برابر تهدیدهایی است که از فضای مجازی استفاده میکنند. چنین تهدیداتی ممکن است داراییهای اطلاعاتی را هدف قرار دهند، به همین دلیل امنیت اطلاعات بخش مهمی از امنیت سایبری است. بااینحال، امنیت سایبری فقط به آن داراییهای اطلاعاتی میپردازد که میتوانند از طریق فضای مجازی مورد هدف قرار گیرند. امنیت سایبری فقط به حمایت از داراییهای اطلاعات محدود نمیشود و اغلب مربوط به حفاظت از زیرساختها است. ما همچنین ممکن است نگران تأثیر گستردهتر تهدیدات مربوط به اطلاعات یا امنیت زیرساختی بهمنظور محافظت از داراییهایی مانند زندگی، سلامتی، شهرت، درآمد و غیره باشیم. در حالی که امنیت اطلاعات بر روی سامانههایی کار میکنند که مستقل و اغلب درون سازمانها عمل میکند، امنیت سایبری به تهدیدات جهانی برمیگردد و مقولههایی مانند محافظت در برابر حمله منع دسترسی به خدمت (اختلال) و باتنتها را هم دربر میگیرد. باتوجهبه خاستگاه اصلی امنیت اطلاعات که در مسائل دیپلماتیک و نظامی است، امنیت اطلاعات نوعاً بر روی محرمانه بودن تأکید دارد در حالی که امنیت سایبری بیشتر بر روی یکپارچگی و دردسترسبودن تأکید دارد.
امنیت سایبری و حفاظت از زیرساختهای حیاتی
امنیت زیرساختها، بهویژه حفاظت از زیرساختهای حیاتی[5] و محافظت از زیرساختهای اطلاعاتی حیاتی[6]، در زمینه جلوگیری از ایجاد اختلال، غیرفعالسازی، تخریب یا کنترل مخرب زیرساختهای مورد تهدید است [12، 28]. از جمله این زیرساختها میتوان بهعنوانمثال به ارتباط از راه دور، حملونقل، بانکداری، منبع تغذیه، آبرسانی و خدمات اضطراری اشاره کرد. محافظت از زیرساختهای اطلاعاتی حیاتی برای امنیت اجتماعی و همچنین برای سازمانها و سایر ذینفعان که زیرساختهای حیاتی را تأمین یا بر آن تکیه میکنند، بسیار مهم است. بسیاری از زیرساختهای حیاتی از فضای مجازی استفاده میکنند و بنابراین سامانههای سایبری هستند. از این رو، امنیت چنین سامانههایی مستلزم محافظت در برابر تهدیدات سایبری است.
بااینحال، بهطورکلی CIP فراتر از امنیت سایبری است زیرا CIP شامل حفاظت و امنیت از هرگونه زیرساخت حیاتی است، چه از فضای مجازی استفاده کنند یا نه. از طرف دیگر امنیت سایبری مربوط به حفاظت از زیرساختهایی است که میتوان از طریق فضای مجازی مورد هدف قرار گرفت. بهعنوانمثال، چنین زیرساختهایی شامل شبکههای ارتباطی و سامانههای سایبر – فیزیکی مانند شبکه هوشمند هستند. نحوه ارتباط امنیت سایبری با امنیت اطلاعات و CIP در شکل نشاندادهشده است. در نمودار میبینیم که در حالی که امنیت سایبری ممکن است امنیت اطلاعات و CIP را در بر بگیرد، اولی لزوماً ترکیبی از دو مورد اخیر نیست.
امنیت سایبر با ایمنی
با پیشگیری از صدمات فیزیکی ناشی از صدمه به اموال یا محیط میتوان ایمنی را بهعنوان محافظت از زندگی و سلامتی تعریف کرد []. یکی از اصلیترین تفاوتهای ایمنی و امنیت سایبری این است که در حالی که ایمنی روی حوادث سامانهای متمرکز است که میتواند به محیط اطراف آسیب برساند، اما امنیت سایبری بر تهدیداتی که از طریق فضای سایبری ایجاد میشود، تمرکز دارد. تفاوت دیگر این است که معمولاً داراییهایی که باتوجهبه ایمنی در نظر گرفته میشوند محدود به زندگی و سلامتی انسان و همچنین داراییهای محیطی هستند، در حالی که داراییهای مورد تهدید در امنیت سایبری میتواند هر چیزی باشد که باید از آن محافظت شود.
تمایز بین ایمنی و امنیت سایبری به این معنی نیست که موضوعات ایمنی خارج از محدوده امنیت سایبری است. دلیل این موضوع این است که حوادث ایمنی ممکن است تأثیر امنیتی داشته باشد، در عین اینکه حوادث امنیتی ممکن است تأثیر ایمنی داشته باشند. نمونه آن، یک حمله شبکهای در یک سامانه کنترل توزیع قدرت است که منجر به خاموشی میشود و میتواند عواقب ایمنی کشنده برای بیماران در بیمارستان داشته باشد و یک حادثه ایمنی، مانند انفجار گاز، میتواند به سامانههای اطلاعاتی آسیب رسانده و کنترلهای امنیتی را غیرفعال کرده و به داراییها آسیب برساند. هنگامی که در جستجوی تحقق امنیت سایبری هستیم ما نیازمند ملحوظ کردن رویدادهای ایمنی هستیم که بر آسیبپذیریهای سامانه تأثیر میگذارد و این موضوع ممکن است همانند تأثیری باشد که یک منبع تهدید ایجاد میکند چگونگی ارتباط امنیت سایبری به ایمنی با نمودار ون شکل 2 نشاندادهشده است.
تابآوری سایبری[7]
تابآوری سایبری توانایی یک سازمان/زیرساخت برای تداوم ارائه نتایج مطلوب علیرغم وجود رویداد سایبری ناسازگار است، بهعبارتدیگر به توانایی شناسایی، پاسخ و بازیابی سریع در هنگام یک رویداد و حادثه سایبری تابآوری سایبری گویند.
تابآوری سایبری اشاره به توانایی سازمان برای تداوم ارائه نتیجه مطلوب علیرغم وجود رویدادهای سایبری ناسازگار دارد، تابآوری سایبری یک دیدگاه تکاملی است که بهسرعت درحالتوسعه است. این مفهوم اساساً زمینههای امنیت اطلاعات، تداوم کسبوکار و تابآوری سازمانی را به همراه میآورد. نهادها نیاز بالقوهای به تواناییهای قابلیت تابآوری سایبری شامل: سامانههای فناوری اطلاعات، زیرساختهای حیاتی، فرایندهای کسبوکار، سازمانها، جوامع و دولتهای ملی دارند؛ اما محدود به آنها نیستند.
هدف تابآوری سایبری، حفظ توانایی سازمان برای ارائه مداوم نتیجه مورد نظر در همه زمانها است. این بدان معنی است که حتی زمانی که روشهای منظم ارائه خدمت با مشکل مواجه شوند، مانند طی یک بحران و پس از نقض امنیتی، آن نتایج مطلوب ارائه شوند. این مفهوم همچنین شامل توانایی بازگرداندن مکانیسمهای منظم ارائه خدمات پس از چنین حوادث و نیز توانایی تغییر یا اصلاح مداوم این مکانیسم ارائه خدمات اگر در مواجهه با خطرات جدید موردنیاز باشد را دارا است. عملیات پشتیبانگیری[1] و بازیابی از حادثه[2]، بخشی از روند بازگرداندن مکانیسمهای ارائه خدمت هستند.
به مفهوم تابآور کردن افراد، اشیا و یا سازمانهای هدف در مقابل تهدیدات سایبری است بهنحویکه عامل موردنظر بتواند در مقابل هر نوع تهدید سختافزاری یا نرمافزاری سایبری، حداقل تا مدتی کارکردش را حفظ کند. اگر تهدید سایبری به مرحله عمل رسید و عامل موردنظر مورد حمله سایبری قرار گرفته اینکه بعد از تأثیرپذیری، شیء یا فرد یا سازمان موردنظر باید قابلیت و توانایی ادامه هدف یا مأموریت کارکردی خود را حفظ کند و طی یک مدتزمان منطقی و قابلقبول به وضعیت طبیعی خود به قبل از حمله سایبری بازگردد.
تشریح موضوع:
امروزه اينترنت و فضای سایبر، يك منبع ملي حياتي براي حكمرانی و بخش مهم زيرساختهاي حياتي و پيشران كليدي براي رشد و توسعه اقتصادي ـ اجتماعي است. در طول چهل سال گذشته، و بهویژه از سال 2000، حكومتها و کسبوکارها از اينترنت استقبال کردهاند، و توان بالقوه ICT براي توليد درآمد و استخدام، دسترسي به کسبوکار و اطلاعات را فراهم كرده، يادگيري الكترونيكي را توانمند ساخته، و فعاليتهاي حكومتي را تسهيل کرده است. اقتصاد اينترنتي رشد اقتصادي را به ميزان بيسابقهاي توسعه داده است كه ناشي از زيرساختهاي ارتباطات مستقيم و بينظيري است كه تقريباً در دسترس هر فردي در هر مكاني است. در دهة گذشته، کسبوکارها تجهيزات قديميتر را با نوع سختافزارها و نرمافزارهاي ارزانتر، سريعتر، بينظيرتري جايگزين کردهاند كه ميتوانند با اينترنت برقرار کنند. در كانون اغلب اين نوع زيرساختها يك سامانه كنترل صنعتي[8] وجود دارد كه فرايندها و كنترلهاي جريان اطلاعات را پايش ميكند. براي نمونه، يك سامانه كنترل صنعتي ميتواند جريان گاز طبيعي را به تسهيلات توليد برق يا جريان برق را از شبكه برق به منزل تنظيم كند.
فضای سایبر، شامل ابعاد و حوزههای فراگير و درهمتنیده متعددي شامل زیرساختهای نوین ارتباطی، زیرساختهای پردازشی، حسگرها و عملگرها، مراکز داده عظیم و پردازشهای فراگیر اجتماعی، سامانههای کاربردی مشارکتی و خدمتگرا، فناوریهای نوظهور، کلاندادهها و اینترنت اشیا، رسانههای اجتماعی و محتوی و مهمتر از آن ابعاد اجتماعی و شناختی است.
بهموازات رشد و توسعه این فضا و وابستگی بیشتر زیرساختهای حیاتی به فناوری اطلاعات و ارتباطات، این فناوری ذاتاً آسیبپذیر است. محرمانگی، یکپارچگی و دردسترسبودن زیرساختهای سایبری با تحول سریع تهدیدات سایبری از جمله کلاهبرداری الکترونیکی، هک، سرقت از مالکیت معنوی و اطلاعات شناسایی شخصی، اختلال در خدمات و آسیب یا ازبینرفتن اموال، به چالش کشیده میشود و امنیت و تابآوری سایبری بهعنوان یک عنصر اساسی برای تحقق اهداف اجتماعی – اقتصادی، اقتصادهای مدرن مطرح و یک موضوع راهبردی ملی تلقی میشود. همزمان، فضای مجازی تهدیدات و آسیبپذیریهای جدید بسیاری را ایجاد کرده و این امر همچنان ادامه دارد. ذینفعان در معرض حوادث امنیت سایبری با انواع مختلف و شدت بسیار زیاد قرار دارند. این موارد شامل سرقت اطلاعات، اختلال در خدمات، تعرض به حریم خصوصی و سوءاستفاده از هویت، کلاهبرداری، جاسوسی و خرابکاری است. در مقیاس بزرگتر، جوامع در معرض حملات احتمالی به زیرساختهای حیاتی از طریق فضای مجازی و همچنین در معرض تروریسم سایبری و حتی جنگ سایبری قرار دارند. علاوه بر بسیاری از امکانات برای جرایم سایبری و حملات مخرب، همه حوادث غیرمترقبه و دیگر تهدیدات غیرمخرب که ممکن است منجر به بروز رویداد سایبری شود، وجود دارد. فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات بهصورت ضروري و حياتي در چرخه زندگي نوينمان به وجود آمده است. ما در راهبري و حاكميت جوامع، هدايت کسبوکار، و اعمال حقوق و آزادیهایمان بهعنوان شهروندان به زيرساخت اطلاعات و ارتباطات وابستهايم. با روشي مشابه، كشورها به زيرساخت اطلاعات و ارتباطاتشان وابسته شدهاند و تهديدها عليه دسترسپذيري، يكپارچگي، و اعتمادپذيري كشور ميتواند به مقدار زيادي بر كاركرد جوامع ما تأثيرگذار باشند.
بااینحال، درست مثل جهان واقعی، جهان سایبر نیز در معرض تنوع وسیعی از تهدیدات امنیتی قرار دارد که ممکن است باعث صدمات گستردهای شوند. آمار تهدیدات مترتب بر شبکههای رایانهای بسیار جدی و بیانگر تغییر شکل از اسپمِ نسبتاً بیآزار دیروزی به تهدیدات مخربتری است. باجافزارها[9] با رشته اقدامات (رویدادهای) نامشخصی که حجم عظیمی از رایانامههای مخرب را منتشر میکنند، به صدمهزدن کسبوکارها و مصرفکنندگان ادامه میدهند. در برخی موارد، سازمانها ممکن است صرفاً در حجم عظیمی از انباشت رایانامههای باجافزاری که دریافت میکنند، غرق شده باشند. تهدیداتی مانند جرائم مجازی، آسیبپذیری، شنود، بدافزار، جاسوسافزار، باجافزار، تروجان، ویروسها، کرم رایانهای، روت کیتها، کی لاگرها، اکسپلویت، درب پشتی، بمب منطقی و حمله محرومسازی از خدمت، هر روز نقش جدیتری در زندگی سایبر فیزیکی پیدا میکنند. کوچکترین اختلالی در فعالیتهای سایبری به آسیبهای جدی در دنیای فیزیکی منجر میشود.
بنابراین، واضح است که یک قاعده علتومعلولی مستقیم بین رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات و استفاده غیرمجاز و بدخواهانه از آن وجود دارد. برای مقابله با این اثر، امنیت سایبری در اذهان تصمیمگیرندگان کشورها بیشتر و بیشتر وارد گردیده و راهبردهای مرتبط با امنیت سایبری تقریباً در همه کشورهای جهان ایجاد شده است. بااینوجود، هنوز شکاف واضحی بین کشورها بر حسب آگاهی، درک، دانش و نهایتاً ظرفیت بهکارگیری راهبردها، قابلیتها و برنامههای مناسب سایبری وجود دارد که استفاده امن و درخور از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات را بهعنوان عامل توسعه اقتصادی با چالش مواجه میکند.
امنیت سایبری محافظت از اطلاعات در برابر سرقت و آسیب از فضای سایبر است. این اطلاعات شامل دادههای حساس، اطلاعات قابلشناسایی و تشخیص هویت افراد، سوابق پزشکی، اطلاعات شخصی، مالکیت معنوی، دادههای مرتبط با فعالیت آژانسهای دولتی و صنعتی میشود. امنیت سایبری دیگر مفهومی نیست که کسبوکارها بهسادگی از آن چشمپوشی کنند. حوادث امنیتی به طور منظم بر عملکرد مشاغل مختلف در هر اندازهای تأثیرگذار است و اغلب به اعتبار یک شرکت خدشه وارد میکند. سازمانها در زمان انجام فعالیتهای تجاری، دادههای حساس را از طریق شبکهها و سایر دستگاهها منتقل میکنند و درست در همین نقطه است که امنیت سایبری با ارائه مجموعهای متشکل از راهحلهای سختافزاری و نرمافزاری به محافظت از این اطلاعات و سامانههای پردازش یا ذخیره اطلاعات میپردازد. هر سازمانی ممکن است قربانی یک حمله سایبری موفق شده و با مشکل نقض دادهای در مقیاس کلان روبرو شود. روزهایی که دیوارهای آتش ساده و نرمافزارهای ضدویروس تنها راهکارهای امنیتی مؤثر بودند سپری شده و کارشناسان امنیتی نمیتوانند همچون گذشته به مقابله با تهدیدات سایبری بپردازند و این تهدیدات میتوانند از زوایای مختلفی به سازمانها آسیب زنند. امنیت سایبری با رویکردهای فنی و آموزشی به مقابله با چالشهای امنیتی میپردازد؛ مثلاً کارمندان درباره کلاهبرداریهای سادهای مثل مهندسی اجتماعی (فیشینگ) و حملات پیچیدهتر مثل حملات باجافزاری، بدافزارهایی که برای سرقت مالکیت معنوی یا دادههای شخصی طراحی شدهاند آموزشهای لازم را میبینند.
با افزایش حجم و پیچیدگی حملات سایبری، شرکتها و سازمانها بهویژه آنهایی که وظیفه حفاظت از اطلاعات مربوط به امنیت ملی، بهداشتی یا سوابق مالی را بر عهده دارند باید اقدامات لازم برای محافظت از اطلاعات حساس را انجام دهند. سال گذشته میلادی بود که شرکتهای امنیتی هشدار دادند حملات سایبری و جاسوسی دیجیتالی مهمترین تهدید برای امنیت کشورها هستند و حتی از اصطلاح تروریسم برای خطرناک بودن این تهدیدات استفاده کردند.
امنیت سایبری یعنی محافظت از سامانهها، شبکهها و برنامهها در برابر حملات دیجیتالی. دسترسی، تغییر و نابودی اطلاعات مهم، دریافت پول از کاربران و ایجاد وقفه در روال کسبوکارها از اهداف حملات سایبری است. امنیت سایبری، رایانهها، سرورها، تلفن همراهها و سامانههای الکترونیکی را از حملات شرورانه حفظ میکند و وظیفه آن در سه مورد خلاصه میشود: حفاظت از دستگاههایی که افراد استفاده میکنند، حفاظت از اطلاعاتی که روی این دستگاهها قرار دارند و حفاظت از هویت افرادی که از این اطلاعات استفاده میکنند.
باتوجهبه اهمیت و دغدغه جدی موضوع امنیت سایبری در جهان، سازمان ملل برای توسعه امنیت سایبری دستور کار جهانی امنیت سایبری[10] را تدوین کرد و متعاقب آن اتحادیه بینالمللی مخابرات[11] را متولی امنیت سایبری جهانی کرد. اتحادیه بینالمللی مخابرات نیز یک بسته جامع برای تدوین راهبرد، آموزش و اطلاعرسانی و… تدوین کرد و از کشورها خواست تا سند امنیت سایبری ملی خود را تدوین کنند و برای انجام این کار یک راهنما به نام «سند راهنمای اتحادیه بینالمللی مخابرات در حوزه راهبردی امنیت سایبری[12]» منتشر کرده است. راهنمای اتحادیۀ بینالمللی مخابرات در حوزۀ راهبرد ملی امنیت سایبری، اقدامهای قانونی، اقدامهای فنی و رویهای، ساختار سازمانی، همکاریهای بینالمللی و ظرفیتسازی، پنج رکن اصلی برای هر چه امنتر و ایمن ساختن جامعه اطلاعاتی را در دستور کار امنیت سایبری جهانی بهمنظور افزایش مشارکت همه کشورها و ترغیب آنها بهمنظور تلاش جدی باتکیهبر ابتکار عملهای موجود و جلوگیری از دوبارهکاری آنها قرار داده است.
امنیت سایبری یک چالش جهانی است؛ بنابراین یک پاسخ و واکنش چندبخشی هماهنگ تنها راهی را فراهم میکند که از طریق آن نوعی اعتماد و اطمینان عمومی به استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات را باعث شود. ازآنجاییکه ما یک دولت جهانی نداریم، تلاشهای جهانی به حرکتهای ملی وابسته است. حکومتها مهمترین بازیگران در عرصه امنیت سایبری هستند؛ زیرا آنها ابزارهای قانونی، اقتصادی و دیپلماتیک دارند که تعیینکننده موفقیت ارکان برنامه کاری امنیت سایبری جهانی است. امنیت سایبری نیاز به یک همکاری هماهنگ متقابل دارد. زیرا فضای سایبری هم از زیرساختهای حیاتی[13] پشتیبانی میکند و هم خود تشکیلدهنده این زیرساختها است. راهبردهاي امنيت سايبري ملي موفقيتآميز بايد تمام ذينفعان مرتبط، نياز براي آگاهي از مسئوليتهايشان و نيز نياز به فراهمکردن آنها با ابزارهاي لازم براي اجراي وظایفشان را موردتوجه قرار میدهند. امنيت ملي سايبري نميتواند صرفاً بهعنوان يك مسئوليت بخشي مدنظر قرار گيرد. بنابراين، مشاركت سرنخ مشتركي است كه از ميان اغلب راهبردها و خطمشيهاي ملي در دسترس جاري، متداول و در جريان است.
گروه پژوهشی اتحادیه بینالمللی مخابرات، زیرساختهای حیاتی بهعنوان سامانهها، خدمات و کاربردهای کلیدی نام میبرد که اخلال یا از خرابی آن تأثیر ناگواری روی بهداشت عمومی و ایمنی، تجارت و امنیت ملی یا ترکیبی از هریک از اینها میگذارد. درحالیکه آنچه زیرساختهای حیاتی را تشکیل میدهد در کشورهای مختلف متفاوت است؛ اما بخشهای زیرساختی رایج عبارتاند از سلامت، آب، حملونقل، ارتباطات، دولت، انرژی، غذا، امور مالی و بخشهای خدمات اورژانسی.
جمعبندی و تبیین جایگاه، ارتباط و تأثیر مفهوم در پیشرفت عرصهای الگو
باتوجهبه این که رشد اقتصادی جهانی به طور فزایندهای وابسته به پذیرش سریع فناوری ارتباطات و اطلاعات و اتصال جامعه به اینترنت است، توسعه فضای سایبر و زیرساختها و خدمات فضای مجازی در رشد اقتصادی، افزایش بهرهوری، بهبود خدمات و ظرفیت، پیشرفت نوآوری و دستاوردهای بهرهوری و پایداری حکمرانی، هر کشور تأثیر میگذارد. بااینحال، دردسترسبودن، صحت و یکپارچگی و محرمانگی این زیرساخت اصلی، در معرض آسیب است. نقض اطلاعات، فعالیت جنایی، اختلالات خدماتی و تخریب اموال در حال تبدیلشدن به عادت و موجب تهدید اقتصاد اینترنت هستند. فناوریهای دیجیتالی درعینحال که قدرت بیسابقهای را به ارمغان میآورند، امنیت کاربران را کمتر میکنند. قابلیتهای ارتباطی آنها همکاری و شبکهسازی را امکانپذیر میکند، اما درعینحال راه را برای نفوذ هموارتر میسازد. رهبران جهانی میدانند که افزایش اتصال به اینترنت تنها زمانی منجر به رشد اقتصادی خواهد شد که زیرساختهای حیاتی و دستگاههای متصل به آن امن و مطمئن باشند.
امنیت سایبری یک زیستبوم پیچیده است که شامل ابعاد اجتماعی، حاکمیتی، سیاسی، عملیاتی، فنی و حقوقی است. امنیت سایبری، برای توصیف مجموعهای از اهداف، سیاستها، رهنمودها، شیوههای مدیریت خطرپذیری، ابزارها، اقدامات، آموزشها، مانورها، رزمایشها و تمرینهای مناسب، اطمینانبخش و فناوریهای که بهمنظور حفاظت از دردسترسبودن، تمامیت و امنیت داراییها بوده و در ارتباط با دولت، سازمانهای خصوصی و شهروندان مورداستفاده قرار میگیرد؛ این داراییها شامل دستگاههای پردازشی متصل، کارکنان، زیرساختهای حیاتی، نرمافزارهای کاربردی، خدمات، سامانههای مخابراتی و دادهها در محیط سایبری هستند.
جرایم سایبری، نیاز به برخورداری از یک زیستبوم امنیت سایبری قدرتمند برای کاهش تهدیدات و بالابردن اطمینان در استفاده از ارتباطات و خدمات الکترونیکی را برای دولتها امری ضروری میسازد مدير ضدجاسوسی اطلاعات ملي ايالات متحده كه گزارش داد، [بسياري از كشورها يا كشوري] جاسوسي اقتصادي را بهعنوان ابزاري الزامي براي دستيابي به امنيت ملي و رونق اقتصادي ميدانند. برنامههاي جاسوسي اقتصادي، جمعآوري اطلاعات منابع آشكار، اطلاعات انساني، اطلاعات سيگنالي، و عمليات سايبري ـ از جمله مداخلات و نفوذهاي شبكه رايانهاي و بهرهبرداري دسترس داخلي به شبكههاي شركتها و دارايي آنها ـ بهمنظور توسعه اطلاعاتي است كه ميتوانند به اين كشورها لبه رقابتي بر ايالات متحده و ساير رقبا را فراهم كنند. همچنين دسترسي غيرمجاز، تحريف و دستکاری دادهها و شبكهها، و تخريب و انهدام منابع حياتي، يكپارچگي، درستي و برگشتپذيري زيرساختهاي بنيادي حياتي را مورد تهديد قرار داده است.
اغلب کشورهای جهان بر اساس سند راهنمای تدوین راهبرد امنیت سایبری ملی اتحادیه بینالمللی مخابرات نسبت به تدوین سند راهبرد امنیت سایبری اقدام کرده و تاکنون اسناد بیش از 130 کشور جهان در مخزن اتحادیه بینالمللی مخابرات به اشتراک گذاشته شده است. کشور ما هم باید از ظرفیت فضای سایبر برای نیل به اهداف و تدابیر سند الگو و دستیابی به توسعه اقتصادی و اجتماعی و بازآفرینی کسبوکارها (با بهرهگیری از الگوهای نوین کسبوکار مبتنی بر فضای سایبر) بهصورت حداکثری بهره گیرد. برای تحقق کامل ظرفیتهای فضای سایبر، باید چشماندازهای اقتصادی را با اولویتهای امنیتی ملی هماهنگ کرد، اگر خطرات امنیتی مرتبط با گسترش زیرساختهای دارای فناوری اطلاعات و ارتباطات و برنامههای فضای مجازی به طور مناسب با راهبردهای ملی امنیت سایبری و برنامههای تابآوری سایبری متعادل نباشد، کشور قادر به دستیابی به رشد اقتصادی و اهداف مدنظر نخواهد بود. باتوجهبه تجربیات جهانی و موارد فوق تأمین امنیت و تابآوری زیرساخت، فناوری و خدمات فضای مجازی با مشارکت مردمی و همکاریهای بینالمللی در تراز کشورهای پیشرو جهان یک تدبیر اساسی مؤثر، تحولآفرین، توانمندساز و راهگشا در افق سند الگو است.
پیشنهاد: باتوجهبه تمایز واژه تابآوری سایبری از امنیت سایبری این واژه متمایز و جداگانه تعریف و تشریح و بررسی شود.
تبیین تحولات اجتماعیِ دانشی و فناورانه در افق الگو
دکتر محمدرضا کریمی قهرودی
معمولاً تحول اجتماعی را مجموعهای از تغییرات میدانند که در طول دوره طولانی طی یک یا چند نسل در یک جامعه رخ میدهد؛ بنابراین تحول اجتماعی بر اساس تعریفی که مطرح شد مجموعه فرایندهایی که در یک مدتزمان کوتاه نمیتوان آن را ملاحظه کرد. تحول اجتماعی را میتوانیم بهمانند منظری واحد بدانیم متشکل از تودهای جزئیات که جزء از ارتفاع زیاد قابل رویت نیست. تغییر اجتماعی بر عکس، عبارت است از پدیدههای قابل رویت و قابلبررسی در مدتزمان کوتاه به صورتی که هر شخص معمولی نیز در طول زندگی خود یا در طول دوره کوتاهی از زندگی میتواند یک تغییر را شخصاً تعقیب کند، نتیجه قطعیاش را ببیند و نتیجه موقتیاش را دریابد. علاوه بر این تغییر اجتماعی در محدوده یک محیط جغرافیایی و اجتماعی معینی صورت میپذیرد و در این مورد تفاوتش با تحول اجتماعی در این است که آن را میتوان در چارچوب یک محدوده جغرافیایی و یا کادر اجتماعی – فرهنگی خیلی محدودتری موردمطالعه قرار داد. ازآنجاکه تحول اجتماعی مجموعهای از تغییرها در عملکردهای یک جامعه محسوب میشود ـ که جز از منظری رفیع قابلمشاهده نیست دگرگونی جوامع به طور عمده با مفهوم تغییر اجتماعی که لزوماً یک پدیدۀ جمعی است، موردبررسی قرار میگیرد. تغییر اجتماعی، شرایط و شکل زندگی یا زمینۀ فکری و روحی بخش وسیعی از یک جامعه را دگرگون میسازد؛ بهطوریکه میتوان بین چند دوره زمانی، مجموعه تغییرات یا نتایج آنها را مشخص کرد.
۱- تغییر اجتماعی لزوماً یک پدیده جمعی است؛ یعنی تغییر اجتماعی باید یک جامعه یا یک بخش مهمی از یک جامعه را در برمیگیرد. تغییر اجتماعی باید شرایط شکل زندگی یا زمینه فکری و روحی سطح وسیعی از یک جامعه یعنی خیلی بیش از چند نفر را دگرگون کند و این اصل مهمی است برای مشخصکردن یک تغییر اجتماعی.
۲- یک تغییر اجتماعی باید یک تغییر ساختی باشد؛ یعنی تغییری که در کل سازمان اجتماعی یا در بعضی از قسمتهای تشکیلدهنده سازمان اجتماعی حادث شود. در حقیقت ما موقعی میتوانیم از تغییر اجتماعی صحبت کنیم که بتوانیم عناصر ساختی یا فرهنگی سازمان اجتماعی را که تبدیل و تغییر یافتهاند بهصورت روشن باز شناسیم و تشخیص دهیم.
۳- تغییر اجتماعی یا تغییر ساختی در طول زمان شناخته میشود به عبارتی دیگر باید بتوان بین دونقطه یا چند دوره زمانی مجموعه تغییرات یا نتایج آنها را مشخص کرد؛ مثلاً فاصله زمانی بین قرنها (t1,t2,t3) و در حقیقت تغییر اجتماعی را فقط در مقایسه با یک نقطه شروع یا مرجع در گذشته میتوان بررسی و ارزشیابی کرد. باتوجهبه همین نقطه شروع است که میتوان گفت که تغییر به وجود آمده است و وسعت و کیفیت این تغییر را موردمطالعه قرار داد.
۴- تغییر اجتماعی برایآنکه واقعاً یک تغییر ساختی باشد باید مداوم، استوار و بهعبارتدیگر فقط سطحی و زودگذر نباشد؛ مانند دوره رنسانس و فئودالیسم.
علموفناوری از مزیتهای راهبردی جهان امروز تلقی میشود و قادر است که مزیتهای نسبی کشورها را به مزیتهای رقابتی تبدیل کند. علموفناوری در همه عرصههای اقتصادی، تجارت، رقابت، قدرت امنیتی، فرهنگ و ساختار اجتماعی، نقش تعیینکنندهای ایفا میکند. علموفناوری جان و جوهره اقتصاد و صنعت و نیروی رانشی و محرک کلیدی دستیابی به توسعه پایدار و پایهای برای ایجاد توان رقابتپذیری و پاسخی به چالشهای غلبه بر عقبماندگی بهویژه در کشورهای درحالتوسعه است.
عوامل فناورانه، در تغییروتحول اجتماعی و فرهنگی، از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ فناوری و فنون بهکارگیری ابزار همواره نقش مهمی در تحولات زندگی بشر داشته است تحولات فناورانه جریانی است که از دو قرن پیش تاکنون دگرگونیهای عمیقی در دنیا به وجود آورده است زندگی خانوادگی، زندگی مذهبی، ادبیات، هنر، ایستارهای سیاسی و غیره، همهوهمه عمیقاً و سریعاً در مدتزمان کوتاهی دستخوش دگرگونی قرار گرفتهاند و هنوز نیز هم انقلاب فناورانه ادامه دارد، جامعه روستائی را دگرگون میسازد، فرهنگهای سنتی کهن را از هم میپاشد و راه توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را برای کشورها میگشاید. جریان صنعتیشدن، رشد شهرنشینی، افزایش تولید، گسترش وسایل ارتباطی و…تنها جلوههای خارجی یا پدیدههای ظاهری تحولات فناورانه محسوب میشوند. گاه تحولات فناورانه چنان زندگی بشر را تحتتأثیر قرار میدهد که برخی از متفکران و جامعهشناسان اساس تاریخ بشریت را بر اساس نوع ابزاری که تولید کرده طبقهبندی میکنند. فناوری همواره در تغییرات اجتماعی نقشی محسوس داشته است و گاه باعث تحولاتی عظیم در زندگی انسانی را رقم زده است.
بر اساس دیدگاه صاحبنظران جهانی ما در قرن بیست و یکم شاهد رشد نمایی علموفناوری و نیز همگرایی و ترکیب مجموعهای از فناوریهای نوظهور هستیم؛ مجموعهای از فناوریها، از هوش مصنوعی گرفته تا زیستفناوریها، مواد پیشرفته، رایانش کوانتومی، زنجیرهبلوکی، اینترنت ماهوارهای و… که تغییرات شگرفی در نحوه زندگی ما ایجاد خواهند کرد. شدت، دامنه و سرعت تغییراتی که این فناوریها ایجاد میکنند بهگونهای است که بسیاری از اندیشمندان و رهبران جهانی معتقدند اکنون جهان در آستانه یک انقلاب فناورانه قرار دارد. مجمع جهانی اقتصاد این انقلاب فناورانه را انقلاب چهارم صنعتی نامگذاری کرده است. این فناوریهای نوظهور به معنای واقعی کلمه بنیانافکن هستند و روشهای کنونی تشخیص، محاسبه، سازماندهی، اجرا و تأمین را دگرگون میکنند و روشهای کاملاً جدیدی جهت خلق ارزش فراهم میکنند. آنها بهمرورزمان تمام نهادها و نظامهای کنونی جامعه را متحول خواهند کرد، حتی پیشرفت در زمینه زیستفناوریها و فناوریهای عصبی ما را به بازبینی مفهوم انسان بودن وادار میسازند. شدت، دامنه و سرعت تغییراتی که این فناوریها ایجاد میکنند بهگونهای است که میتوانند مسیر تاریخ را تغییر و تمام ابعاد زندگی ما را تحتتأثیر قرار داده و موجب شکلگیری عصر جدیدی گردند.
با همگرایی علوم فیزیکی، دیجیتالی و زیستی با یکدیگر، فناوری و سکوهای جدید به طور فزایندهای شهروندان را قادر به تعامل با دولت، ابراز نظرات خود، حاکمیتگریزی و دورزدن نظارت مقامات دولتی میکنند. ظهور منابع جدید رقابت و توزیع مجدد و تمرکززدایی از قدرت سبب کاهش نقش اصلی دولتها بهعنوان وضعکننده قوانین شده و آنها با فشار فزایندهای برای تغییر رویکرد فعلی خود به مشارکت عمومی و سیاستگذاری روبرو هستند. قانونگذاران و تصمیمگیران به میزان بیسابقهای به چالش کشیده شده و نشانههایی بر عدم توانایی در بیشتر بخشها از خود نشان دادهاند. فناوریهای جدید، میدان جنگ را به طور فزایندهای هم محلی و هم جهانی میسازند و بر مقیاس و ماهیت جنگها و منازعات تأثیر میگذارند و ما شاهد ترکیبیشدن تهدیدات در سطح جهان و تولد مفهوم جدیدی در ادبیات نظامی جهان به نام جنگ ترکیبی هستیم. مهمترین پیامدهای این تحولات در امنیت بینالمللی عبارتاند از بازگشت رقابت قدرتهای بزرگ، راهافتادن یک مسابقه تسلیحاتی جدید به دلیل استفاده نظامی از فناوریهای پیشرفته، افزایش نفوذ بازیگران غیردولتی، حاکمیتگریزی و گسترش حوزههای درگیری با نرخ بیسابقهای به فضا، فضای سایبر، اقیانوسها و حتی نواحی قطبی؛ این تغییر موازنه قدرت باعث افزایش رقابت و تغییر شکل نظم و هندسه جهانی شده است و رقابت ژئو راهبردی را شدیدتر کرده است.
فناوریهای نوظهور و شالودهشکن موجب ظهور اکو سامانههای خلق ارزش جدیدی خواهد شد که با ذهنیت گذشته غیرقابلتصور هستند و شناخت آنها مستلزم نگریستن بسیار فراتر از فناوریهای دیجیتال کنونی و آشنایی با مجموعههای جدیدی از چالشها و فرصتها است.
دومین بُعد مشترک فناوریهای آینده آن است که این فناوریها بهصورت تصاعدی توسعه خواهند یافت، به طور فیزیکی پدیدار خواهند شد و وارد زندگی ما خواهند شد. هر چه سرعت توسعۀ یک فناوری بیشتر باشد، انطباق با اثرات بنیانافکن آن دشوارتر خواهد بود. فناوریهای نوظهور و شالودهشکن انقلاب صنعتی چهارم در مقایسه با فناوریهای انقلابهای صنعتی پیشین با سرعت بسیار بیشتری توسعه خواهند یافت چرا که میتوانند از شبکههای دیجیتال انقلاب صنعتی سوم بهره گیرند و در این شبکهها منتشر شوند. شبکههای دیجیتال با تسهیل انتقال دانش و اندیشهها امکان تکثیر سریعتر محصولات فیزیکی را فراهم میکنند. دراینبین، محصولات یا خدمات کاملاً دیجیتال با هزینهای بسیار کم قابلتکثیر خواهند بود. درحالیکه 75 سال طول کشید تا تعداد کاربران تلفن به 100 میلیون نفر برسد، اینترنت در کمتر از یک دهه به این تعداد از کاربران دستیافت. همچنان که سرعت گسترش فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم افزایش مییابد، تأثیر این انقلاب بر سرمایهگذاری، بهرهوری، راهبرد سازمانی، ساختار صنعت و رفتار افراد نیز افزایش پیدا خواهد کرد ادغام و خرید شرکتهای هوش مصنوعی بهصورت تصاعدی در حال افزایش است. این در حالی است که بهموجب استفاده از الگوریتمهای هوشمند بهرهوری کارکنان بهسرعت در حال افزایش است. این موضوع، در استفاده از چتباتها[14] جهت تقویت (جایگزینسازی) چَت زنده[15] بهمنظور تعامل با مشتریان مشهود است.
فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم ممکن است به طور دیجیتالی گسترش یابند؛ ولی در حوزۀ مجازی باقی نخواهند ماند. انقلاب صنعتی سوم امکان غیرفیزیکی سازی محصولات فیزیکی و تبدیلکردن آنها به کد را فراهم کرد. بهعنوانمثال، گذار از نوارهای کاست به لوحهای فشرده و سپس فایلهای موسیقی کاملاً دیجیتالی باقابلیت به اشتراک گذاشته شدن در فضای مجازی را در نظر بگیرد. فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم امکان پردازش معکوس[16] – استخراج
دادههای خالص و استفاده از آنها جهت ایجاد مجموعۀ گستردهای از اشیا، اقدامات یا خدمات فیزیکی – را به میزان زیادی افزایش میدهد. بهعنوانمثال، چاپگرهای سهبعدی اکنون میتوانند هر چیزی، از قطعات موتور گرفته تا مواد خوراکی و سلولهای زنده، را تولید کنند. بهموجب ظهور اینترنت اشیا، میتوانیم به دستیار شخصی مجازی[17] خود فرمان دهیم لامپهای اتاق نشیمن را خاموش یا درجۀ کولر را بیشتر کند. روباتها، پهپادها و خودروهای خودران در حال یادگیری نحوۀ تعامل با جهان به روشهای طبیعیتر هستند. پدیدۀ بازپیدایش[18] در حال تبدیلشدن به یک تجربۀ عادی برای مشتریان است چرا که شمار فزایندهای از شرکتها این قابلیت جدید را به محصولات و خدمات خود میافزایند. شرکت یو پی اِس[19] در حال حاضر در حدود 100 فروشگاه در سراسر ایالات متحده به ارائۀ خدمات چاپ و اِسکَن سهبعدی به مشتریانی که به دنبال ساخت پیشنمونهها[20]، ابزارهای آزمایش، الگوها یا وسایل شخصی بدون نیاز به ماشینهای پیشرفته هستند میپردازد.
فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم تنها به بخشی از دنیای فیزیکی اطراف ما تبدیل نخواهند شد؛ بلکه به قسمتی از خود ما نیز مبدل خواهند شد. در حقیقت، برخی از ما در حال حاضر نیز احساس میکنیم گوشیهای هوشمند ما به بخشی از وجود ما تبدیل شدهاند. ابزارهای خارجی امروزی، از رایانههای پوشیدنی[21] گرفته تا هِدسِتهای واقعیت مجازی[22]، تقریباً بهطورقطع در آینده در بدن یا مغز ما قابلکاشت[23] خواهند بود. اسکلتهای خارجی[24] و اندام مصنوعی توان فیزیکی و پیشرفتها در زمینۀ فناوری عصبی[25] قابلیتهای ذهنی ما را بهبود خواهند بخشید. توانایی ما در زمینۀ تغییر و اصلاح ژنهای خود و فرزندانمان افزایش خواهد یافت. این پیشرفتها موجب مطرحشدن چند سؤال عمیق میگردند: مرز بین انسان و ماشین چیست؟ انسان بودن به چه معنا است؟
سومین بُعد مشترک فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم آن است که نحوۀ ترکیبشدن و تولید نوآوری توسط این فناوریها قدرت آنها را افزایش میدهد. فناوریهای مختلف همیشه بر فناوریهای دیگر تأثیر گذاشتهاند. سابقۀ این امر به تأثیر موتور بخار بر خودکارسازی دستگاههای کارخانهها و خطوط راهآهن بازمیگردد. از دیرباز، اغلب تعداد کمی فناوری همهمنظورة بنیادی وجود داشته که بر صنایع و مناطق جغرافیایی مختلف تأثیر گستردهای دارند و تعداد زیادی فناوری تخصصیتر بر اساس آنها پدید میآیند.
کدام فناوریها در انقلاب صنعتی چهارم بنیادی خواهند بود؟ نتایج 100 مصاحبه با متخصصان جهان در حوزۀ فناوریهای نوظهور حاکی از آن است که هوش مصنوعی، دفترهای کل توزیعشده[26] و فناوریهای رایانشی جدید فناوریهای بنیادی انقلاب صنعتی چهارم را تشکیل خواهند داد. افزون بر این، فناوریهای انرژی و زیستفناوریها[27] اثرات گستردهای بر رشتهها و حوزههای دیگر خواهند داشت. مواد پیشرفته، که تقریباً در تمام حوزهها یک توانمندساز حیاتی هستند، و واقعیت مجازی و افزوده، که در حال ایجاد مجراهای جدید برای تجربه کردن جهان هستند، این نتایج منطقی هستند چرا که به راحتی میتوان دریافت چگونه بیشتر فناوریها از الگوریتمهای کارآمدتر، رایانههای قویتر و مواد فیزیکی با قابلیتهای جدید منتفع خواهند شد. بااینحال، حلقههای بازخورد و پیوندهای متقابل بالقوۀ متعدد و متنوعی در بین فناوریها وجود دارد. بهعنوانمثال، هوش مصنوعی کارآمدتر در رایانههای قویتر شناسایی مواد جدید را تسریع میکند یا مواد جدید جهت تولید باتریهایی که نسبت به وزن خود توان بسیار بیشتری دارند و قابلیتهای جدیدی را برای روباتها و پهپادها فراهم میکنند مورداستفاده قرار میگیرند. تأثیرگذارترین و شگفتانگیزترین پیشرفتها از پیوندهای متقابل بین فناوریها حاصل خواهند شد. از این رو، آن دسته از نهادهای دولتی یا خصوصی که قادر به اصلاح مؤثر ساختارهای سازمانی خود نباشند کارایی خود را از دست خواهند داد.
آخرین بُعد مشترک فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم آن است که این فناوریها مزایا – و چالشهای – مشابهی خواهند داشت. همانطور که دونالد بودرو[28] خاطرنشان ساخته است، صدسال پیش حتی ثروتمندترین فرد دنیا قادر به خرید تلویزیون، بلیت هواپیما، لنز چشم، قرص جلوگیری از بارداری یا آنتیبیوتیک نبود – امروزه یک فرد عادی در کشوری با اقتصاد پیشرفته قادر به خرید تمام این موارد است. تعیین ارزش این محصولات و خدمات دشوار است. فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم گزینههای پیش روی مصرفکنندگان را بسیار گسترده خواهند کرد و قیمتها را کاهش و کیفیت را افزایش خواهند داد. تعیین ارزش این امر نیز دشوار خواهد بود.
تغییر ارزشها و تغییراتی برای بهترشدن
انقلاب صنعتی چهارم در حال تغییر نحوه زندگی، کار و ارتباط ما است. بهعلاوه در حال شکلدادن مجدد دولت، آموزش، مراقبتهای بهداشتی، تجارت و تقریباً تمام جنبههای زندگی است. این انقلاب در آینده میتواند چیزهایی را که برای آنها ارزش قایل هستیم و روشی که برای آنها ارزش قائل هستیم را نیز تغییر دهد و میتواند روابط، فرصتها و هویتهای ما را تغییر دهد؛ زیرا این انقلاب دنیاهای فیزیکی و مجازی که در آن ساکن هستیم و حتی در بعضی موارد بدنمان را نیز تغییر میدهد. فناوریهای جدید میتوانند قطعاً عوامل قدرتمندی باشند. از طریق دستگاهها و شبکههای محاسباتی فشرده و قدرتمند، خدمات دیجیتالی و دستگاههای تلفن همراه، آموزش و دسترسی به اطلاعات میتواند زندگی میلیاردها انسان را بهبود بخشد. این امر میتواند برای مردم سراسر جهان، از جمله در کشورهای توسعهنیافته به واقعیت تبدیل شود.
انقلاب رسانههای اجتماعی که توسط فیسبوک، توییتر و تنسنت[29] به وجود آمده است به همه صدا و راه برقراری ارتباط فوری در سراسر سیاره را داده است. امروزه بیش از ٪55 از مردم جهان از خدمات رسانههای اجتماعی برای برقراری ارتباط و مطلع ماندن از آخرین رویدادهای جهان استفاده میکنند.
این نوآوریها میتواند یک دهکده جهانی واقعی را ایجاد کند و میلیاردها نفر دیگر را وارد اقتصاد جهانی کند که بتوانند به محصولات و خدمات و به بازارهای کاملاً جدید دسترسی پیدا کنند. این نوآوریها میتوانند به افراد فرصت یادگیری روشهای جدید را بدهند و هویتهای جدیدی را در اختیار آنها قرار دهند زیرا میتوانند خودشان را که قبلاً در دسترس نبودند، بشناسانند. همانگونه که کلاوس شواب در کتاب انقلاب صنعتی چهارم خود میگوید، «چهارمین انقلاب صنعتی نهتنها آنچه را كه ما انجام میدهیم، بلكه چه كسی هستیم را نیز تغییر خواهد داد. این امر بر هویت ما و کلیه موارد مرتبط با آن تأثیر خواهد گذاشت: احساس حریم خصوصی، مفهوم مالکیت، الگوهای مصرف، زمانی که برای کار و اوقات فراغت اختصاص میدهیم و چگونگی توسعه شغل، پرورش مهارتهای فردی، فرهنگسازی افراد و روابط را پرورش میدهد.» خدمات خرید و تحویل برخط – از طریق پهپاد – راحتی و تجربه خردهفروشی را باز تعریف میکنند. سهولت تحویل میتواند جوامع، حتی در مناطق دورافتاده را دگرگون کند و در اقتصاد مناطق کوچک یا روستایی جهش ایجاد کند. در حوزه فیزیکی، پیشرفت در علوم زیستپزشکی میتواند منجر به زندگی سالمتر و طول عمر بیشتر شود. این پیشرفتها میتوانند به نوآوری در علوم اعصاب منجر شوند، مانند اتصال مغز انسان به رایانه برای تقویت هوش یا تجربه یک دنیای شبیهسازی شده. تصور کنید تمام قدرت ربات با مهارتهای حل مسئله انسانی درهم آمیزد.
پزشکی ژنومی از ژنوم شخصی – یعنی مجموعه منحصربهفرد ژنها و DNA – برای شخصیسازی خدمات درمانی خود استفاده میکند. پیشرفت پزشکی ژنومی با دو پیشرفت مهم تقویت شده است. اول، فناوری جدید این امکان را فراهم کرده است که مقرونبهصرفه باشد و هرکسی بتواند نقشه ژنوم خود را بهسرعت تهیه کند. دوم، ابزارهای جدید ویرایش ژن به پزشکان این امکان را میدهند که جهشهای موجود در ژنهایی که منجر به اختلالات میشوند را پیدا و جایگزین کنند. بخش اعظم پزشکی ژنومی نسبتاً سرراست است. اختلالات نادر ناشی از جهش در ژنهای واحد در حال حاضر از طریق ویرایش ژن درمان میشوند. باگذشت زمان، ممکن است این اختلالات بهطورکلی ریشهکن شود. در مورد بیماریهای شایع، مانند سرطان، دادههای ژنومی بیماران میتوانند به اقدامات پیشگیرانه پیچیدهتر، تشخیص بهتر و درمانهای شخصی منجر شوند.
کاربردهای دیگر بالقوه پزشکی ژنومی، گیجکننده است. بهعنوانمثال، محققان در حال بررسی این مسئله هستند كه آیا ویرایش ژن میتواند اندامهای حیوانی را برای پیوند به انسان مناسب سازد یا خیر، آیا «محرک ژنی» در جمعیت پشهها میتواند به ریشهکنی مالاریا کمک کند. سرعت سریع توسعه موجب نگرانیهای اخلاقی شده است. برخی نگران هستند که والدین آیندهنگر ممکن است سعی کنند صفات مطلوب را در ژنهای جنین خود ویرایش کنند، بهعنوانمثال سعی در افزایش جذابیت یا هوش کودک خود کنند. این منتقدان معتقدند که این بازگشتی سریع به سمت اصلاح نژاد[30] است و دولتها باید بهدرستی به آن پاسخ دهند.
مغز منبع اندیشهها، تصمیمگیری، احساسات و تعاملات اجتماعی ماست. بنابراین عملکرد سلامت مغز یکپایه اساسی برای رشد کودکان، آموزش و عملکرد مؤثر در محل کار است. شیوع اختلالات مغزی در حال حاضر یکبار مالی و عاطفی سنگین بر سراسر جهان تحمیل میکند و با بالارفتن سن، اوضاع بدتر هم میشود. بااینحال، پیشرفت در علوم اعصاب[31] و درک ساختار و عملکرد مغز و همچنین مبانی ژنتیک و محیطی توسعه مغز، دیدگاههای مهمی در رفتار فردی و اجتماعی و علل اختلالات مغز ارائه کردهاند. پیشرفتهای ایمنی خودرو از طریق فناوریهای انقلاب چهارم میتواند تلفات جادهای، هزینههای بیمه و انتشار گازهای کربن را کاهش دهد. خودروهای خودران میتوانند فضای زندگی شهرها، معماری و جادهها را تغییر دهند و فضای بیشتری را برای فضاهای اجتماعی و انسانمحور ایجاد کنند. فناوری دیجیتالی میتواند کارگران را از وظایف خودکار آزاد کند و کمک کند که بر روی موضوعات پیچیدهتر مشاغل تمرکز و استقلال بیشتری به آنها بدهد. همچنین میتواند ابزارها و جدیدی را در اختیار آنها قرار دهد تا راهحلهای خلاقانهتری را برای مشکلاتی که قبلاً غیرقابلحل بود، ارائه دهند.
توان منفی و تغییراتی به سمت بدتر شدن
بااینحال، درحالیکه انقلاب صنعتی چهارم این قدرت را دارد که جهان را بهگونهای مثبت تغییر دهد، باید توجه داشته باشیم که اگر به این فکر نکنیم که فناوریهای برآمده از آن چگونه میتوانند ما را تغییر دهند، این فناوریها میتوانند نتایجی منفی نیز داشته باشند.
ما آنچه را میسازیم که برایش ارزش قائلیم. این بدان معنی است که ما باید هنگام استفاده از این فناوریهای جدید، ارزشهای خود را بهخاطر بسپاریم. بهعنوانمثال، اگر برای وقتی که برای خانواده میگذاریم ارزش مالی قائل شویم، میتوانیم فناوریهایی بسازیم که کمک میکنند تا با هزینه وقت خانواده درآمد کسب کنیم. به نوبه خود، این فناوریها میتوانند مشوقهایی ایجاد کنند که تغییر آن ارزش اساسی را سختتر کند.
مردم با فناوریها رابطه عمیقی دارند. آنها چگونگی خلق دنیای ما را مشخص میکنند پس باید آنها را بادقت و احتیاط توسعه دهیم. بهاینترتیب بیش از هر زمان دیگر، شروع درست اهمیت پیدا میکند.
همانطور که مکس تگمارک[32] در کتاب خود با عنوان Life 3.0 مینویسد: ما باید در مسابقه بین این قدرت فزاینده فناوری و خرد روبهرشدی که با آن این قدرت فناوری را مدیریت میکنیم، پیروز شویم. [چراکه] ما نمیخواهیم از اشتباهات درس بگیریم. زیستفناوری میتواند به پیشرفتهای جنجالی مانند نوزادان طراحی شده، جهش ژنی[33] (تغییر صفات ارثی یکگونه کامل) یا کاشتنیهای[34] لازم برای تبدیلشدن به نامزدهای رقابتی در مدارس یا مشاغل منجر شود. نوآوری در رباتیک و خودکارسازی میتواند منجر به ازدسترفتن شغلها یا حداقل ایجاد شغلهایی بسیار متفاوت شوند که مهارتهای متفاوتی در آنها مهم است.
هوش مصنوعی، روباتیک، زیست مهندسی[35]، ابزار برنامهنویسی و سایر فناوریها میتوانند برای ایجاد و بهکارگیری سلاح مورداستفاده قرار گیرند. رسانههای اجتماعی میتوانند مرزها را پاک کنند و مردم را به هم نزدیک کنند، اما همچنین میتوانند شکاف اجتماعی را تشدید کنند و به زورگویی[36] سایبری، گفتار نفرتآمیز و پخش داستانهای دروغین امکان پخش دهند. ما باید تصمیم بگیریم که چه نوع قوانینی در رسانههای اجتماعی میخواهیم ایجاد کنیم، اما باید بپذیریم که رسانههای اجتماعی در حال تغییر آنچه برای ما ارزش است و اینکه چگونه آن قوانین را ایجاد میکنیم و به کار میگیریم، هستند. علاوه بر این، همیشه متصل بودن میتواند بدون در نظر گرفتن اضافهبار مداوم دادهها و اتصالات، به یک مسئولیت[37] تبدیل شود. (همان)
ما توانایی کنترل آنچه در مورد ما شناخته شده است را ارج مینهیم و بااینحال در دنیایی زندگی میکنیم که ردیابی اطلاعات شخصی هر شخص برای ارائه خدمات هوشمندتر و شخصیتر مهم است. مثلاً:
فیسبوک کارهایی را که انجام میدهید دنبال میکند تا بداند کدام محتوا و تبلیغات برای شما بیشترین اهمیت را دارد.
تلفنهای هوشمند موقعیت مکانی شما را ردیابی میکنند و میتوانید آن اطلاعات را با برنامههایی که مکانهایی را برای خوردن یا خرید توصیه میکنند به اشتراک بگذارید.
خردهفروشان تاریخ خرید شما را بهمنظور توصیه محصولات و تخفیف برای فروش بیشتر تجزیهوتحلیل میکنند.
در آینده وارد یک فروشگاه خواهید شد و فروشنده بلافاصله نام، رتبهبندی کارت اعتباری، وضعیت تأهل و خریدهای گذشته شما را در صفحه مجازی واقعیت افزوده خود میبیند.
پیشرفتهای فناوری، دامنه نظارت[38] نیز را گسترش میدهد. امروزه در بریتانیا حدود 6 میلیون دوربین مدار بسته در حال ضبط فعالیت در سراسر کشور هستند. پیشرفت در قدرت محاسبات و هوشمصنوعی بهطور بالقوه میتواند سازمانهای اجرای قانون را با تجزیه و تحلیل شبکههای اجتماعی، سوابق دولتی و سایر دادهها قادر به ردیابی تروریستهای مشکوک کند. در آینده، میلیاردها دوربین «گرد و غبار هوشمند»[39] چاپ شده با چاپگر سهبعدی متحرک در هوا میتوانند بر فعالیتهای انسان نظارت کنند. از گزارشترافیک گرفته تا حوادث طبیعی، چنین فناوری میتواند ما را ایمنتر نگه دارد. اما وقتی هم که نمیخواهیم ما را تماشا کنند، میتواند ما را تماشا کند. از دید مصرفکنندگان، کسبوکارهایی که نسبت به شیوههای جمع آوری دادههای خود شفاف هستند و حفظ حریم خصوصی مصرفکننده را در اولویت قرار میدهند میتوانند وفاداری ما را جلب کنند.
اعتماد عمومی[40] به کسبوکار، دولت، رسانهها و حتی فناوری در حال کاهش است. این یک بحران است که باعث ایجاد شکاف در جوامع و ایجاد بیثباتی در سراسر جهان میشود. (1)
فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم بهخودیخود خنثی هستند، اما آیا از راههایی برای ایجاد اعتماد استفاده میشود؟ آیا مصرفکنندگان میخواهند اعتماد کنند که هوش مصنوعی جدید و سامانههای روباتیک بتوانند زندگی آنها را بهتر کنند یا اینکه از ماشینها و افرادی که آنها را کنترل میکنند میترسند؟ آیا شهروندان به مؤسسات و ارائهدهندگان خدماتی که اطلاعات آنها را جمعآوری و نگهداری میکنند اعتماد دارند؟
برای ایجاد اعتماد به انقلاب صنعتی چهارم، هرکسی که در آن شریک است (از جمله شما) باید همکاری کند و با اهداف مشترک ارتباط برقرار کند. شفافیت بیشتر در نحوه اداره و مدیریت این فناوری کلیدی و مهم است، بهعنوان نمونه باید الگوهای امنیتی به ما اطمینان دهند كه این سامانهها هك نمیشوند، یکباره از کنترل خارج نمیشوند یا به ابزار تعدی كسانی كه آنها را كنترل میكنند تبدیل نمیشوند. (همان)
این انقلاب در مراحل اولیۀ خود قرار دارد که این امر برای بشر این فرصت و مسئولیت را ایجاد میکند که به شکلدهی به نهتنها ساختار فناوریهای جدید بلکه اَشکال کارآمدتر حکمرانی و ارزشهای مثبتی که نحوۀ زندگی، کار و ارتباط ما با یکدیگر را متحول خواهند کرد بپردازد.
فناوریهای نوظهوری که انقلاب صنعتی چهارم را پیش میبرند عبارتاند از: هوش مصنوعی و روباتیک، رایانش کوانتومی، فناوری دفترکل توزیعشده، تولید افزایشی[41]، فناوریهای عصبی[42]، زیستفناوریها[43]، واقعیت مجازی و افزوده[44]، مواد جدید، فناوریهای انرژی، ژئو مهندسی و فناوریهای فضایی همچنین اندیشهها و قابلیتهایی که هنوز از وجود آنها مطلع نیستیم. این 12 مجموعه از فناوریهای مرتبط به هیچ وجه جامع نیستند چرا که فناوریهای مجزای زیادی وجود دارد و همچنین فناوریهای متعدد دیگری نیز پدید خواهند آمد. این 12 گروه از فناوریها بدین دلیل انتخاب شدهاند که در این مرحلۀ ابتدایی از انقلاب صنعتی چهارم بسیار مشهود هستند، انتظار میرود با زندگی، هوش، تجربه و همچنین محیط بشر تعامل برقرار کنند و اثرات آنها گسترده خواهد بود و پیشبینی این اثرات دشوار خواهد بود. این فناوریها بر زندگی شخصی و کار انسانها و نحوۀ تربیت کودکان و برقراری روابط اجتماعی تأثیر خواهند گذاشت، حوزههای وسیعتری از قبیل حقوق بشر و تعاملات جوامع و ملتها را تحت تأثیر قرار خواهند داد و آنچه در زندگی ما امکانپذیر، مجاز و ضروری است را تغییر میدهند. بدین دلایل و دلایل بیشتر، باید از این نکته اطمینان حاصل کنیم که پیشرفتها در زمینۀ این فناوریها انسانمحور خواهند بود. در ادامه به معرفی مزایای بالقوۀ این فناوریهای نوظهور میپردازیم.
هر یک از فناوریهای فوق علاوه بر تغییر زنجیرههای ارزش و ساختارهای سازمانی، در حال خلق فناوریهای جدید، فرایندهای مبتکرانه و خدمات و محصولات شگفتانگیز نیز هستند. بهعنوانمثال، فناوریهای دیجیتالی از طریق فناوریهای رایانش ابری که روباتیک، مهندسی ژنتیک، ابزارهای پوشیدنی[45]، پهپادها و ابزارهای واقعیت مجازی و افزوده[46] را با یکدیگر تلفیق میکنند در حال توسعۀ رد پای خود در جهان فیزیکی هستند. سکوهای هوش مصنوعی در صنایع مختلف مورداستفاده قرار میگیرند و قابلیتهای شرکتها در زمینۀ تصمیمگیری را تقویت میکنند. افزون بر این، مواد پیشرفته با فراهمکردن امکان تولید محصولات جدید دنیای فیزیکی ما را بهبود میبخشند. فناوریهای رایانش کوانتومی[47] میتوانند الگوسازی و بهینهسازی سامانههای پیچیده را متحول کنند و بهرهوری در حوزههای مختلف از قبیل لجستیک و داروسازی را به میزان زیادی افزایش دهند. استفاده از فناوری دفترکل توزیعشده[48] نهتنها میتواند هزینۀ هماهنگسازی بازیگران مختلف – بهعنوانمثال تأیید اصالت قطعات الماس– را به میزان زیادی کاهش دهد؛ بلکه میتواند در زمینۀ محصولات و خدمات دیجیتالی نیز ارزش افزودۀ زیادی ایجاد کند و هویتهای دیجیتالی ایمنی فراهم کند که تمام افراد متصل به اینترنت را به دسترسی به بازارهای جدید قادر میسازند. واقعیت مجازی و افزوده[49] مجرای کاملاً جدیدی برای تجربهکردن جهان اطراف تأمین میکند – و میتواند سرعت یادگیری یا بهکارگیری مهارتها در زمان و مکانهای مختلف را افزایش دهد. اگر مواد جدید بتوانند تغییر شگرفی در تراکم انرژی باتری ایجاد کنند، این امر استفاده از پهپادهای نظامی و غیرنظامی، تأمین برق برای مناطق فقیر و ساختار وسایل نقلیه را متحول خواهد کرد.
هوش مصنوعی، به همراه واقعیت ترکیبی، رایانش ابری و ابزارهای بهینهسازی، نقشی کلیدی در تحول خدمات سلامت و پزشکی در درمانگاهها و مراکز بهداشتی ایفا خواهد کرد. بهبود سلامت جهانی از طریق پزشکی دقیق[50] شناخت تفاوتهای فردی در ژنها، سامانههای ایمنی، محیط و زندگی هر شخص – تنها از طریق یادگیری ماشینی در مقیاس شبکه، ابزارهای شناختی و شبکههای عصبی عمیق میسر خواهد شد. تأثیر دیگر انقلاب چهارم بر اقتصاد خود را با تلفیق فناوریهای مختلف نشان میدهد. بهعنوان نمونه تلفیق فناوریهای رباتیک و هوش مصنوعی باعث ظهور پدیده جدید وسایل حملونقل خودران شده است که صنعت حملونقل را بهشدت در معرض دگرگونی قرار داده است. گسترش استفاده از خودروهای خصوصی خودران میتواند موجب افزایش ترافیک در شهرهای شلوغ گردد. افزون بر این، ظهور واقعیت مجازی ممکن است مزاحمت برخط را تشدید کند و حتی بر آسیبهای روانی آن بیفزاید. فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم میتوانند با رخنه در ذهن انسانها که تاکنون یک فضای خصوصی بوده، افکار آنها را بخوانند و بر رفتار آنها تأثیر بگذارند. این فناوریها قادرند به روشهایی که هیچ انسانی با آنها آشنا نیست به ارزیابی و تصمیمگیری بر اساس دادههایی که هیچکس قادر به پردازش آنها نیست بپردازند. فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم میتوانند عناصر اصلی حیات، از جمله انسانهایی که متولد خواهند شد، را تغییر دهند و از طریق شبکههای دیجیتالی با سرعتی بسیار بیشتر از مرحلۀ پیشین توسعۀ فناوری گسترش خواهند یافت. بدترین خطر انقلاب صنعتی چهارم تلاش عدهای جهت مهندسی زیستی که میتواند منجر به واردشدن آسیب ناگهانی و غیرقابلجبران به زیستگاهها گردد یا ایجاد ماشینی با هوش مصنوعی عمومی که رفتار هدفمند آن با زندگی بشر در تضاد است.
تلفیق دادهها باقابلیت ذخیرهسازی و توان شناختی گسترده صنعت و جامعه را در تمام سطوح متحول خواهد کرد و در حوزههای مختلف، از سلامت و آموزش گرفته تا کشاورزی، تولید و خدمات، فرصتهای بیبدیلی فراهم خواهد کرد. رایانش کوانتومی، با منسوخ کردن شمار زیادی از روشهای رمزنگاری موجود میتواند حریم خصوصی و امنیت هر فردِ قادر به دسترسی به رویکردهای رایانشی جدید را بهشدت به خطر بیندازد. هوش مصنوعی با فراهمکردن قدرت پیشبینی و دانشی که بهتنهایی قادر به دستیابی به آنها نیستیم امکان تجربهکردن هر چیزی را فراهم خواهد کرد. رایانش کوانتومی از طریق تغییر ماهیت رایانش ما را قادر خواهد ساخت از قانون مور این دیدگاه که تعداد ترانزیستورها در یک تراشۀ رایانهای تقریباً هر دو سال یکبار دوبرابر میشود – فراتر رویم.
این انقلاب فناورانه منشأ تحولات عظيمی خواهد بود و پيامدها و تأثیرات گوناگوني بر جوامع و شيوه حكومتها، سازمانها، کسبوکارها، فرهنگها، افراد، و سبك زندگي آنها و… خواهد داشت. پیامدها و چالشهای این انقلاب شامل ابعاد و حوزههای فراگير و درهمتنیده متعددي شامل پیامدهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و اخلاقی، امنیت و امنیت ملی است. دولتها و سازمانهاي بزرگ براي مواجهه با آن، قوانين و مقررات جديدي را وضع خواهند کرد، این انقلاب مفهوم سنتي کسبوکار را متحول و الگوهای نوینی برای کسبوکار را به همراه میآورد، حتی مفهوم دولت ملت را با چالشهاي جديدي روبهرو ميسازد و مفهوم نوینی از حکمرانی را شکل خواهد داد. برای نمونه برخی پیامدهای اقتصادی انقلاب صنعتی چهارم عبارت است از؛ تغییر الگوهای مشاغل کنونی با ازبینبردن تعداد زیادی از آنها و ایجاد مشاغلی جدید که نیازمند مهارتهای جدیدی هستند. چالش اصلی در این بخش عدم آمادگی نظامهای مهارتآموزی و آموزش کشورها برای آموختن این مهارتها به نیروی کار است، در نتیجه بیکاری فناورانه به یکی از اصلیترین دغدغههای دولتها و حاکمیتها تبدیل شده است. پیامد بعدی تغییر نقش نوآوری در افزایش میزان بهرهوری صنعتی و در نتیجه سود حاصل است که باعث شده رقابت بر سر استخدام استعدادهای دارای مهارت لازم به یکی از اصلیترین چالشهای بخشهای پیشروی صنعتی تبدیل شود. تغییر الگوهای کسبوکار و تغییر نقش سرمایه با تعریف سنتی آن نیز پیامد بعدی به شمار میآید. شاید اصلیترین پیامد اقتصادی انقلاب صنعتی چهارم را بتوان نابرابری برآمده از آن دانست. تأثیر دیگر انقلاب چهارم بر اقتصاد خود را با تلفیق فناوریهای مختلف نشان میدهد. بهعنوان نمونه تلفیق فناوریهای رباتیک و هوش مصنوعی باعث ظهور پدیده جدید وسایل حملونقل خودران شده است که صنعت حملونقل را بهشدت در معرض دگرگونی قرار داده است.
خدمات فضای مجازی
دکتر محمدرضا کریمی قهرودی
مفهومشناسی و تعریف خدمت
تعریف خدمت به دلیل تنوع آن همواره کار سختی بوده است، تعریف خدمت در لغتنامه دهخدا عبارت است از پرستاری و تعهد و تیمار، انجام عملی از سر بندگی و دلسوزی برای کسی، تیمار و تعهد و دلسوزی و نیکو خدمتی در حق کسی: مراقبت؛ انجام کاری نیک در حق کسی. همچنین تعریف خدمت در فرهنگ فارسی عبارت است از کارکردن برای کسی، نوکری؛ در فرهنگ معین عبارت است از بندگی، چاکری و فرهنگ عمید کارکردن برای کسی بهقصد کمک.
تعریف کلاسیک خدمت عبارت است از کالایی غیرمادی و غیرقابللمس که مالکیت و دارایی به همراه ندارد و قابلذخیره یا جابهجایی نیست. معمولاً در لحظه مصرف به وجود آمده و بعد از مصرف از میان میرود، اما تعریف جدید از خدمات فراتر از این تعریف است. در سال 2004 با معرفی الگوواره جدیدی به نام «منطق چیرگی خدمات[51] تعریف جهان فراصنعتی از خدمات به کلی تغییر کرد. این الگوواره جدید خدمت را اینچنین تعریف میکند:» خدمت، به کارگیری قابلیتها از طریق فعالیتها، فرآیندها و عملکردها برای سود خود یا دیگری است. خدمات محصولاتی ناملموس هستند که از نظر مشتری دارای ارزش مطلوبیت هستند. مشتری در مقایسه با خدماتی که از شرکتهای دیگر دریافت میکند یا در مقایسه با انتظاراتش در مورد خدمت به قضاوت و داوری مینشیند. خدمات مشخصههای زیادی دارند که آنها را از کالاهای فیزیکی متمایز میسازد. بنا به گفته گرونروس یکی از تفاوتهای عمده خدمات یا کالا این است که خدمات معمولاً فرایند هستند. آنها غیر ملموس و ناهمگن هستند آنها را نمیتوان در انبار نگهداری کرد و انتقال مالکیت هم ندارند. یک خدمت، فعالیت یا مجموعهای از فعالیتهای کم و بیش ناملموس است که معمولاً و نه لزوماً در تعاملات میان مشتری و کارکنان خدمتها یا منبعهای فیزیکی یا کالاها یا سامانههای عرضهکننده و پخش سرویسها انجام میگیرد و بهعنوان راهحلی برای مشکلات مشتری ارائه میشود.
ویژگی خدمات:
خدمات دارای ویژگیهایی هستند که انها را از کالاها متمایز میسازد، این ویژگیها اغلب بهعنوان ناملموس بودن، تفکیک ناپذیری، تغییر پذیری، فناپذیری و عدم انتقال مالکیت بر خدمت مطرح میشوند.
خدمات فضای مجازی
امروزه وابستگی روزافزون به فضای سایبر واقعیتی انکارناپذیر و تصور زندگي بدون آن دشوار است، نفوذ و گسترش روزافزون فضای سایبر در همه ارکان جامعه و همه عرصههای زندگی فردی و اجتماعی، نقش و اهمیت این فضا را بسیار برجسته بهگونهای که امروزه توسعه کشور مبتنی بر قابلیتهای فضای سایبر راهبرد کلان اغلب کشورهای پیشتاز است. شکي نيست که فضای سایبر در آينده هرچه بیشتر ابعاد مختلف زندگي ما را تحت تاثير خود قرار خواهد داد و بسياري از موضوعات و آينده سياسي، اقتصادي و اجتماعي چه در حوزه ملي و چه در حوزه بينالمللي بیش از پیش متاثر از اين تغييرات خواهد بود. بر اساس نظرسنجی موسسه پژوهشي پيو با همکاري دانشگاه الون، اغلب کارشناسان بر اين باورند که در سالهای آينده فضای سایبر به بخشي جداييناپذير از زندگي و کسبوکارها تبديل و تصور زندگي بدون آن نيز دشوار خواهد بود و در سالهای آينده وابستگی به این فضا دائمی، مستمر و کارکردي همچون برق در زندگي روزمره بشر ميیابد. اکنون این فضا در حال گذار از یک بستر تبادل اطلاعات به سکوی اصلی جامعه و اقتصاد آینده و ستون اصلی تجارت مدرن، بستر ارائه خدمات، شبکههای اجتماعی و سکوی حکمرانی کشورها است. امروزه میلیاردها نفر در سراسر جهان از رشد سریع و نمایی فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و فرصتهای اقتصادی و اجتماعی فضای مجازی و تحول دیجیتالی بهرهمند شده و کشورهای مختلف از مزایای ناشی این فضا بهعنوان كاتاليزور و پیشران رشد اقتصادی و توسعه اجتماعي، افزایش بهرهوری و بهرهمندی و بهبود خدمات استفاده میکنند. همچنین این فضا امکان دسترسی به مشاغل و اطلاعات، یادگیری الکترونیکی، توانمندسازی و افزایش مهارتهای نیروی کار و ارتقاء حکمرانی خوب را فراهم کرده است بهگونهای که در سطح جهانی کشورها براساس شاخصهای مختلفی نظیر توسعه فناوری اطلاعات، دیجیتالی شدن، شبکهای شدن و… رتبهبندی میشوند. این فضا شامل ابعاد و حوزههای فراگير و درهم تنیده متعددي شامل زیرساختهای نوین ارتباطی، زیرساختهای پردازشی، سامانههای کاربردی و خدمات و محتوی است.
در طول دو دهه گذشته، میلیاردها نفر در سراسر جهان از رشد نمایی و سریع فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و فرصتهای اقتصادی و اجتماعی فضای مجازی نظیر رشد اقتصادی، افزایش بهرهوری و بهرهمندی، بهبود و توسعه خدمات عمومی و اجتماعی بهرهمند شدهاند. امروزه، كسبوكارهاي سراسر جهان خدمات و كالاها را از طريق اينترنت به ميليونها نفر از مشتريان و شهروندان با استفاده از پروتكلهاي امن و پرداختهاي الكترونيكي تحويل ميدهند. خدماتدهيها از دولت ـ الكترونيكی، بانكداري ـ الكترونيكی، خدمات بهداشت ـ الكترونيكی، و فراگيري ـ الكترونيكي به شبكههاي نسل آينده، كنترل ترافيك هوايي و ساير خدمات ضروري، كه همة آنها به زيرساخت منفردي وابسته ميشوند، گسترش یافته است. باتوجهبه این که رشد اقتصادی جهانی به طور فزایندهای وابسته به پذیرش سریع فناوری ارتباطات و اطلاعات و اتصال جامعه به اینترنت است، خدمات فضای مجازی و برنامههای دیجیتالی در رشد اقتصادی، افزایش بهرهوری، بهبود خدمات و ظرفیت، پیشرفت نوآوری و دستاوردهای بهرهوری و پایداری حکمرانی، هر کشور تأثیر میگذارد.
مفهومشناسی و تعاریف خدمات فضای مجازی
خدمت یا سرویس به هرگونه فعالیت یا مزیت گویند که از یک طرف به طرف دیگر ارائه میشود. خدمات فضای مجازی به خدماتی گفته میشود که بر بستر اینترنت ارائه میشود و هدف آن ارائه سریع خدمات و انجام سریع کلیه امور بدون نیاز به حضور فیزیکی در محل است. خدمات فضای مجازی[52] یا خدمات الکترونیکی شامل تعامل بین ارائه دهنده خدمت و مشتری بوده به طوری که این خدمات از طریق اینترنت به کاربران ارائه میشود. برخی از صاحبنظران و محققان خدمات الکترونیکی را به دو شکل خدمات اطلاعاتی و سلف سرویس مفهومسازی کرده و از این دو بهعنوان ویژگیهای ذاتی و لاینفک خدمات الکترونیکی نام بردهاند. از آنجایی که ارزش مبادله شده بین دو طرف، اطلاعات است، لذا از خدمات الکترونیکی بهعنوان سرویس اطلاعاتی یاد میکنند. دیگر ویژگیهای ذاتی خدمات الکترونیکی، سلف سرویس بودن است. سلف سرویس عبارت است از خدماتی که بدون دخالت مستقیم عامل انسانی صورت میگیرد. در این نوع خدمات، مخاطبان، خدمات مربوطه را از طریق صفحات وب در هر جایی میتوانند دریافت کنند. به عبارت دیگر به خدماتی که از طرف سازمانها، شرکتها و مشاغل در فضای مجازی و اینترنت به جمعی از مردم ارائه میشود، خدمات فضای مجازی یا خدمات اینترنتی میگویند. امروزه شیوههای ارتباطی بهسرعت در حال تغییر از حالت سنتی به حالت اینترنتی هستند و به سمت استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات پیش میروند.
بر اساس تعریف شورای عالی فضای مجازی خدمات فضای مجازی منظور نرمافزارها و خدماتی است که از طریق زیرساختهای ارتباطی و اطلاعاتی فضای مجازی ارائه میشود و شامل مواردی از قبیل تبادل محتوای الکترونیکی، داده یا اطلاعات و یا انجام تراکنشهای الکترونیکی است. گستره این خدمات شامل خدمات پایه نظیر موتورهای جستجو و خدمات انتقال پیام نظیر ایمیل، پیام رسانها و صوتی و تصویری و خدمات اشتراکگذاری فایل، متن، صوت، عکس، ویدئو و خدمات آموزشی و تحصیلی و خدمات شهروندی بین مردم و حاکمیت و کسبوکار و خدمات شبکههای اجتماعی و تفریح و سرگرمی و… است.
تعاریف شورای عالی فضای مجازی کشور در این حوزه عبارتاند از:
خدمات فضای مجازی داخلی: خدمات فضای مجازی که بیش از پنجاه درصد مالکیت ارئه دهنده آن متعلق
به اشخاص ایرانی بوده و میزبانی کاربران داخلی در آن صرفا ً در داخل کشور انجام شود و فعالیت آن در چهارچوب
قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران باشد.
خدمات فضای مجازی خارجی: خدمات فضای مجازی که داخلی نیستند.
خدمات پایه کاربردی: به خدماتی اطلاق میشود که به بخش غیرقابلاجتناب از فضای مجازی و شبکه ملی اطلاعات تبدیل شده و دارای جنبه راهبردی یا مخاطب داخلی بالایی هستند.
ضرورت خدمات فضای مجازی
در دنیای امروز بدون استفاده از شیوههای نوین ارتباط و خدمات الکترونیکی، نمیتوان به موفقیت چندانی رسید.
نفوذ اینترنت در سراسر جهان، ظهور پایگاههای اینترنتی، شبکههای اجتماعی، تغییرات در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، ایجاد سازمان و دولتهای الکترونیکی، تولید نرمافزارهای پیشرفته و… زمینه مناسبی برای توسعه و همچنین تنوع بخشیدن به روشهای خدمات الکترونیکی فراهم آورده است.
در عصر ارتباطات، سرعت انتقال داده و اطلاعات، حرف اول را میزند. بنابراین الکترونیکی کردن وظایف اهمیت زیادی دارد. با بهرهگیری از شیوههای جدید تبادل اطلاعات، صرف حداقل هزینه و نیروی انسانی، یک سامانه خدمات رسانی پرسرعت با حداکثر تاثیرگذاری و دامنه نفوذ به وجود آمد. به این ترتیب، کارکنان با استفاده از ابزارهای الکترونیکی، سازمان را در جهت رسیدن به اهداف برنامهریزی شده هدایت میکنند.
باتوجهبه گسترش روز افزون استفاده از فناوری ارتباطات، در تمامی سطوح زندگی، میتوان اینطور نتیجه گرفت که سازمانها و شهروندان، ناگزیر از اهمیت دادن به ارتباطات، خدمات الکترونیکی و فضای مجازی هستند.
استفاده از فناوری اطلاعات و تنوع ابزارهای خدمات الکترونیکی، باعث از بین رفتن موانع فیزیکی ارتباط بین سازمانها و مخاطبان شده و همچنین تغییر شکل و سادهسازی روشهای ارتباطی، بهینهسازی ارتباطات را به دنبال دارد.
انواع خدمات فضای مجازی
طیف خدمات فضای مجازی بسیار متنوع و گسترده بوده و این خدمات به اشکال مختلفی دستهبندی شده است. نمونههایی از خدمات فضای مجازی عبارتند از:
درخواست مجوز تاسیس شرکت، سازمانهای مردم نهاد، مدارس، مراکز آموزشی و… بهصورت الکترونیکی
ثبتنام الکترونیکی انواع کنکورها و آزمونهای ورودی به دانشگاهها، مدارس، آزمونهای استخدامی
ارائه خدمات بانکی الکترونیکی، مانند مشاهده صورتحساب، پرداخت اقساط، انتقال وجه و…
ارائه خدمات مالی، مانند انجام سرمایهگذاری و بورس، بیمه الکترونیکی
خدمات شهری الکترونیکی
دریافت و پرداخت الکترونیکی قبوض نظیر تلفن ثابت، تلفن همراه، آب، برق و گاز
خدمات ثبتنام الکترونیکی مانند ثبتنام خودرو، مسکن و…
درخواست اشتراک الکترونیکی خدمات عمومی نظیر تلفن، آب، برق و گاز و…
ارائه خدمات کاریابی
ارائه خدمات آموزش الکترونیکی
ارائه خدمات اینترنتی و پرداخت الکترونیکی
خدمات گردشگری و خرید بلیت الکترونیکی
خدمات پایه نظیر موتورهای جستجو و …
خدمات انتقال پیام نظیر رایانامه، پیامرسانهای صوتی و تصویری و …
خدمات اشتراکگذاری فایل، متن، صوت، عکس، ویدئو و …
ارائه خدمات صدور تاییدیه تحصیلی، نظام وظیفه و عدم سوءپیشینه
خدمات پیگیری الکترونیکی مانند پیگیری نامهها و مرسولات پستی
نتایج و دستاوردهای خدمات فضای مجازی
همانگونه که در مقدمه اشاره شد گسترش فعالیت و کسبوکارها و خدمات در فضای مجازی میتواند تقش مهمی در توسعه و پیشرفت اقتصادی و اجتماعی کشور داشته باشد. برخی از نتایج و دستاوردهای خدمات فضای مجازی عبارتاند از:
ارتقای رشد اقتصادی، اجتماعی و پیشرفت کشور
فراهمکردن امکان حکمرانی مؤثر، چابک و شفاف اداره کشور
بهبود کارایی و بهرهوری سازمانها و دستگاههای اجرایی
کاهش مراجعه حضوری افراد به سازمانها و ادارات دولتی و خصوصی
سرعتبخشیدن به فرایند پاسخگویی به مراجعهکنندگان
دسترسی آسان و سریع به اطلاعات و خدمات موردنیاز در تمامی ساعات شبانهروز
کاهش ترددهای بیمورد شهری و ترافیک باتوجهبه کاهش مراجعه حضوری اربابرجوع
کمک به پیادهسازی و تحقق دولت الکترونیکی و دولت هوشمند
کاهش قیمت تمام شده خدمات اداری در صورت الکترونیکی شدن آنها
افزایش سرعت و دقت در رسیدگی به امور مردم و جلب رضایت اربابرجوع
حرکت در راستای ایجاد دولت کوچک، کارا و چابک
افزایش سلامت اداری و کاهش فساد اداری از طریق شفافسازی فرایندهای اداری و سازمانی
استقلال ارائه خدمات از محل فیزیکی ادارات و حرکت به سمت تحقق دورکاری در نظام اداری کشور
توزیع متعادل خدمات اداری در تمام نقاط کشور و برای تمام مردم و تحقق عدالت
عدم نیاز بهصرف هزینههای کلان برای بنای ساختمانهای اداری
کيفيت خدمات فضای مجازی
در طول چند دهه گذشته، کیفیت خدمات بهخاطر تأثیر قوی خود بر عملکرد سازمانها، کسبوکارها، تجارت، رضایت مشتری، وفاداری مشتری و سودآوری، توجه بسیاری از محققان و پژوهشگران را جلب کرده است. کیفیت خدمات معمولاً بهعنوان یک معیار در ارزیابی اینکه سطح خدمات ارائه شده چقدر با انتظارات مشتریان هماهنگ است در نظر گرفته میشود. کیفیت خدمات کلید تعیینکننده در مجزا کردن ارائه خدمات و ایجاد مزیت رقابتی است. کیفیت خدمات الکترونیکی بهعنوان یک مفهوم میتواند در معنای کیفیت خدمات جستجو گردد. ادراکات مشتریان از خدماتی که دریافت میکنند و همچنین استنباط آنها از خدمات، در تحقیقات مختلف دانشگاهی تلاش شده تا مفهوم کیفیت خدمات الکترونیکی با در نظر گرفتن ابعاد آن هم چنین ارائه طرحهایی برای اندازهگیری آن مشخص شود. با افزایش کاربرد خدمات الکترونیکی در سازمانها، سنجش و ارزیابی کیفیت خدمات الکترونیکی در دنیای مجازی از اهمیت بسزایی برخوردار شده است. در خصوص معیارهای اندازهگیری کیفیت خدمات الکترونیکی مطالعات زیادی انجام شده است، برای نمونه کیفیت طراحی وبگاه و کیفیت خدمات برخط هر دو عناصر مهم کیفیت خدمات الکترونیکی محسوب میشوند.
ملاحظات قابلتوجه در ارائه خدمات فضای مجازی
فرهنگسازی مناسب بین مردم و بهخصوص مراجعین به ادارات دولتی در مورد خدمات الکترونیکی
فرهنگسازی مناسب در ادارات و میان کارمندان
به اشتراک گذاشتن تجربههای موفق و ناموفق کشورها در ارائه خدمات الکترونیکی
استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی برای موفقیت در ارائه این نوع خدمات
فراهمساختن زیرساختهای مخابراتی، شبکه و اینترنت
توجه به استانداردهای علمی در ارائه خدمات
توجه به امنیت درگاههای سازمانی ادارات
استفاده از شبکه همراه در ایجاد نظام اداری
لزوم ایجاد تعامل و همکاری بین دستگاههای اجرایی جهت ارائه خدمات الکترونیکی
ارائه اطلاعات اداری به مردم در قالبهای الکترونیکی چندرسانهای متنی، صوتی و تصویری
…
خدمات دولت الکترونیکی و خدمات فضای مجازی
بخش عمدهای از خدمات فضای مجازی توسط دولتها ارائه میشوند که اغلب به آن خدمات دولت الکترونیکی میگویند. برای دولت الکترونیکی تعاریف متعددی ارائه شده که اغلب بر مفهوم خدمات الکترونیکی تمرکز کردهاند. برای نمونه دولت الکترونیکی، معادل استفاده از فناوری بهمنظور تسهیل امور دولت از طریق ارائه خدمات و اطلاعات کارا و مؤثر به شهروندان و شرکتهای تجاری و تولیدی است. یا دولت الکترونیکی شیوهای برای دولتها بهمنظور استفاده از فناوری جدید است که به افراد تسهیلات لازم جهت دسترسی مناسب به اطلاعات و خدمات دولتی، اصلاح کیفیت خدمات و ارائه فرصتهای گستردهتر برای مشارکت در فرایندها و نهادهای مردمسالار را اعطا میکند. دولت الکترونیکی، یک دولت دیجیتالی بدون دیوار و یک دولت بدون ساختمان و سازمانی مجازی است که خدمات دولتی را بهصورت بلاواسطه به مشتریان ارائه میدهد و موجب مشارکت آنان در فعالیتهای سیاسی و اقتصادی میگردد. دولت الکترونیکی یکشکل پاسخگویی دولت است که بهترین خدمات دولتی را بهصورت بلافصل به شهروندان ارائه میدهد و آنها را در فعالیتهای اجتماعی شرکت میدهد. دولت الکترونیکی، ترکیبی از فناوریهای فناوری اطلاعات بر بستر شبکه وب اینترنت یا شبکه ملی اطلاعات بهمنظور ارائه خدمات به طور مستقیم به عامه مردم است. در واقع میتوان گفت اغلب تعاریف به این نکته توجه کردهاند که در دولت الکترونیکی، باید خدمترسانی به مردم به شکل خدمات الکترونیکی انجام شود. مهمترین نتیجه ارائه خدمات در دولت الکترونیکی، افزایش رضایت مردم است. اگر دولتها نتوانند این نوع خدمات را بهصورت یکنواخت و قابلدسترس در اختیار عموم افراد جامعه قرار دهند، دولت الکترونیکی منجر به افزایش شکاف طبقاتی در جامعه، نارضایتی مردم و افزایش مشکلات موجود خواهد شد.
دولت الکترونیکی خدمات بسیاری ارائه میدهد، اما میتوان این خدمات را در چهار دسته اصلی دستهبندی کرد. این چهار دسته اصلی عبارتاند از:
خدمات و تعاملات دولت با دولت G2G)): شامل تعاملات و ارتباط دیجیتالی بین دولت و دیگر سازمانهای دولتی و دستگاههای اجرایی است.
خدمات و تعاملات دولت با شهروندان دولت G2C)): شامل تعاملات و ارتباط دیجیتالی بین یک دولت با شهروندان در یک محیط و بستر امن است.
خدمات و تعاملات دولت با شهروندان دولت G2E)): ارتباطات بین دولت و کارمندان دولت است. در واقع هدف این تعاملات استفاده از حداکثر کارایی یک کارمند با جلوگیری از اتلاف انرژی وی است که این امر با کنارگذاشتن اسناد کاغذی و امکان برقراری ارتباط و به اشتراک گذاشتن اطلاعات و مدارک در فضای وب بین آنها است.
خدمات و تعاملات دولت با شهروندان دولت G2B)): تعاملات بین دولت و دیگر کسبوکارها است. زمانی کسبوکار در جامعه رونق مییابد که صاحبان آن بتواند بهصورت برخط و سریع از تغییرات و قوانین جدید در دولت مطلع شوند. هدف از این تعامل نیز همین مورد است تا کسبوکارها بتوانند بیشازپیش بهسوی رونق حرکت کنند.
مشتریان دولت الکترونیکی از طریق پایگاههای اینترنتی خدمات دولت الکترونیکی میتوانند در فعالیتهای اجتماعی. سیاسی و اقتصادی شرکت کنند. یکی از اهداف اساسی دولت الکترونیکی تحققبخشیدن به مردمسالاری الکترونیکی است که تمامی شهروندان بتوانند در سرنوشت خویش بهصورت غیرفیزیکی و در فضای مجازی نیز دخالت داشته باشند. با این عمل و با مشارکت گسترده مردم در واقع دولت ماهیتی رسمی در فضای مجازی به خود میگیرد و شهروندان میتوانند به طور کامل با دولت در تعامل باشند. شهروندان، بنگاههای اقتصادی و مؤسسات دولتی میتوانند از طریق دولت الکترونیکی فعالیتهای گوناگونی نظیر موارد زیر را انجام دهند:
پرداخت مالیات و عوارض، تجدید گواهینامه، دریافت و تجدید جواز کسب، ثبت شرکت، عقد قرارداد، ثبت ازدواج و طلاق، ثبت تولد و مرگ، انجام فعالیتهای مالی و اعتباری، شرکت در انتخابات، پرکردن کابرگهای الکترونیکی برای مقاصد مختلف، بازدید از موزهها، استفاده از کتابخانههای مجازی، تعامل با نهادهای مختلف دولتی و تجاری و اجتماعی، پرداخت صورتحسابهای مختلف مثل صورتحساب آب، برق، تلفن و گاز، دریافت اجازه ساختوساز ساختمان، دریافت اطلاعات مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و موارد دیگر.
جمعبندی و تبیین جایگاه، ارتباط و تأثیر مفهوم در پیشرفت عرصهای الگو
تغییرات شگرف در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، ایجاد سازمانها و دولتهای الکترونیکی هوشمند، گسترش قلمرو نفوذ اینترنت در سراسر جهان، رشد و گسترش فضای مجازی در همه عرصههای زندگی و ظهور پایگاههای مختلف اینترنتی و شبکههای گسترده اجتماعی و رسانههای اجتماعی جدید، تولید نرمافزارهای پیشرفته، توسعه وبلاگها، نشریات الکترونیکی و سایر روشهای استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات، زمینهای مناسب را برای توسعه و تنوعبخشی به روشهای خدماترسانی فراهم آورده است. امروزه استفاده از این خدمات در مدیریت، برنامهریزی سازمانی، کسبوکارها، تجارت، تحقیقات و… کاملاً مشهود است و با عنوان خدمات الکترونیکی، خدمات اینترنتی یا خدمات فضای مجازی برشمرده میشود. به بیان دیگر میتوان گفت فضای مجازی، مجموعه خدماتی هستند که با بهرهگیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات و در بستر اینترنت در جهت دستیابی به توسعه پایدار و ارتقای سطح کیفیت زندگی بشر در تمامی زمینهها به کار گرفته میشوند.
مهمترین مزیت خدمات فضای مجازی بحث تسهیلکنندگی در کسبوکارها و ارائه خدمات برخط است و اینکه نهتنها کسبوکارها و مصرفکنندگان از این موضوع سود میبرند، بلکه سازمانهای دولتی و خصوصی در ارائه خدمات الکترونیکی، علاوه بر صرفهجویی در هزینهها، کار را سرعت بخشیده و رضایت مشتریان خود را افزایش میدهند. نمونههای زیادی از خدمات اینترنتی وجود دارد که شامل حملونقل، خدمات بانکی، دریافت و پرداخت الکترونیکی، اشتراک الکترونیکی خدمات عمومی نظیر تلفن، آب، برق و گاز، گردشگری، خدمات آموزش الکترونیکی، خدمات شهری الکترونیکی و مواردی دیگر…
باتوجهبه مطالب فوق در افق الگو باتوجهبه گسترش فضای مجازی در همه عرصههای زندگی، بخش عمدهای از خدمات دولت، سازمانها و کسبوکارها و شهروندان جامعه در بستر فضای مجازی ارائه خواهد شد و ارتقای دانش و فناوری و ارائه خدمات مجازی مناسب و باکیفیت و در تراز کشورهای پیشرو راهکار مناسبی برای پاسخ به بسیاری از چالشها و مسائل اساسی سند الگو خواهد بود.
نظام ملی و جامع استاندارد
دکتر محمدرضا کریمی قهرودی
معنای لغوی نظام
نظام در لغتنامه دهخدا به معنای رشته مروارید و جز آن، رشته جواهر، رشتهای که لولو و جز آن را بدان درکشند، واسطه نظم و آراستگی، آنچه امر بدان قائم باشد و مایه آن، هرچیزی که امری بدان قائم باشد و پایه آن بود، ملاک امر و قوام آن آمده است. در فرهنگ معین نظام به معنای ۱- نظم، آراستگی ۲ – عادت، روش ۳ -رشتة مروارید. ۴ – سپاه، ارتش ۵ – رژیم، حکومت تعریف شده است. همچنین در دانشنامه عمومی نظام به معانی گوناگون به کار میرود، نظام به معنی سامانه یا سامانه، نیروی نظامی برای اشاره به نیروی نظامی کشور، ستاره نظام، ستارهای در صورت فلکی شکارچی
آنچه که از بررسی اکثر کتب لغت معتبر؛ مانند کتاب العین، تهذیباللغه، المحیط فیاللغه، لسان العرب، مجمع البحرین، معجم مقاییساللغه، قاموس المحیط، و الصحاح میتوان در مورد معنای صحیح لغت نظام که از ریشه نظم گرفته شده است، به دست آورد، انضمام و همراهکردن چند چیز به یکدیگر است و مثال مشترکی که بیشتر این کتب آوردهاند به این صورت است که وقتی دانههای تسبیح و یا مروارید و یا هر چیزی با ماهیت اینگونه به رشته در میآیند و با یکدیگر همراه میشوند، به این کار انتظام میگویند و به خروجی که از این عمل به دست میآید نظام میگویند.
معنای اصطلاحی نظام
در این قسمت مروری بر معنای اصطلاحی نظام از نگاه اندیشمندان اسلامی و غربی انجام میشود تا درک و فهم صحیحتری نسبت بهنظام و نظامسازی شکل بگیرد. معنای اصطلاحی نظام در ادبیات غربی تعاریف زیادی برای نظام ارائه شده است، بهعنوانمثال، ایکاف در تعریف سامانه میگوید: سامانه مجموعهای از دو یا چند عنصر است که سه شرط زیر را داشته باشد:
هر عنصر سامانه بر رفتار و یا ویژگیهای کل سامانه، مؤثر است.
بین عناصر سامانه از نظر رفتاری و نوع تأثیر بر کل سامانه، وابستگی متقابل وجود دارد.
هر زیر مجموعهای از عناصر تشکیل شود، بر رفتار کل سامانه مؤثر است و این تأثیر بستگی به حداقل یک زیر مجموعه دیگر از سامانه دارد.
سامانه، مجموعهای از اجزا و روابط میان آنهاست که توسط ویژگیهایی معین، بههموابسته یا مرتبط میشوند و این اجزا با محیطشان یک کل را تشکیل میدهند.
در دهههای اخیر، اندیشمندان مختلف اسلامی که در حوزه نظامسازی صاحبنظر هستند نیز تعاریفی از مفهوم نظام بیان کردهاند. همچنین «شهید صدر» بیان میدارد که اسلام در ورای احکام، دارای یک نظامبنیادی است که «مکتب» اجتماعی اسلام است از نگاه شهید صدر، اسلام علاوه بر احکام اجتماعی، دارای مذهب و مکتب اجتماعی است که گاهی از آن بهنظام اجتماعی تعبیر میشود. ایشان بیان میکنند که مکتب [نظام] اجتماعی منظومهای است که زیربنای احکام اجتماعی است.
وی نظام را همان سامانه تلقی میکند که عبارت است از مجموعهای از اجزا و عناصر که در راستای تحقق هدف یا اهداف خود، به طور هماهنگ با یکدیگر تعامل میکنند؛ لذا در بحث نظام، چند مؤلفه اساسی قائل است که عبارتاند از هدف نظام، اجزای نظام، ماهیت الگوی تعامل (کنش) عناصر (کنشگران فعال) نظام، کیفیت استخدام وسایل تحقق اهداف نظام توسط عناصر نظام، ارزشها و هنجارهای اجزای نظام، شرایط و مقتضیات محیطی نظام، کارکرد اساسی نظام.
در جمعبندی میتوان نظامسازی را ایجاد منسجمترین و معقولترین ساختار بین روابط میان اجزای یک مجموعه که باعث ایجاد کوتاهترین و سریعترین مسیر بهسوی هدف میشود دانست.
معنی لغوی جامع
در لغتنامه دهخدا به معنای گردآورنده، فراهم آورنده، گردکننده. در فرهنگ معین به معنای ۱- جمعکننده، گردآورنده ۲ – تمام، کامل و در فرهنگ عمید: به معنای ۱- [جمع: جوامع] هر چیز تمام و کامل ۲- مشتمل بر، حاوی 3- جمعکننده، گردآورنده، فراهمآورنده 4- مسجد بزرگ هر شهر که در آن نماز جمعه میخوانند، مسجد آدینه است.
معنی لغوی استاندارد
استاندارد در لغت، معنی جامع و متنوعی دارد. تعریف استاندارد در فرهنگ فارسی عبارت است از: نمونه، قاعده، اصل، مقیاس، نمونه تصویب شده، و هر چیزی که از طرف عموم بهعنوان مبنایی برای مقایسه پذیرفته شود. تعریف استاندارد در فرهنگ معین عبارت است از نمونه تصویب شده، قاعده. همچنین تعریف استاندارد در فرهنگ عمید شامل 1 – ویژگی هر چیزی که از طرف عموم بهعنوان مبنایی برای مقایسه پذیرفته میشود. ۲ – مجموعه مشخصات تعیین شده از طرف دولت از کمیت (وزن، طول، حجم) و کیفیت که هرگاه کالایی آن را داشته باشد، پذیرفتنی است. ۳- مؤسسهای که مشخصات فنی قابلقبول هر کالا را تعیین میکند.
استاندارد یعنی میزان انطباق با الزامات و قوانین از پیش تعیین شده. یعنی تدوین و تعیین ویژگیهای لازم در تولید یک فراورده و انجام یک خدمت. پس استاندارد تنها مربوط به کالا نیست و خیلی از خدمات را نیز شامل میشود.
در واقع استاندارد یعنی نوشتههایی که محتوای آن حاکی از راهحل انجامدادن یک عملیات فنی تکراری است. در تعریف دیگر استاندارد بهنوعی زبان مشترکی است بین تولیدکننده کالا یا ارائهدهنده خدمات با مشتری. منظور این است که در یک فعالیت مثلاً تولید کالا یا ارائه خدمات، تمام طرفهای درگیر (مانند طراح، بازرس، پیمانکار، مشاور، بهرهبردار، خریدار، فروشنده و …) حرف هم را بفهمند و چارچوب دقیقی برای انجام کارها داشته باشند تا بتوانند ضمن انجام بهینه کارها و جلوگیری از بروز مشکل، ادعاهای احتمالی را نیز حلوفصل کنند.
از دید اجتماعی آنچه بر پایه قرارداد، سنت، یا قانون، نمونهای برای سرمشق به کار میرود و اجرای آن مورد پذیرش همه میشود استاندارد به فرانسوی (Standard) گفته میشود.
از دید فنی، وضع قوانین و مقررات برای تعیین کیفیت و مشخصات مطلوب یک کالا یا خدمات را استاندارد میگویند.
همچنین داشتن نظم و معیار و تعیین اندازه و مهمتر از آن رعایت حدود و اندازهها برای حفظ کیفیت زندگی اجتماعی و حتی زندگی شخصی بسیار ضروری و مفید است. در امور اجتماعی و اقتصادی و بهویژه امور صنعتی به این اندازه استاندارد میگویند.
معنای اصطلاحی استاندارد
سازمان جهانی استاندارد، استانداردسازی را چنین تعریف کرده است:
استاندارد کردن عبارت است از تنظیم و بهکاربستن قواعدی بهمنظور انجام منظم یک فعالیت معین با در نظر گرفتن شرایط عملی و نیازمندیهای ایمنی.
در لایحه اصلاحیه قانون مؤسسه استاندارد ایران، تعریف استاندارد چنین آمده است:
«استاندارد عبارت است از مجموعهای از قواعد، مقررات، اصول، نظامها، نیازمندیها، شرایط، معیارها، مقیاسها، فرآورده، کمیت، کیفیت، اندازه، واژه، مفهوم، نشانه، طرح، عمل، کاربرد، شکل، وضع روشن یا خدمات معین» بهطورکلی، میتوان گفت استاندارد کردن عبارت است از تعیین محدودیتهای اساسی برای تولید کالاها بهگونهای که کالاهای تولید شده شکل و ویژگیهای یکنواخت داشته باشد.
استانداردها منعکسکننده نیازهای بازار و خواستههای مصرفکنندگان هستند. مثال: مثلاً پیچ لامپها باید چنان ساخته شود که متناسب با سرپیچهای موجود در ساختمانها و مراکز مصرف باشد و مصرفکننده با خرید لامپ، از هر نشانی، بتواند رفع نیاز کند.
سایر تعاریف استاندارد عبارتاند از: استاندارد مدرکی است در برگیرنده قواعد و راهنماییها یا ویژگیهایی برای فعالیتها یا نتایج آنها بهمنظور استفاده عمومی و مکرر که از طریق همراهی فراهم و بهوسیله سازمان شناخته شدهای تصویب شده باشد و هدف از آن دستیابی به میزان مطلوبی از نظم در یک زمینه خاص است.
استاندارد کردن عمل ایجاد مقرراتی است برای استفاده عمومی و مکرر باتوجهبه مشکلات بالفعل و بالقوه که هدف از آن دستیابی به میزان مطلوبی از نظم در یک زمینه خاص است.
استانداردها معمولاً توسط گروهی از افراد خبره، سازمانها، نهادهای دولتی یا شرکتهای خصوصی تدوین میشوند. در حال حاضر کمتر کشوری است که سازمانی برای نظارت بر کیفیت کالاها و خدمات نداشته باشد و تقریباً تمامی کشورها یک سازمان ملی استاندارد دارند. به سازمانهایی که بر کیفیت کالاها نظارت میکنند، سازمان استاندارد گفته میشود که انواع و اسامی مختلفی دارند. ایزو یکی از همین سازمانها در سطح بینالمللی است که 157 عضو دارد.
اهداف استاندارد
سازمان جهانی استاندارد، هدف استاندارد را پیشبرد اقتصاد جامعه معرفی کرده است در لایحه اصلاحیه قانون مؤسسه استاندارد، هدف استاندارد به شرح زیر مطرح شده است: ایجاد هماهنگی در فعالیتها، تفاهم در ارتباطات، صرفهجویی همهجانبه در اقتصاد ملی، بهبود در امر بهداشت و بهزیستی، ایمنی و رفاه عمومی، تسهیل در مبادلات، بازرگانی داخلی یا ارتباط صحیح بین جریان تولید تا مصرف و ارضای نهایی مصرفکنندگان. بهطورکلی، میتوان گفت که هدف استاندارد تأمین حداکثر منافع مصرفکننده، تولیدکننده و جامعه از طریق تنظیم و هماهنگکردن عملیات تولید است.
استاندارد کردن، مشکلات مردم را در زمینه خرید کالاها و خدمات موردنیاز کاهش میدهد، ایمنی و سلامت آنان را تأمین کرده، این اعتماد و اطمینان خاطر را ایجاد میکند که کالاها و خدماتی که خریداری کردهاند میتوانند تا مدتی برابر مشخصات و خواص آن استفاده کنند.
فواید استاندارد:
ایجاد یک سامانه استاندارد در زمینه تولید و فروش کالاها و خدمات فواید زیادی دارد که برخی از آنها عبارتاند از:
ازبینرفتن رقابتهای ناسالم و تبلیغات بیمورد و فریبنده
رفع نگرانی مصرفکننده از مغبون شدن در خرید
به طور مثال وقتی رانندهای روغنموتور ماشین خود را عوض میکند، علاقهمند است از کیفیت مطلوب روغن اتومبیل مطمئن شود و یا خریداران داروها و مواد غذایی علاقهمندند اطمینان پیدا کنند که دارو یا غذایی که میخرند فاقد مواد و ترکیبات زیانآور است.
ایجاد تفاهم در ارتباطات
به طور نمونه با استاندارد کردن علائم راهنماییورانندگی، اوزان و مقادیر و مقیاسها، مردم حتی کسانی که به ملیتهای متفاوت تعلق دارند؛ زبان همدیگر را بهتر میفهمند.
آسانتر شدن مبادلات بازرگانی
مثلاً در مورد کالاهایی که استاندارد شده، خریدار میتواند بهجای توصیف کالایی که موردنظرش است به کد آن کالا اشاره کند. همچنین در مورد کالاهایی که استاندارد شدهاند، معمولاً خریدار به معاینه عین کالا یا نمونه آن نیاز ندارد در نتیجه مبادلات با صرف هزینه کمتر صورت میگیرد.
سازمان بینالمللی استاندارد
سازمان بینالمللی استانداردسازی که معمولاً به نام ایزو شناخته میشود، مؤسسه بینالمللی تعیین استاندارد متشکل از نمایندگان مؤسسات استانداردسازی ملی است. این سازمان غیردولتی در سطح وسیع به وضع استانداردهای کلی و جزئی برای هماهنگکردن استانداردهای متفاوت جهانی میپردازد. سازمان بینالمللی استاندارد در سال 1946 تأسیس شد و مقر آن در ژنو است این مؤسسه دارای صدها کارگروه و گروه پژوهش است و صدها هزار نفر از دانشمندان و متخصصان برجسته جهان درآن فعالیت میکنند.
سازمان ملی استاندارد
سازمان ملی استاندارد ایران تدوینکننده قوانین و قواعد مرتبط با استاندارد و اجراکننده و نظارتکننده بر آنها است سازمان استاندارد ایران دارای ساختار دولتی بهصورت زیر مجموعه نهاد ریاستجمهوری است.
طبقهبندی و سطوح استاندارد
استانداردها بر پایه گستردگی دامنه تحت پوشش، دارای سطوح کارخانهای و شرکتی، ملی، منطقهای و بینالمللی هستند.
استاندارد کارخانهای[53] توسط یک کارخانه برای استفاده در همان واحد تدوین میشود. استاندارد کارخانهای در حوزه یک کارخانه یا شرکت اعتبار داشته و در آن فعالیتهای مختلف تولید، طراحی، آزمون، خدمات پس از فروش، کارکنان، خطمشی مدیریت و … موردتوجه قرار میگیرد. استانداردهایی نظیر جنرالالکتریک، زیمنس، سامسونگ، تویوتا و … در این رده جای میگیرند.
استانداردهای انجمنی یا صنفی [54]گاهی کارخانهها، شرکتها یا تشکیلاتی که در یک زمینه خاص فعالیت میکنند از طریق ایجاد یک انجمن، استانداردهای خاص خود را تدوین میکنند. مانند انجمن جوشکاری آمریکا، استانداردهای انجمنی مدارک مکتوبی است که حول یک محور صنعتی – فنی و باهدف ایجاد یکزبان بینگروهی تدوین میشود. رشد و توسعه این نوع استاندارد بیشتر در کشور آمریکا بوده که به دلیل کیفیت بالا و تخصصی بودن، اعتبار جهانی پیدا کرده است. برخی مثالها عبارتاند از: استانداردهای انجمن آزمون و مواد آمریکا[55]، انجمن مهندسان مکانیک آمریکا[56]، انجمن جوشکاری آمریکا[57]، انجمن مهندسان خودرو[58].
استاندارد ملی[59] توسط مؤسسه استاندارد در یک کشور، باتوجهبه تمام شرایط خاص همان کشور، مانند: اقتصادی، اجتماعی، علمی و فنی تهیه میشود. مؤسسه استاندارد ملی در هر کشور باتوجهبه فناوری، امکانات تولیدی، توقعات مردم دیگر شرایط خاص آن کشور، معیارهای یکنواختی را تهیه و تنظیم کرده و تولیدکنندگان را به رعایت آنها دعوت میکنند. به اینگونه معیارهای یکنواخت در اصطلاح «استانداردهای ملی» گفته میشود.
استاندارد ملی شامل مستندات و مقررات کیفی، تعاریف، روشهای آزمون و … یک کشور در مورد محصولات خود یا محصولاتی است که در آن کشور اجازه فروش پیدا میکنند. این گروه از استانداردها بهوسیله سازمان استاندارد آن کشور تهیه میشوند که در تدوین این استانداردها تمامی طرفهای ذینفع از قبیل تولیدکننده، مصرفکننده، اعضای مراکز علمی و پژوهشی، تجاری، سازمانهای دولتی و امثال آن شرکت دارند.
استانداردهای ملی به دودسته اجباری و تشویقی تقسیم میشوند. استانداردهای اجباری، در رابطه مستقیم با ایمنی، بهداشت، محیطزیست و یا تجارت بوده و به طور قانونی از نظر اجرا، اجباری اعلام میشوند. استانداردهای تشویقی، استانداردهایی هستند که تولیدکننده باتوجهبه توان بالای تولید و همچنین علاقهمندی و موافقت خود تمایل به اجرای آن دارد.
در بسیاری از کشورها، از جمله در کشور ما «مؤسسه استاندارد ملی» زیر نظر دولت اداره میشود و رعایت معیارهای تنظیم شده از جانب این مؤسسه در سراسر کشور اجباری است. از جمله استانداردهای ملی میتوان به استاندارد ملی ایران (INSO)، آمریکا (ANSI) آلمان (DIN)، چین (GB)و … اشاره کرد.
استانداردهای منطقهای[60] توسط کشورهای عضو یک پیمان منطقهای خاص تهیه میشود مانند: کارگروه استاندارد اروپایی. گاهی دو یا چند کشور بهمنظور آسانتر کردن مبادلات بازرگانی خود معیارهای یکسانی را تنظیم و تصویب کرده و مبنای کار خود قرار میدهند. به اینگونه معیارها در اصطلاح «استانداردهای منطقهای» گفته میشود.
عواملی نظیر موفقیت جغرافیایی، فرهنگ، سیاست، واردات و صادرات و امثال آن برخی از کشورهای همسایه را بر آن میدارد تا مشترکاً مبادرت به تدوین استانداردهای منطقهای کنند تا تجارت و تبادل کالا آسانتر شود. برخی از این استانداردها عبارتاند از استاندارد اروپا[61]، استاندارد کشورهای عربی[62]، استاندارد کشورهای آفریقایی[63] و استاندارد کشورهای آمریکایی یا پان آمریکن.
استاندارد بینالمللی[64] برای ایجاد هماهنگی و نیز گسترش همکاریهای جهانی در خصوص فعالیتهای اقتصادی، فنی، علمی و تحقیقاتی تدوین میشوند. این استانداردها توسط سازمانهای مربوط بهمنظور قابلیت استفاده بینالمللی تهیه میشوند. مانند استانداردهای تهیه شده توسط سازمان بینالمللی استانداردسازی ایزو یا اتحادیه بینالمللی مخابرات
مهمترین آنها عبارتاند از استاندارد ایزو و استاندارد کمیسیون بینالمللی الکتروتکنیک
جایگاه، ارتباط و تأثیر مفهوم در پیشرفت عرصهای
در بخشهای مختلف سند الگو از جمله در افق الگو و بخش تدابیر بر دانشبنیانی و اهتمام به تولید دانشبنیان و اقتصاد مبتنی بر دانش، فناوری و نوآوری تأکید زیادی شده است. همچنین تدبیر شماره 12 بر ارتقای دانشپایه، گسترش شبکههای علم، فناوری و نوآوری با استقرار کامل نظام نوآوری ملی و نظام ملی و جامع استاندارد تأکید دارد. امروز مبنای اقتصاد مقاومتی دانشبنیان، توسعه علموفناوری است. استانداردسازی و بهویژه استانداردسازی محصولات دانشبنیان که بر نوآوریها و فناوری جدید مبتنی است از ضروریات توسعه و استقرار اقتصاد دانشبنیان است.
اقتصاد دانشبنیان زمانی شکل میگیرد که ما بتوانیم زیرساختهای توسعه علموفناوری را فراهم کنیم و باتوجهبه نوع اقتصاد کشور که اقتصاد ما عموماً دولتی است اقتصاد دانشبنیان زمانی شکل میگیرد که صنایع بزرگ کشور و دستگاههای بزرگ کشور از حوزه صنعت، معدن، انرژی و سلامت پای اصلی حوزه علموفناوری باشند، اگرچه توسعهدادن استارتآپهای کوچک به شکلگرفتن این زنجیره کمک میکند؛ اما نقطه اصلی برای شکلگیری اقتصاد دانشبنیان همان دستگاههای اجرایی صنایع بزرگ است. اگر این زنجیره را تشکیل دهیم؛ یعنی صنعت کلان کشور نوآور باشد و بتواند از امکانات خاص کشور استفاده کند مشروط بر استفاده از شبکه دانشبنیان کشور که فناوری تولید میکند و از سمت دیگر شرکتهای دانشبنیان بهشرط دانشبنیان باشند که بتوانند با شبکه تحقیقات علمی کشور همکاری کنند شبکه ارتباط بین صنعت، بازار، فناوری و علم و دانشگاه شکل میگیرد و این شبکه یکی از بزرگترین ابزارهایش مفهوم استاندارد است. استاندارد بهعنوان یک ابزار مهم تنظیمگری در اقتصاد دانشبنیان یکی از بزرگترین محرکها و انگیزهها برای فعالین اقتصاد هر کشوری است و در حوزه دانشبنیان این موضوع چشمگیرتر است.
استاندارد یک نقطه حاکمیتی است که میتواند علاوه بر تضمین کیفیت، نقطه و محل عبوری باشد که صنعت کشور را پای استفاده از محصول تولید داخل آورد. سازمان استاندارد میتواند در نقطهای قرار گیرد که الزام و مقررات استاندارد داخلی در صنعت، نفت، انرژی و کشاورزی را ایجاد کند و این موضوع در توسعه شرکتهای دانشبنیان و نوآور بسیار تأثیرگذار است. زیستبوم اقتصاد دانشبنیان کشور وقتی محقق میشود که بازار ملی در اختیار جوانان، شرکتها و این مجموعهها قرار گیرد.
استانداردسازی کمک میکند تا نوآوریها و خلاقیتها را بتوانیم با استانداردها تطبیق دهیم چرا که استانداردسازی به تمرکز و پیوستگی و سازمانهای نوآور کمک میکند تا به مشتریان خود استانداردهای محصولات خود را نشان دهند استاندارد میتواند به حوزه فناوریهای نوین و نوآوری نیز کمک کند، فناوران برای تغییرات محصول خود نیاز به استاندارد دارند چرا که در شرایط رقابت، نیاز به تدوین استانداردهای کاربردی و عملکردی داریم. توسعه پایدار جز با تلاش و همکاریهای همهجانبه محقق نمیشود، با همکاریهای همهجانبه میتوانیم شرایط بهتری را برای آینده کشور در حوزه محیطزیست، محصولات شرکتهای دانشبنیان و… با رعایت ضوابط رقم بزنیم.
اقتصاد ایران در حوزه اقتصاد دانشبنیان در حال گذار است، اگر حوزه دانشبنیان را با قواعد استانداردسازی تلفیق کنیم، به اقتصاد دانشبنیان کمک کردهایم. با استانداردسازی محصولات دانشبنیان، امیدواریم بتوان به بخشی از تولید ناخالص داخل در جهت گسترش در بازار داخل و بازارهای منطقهای کمک کنیم. بهکارگیری و توسعه استانداردها در شرکتهای دانشبنیان، بهمنظور پایهگذاری زیرساختهای اقتصاد دانشبنیان است
نوآوری
دکتر محمدرضا کریمی قهرودی
معنی لغوی و مفهومشناسی نوآوری
اهمیت حیاتی نوآوری بهعنوان عاملی پویا و مؤثر بر تمام شئون زندگی فردی و اجتماعی بشر، روزبهروز بیشتر آشکار میشود. چرا كه نوآوری عنصر كلیدی برای سازگاری با تغییرات، پیشرفت و تحولآفرینی، خلق ارزش، تحقق اقتدار، ایجاد تمایز و پیشرفت و توسعه کشور است. برخی معتقدند امروزه نوآوری آن چنان رواج و گسترشیافته كه میتوان دوران حاضر را عصر نوآوری نامید. شاید به دلیل همین اهمیت و كاربردهای ملموس است كه در ساحت علمی و دانشگاهی نیز نوآوری در قالب رشتههای گوناگون موردمطالعه و بررسی قرار گرفته و به موضوع موردعلاقه محققان در زمینههای مختلف (از روانشناسی و علومشناختی گرفته تا مدیریت، سیاستگذاری، اقتصاد، مهندسی و غیره) تبدیل شده است.
هرچند واژه نوآوري در عرصه نظر و عمل بسيار به كار ميرود، ولي هنوز تعريف حرفهای مشترك و فراگیر نزد همه صاحبنظران و دانشگاهيان به چشم نميخورد[65] و يا بهتر است گفته شود كه تعاريف در اين زمینه، متعدد و متكثر است و وحدت نظر به چشم نمیخورد.
بر اساس تعریفی فرهنگ فارسی و لغتنامه دهخدا نوآوری عبارت است از عمل نوآور، ابتکار، ابداع، بدعتگذار و. بر اساس تعریفی که فرهنگ لغات مریام-وبستر ارائه داده، نوآوری عبارت است از «مطرحکردن چیزی نو، یا یک ایده، روش یا تجهیزاتی جدید «همانطور كه برخی صاحبنظران گفتهاند، نوآوری تقریباً یک توانایی مختص انسان و موهبتی ودیعه نهاده شده در فطرت اوست. »تمایل انسان به سمت تفکر درباره راههای جدید و بهتر انجام امور و به منصه عمل در آوردن آنها، احتمالاً یک گرایش ذاتی در بشر باشد4 «. در معنای كلی، نوآوری را به معنی تغییر و یا خلق و عرضه چیزی جدید دانستهاند كه پیشازاین وجود نداشته است 7 و اهمیت آن در تأثیرات روزافزونی است كه بر جنبههای مختلف زندگی بشر دارد.
معنی علمی و اصطلاحی نوآوری
در طول زمان، تعریف و مفهوم نوآوری دچار تحولات زیادی شده است. یک اقتصاددان اتریشی به نام شومپیتر[66] در سال ۱۹۳۰ در مطالعات خود جنبههای مختلف نوآوری را در نظر گرفته است؛ مطالعات وی، توانست تأثیر چشمگیری بر رشته اقتصاد بگذارد. اگرچه این مفهوم در ۸۰ سال گذشته توسعه پیدا کرده، بااینحال تعریف پنججزئی او از نوآوری، امروز نیز مورداستفاده پژوهشگران قرار میگیرد. پنج جنبه این تعریف، بهصورت زیر است:
معرفی یک محصول خوب که برای مصرفکنندگان، چیزی جدید پنداشته شود، یا اینکه کیفیت آن نسبت به کالاهای گذشته، به طور محسوسی افزایش پیدا کرده باشد؛
روشهای تولید که برای بخش خاصی از صنعت، روشهای جدید تلقی میشوند؛
گشایش بازارهای جدید برای محصولات؛
استفاده از منابع جدید جهت تأمین محصولات؛
اشکال تازه رقابت که منجر به ساختاردهی مجدد یک صنعت میشود.
نوآوری اجرای عملی ایدههایی است که منجر به ساخت کالاها یا خدمات جدید یا بهبود در ارائه کالا یا خدمات موجود میشود.[۱] استاندارد مدیریت نوآوری[67] مربوط به خانواده استانداردهای ISO 56000 است که توسط کارگروه فنی ISO/TC 279 توسعهیافته است. این استاندارد نوآوری را اینگونه تعریف میکند: «یک موجودیت جدید یا تغییریافته که باعث ایجاد ارزش یا بازتوزيع آن میشود».[۲] تعاریف متعدد دیگری نیز توسط افراد مختلف ارائه شده است؛ یک عنصر مشترک در اکثر این تعاریف، تمرکز بر جدید بودن، بهبود و گسترش ایدهها یا فناوریها است.
نوآوری اغلب از طریق توسعه محصولات، فرایندها، خدمات، فناوریها، آثار هنری[۳] یا الگوهای کسبوکار مؤثرتر صورت میگیرد که نوآوران در اختیار بازارها، دولتها و جوامع قرار میدهند.[۴] نوآوری با اختراع مرتبط است، اما با آن یکسان نیست: نوآوری بیشتر مستلزم اجرای عملی یک اختراع برای ایجاد تأثیر معنادار در بازار یا جامعه است، و همه نوآوریها به اختراع جدید نیاز ندارند.[۵] یک تعریف نوآوری، اجرای صحیح ایدههای خلاق است.[۶] نوآوری عبارت است از انتخاب ایدههای درست و اجرای صحیح فرایند تبدیل آن به محصولات، خدمات، و فرایندهایی بهمنظور دستیابی به سود و رشد. اگر یک سرمایهگذار بخواهد ظرفیت نوآوری خود را افزایش دهد، سطح بالایی از خلاقیت موردنیاز است.[۷] ایده جدید اشاره به درک نیاز جدید مشتری یا روش جدید تولید دارد و از طریق جمعآوری اطلاعات با دیدگاه کارآفرینانه توسعه مییابد. در فرایند کاربردی شدن ایده جدید، بهصورت محصول، فرایند یا خدمت، به کاهش هزینه و افزایش بهرهوری باید توجه شود.[۸] نوآوری زمانی رخ میدهد که ایده بهصورت محصول، فرایند یا خدمتی از چرخه فناوری و جویبار نوآوری، بتواند به کمک انجام دگرگونیهای ناپیوسته در سازمان به امتیازهای حاصل از آنها برسد.[۹] در واقع در دنیایی که سریع در حال تغییر است، ضرورت نوآوری افزایش مییابد.[۱۰]لذا نوآوری برای رشد، ادامهدادن به رقابت، و تطبیق با نیازهای در حال تغییر مشتری، ضروری است.[۱۱]
سایر تعاریف نوآوری در ادبیات عبارتاند از:
- شومپيتر در تحقيقات خود نوآوري را شامل پنج مقوله، معرفي محصول جديد يا تغيير كيفيت محصول موجود، فرآيند در يك صنعت مشخص، ايجاد بازار جديد، منابع جديد، تغيير سازماندهي صنعتي بر شمرده است. (شومپيتر،1935)
- نوآوري از صفات ويژه ترقي اقتصادي است. پروکس، اين صفات را اينچنين تعريف ميكند: توان خلق و آفرينش اقتصادي، يعني مجموع فعاليتهايي كه پديدههاي نو و كارآ را برانگيزند و به كار گيرند. توان خلق و آفرينش اقتصادي، يعني نشر نوآوري و نتايج آن در همه سطوح حيات اقتصادي. (پروکس،1969)
- نوآوري فرآيند اخذ ايده خلاق و تبديل آن به محصول، خدمات و روشهاي جديد عمليات است. (رابينز،1991)
- نوآوري لازم نيست براي دنيا تازه و جديد باشد، بلكه نوآوري به اولين استفاده كردن يك ايده توسط يك سازمان اطلاق ميشود، چه آن ايده قبلاً توسط سازمانهاي ديگر استفاده شده باشد يا نه. (نورد و تاكر، 1987)
- نوآوري را فرآيند گردآوري هر نوع ايده جديد و مفيد براي حل مسئله ميخواند و معتقد است كه نوآوري شامل شكل گرفتن ايده، پذيرش و اجراي آن است. (كانتر،1988)
- نوآوري را فرآيند تحول و دگرگوني در سازمان دانسته كه در رفتارها، ساختارها، خطمشيها، منظورها يا بروندادهاي پارهاي از واحدهاي سازمان صورت ميپذيرد. (هنسن، 1991)
- نوآوري شامل خلق كالا، خدمت يا فرآيندی است كه براي يك سازمان جديد است، نوآوري معرفي به بازار است. ( ايكن و هيگ، 1979)
- نوآوري را اولين تحويل و تبديل يك ايده به عمل در يك فرهنگ تعريف ميكند. (كوئين،1995)
- نوآوري را ايدهاي جديد نسبت به يك سازمان و يا يك صنعت و يا يك ملت و يا در جهان تعريف كرده است. (هالت،1998)
- نوآوري را يك الگوی علمي دانسته و تنوع گونههاي آن را تجاري كردن محصول يا خدمت جديد يا بهبود اساسي در كاربرد محصولات و خدمات موجود، معرفي فرآيند توليد جديد يا بهبود اساسي در فرآيندهاي كاري موجود، گشودن دربهاي بازار جديد، توسعه منابع جديد تأمين كننده مانند مواد اوليه، تجهيزات و ديگر وروديها ايجاد تغييرات اساسي در ساختارهاي صنعتي و سازماني بيان کرده است. (شوچيتي،1999)
- نوآوري را قابليت سازمان در جوابگويي به نقش آن در جامعه تعريف كرده است. (مورت،2000)
- نوآوري موفق را انجام يك وظيفه به شيوهاي منحصربهفرد ميداند، كار برجستهاي كه نه محصول عقل و هوش كه بلكه حاصل اراده است. وي نوآوري را فرهنگي ميداند كه موجب بوجودآمدن زنجيره تأمين در سازمان ميگردد. (طارق،1384)
- نوآوري به معني بهكارگيري تفكرات جديد ناشي از خلاقيت است كه در يك سازمان ميتواند بهصورت يك كالاي جديد خدمت و يا راهحل جديد انجام كارها باشد. (جيمز هيگينز، 2008)
از تعریف نوآوری در کتاب راهنمای اسلو مربوط به سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (که به دنبال تعریف استاندارد در پژوهشهای نوآوری در اروپا است، نیز میتوان برای روشنشدن این موضوع استفاده کرد.
نوآوری اجرا و عملیکردن یک محصول جدید یا بهبود قابلتوجه در محصول) کالا و خدمات، (فرایند، روش جدید بازاریابی، روش سازمانیافته جدید در فعالیتهای تجاری، در محیط سازمان یا در روابط خارجی آن است. (سازمان همکاری اقتصادی و توسعه)
نوآوری را میتوان در نگاه کلی از سه دیدگاه اصلی شامل دیدگاه مهندسی، دیدگاه اقتصادی و دیدگاه اجتماعی تعریف کرد. البته باید توجه داشت تعاریف رایج امروزی از نوآوری غالباً بر اساس ادبیات و تعاریف اقتصادی شکلگرفته و تکامل یافتهاند.
دیدگاه مهندسی: تصور عمومی و وجه غالب نوآوری، همان محصولات جدیدی است که بر مبنای دانش و فناوری جدید و طراحیهای نوین عرضه میشود. این تعبیر رایج از نوآوری، بر ارائه ویژگیهای عملکردی و پیشرفت در خصوصیات طراحی و مهندسی توجه و تمرکز دارد؛ بنابراین، از نظر این تعریف، نوآوری[68] تقریباً معادل اختراع[69] محسوب میشود و هنگامی که یک محصول (اعم از کالا یا خدمت) با مشخصاتی بهتر یا مشخصاتی ارتقایافته و یا متحول شده عرضه میشود، نوآوری روی داده است.
دیدگاه اقتصادی: فرهنگ اصطلاحات بينالمللي اقتصاد، نوآوري را اینطور معرفي ميكند: «يك ايده اصيل كه تبديل به محصولي قابلفروش (نوآوري محصولي) و يا فن توليد قابلاستفاده (نوآوري فرايندي) شده است»[70]. همچنین، فرهنگ واژگان اقتصادي، نوآوري را اینطور تعريف كرده است: «نوآوري ابزاري مهم براي بنگاه در جهت بهبود موقعيت رقابتي نسبت به رقبا است كه موجبات تمايز محصول و ارتقاي عملكرد بازار را فراهم ميآورد. در اين تعبير، نوآوري عبارت است از پالايش و توسعه عملي يك اختراع و تبديل آن به يك فن مفيد (نوآوري فرايندي) يا محصول کاربردی (نوآوري محصولي)»[71]. صاحبنظرانی همچون فريمن و سوئت[72] (1997) كه از خاستگاه اقتصادي و كسبوكار به موضوع پرداختهاند، معتقدند نوآوري فراتر از اختراعِ صِرف – يعني ارائه ايدهاي جديد – بوده و متمرکز بر عملیاتیکردن آن است. ايشان نوآوري را شامل تمام فعاليتهاي لازم براي تجاريسازي[73] فناوريهاي جديد ميدانند. بايد گفت ماهيت نوآوري، به صحنه عمل در آوردن و تجاريسازي عملي ايدههاي جديد است و شامل فعاليتهاي علمي، فناورانه، سازماني، مالي و كسبوكاري است كه منجر به عرضه كالاها و خدمات جديد (يا بهبوديافته) ميشوند[74]. در مجموع، گفته شده كه نوآوري موفق هنگامي رخ ميدهد كه يك اختراع به شكل نظاميافته و ماهرانه در يك كالا، خدمت يا فرايند در زنجيره ارزش سازمان، با يك طرح كسبوكار به کار برود[75]. به طور خلاصه باید گفت تعریف اقتصادی، تأکید دارد که یک پیشرفت فنی، هنگامی به نوآوری تبدیل میشود که به بازار عرضه شده و سودآوری اقتصادی در پی داشته باشد.
دیدگاه اجتماعی: آنهايي كه با ديد اجتماعي به نوآوري پرداختهاند، بعضاً اين مفهوم را بسيار گسترده و مبسوطتر از تعاریف مهندسی و اقتصادی در نظر گرفتهاند. تعريف ایشان، شامل تمام انواع نوآوريهايي است كه در سطح جامعه باعث تغيير و تحولات فكري و اجتماعي و عملي ميشود[76]. در این سطح از دستهبندی کلی، انواع نوآوری شامل نوآوری نمادین[77] و نوآوری عملی است؛ لذا نوآوريهايي كه فقط جزء ايده را دارند و داراي نمود فيزيكي نيستند، نوآوريهاي نمادي بهحساب ميآيند، مانند یک اندیشه فلسفی جدید. از سوی دیگر، به عقیده برخی صاحبنظران نظیر راجرز و شومیکر (1369) نوآوريهايی که داراي جزء عيني هستند، جنبه ملموس، عملي و كاربردي دارند، مانند یک محصول یا خدمت جدید. از دید اجتماعی، نوآوری علاوه بر دستاوردهای فنی و اقتصادی، باید نتایج اجتماعی مثبتی در برداشته و موجب ارتقای شاخصهای اجتماعی مثل رفاه، رضایت، کاهش فقر، توسعه عدالت و تعاملات انسانی و غیره شود.
باتوجهبه تعاريف مختلف نوآوري، چنان چه بخواهيم به وجوه مشترك تعاریف اشاره كنيم، میتوان گفت نوآوری اشاره به پدیدهای دارد که:
مستلزم حدی از تغییر و يا ناپيوستگي است.
توأم با مقداری خلاقیت و جدید بودن است.
ابتكارات را به کار ميگيرد تا آن را پيادهسازي و عملي کند.
مبتنی بر فرایندی هدفمند است كه منجر به خروجی و خلق ارزش میشود.[78]
همانگونه که ذکر شد نوآوری پدیده نوآوری چندبعدی و بسیار پیچیده است.[۱۲]. لذا برای درک شایسته این مفهوم باید چندین جنبه را شناسایی کرد و اجزای گوناگون آن را شناخت. پژوهشگران، چارچوب مفهومی خود را یک تعریف هندسی از نوآوری نامیدهاند. الگوی مفهومی آنها شامل شش جزء کلیدی (مراحل، اجتماعی، ابزار، ماهیت، نوع و هدف) است. هدف اصلی از ارائه آن، ارائه ذات نوآوری به طور عام، فارغ از بسترسازمانی یا مطالعاتی خاص است.
بر اساس این الگوی مفهومی، برایآنکه بتوان نوآوری را به طور مناسبی درک کرد، باید چندین جنبه کلیدی آن بررسی شود. ابتدا باید دانست که نوآوری مراحل گوناگونی دارد و از خلق ایده تا پیادهسازی آن، دگرگونیهای متفاوتی را متحمل میشود. سپس، نوآوری در یک فضای ایزوله اتفاق نمیافتد و بهشدت به محیط اجتماعی خود وابسته است. برای مثال رویههای سازمانی، نگرش کارکنان و غیره روی شکلگیری نوآوری تأثیر بسزایی دارند. مؤلفه بعدی، مربوط به ابزار نوآوری است. به عبارت بهتر، نوآوریها از طریق ابزارهای گوناگونی همچون خلاقیت، فناوری و غیره ایجاد میشوند و سپس توسعه پیدا میکنند.
جزء بعدی، ماهیت نوآوری است؛ چیزی که در اینجا اهمیت دارد آن است که بدانیم نوآوری اساساً چیز جدیدی است و شامل بهبودها و تغییرات هم میشود. پس از آن، نوع نوآوری قرار دارد؛ به عبارتی، باید این امر موردتوجه قرار گیرد که نوآوری تنها نوآوری در محصول یا فناوری نیست، بلکه شامل انواع دیگری مانند نوآوری فرایند و خدمت هم میشود.
در نهایت، هدف نوآوری است که در هر نوآوری خاص ممکن است فرق کند. بااینحال میتوان گفت به طور عام نوآوریها قصد موفقیت، ایجاد تمایز و رقابت شایسته دارند. نوآوری در چندین شکل مختلف انجام میشود. نوآوری محصول[79] از طریق تغییر در چیزها، نوآوری فرایند[80] از طریق تغییر در روش ایجاد و انتقال، نوآوری جایگاه[81] از طریق تغییر در مفهوم معرفی محصولات و خدمات، و نوآوری الگو [82]از طریق تغییر اصول الگوهای ذهنی که چارچوب فعالیتهای سازمان را شکل میدهد.
نوآوری محصول
نوآوری محصول، معرفی کالا یا خدماتی است که باتوجهبه ویژگیها و کاربرد موردنظر، یا نوین است یا به طور قابلتوجهی بهبودیافته است. بر اساس شواهد تحقیقاتی، ارتباط تنگاتنگی بین عملکرد بازار با محصولات جدید وجود دارد. ایجاد تمایز در محصول نیازمند ایده نوین و کاربردی است. ایجاد تمایز شامل شکل، قابلیتها، شخصیسازی، کیفیت عملکرد، قابلیت انطباق، دوام، اطمینان، و سبک میشود.
نوآوری فرایند
نوآوری در فرایند، ایجاد یک جنبه نوین از فرایند یا نحوه پیادهسازی آن است؛ مثلاً سامانه پرداخت برخط بهجای مراجعه حضوری به بانک نمونهای از نوآوری فرایند است. همچنین آموزش برخط بهجای حضور فیزیکی در کلاس، یک روش جدید آموزشی از طریق نوآوری در فرایند است.
نوآوری جایگاه
نوآوری جایگاه از طریق معرفی مجدد یک محصول یا خدمت به بازار صورت میگیرد که منجر به تغییر درک مشتری از محصول و تغییر در کاربرد آن محصول میگردد؛ مثلاً معرفی محصولات مکمل غذایی کودکان به ورزشکاران بهمنظور بهبود عملکرد بدن پس از ورزش، یا ارائه خدمات پوستی و جراحی که قبلاً در مواقع تصادف و بهمنظور اصلاح ظاهری به کار میرفت، به کسانی که قصد زیبایی و جوانسازی دارند.
نوآوری الگو
این شکل از نوآوری نیازمند تحلیل عناصر زیادی است و از طریق آن میتوان به بازار متفاوتی دستیافت، کسبوکار
را رونق بخشید، و موجبات ازهمگسیختگی یک صنعت خاص را فراهم آورد؛ مثلاً استفاده از برنامه کاربردی اسنپ برای گرفتن تاکسی، یک الگوی نوآورانه است که روش قبلی استفاده از تاکسیسرویس را متحول گردانده است. در این راستا، گافین و میچل، یک دستهبندی سهبخشی از درجههای گوناگون نوآوری ارائه دادهاند که شکل زیر این دستهبندی را به نمایش گذاشته است:
نوآوریهای تدریجی[83]
نوآوریهای نفوذی/ چشمگیر[84]
نوآوریهای بنیادی[85]
نوآوری افزایشی (تدریجی)
نوآوری افزایشی اولین و سادهترین روش نوآوری است در این رویکرد تغییرات کوچک، باتکیهبر الگوی کسبوکار و فناوری موجود، به طور تدریجی صورت میگیرد. این تغییرات کوچک میتوان شامل افزودن یک قابلیت ساده جهت کسب ارزش بیشتر از محل محصولات و خدمات موجود باشد. میزان موفقیت شرکتها در این رویکرد بستگی به شرایط رقابتی بازار دارد؛ لذا تحت شرایط یک بازار خاص ممکن است این رویکرد موجب پیشرفت تدریجی محصول و منجر به کسب درآمد بهتر شود درحالیکه در شرایط یک بازار بسیار رقابتی و پیشرفته این رویکرد ممکن است پاسخگوی نیاز و توقع مشتریان نباشد.
نوآوری نفوذی
نوآوری نفوذی بهمراتب پیچیدهتر از نوآوری افزایشی است و اجرای آن مخاطرهآمیز و نیازمند صرف منابع بیشتری از قبیل سرمایه، زمان، و نیروی انسانی است؛ لذا یکبار این رویکرد از طریق نفوذ در الگوی کسبوکار نوین حاصل میشود، و بار دوم از طریق نفوذ در فناوری نوین حاصل میشود. این رویکرد در صورت موفقیت، پاداش خوبی برای سازمان به همراه خواهد داشت؛ زیرا ارزش قابلتوجهی برای مشتری نسبت به سایر کالا و خدمات موجود در بازار ایجاد میکند. از طرف دیگر در صورت عدم موفقیت، هزینههای هنگفتی را بر کسبوکار تحمیل خواهد کرد.
نوآوری رادیکال
نوآوری رادیکال آخرین و دشوارترین رویکرد نوآوری است. در این رویکرد بهرهبرداری از الگوی کسبوکار نوین و همچنین فناوری نوین به طور همزمان صورت میگیرد؛ لذا این رویکرد در صورت موفقیت قادر است تغییرات اساسی در بازار رقابت و حتی در جامعه ایجاد کند. اما به دلیل پیچیدگی و نیاز بهصرف منابع زیاد، این نوآوری بسیار کمتر از انواع دیگر در بین کسبوکارهای مختلف به کار میرود.
تغییر در فضا و موقعیت نوآوری در عرصه جهانی، نیاز به تغییر در رویکردهای سیاستگذاری آن در عرصه ملی، خود را نمایان ساخته و رویکردهایی مانند نظام ملی نوآوری سعی در پاسخگویی به چنین نیازهایی دارند. امروزه نوآوری در واقع توانایی پاسخگویی خلاق به تقاضاهای بازار و دیگر نیازهای اجتماعی است و در این میان عناصر و نهادهای مختلفی بر این فرایند تأثیر میگذارند که در رویکرد نظام ملی نوآوری این عناصر و نهادها و روابط و تعاملات آنها مورد تحلیل قرار گرفته و بررسی میشوند.
یکی از وظایف کلیدی دولتها سیاستگذاری صحیح بهمنظور تقویت نظام ملی نوآوری خود در راستای دستیابی به مزیتهای بیشتر در فرایند جهانیشدن و حرکت به سمت اقتصاد دانشمحور است[۸]. شناسایی کارکردهای اساسی نظام ملی نوآوری میتواند به سیاستگذاران در زمینه اتخاذ سیاستها و اهداف مناسب برای ارتقای توان نوآوری و فناوری کشورها کمک کند. سیاستگذاران باید باتوجهبه این کارکردها و با نگرشی نظاممند، سیاستهای مناسبی برای ارتقای توان رقابتپذیری و توسعه فناوری کشور در پیش گیرند. بیتردید در دنیای امروز، حرکت کشورهای درحالتوسعه به سمت این کارکردها با مشکلات زیادتری همراه است و فرایند جهانیشدن و رشد سریع فناوریهای موجود فرصت تفکر و حرکت آهسته را از این کشورها گرفته است. در نتیجه نظام ملی نوآوری با استفاده از کارکردهای خود، ابزاری تحلیلی برای تجزیهوتحلیل اقتصاد دانشی و نوآوری کشورها ارائه میکند.
به زبان ساده نظام ملی نوآوری عبارت است از سیاستها، تعاملات و رفتارهای متقابل بین سهگانه صنعت (بخش خصوصی)، دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی و دولت که منجر به (توسعه، خلق، انتقال، اصلاح و انتشار) فناوریهای جدید میشود. در واقع سرعت و جهت نوآوری به بازیگران و فعالیتهای آنها ربط دارد و تحتتأثیر محیطهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است
در ادامه، برخی مفاهیم مرتبط دیگر نیز مطرح میشود:
ماهیت نوآوری: نوآوری میتواند بر اساس مؤلفههای مختلفی دستهبندی شود. یک دستهبندی کلی، نوآوری را به نوآوریهای نظری و عملی (نرم و سخت) تقسیم میکند. نوآوریهای نظری یا نرم، جنبه مادی مشهودی نداشته و بیشتر شامل اندیشهها و نظریههایی هستند که توان ایجاد تغییر و تأثیر در جامعه دارند. نوآوریهای عملی یا سخت دارای نمودهای مادی و فیزیکی ملموس بوده و قابلمشاهده هستند. نوآوریهای عملی از قبیل محصولات، خدمات یا فرایندهای جدید کاری، وجه بارز نوآوری محسوب میشوند.
انواع نوآوری: يكي از دستهبنديهاي مرسوم، نوآوري را شامل نوآوريهاي تدريجي و جهشي ميداند. نوآوري تدريجي، به بهبود و ارتقاي سامانهها و نظامها و يا اعمال تغييرات جزئی در آنها بهمنظور بهبود عملكرد و اثربخشي آنها اطلاق ميشود كه بيشتر مبتني بر يادگيري است (نوآوری مبتنی بر یادگیری). نوآوري جهشي (انقلابي، راديكال) تلويحاً به معني ايجاد تغييرات بنيادين بوده و يا به ارائهی نوآوريهاي اساسي و كاملاً جديد و بيسابقه اشاره دارد كه بيشتر مبتني بر تحقيقات و پيشرفت علمي است (نوآوری مبتنی بر علموفناوری).
نوآوري فناورانه: نوآورياي كه مبتني بر ايدههاي فني و فناوریهای جديد و يا بهكارگيري خلاقانهي فناوريها موجود شكلگرفته و منجر به توسعه محصولات و يا خدمات جديد یا ارتقای آنها ميشود.
نظام ملی نوآوري: نظام ملی نوآوری شامل مجموعهای از عناصر و سازوكارهاي و نهادهاي مختلف آموزشی، تحقیقاتی، سياستي، مالی و اجرايي که به شکلی وابسته به هم و با روابطی متقابل كه بر نوآوري تأثیرگذار است، عمل ميكنند.
ظرفيت نوآوري: عبارت است از قابليتهاي بالقوه براي انجام نوآوري، شامل مواردي نظير: افراد خلاق و نوآور، مراكز تحقيقاتي و قابليتهاي دانشي، توانمندي آزمایشگاهی، فني و صنعتي، سازوكارهاي مديريت پروژه، قابليتهاي كاربرديكردن و تجاریسازی نتايج تحقيقات و عملياتيكردن دستاوردها، قابليتهاي بازاريابي و شناخت نياز مشتري و غيره. لازم به ذکر است چنانچه ظرفيت نوآوري همراه و همجهت بااحساس ضرورت، تمايل، ارده و اقدام عملي نباشد، ممكن است منجر به تحقق نوآوري نشود.
عملكرد نوآوري: عبارت است از نتايج نهايي و دستاوردهاي حاصل از فرايند نوآوري كه عمدتاً بهصورت محصول يا خدمات جديد به كاربران عرضه شده و توسط آنان به کار گرفته ميشود. نوآوري از يكسو، بنا به احساس نياز و ضرورت و از سوی دیگر مبتني بر قابليتها و توانمنديهاي شكل ميگيرد.
سطوح نوآوری: نوآوری را میتوان حداقل در سه سطح طبقهبندی کرد. نوآوری در سطح خرد، شامل بنگاهها و شرکتهای نوآور است. نوآوری در سطح میانی، بر بخشها و مناطق نوآور متمرکز است. نوآوری در سطح کلان، به ابعاد نوآوری در سطح ملی میپردازد.
جایگاه، ارتباط و تأثیر مفهوم در پیشرفت عرصهای
اهمیت حیاتی نوآوری بهعنوان عاملی پویا و مؤثر بر تمام شئون زندگی فردی و اجتماعی بشر، روزبهروز بیشتر آشکار میشود. چرا كه نوآوری عنصر كلیدی برای سازگاری با تغییرات، پیشرفت و تحولآفرینی، خلق ارزش، تحقق اقتدار، ایجاد تمایز و پیشرفت و توسعه کشور است. در بخشهای مختلف سند الگو از جمله در افق الگو و بخش تدابیر بر نوآوری و اهتمام به تولید دانشبنیان و اقتصاد مبتنی بر دانش، فناوری و نوآوری تأکید زیادی شده است. همچنین تدبیر شماره 12 بر ارتقای دانشپایه، گسترش شبکههای علم، فناوری و نوآوری با استقرار کامل نظام نوآوری ملی و نظام ملی و جامع استاندارد و حمایتهای زمینه گستر از تجاریسازی در فرایند تولید کالا و خدمات تأکید دارد. یکی از وظایف کلیدی دولتها سیاستگذاری صحیح بهمنظور تقویت نظام ملی نوآوری خود در راستای دستیابی به مزیتهای بیشتر در فرایند جهانیشدن و حرکت به سمت اقتصاد دانشمحور است. فهم عمیق مفهوم نوآوری و شناسایی کارکردهای اساسی نظام ملی نوآوری میتواند به سیاستگذاران در زمینه اتخاذ سیاستها و اهداف مناسب برای ارتقای توان نوآوری و فناوری کشورها کمک کند.
[1] . Millennium Software bug
[2] Denial of Service (DoS)
[3] Injection Attacks
[4] ITU
[5] Critical infrastructure protection (CIP)
[6] Critical information infrastructure protection (CIIP)
[7] Cyber Resilience
[8] ICS
[9] ransom ware
[10] Global cyber–Security Agenda
[11] ITU (International telecommunication union)
[12] Guide to developing National Cyber Security Strategy
[13] critical infrastructure (CI)
[14] chat bots
[15] live chat
[16] reverse process
[17] virtual personal assistants
[18] re-emergence
[19] UPS
[20] prototypes
[21] wearable computers
[22] virtual reality headsets
[23] implant
[24] exoskeletons
[25] neurotechnologies
[26] distributed ledgers
[27] biotechnologies
[28] Donald Boudreaux
[29] Tencent
[30] eugenics
[31] Neuroscience
[32] Max Tegmark
[33] Gene Drive
[34] implants
[35] bioengineering
[36] cyber-bullying
[37] liability
[38] surveillance
[39] smart dust cameras
[40] Public Trust
[41] additive manufacturing
[42] neurotechnology’s
[43] biotechnologies
[44] virtual and augmented reality
[45] wearable
[46] virtual and augmented reality
[47] quantum computing
[48] distributed ledger
[49] virtual and augmented reality
[50] precision medicine
[51] Service Dominant Logic
[52] Cyber Space Services/E Services
[53] Company standard
[54] Society standard
[55] ASTM
[56] ASME
[57] AWS
[58] SAE
[59] National standard
[60] Regional standard
[61] EN
[62]ASMO
[63] ARSO
[64] International standard
[65] Sattler, 2009
[67] Innovation management
[68] innovation
[69] invention
[70] Clark, 2006: 147
[71] Pass et al., 1993: 261
[72] Freeman & Soete
[73] commercialization
[74] Dodgson et al., 2008: 2
[75] Maital & Seshadri, 2007: 29
[76] Osborne & Brown, 2005: 119
[77] symbolic
[78] Osborne & Brown, 2005: 120-122
[79] Product Innovation
[80] Process Innovation
[81] Position Innovation
[82] Paradigm innovation
[83] Incremental innovations
[84] Breakthrough innovations
[85] Radical innovations



دیدگاه شما چیست؟