علت داغ شدن مجددر موضوع «حمله به ایران»

طی روزهای اخیر، بار دیگر بحث ها درباره حمله احتمالی رژیم اسرائیل به تأسیسات هسته ای ایران در مطبوعات غربی داغ شده و شایعات و موضع گیری های مختلفی در این زمینه مطرح می شود. سوال اینجاست که چرا بار دیگر و پس از چند ماه، چنین بحثی مطرح می شود و هدف اصلی از طرح این مباحث چیست؟

طی روزهای اخیر، بار دیگر بحث ها درباره حمله احتمالی رژیم اسرائیل به تأسیسات هسته ای ایران در مطبوعات غربی داغ شده و شایعات و موضع گیری های مختلفی در این زمینه مطرح می شود. سوال اینجاست که چرا بار دیگر و پس از چند ماه، چنین بحثی مطرح می شود و هدف اصلی از طرح این مباحث چیست؟

به گزارش «تابناک»، با وجود اینکه به مدت چند ماه، در مطبوعات و رسانه های غربی دیگر به طور جدی اخبار و تحلیل هایی درباره احتمال حمله نظامی به تأسیسات هسته ای ایران مطرح نمی شد، طی روزهای اخیر بار دیگر این موضوع در عرصه رسانه ای نمود جدی یافته است.

از جمله جدیدترین تحلیل ها و گمانه زنی ها در این زمینه، می توان به مطلبی اشاره کرد که روزنامه «گالف نیوز» دو روز پیش منتشر کرد و در آن، به بررسی «پیامدهای منطقه ای و زیست محیطی» حمله به ایران پرداخت. این روزنامه بدون آنکه به طور مشخص بیان کند که چرا به یکباره به یاد موضوع حمله به ایران افتاده، استدلال کرد در صورت وقوع چنین حمله ای، اثرات آن برای کشورهای منطقه بسیار زیان بار خواهد بود.

گالف نیوز نوشت کشورهای منطقه، به غلط چنین گمان می‌کنند که در صورت انجام حمله‌ای از سوی رژیم اسرائیل و یا آمریکا به تأسیسات هسته ای ایران، هیچ اتفاقی برای آن‌ها رخ نخواهد داد و آنان در امان خواهند بود. با این حال، بی‌تردید چنین حمله‌ای بیش از هر چیز می‌تواند سبب نشت مواد رادیواکتیو شود که این مواد با انتقال به کشورهای حاشیه خلیج فارس، همه منطقه را در معرض خطر قرار خواهد داد.

در همین روز، سایت خبری اسرائیلی «آروتز شوا» نیز مطلبی را در همین زمینه منتشر کرد و تابستان پیش رو را «بهترین زمان» برای حمله رژیم اسرائیل به تأسیسات هسته ای ایران دانست. این سایت نوشت: «دیر یا زود، اسرائیل ناچار خواهد بود به ایران حمله کند. بهتر است زودتر این اتفاق بیفتد؛ زیرا ایران به سرعت در حال نزدیک شدن به خط قرمز اسرائیل است».

نویسنده این مطلب، تابستان و اوایل پاییز را بهترین زمان برای حمله به ایران دانسته؛ زیرا در این زمان آسمان در صاف ترین حالت خود قرار دارد. از سوی دیگر، با توجه به درگیری بخش مهمی از نیروهای حزب الله در سوریه، این سازمان نخواهد توانست با تمام قوا به انتقام گیری از رژیم اسرائیل بپردازد.

اما شاید بتوان گفت مهمترین مطلب از این دست، گزارشی تحلیلی بود که روز گذشته خبرگزاری «رویترز» منتشر کرد و در آن، درباره نیروگاه آب سنگین اراک ادعاهایی را مطرح کرد. رویترز مدعی شد این نیروگاه که قرار است سال آینده افتتاح شود، می‌تواند از سوی ایران برای ساخت بمب هسته ای مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین، رژیم اسرائیل که پیش از این نیز حملاتی را علیه چنین تأسیساتی در دیگر کشورها انجام داده، شاید تصمیم بگیرد پیش از کامل شدن کار نیروگاه، به آن حمله نظامی کند.

رویترز همچنین نوشت به باور کارشناسان آمریکایی و اسرائیلی، هر گونه حمله ‌به این نیروگاه، باید پیش از تکمیل آن انجام گیرد تا از نشت مواد رادیواکتیو جلوگیری شود. رویترز اظهاراتی از آموس یالدین، رئیس سابق اطلاعات ارتش رژیم اسرائیل را نیز منتشر نموده که همین موضوع را تأیید کرده است.

به این ترتیب، همان گونه که مشاهده می شود، بار دیگر و پس از چند ماه، یک موج جدید رسانه ای علیه ایران به راه افتاده که به طور مستقیم و غیرمستقیم، تهدید حمله نظامی رژیم اسرائیل به تأسیسات هسته ای ایران در آینده ای نزدیک را مطرح می کند. این در حالی است که بر خلاف موج های قبلی، این بار حتی هیچ گونه گزارش یا ادعای رسمی نهادهایی چون آژانس درباره برنامه هسته ای ایران نیز پشتوانه آن نیست.

بر این اساس، باید هدف یا اهداف اصلی به راه انداختن این موج را در جایی دیگر به جز برنامه هسته ای جست و جو کرد. در این رابطه، توجه به زمینه منطقه ای و نیز زمانی، می تواند یاری رسان باشد. در مجموع به نظر می رسد دو عامل عمده در به راه افتادن دوباره این جریان تأثیرگذار بوده است:

عامل نخست، به در پیش بودن انتخابات در ایران بازمی گردد. در این زمینه، می توان گفت غرب تلاش دارد با مطرح کردن دوباره موضوع تهدید نظامی خارجی و ایجاد جو رعب و وحشت، از یک سو توجه افکار عمومی داخلی در ایران را از موضوع انتخابات به سمتی دیگر معطوف کند و از سوی دیگر، تا حد ممکن بر فرایند انتخاباتی در ایران و یا دستکم هسته و جوهره مباحث مطرح در آن تأثیرگذار باشد.

عامل دوم نیز بی تردید به تحول شرایط در سوریه به ضرر شورشیان و حامیان خارجی آن ها بازمی گردد که طی هفته های اخیر، واکنش های متعدد و تاکتیک های اغلب شتاب زده ای را در این جبهه برانگیخته است.

در این چارچوب، غرب سعی دارد به جمهوری اسلامی این گونه القا نماید که تهدید اصلی علیه منافع و امنیت ملی کشور، نه از جانب سوریه و تحولات این کشور، بلکه از جنبه مسئله هسته ای است. به این ترتیب، غرب انتظار دارد از یک سو تمرکز راهبردی ایران از سوریه برداشته شود و از سوی دیگر، حزب الله لبنان ناچار خواهد بود بخش عمده تمرکز خود را به سوی ایران معطوف کند و به این ترتیب، موضع نیروهای دولتی در سوریه تضعیف خواهد شد.

به این ترتیب، اخبار و گزارش های مربوط به حمله رژیم اسرائیل، بیش از اینکه «خبر» و یا «تهدید واقعی» باشند، اقدامی تاکتیکی و رسانه ای هستند که برای تأمین مجموعه اهدافی دیگر به کار گرفته شده اند.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

  ⁄  1  =  7