چه چیزی خشم را کنترل میکند؟
اعلام تعداد نزاعها و مراجعات به پزشکی قانونی درخصوص نزاع و پروندههای تشکیلشده در این خصوص نشاندهنده بالا بودن خشونت در یک استان خاص و یا یک منطقه نیست؛ چرا که در شهرها و یا روستاهایی که روابط چهرهبهچهره هنوز وجود دارد و بافت سنتیشان حفظ شده، شکایات درخصوص نزاعها و درگیریها به مراجع انتظامی و قانونی کمتر است.
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک،اعلام تعداد نزاعها و مراجعات به پزشکی قانونی درخصوص نزاع و پروندههای تشکیلشده در این خصوص نشاندهنده بالا بودن خشونت در یک استان خاص و یا یک منطقه نیست؛ چرا که در شهرها و یا روستاهایی که روابط چهرهبهچهره هنوز وجود دارد و بافت سنتیشان حفظ شده، شکایات درخصوص نزاعها و درگیریها به مراجع انتظامی و قانونی کمتر است.
در این محیطها درگیری بین افراد و یا طوایف کمتر به شکایت میانجامد و ابزارهایی برای مداخله و میانجیگری وجود دارد که مانع از طرح شکایت میشود؛ مثلا ریشسفیدها یا همسایهها بهعنوان میانجی عمل میکنند درحالیکه در کلانشهرها شاهد ثبت تعداد بیشتری پرونده مربوط به نزاع در مراجع قانونی و انتظامی هستیم. آنچه مسلم است اینکه خشونت در جامعه ما روبه افزایش است. فشارهای اجتماعی بر افراد اضافه و باعث شده آستانه تحمل مردم پایین بیاید. حالا خیلی از ما به هربهانهای پای هم را به دادگاه میکشیم و گاهی با فراموش کردن صبر و گذشت، حساسیت بیش از اندازه داریم. اما نکته تأسفبار ماجرا آنجاست که برنامه و تدبیری درخصوص کنترل خشونت وجود ندارد.
براساس پژوهشهایی که انجام شده بخش قابل توجهی از خشونتهایی که در جامعه اتفاق میافتد علل اقتصادی دارد؛ درگیری بر سر پرداخت کرایه ماشین، اختلاف حساب کارگر و کارفرما، درگیری بر سر جای پارک، درگیری بین مردم در ادارات و… فقط چند نمونه هستند.
اگرچه گفته میشود مهارتهای زندگی کنترل خشم میتواند در افراد جامعه هدف مثلا کودکان آموزش داده شود تا بتوانند خشم خود را کنترل کنند اما توسعه این مهارتها به تنهایی کافی نیست. آموزش مهارت کنترل خشم هرگز جایگزین کنترل مسائل اجتماعی نخواهد شد، یعنی نمیتواند خشم ناشی از فقر و بیکاری و تبعیض را از بین ببرد. در خوشبینانهترین حالت میتوان انتظار داشت که مهارتهای زندگی در رفتار افراد و فروکش کردن خشمهایی که منشأ روانی تأثیر بگذارد و تا حدی هیجانات و تکانههای عصبی و… را به تعویق بیندازد. به هر حال نمیشود انتظار زیادی از مهارت کنترل خشم داشت.
راهکارهایی که برای مهار خشونت و یا کم کردن آن درنظر گرفته میشود را میشود به راهکارهای بلندمدت و کوتاهمدت تقسیم کرد. تصمیمات فرهنگی نیازمند راهکارهای بلندمدت است چراکه بازده طولانی دارند ولی در عینحال آثارشان بلندمدت و ماندگارتر است. راهکارهای کوتاهمدت شامل تسهیل روند قضایی رسیدگی به شکایات، الگوسازی، دادن هشدارها، کنترل و در نهایت پیشگیری و افزایش نظارت اجتماعی میشود.
نقش رسانهها در کاهش خشونت و نزاعهای اجتماعی بسیار مؤثر است اما متأسفانه رسانهها عزم عمومی و ملی برای کنترل خشم ندارند و حتی با نشان دادن صحنههایی از خشونت در سریالها و فیلمها بدون اینکه از قبل نسبت به آن هشدار دهند به این موضوع مشروعیت میبخشند. درحالیکه رسانه میتواند با تقبیح خشونت در جلوههایی از آنکه افکارعمومی را جریحهدار میکند مثل کودکآزاری، سالمندآزاری و قتلهای خانوادگی و درگیریهایی که بر سر مسائل جزئی بهوجود میآید میتواند نقشآفرینی کند./سعید خراطها