تجربه های کارت اعتباری در نسل جدید بازار پرداخت

طی میزگردی با فعالان حوزه پرداخت تشریح شد(بخش دوم)

همیشه قرار نیست پول در جیب‌مان باشد کافی است خوب رفتار کرده باشیم تا همه بسیج شوند تا ما با احساس خوب خرید کنیم و دیگران پول‌اش را بپردازند. یک زیست‌بوم زنده و پویای اعتباری یعنی همین.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، داستان کارت اعتباری در ایران را می توان در قالب یک سریال هزار قسمتی روایت کرد. سریالی که شاید خواننده‌اش کم باشد اما فدایی زیاد داشته است. داستان اما خود اعتبار نبوده است.
بخش اول این میزگرد با عنوان " داستان کارت اعتباری؛ روایت یک سریال چند قسمتی" را خواندیم. در ادامه این میزگرد با ما همراه باشید:

 

* آقای شکوهی به نظر شما در سطح مقررات گذاری، بانک مرکزی چه نقشی می تواند الان ایفا کند؟  

شکوهی: سال گذشته که در خدمت دوستان در بانک مرکزی بودم این پیشنهاد را ارائه کردم که باید کردیت کارت سرویس پروایدر داشته باشیم همان‌طور که پیمنت سرویس پروایدر داریم، می‌توانیم کردیت کارت سرویس پروایدر هم داشته باشیم؛ یعنی شرکت‌هایی باشند که با بانک‌ها قرارداد ببندند و برای بانک‌ها اعتبار بفروشند؛ مثل پی‌اس‌پی‌ها. اگر به یاد داشته باشید 20 سال پیش که پی‌اس‌پی‌ها شروع به کار کردند بانک‌ها مقاومت بسیاری داشتند برخی بانک‌های جدید پی‌‌اس‌پی راه‌اندازی کردند و بعد از مدتی مقاومت شکسته شد و بانک‌های دولتی هم مجبور شدند شرکت‌های پی‌اس‌پی راه‌اندازی کنند و بانک مرکزی شجاعتی به خرج داد و آنها را از بدنه بانک‌ها جدا کرد به نظر می‌رسد همین راه که خوب هم پاسخ داده است در ارائة خدمات کردیت کارت و فروش اقساطی می‌تواند کمک‌کننده باشد.

* یکی از حلقه‌های واسط هم اکنون پیشگامان و آبسان هستند؛ اگر بپذیریم که بانک‌ها نهادهای مناسبی برای ارائة کردیت‌کارت نیستند از نظر شما چه مدلی در ایران می‌تواند به خوبی ایفای نقش کند؟

شکوهی: من مبدع مدل پیشگامان بودم با همین هدف آن را آغاز کردم و زحمت زیادی برای آن کشیدم. این کار را در ابتدا در بانک ملی که یک بانک بزرگ در کشور است و آن زمان بانک اول کشور بود آغاز کردم؛ چون مشارکت با بانک‌های دیگر امکان‌پذیر نبود؛ ولی می‌توانست بعداً به یک مرکز ارائة خدمات کارت اعتباری برای کسان دیگر تبدیل شود. مدل دوم که دوستان آن را آغاز کردند همین ایده است که اگر مورد حمایت قرار بگیرد، می‌تواند توسعه پیدا کند. ما در حوزة بانکی نمی‌توانیم به تنهایی قضاوت کنیم. دوستان بانکی نیز دغدغه‌هایی دارند؛ به همین دلیل نتوانستند در این حوزه آن را توسعه دهند؛ بنابراین ما این موضوع را از آن دغدغه خارج می‌کنیم تا بتوانیم به توسعة آن بیندیشیم. در بخش رگولاتوری برای این روند باید بانک مرکزی کمک کند و مجوز ارائه دهد.

* شما معتقدید که بانک مرکزی باید به این نوع شرکت‌ها که قصد دارند کارت اعتباری صادر کنند و کلیه امور مرتبط را بر عهده گیرند مجوز بدهد.

شکوهی: بله در یک بازه خاصی برای شرکت‌هایی که قصد داشتند پی‌اس‌پی شوند شرایطی را اعلام کرد همان پروسه می‌تواند در اینجا هم طی شود.

* نهادی چون پرداخت‌یارها و پرداخت‌سازها و …

شکوهی: آنها بعداً به وجود آمدند. بعد از سال 90 کسی مجوز پی‌اس‌پی نگرفت؛ البته از سوی بانک مرکزی هم ارائه نشد و بانک مرکزی پای کار ایستاد و این کار را کرد و این تثبیت شد و ما شرایط تثبیتی را در حوزه پی‌اس‌پی داریم. اما بانک مرکزی در حوزة کارت اعتباری ورود نکرده است؛ یعنی او به یک فکر مطمئن و سیاست مورد نظر خود نرسیده است و چون خودش هنوز به این قطعیت فکری نرسیده است طبیعتاً نمی‌تواند قانون‌گذاری کند.

* آیا معتقد هستید که ما در سطح رگولیشن هم دارای چالش هستیم؟

شکوهی: اصلاً از حوزه رگولاتوری آغاز می‌شود؛ مثلاً‌ بانک مرکزی می‌گوید که کارت اعتباری تا 200 میلیون هم ارائه دهید من از این مجوز تعجب می‌کنم که چرا دوستان نسبت به این قضیه بیگانه هستند که چنین تصمیمی می‌گیرند؛ یعنی تصمیم بانک مرکزی یک تصمیم غیر کارشناسی است و نشان از این دارد که هنوز بحث کارت اعتباری در بانک مرکزی خوب جا نیفتاده است.

* آقای افتخاری، به دو مسئله بپردازید؛ یکی چالش‌هایی که در سطح رگولیشن است و دیگری فقدان نهادهای واسط.

افتخاری: نکته‌ای که وجود دارد این است که ما امروز هیچ مجوزی برای صدور و مدیریت کارت بین یک نهاد تأمین مالی و مردم، جدای از بدنة بانکی نداریم. قطعاً رگولاتور باید راهکاری برای این مسئله بیندیشد. اگر تسهیلات خرد را از شبکة بانکی که برای بانک‌ها بسیار هزینه‌بر است، بگیرید کار اجرایی بانک‌ها کاهش می‌یابد و این رفتار را تسهیل می‌کند. ما تلاش می‌کنیم که این فرهنگ ایجاد شود ؛ حتی ما در رابطه با کیف پول، بعد از چندین سال پیگیری یک دستورالعمل آمد که در  آن تکلیف اجزاء آن مثل راهبران کیف پول مشخص نشده است ما در آپسان دنبال اخذ مجوز راهبری هستیم که هنوز موفق به اخذ آن نشدیم.

رگولاتورها در کشورهای دیگر جلوتر هستند حتی در کشور همسایه خودمان افغانستان و به سازمان‌هایی جدا از pspها نقش راهبری کیف پول و انجام تراکنش غیر تماسی و کارتی را داده است. همه اینها کمک می‌کنند؛ اما در ایران فقط به پی‌اس‌پی‌ها مجوز این کار داده شد.

* شما بستر تماسی و غیر تماسی و کارتخوان و موبایل را مؤثر می‌دانید؟

افتخاری: بله قطعاً مؤثر است فرهنگ‌سازی برای مقوله اعتبار با توجه به سابقه کارت اعتباری به شکل تسهیلاتی آن نیاز به بسترهای جدید ارائة دارد که موبایل و بسترهای جدید می‌توانند کمک کنند از طرفی نسل Z که امروز با آنها روبه‌رو هستیم به راهکار‌های جدید علاقه دارند و به پروسه‌های سنگین دریافت کارت و … علاقه‌ای ندارند.

* توسعه این بسترها بر عهده پی‌اس‌پی‌هاست و بانک مرکزی نمی‌تواند در همه بخش‌ها دخالت کرده و توسعه ایجاد کند.

افتخاری: وقتی پی‌اس‌پی‌ها وارد فضای QR شدند، بانک مرکزی جلوی آنها را گرفت؛ یعنی به پی‌اس‌پی‌ها مجوز توسعه ارائه نشده است. آسان‌پرداخت یا پارسیان وارد فضای QR شدند و جلوی آنها را هم گرفتند و شش ماه طول کشید تا شاپرک به آنها اجازه دهد که وارد این کار شوند. بانک مرکزی باید به غیر از PSPها و بانک به شرکت‌های دیگر مجوز فعالیت در این حوزه را بدهد.

* آقای احمدی‌پویا اگر در سطح رگولیشن و حلقه‌های واسط نکته‌ای دارید بیان کنید.

احمدی‌پویا: وقتی اعتبارسنجی انجام شود سازمان بانک با آسودگی و اطمینان با موضوع برخورد می‌کند. بانک به دلیل الزامات و استانداردهای بسیار سخت‌گیرانه، ریسک‌گریز می‌شود و باید تمامی ریسک‌ها را شناسایی و برای آن راهکار پوششی مناسب طراحی کنند؛ البته بانک باید در برخی فضاهای کسب و کاری، با علم به ریسک‌های موجود، آگاهانه ریسک کند؛ اما بانک‌های ایران فقط به دنبال محصولات و خدماتی هستند که هیچ ریسکی در آنها نباشد؛ به همین دلیل کارت اعتباری برای آنها جذاب نمی‌شود.

* بسیاری از بانک‌ها در حد کارت پروسسور هم نیستند. لطفاً اینها را دسته‌بندی کنید.

احمدی‌پویا: در واقع این TPS (Third Party Servicer)هستند که به بانک خدمات مختلفی روی محصول کارت ارائه می‌کنند. Processorها دقیقاً همان کاری را که PSP انجام می‌دهند، می‌کنند.

دوستانی که خارج از حوزه بانکی عستند و تصمیم به ارائه محصول کارت اعتباری گرفتند، ریسک بسیاری کردند که وارد این حوزه شدند؛ چون صراحتاً در قانون بانکداری بدون ربا آمده است که ارائه تسهیلات و اعتبار در حوزه اختیارات و وظایف موسسات مالی و اعتباری دارای مجوز از بانک مرکزی  است، به عبارت دیگر فقط بانک‌ها مجوز صدور کارت اعتباری و ارائه تسهیلات را دارند. بسیاری از شرکت‌هایی که امروز وام‌های خرد ارائه می‌دهند، اعلام نمی‌کنند که وام می‌دهیم، بلکه بیان می‌کنند امکان خرید قسطی را به مشتریان خود می‌دهیم تا با این ترفند بتوانند از این قانون رها شوند. به همین دلیل رگولاتور بسیار سخت‌گیرانه عمل می‌کند و باید فضا را فراهم کند تا شرکت‌های خصوصی وارد حوزه وام‌دهی و ارائه محصولات و ‌خدمات اعتباری شوند؛ وقتی شرکت‌های خصوصی وارد کار شوند، و مرتب مورد نظارت و ممیزی رگولاتور باشند، گزارشات مالی و میزان بازپرداخت وام‌های اعطایی  و درصد نکول‌ها کاملاً مشخص می‌شود و به این ترتیب بانک می‌تواند اعتماد کند و فرایند اعتبارسنجی و ارائه تسهیلات خرد را به بخش خصوصی بسپارد؛ از طرف دیگر شرکت خصوصی قصد دارد مشتری جذب کند؛ بنابراین محصول را جذب طراحی می‌کند و برای او UI و UX و تجربة لذت‌بخش مشتری اهمیت می‌یابد.

اینکه مشتری در ساه‌ترین و سریع‌ترین روش و بدون هیچ سند و ضامنی صاحب اعتبار شود یا تسهیلات اخذ کند، مهم می‌شود؛ بنابراین سراغ این می‌رود که به مانند لندتک‌هایی مانند آنت فایننشال که  طی 3 دقیقه وام می‌دهند. این روند برای نسل Z اهمیت بسیاری دارد؛ چون معتقد است ثبت‌نام می‌کند و در کمترین زمان ممکن، اعتبار یا وام می‌گیرد. این محصول یا خدمت برای مشتری جوان بانک بسیار جذاب است؛ از طرف دیگر بانک به فروشنده می‌گوید که به مشتری تو توان خرید از فروشگاه تو را می‌دهم، آن هم در بازاری که نقدینگی کم است؛ بنابراین شما هم باید درصدی به مشتری تخفیف بدهید و  درصدی هم به بانک بدهید و این فرایند همه جای دنیا پذیرفته‌شده است؛ ولی در اینجا برای پذیرندگان سخت است که کارمزد خدمات اخذ شده را بدهند. پذیرنده منفعت می‌برد، چون بازارش گسترش پیدا کرده است و دارندة کارت محصول جذابی را گرفته است و قدرت خریدش بیشتر شده است؛ بانک نیز خیالش آسوده‌ است که در صورت بازگشت اصل و فرع وجوه تسهیلاتی، تخصیص منابع موفقی انجام داده است و از طرفی رگولاتور هم ناظر بر یک جریان مالی شفاف بوده است.

همۀ ذی‌نفعان از این گردش مالی منفعت بردند. در مقابل، اگر چنین محصولی ارائه نشود، بسیاری اوقات مردم نیاز مالی فوری برای تهیه کالایی خاص  دارند و نقدینگی برای تهیه آن را ندارند، مجبورند سراغ شبکه‌های مالی غیر شفاف بروند و همه متضرر می‌شوند جز عده قلیلی سودجو. اما نکته مهمی وجود دارد و آن تعریف مبحث اعتباری بر روی فرایند خرید است. از آنجایی که در بحث کارت اعتباری، مشکلات شرعی وجود داشت و گره این مشکلات با عقد مرابحه باز شد؛ بنابراین حتما اعتبار بر روی خرید تعریف می‌شود. از سوی دیگر، برخی اوقات مشتریان به پول نقد نیاز دارند و می‌خواهند اعتبار خود را با پرداخت کارمزد، به پول نقد تبدیل کنند؛ در نظام کارت اعتباری بین‌الملل به آن Casdh Advanced یا نقدکردن کارت اعتباری می‌گویند. در این وضعیت خریدی صورت نمی‌گیرد و عقد مرابحه باطل می‌شود و از نظر الزامات بانک مرکزی، ممنوع است. رگولاتور باید برای این نیاز و سایر آپشن‌های کارت اعتباری بین‌المللی که هنوز در ایران پیاده‌سازی نشده است، راه‌حلی پیدا کند تا از تمام ظرفیت‌های محصول کارت اعتباری استفاده شود و این بازار متحول شود و توسعه یابد.

* مهم‌ترین عاملِ کندی توسعه چیست؟

احمدی‌پویا: اولین و مهم‌ترین مورد، فقدان ساز و کار اعتبارسنجی مورد قبول و استناد بانک‌ها است؛ یک استاد دانشگاه یا معلم مدرسه، ممکن است گردش مالی پایینی داشته باشند؛ اما به جهت شخصیت و جایگاه بالایی که در جامعه دارند، برای اعتبار خود ارزش قائل هستند و سعی می‌کنند اقساط خویش را در موعد مقرر پرداخت کنند؛ بنابراین می‌توان اعتبار بالایی به آنها تخصیص داد؛ ولی بانک به دلیل گردش مالی پایین، کمترین میزان اعتبار و  وام را به آنها تخصیص می‌دهد و در عمل اعتبار جایی دارد تزریق می‌شود که نیازمندی جدی وجود ندارد و همین موضوع سبب عدم توازن توزیع ثروت در جامعه هم خواهد شد و شمول مالی جامعه را هم تحت تأثیر قرار خواهد داد.

* آقای شکوهی، پیشنهادهای‌تان برای راه افتادن موتور محرکه اقتصاد در بخش خرده فروشی (کارت اعتباری) چیست؟

شکوهی: اجازه دهید به نکتة مهمی اشاره کنم؛ ذی‌نفعان ما در کارت اعتباری چه کسانی هستند؟ اعتباردهنده، دارندة کارت، فروشندة کالا و خدمات. ما به دلیل مسائل شرعی مجوز برداشت نقدی از کارت اعتباری نداریم. یادی کنیم از مرحوم موسویان که در این حوزه زحمت بسیاری کشیدند ایشان بسیار شریف و انسان دوست‌داشتنی‌ای بودند که سال گذشته به دلیل بیماری کرونا فوت کردند.

منافع همة ذی‌نفعان باید به درستی تعریف شود. تصور نکنید که بانک، منفعتی را از دست می‌دهد؛ مشتری باید رغبت داشته باشد تا از محصول استفاده کند در نتیجه باید در حوزة مشتری سگمنتال برخورد کنیم؛ یعنی بازارمان را بخش‌بندی کنیم و بدانیم با چه کسانی چه کاری می‌کنیم و باید بدانیم به چه کسی در چه سطحی محصول ارائه می‌کنیم. ذی‌نفع سوم ما پذیرندگان کارت یا فروشگاه‌هایی هستند که از طریق کارت اعتباری فروش دارند.

در سال 82 الی 83 نظام پی‌اس‌پی به اقتباس از نظام بین‌المللی در ایران شکل گرفت و بر طبق آن مرچنت باید هزینه‌ای به نام کارمزد پذیرندگی بابت خدماتی که به او داده می‌شود، بپردازد؛ وقتی خدمتی را به عنوان کردیتور به مشتری می‌دهم و نقدینگی را در اختیار او قرار می‌دهم تا از جایی خرید کند در واقع فروشگاه منفعت را از قِبَل اعتباری که بانک به مشتری می‌دهد به دست می‌آورد و سرویس پروایدر حق دارد بخشی از سود را که درصد متعارفی است از فروشنده دریافت کند در دنیا این روند متعارف است؛ یعنی ما از یک تا حدود یا بیش از 10 درصد کارمزد پذیرندگی داریم که بستگی به صنف و بخشی دارد که تعامل می‌کند. این مبلغ، مبلغی است که درآمد بخش ارزان دادن محصول به مشتریان را پوشش می‌دهد به این معنا که مشتری از طرفی باید به ارزان‌ترین وجه از این محصول استفاده کند. همچنان که در دنیا ویزا و مستر برای دوره خرید، هیچ سودی دریافت نمی‌کنند. در ایران به واسطة اینکه نرخ تورم و بهره بالاست نمی‌توان چنین کرد. بانک مرکزی دو انتخاب قرار داده است؛ یکی اینکه از روزی که تراکنش انجام می‌شود سودتان را از مشتری دریافت کنید و این امر سبب می‌شود مطلوبیت محصول نزد مشتری کاهش یابد. دوم اینکه از مرچنت درصد دریافت کنید که بانک مرکزی و در برهه‌ای بعضی از بانک‌های بزرگ این بنا را در دهة 80 خراب کردند. یک زمانی پرداخت آنلاین به پذیرنده را راه انداختند و به محض کارت کشیدن پول به حساب مرچنت می‌رفت و اینها خارج از استاندارد بود و این بنا خراب شد و حالا دیگر بازگشت این رویة استاندارد و درست به بازار زحمت بسیاری دارد علاوه بر آن در بازار نسبت به آن مقاومت وجود دارد.

برای اینکه این کار در بازار شکل بگیرد باید بتوانیم مرچنت‌فی را جا بیندازیم. از لحاظ من این امکان‌پذیر است و بسیاری از فروشگاه‌ها حاضر به آن هستند. ما باید به یک عدد بسیار قانع‌کنندة مختصری در حد یک الی دو درصد بسنده کنیم تا بخشی را که دارندة کارت اعتباری به صورت ماهانه از اعتبار مجانی یا رایگان استفاده کند پوشش دهد. محاسبات من این است که حتماً محصول، سودده است و بیش از تسهیلات برای بانک سود خواهد داشت منتها این باید تبیین شود تا بانک‌ها به عنوان اعتباردهنده قانع شوند؛ البته این روند درآمد بهتری از تسهیلات دارد این روند باعث می‌شود تا مشتریان احساس کنند که کارت اعتباری محصولی است که تا لحظه‌ای که خرج نکرده‌اند هزینه ندارد و هزینة آن کم است از طرفی فروشگاه‌ها نیز باید بدانند که با قدرت مالی اعتباردهنده است توانسته‌اند کالای خود را به فروش برسانند.

* شاید یکی از چالش‌ها این است که بانک‌ها در مورد کارت اعتباری مدام خطاب قرار گرفته‌اند در صورتی که آنها مخاطب اصلی نیستند.

شکوهی: آنها کردیتور هستند و اعتبار را می‌دهند.

* نهادهای دیگری هم می‌توانند. در عمل زیانی که بانک از طریق تسهیلات متحمل می‌شود از کارت اعتباری بیشتر است؛ بنابراین مسئله منابع نیست.

شکوهی: زیان بیشتر نیست اتفاقاً سود بیشتری دارد؛ اما نکته این جاست که برای همه‌گیر شدن کارت اعتباری به اعتبار بسیار کلانی نیاز هست. در ایران با 80 میلیون نفر جمعیت اگر فرض کنیم که می‌توان به 20 میلیون نفر اعتبار داد و برای هر نفر هم 10 میلیون تومان اعتبار در نظر بگیریم، 20 میلیون در 10 میلیون می‌شود 200 هزار میلیارد تومان و این عدد بسیار بزرگی است که بانک‌ها توان ارائة آن را ندارند برای این باید به بازارهای دیگر توسل کرد. پیشنهادم این است که از بازار سرمایه استفاده کنیم؛ من بین فروش اقساطی و کارت اعتباری بانکی تفاوت قائل‌ام. بسیاری از مرچنت‌ها در فروش اقساطی، کردیتور هستند؛ یعنی بانک اعتباری فراهم نمی‌کند؛ بلکه این مرچنت است که اعتبار می‌دهد. بخش اعظمی از حوزة فروش اعتباری در این بخش متمرکز است و درصد بالایی هم دارد.

* آقای افتخاری، با نگاه راهکاری به مسئله بنگرید آیا اینکه مدام بانک‌ها را خطاب قرار می‌دهیم باعث انحراف نشده است؟

افتخاری: متولی کارت اعتباری بانک‌ها بودند و عملاً نگاه همه به بانک‌ها بود. من فکر می‌کنم ما باید چند کار اساسی در این زمینه انجام دهیم.

کاری که باید انجام شود این است که رگولاتور، کارت پروسسورها و سرویس‌پروایدرها را رسمی کند و به آنها مجوز دهد. قطعاً نظام امنیتی و نظام کی‌وای‌سی باید به این گروه سپرده شود؛ یعنی ما هنوز در هر پروژة بانکی‌ای که وارد می‌شویم اولین نگاه اشتباه یا منفی‌ای که به مؤسسات دیگر داریم این است که کی‌وای‌سی درست انجام نمی‌شود؛ بنابراین این نظام باید به این نهادها سپرده شود تا بتوانند با مشتری نهایی در ارتباط باشد. قطعاً با این اتفاق این نهادها دنبال کار اصلی خود می‌روند که دادن کارت اعتباری و اعتبار به مردم است و بانک نیز سر جای اصلی خود می‌رود که نهاد تأمین مالی است. این مورد نیاز به تشویق و تنبیه نیاز دارد؛ یعنی رگولاتور باید کمک کند تا تشویق و تنبیه داشته باشد. در دنیا اگر کارت اعتباری خود را تسویه نکند ممکن است از ارائة سرویس‌های روزمره زندگیش خودداری شود و به این ترتیب المان‌هایی که حکومت در اختیار کارت اعتباری قرار داده است باعث می‌شود که افراد تسویه کارت اعتباری را الزامی بدانند.

بحث اعتبارسنجی نیز بسیار مهم است. به نظرم مدل اعتبارسنجی سنتی باید تغییر کند و رفتارهای مالی فرد در نت‌ورک‌های مختلف باید جمع شود تا بتوانیم یک نهاد اعتبارسنجی داشته باشیم . نکتة دیگر که در اینها وجود ندارد و به نظرم شکل گرفتن آن بسیار خوب است، به اشتراک گذاشتن اعتبارسنجی است. شرکت رتبه‌‌بندی ایرانیان اقدام به جمع‌آوری اطلاع کردند؛ ولی دوباره همان دیتای بانکی‌ها دور هم جمع شده‌اند و خیلی از نهادها در بین آنها نیستند؛ بنابراین یک جا باید متولی همة نهادهای مالی و حتی پلتفرم های پرداخت شود و همة رفتارها جمع‌بندی شود و مبنای اعتبار شود.

کارت اعتباری و اعتبار افراد باید نشانة رتبه اعتبار آنها شود؛ اگر کارت اعتباری نشانة اعتبار افراد شود کارت اعتباری مهم جلوه داده می‌شود تا زمانی که کارت اعتباری، تسهیلات جلوه داده می‌شود، نمی‌توانیم مبنای درستی برای آن در نظر بگیریم.

* آقای احمدی‌پویا، آیا تا به حال اشتباه می‌کردیم که بانک‌ها را در مورد توسعة کارت اعتباری خطاب قرار می‌دادیم؟

احمدی‌پویا: بانک‌ها در همه جای دنیا مدیریت کسب و کار بانکی را بر عهده دارند. بانک‌ها در همه جای دنیا مسئول یا پذیرش ریسک را برمی‌دارند. بانک‌ها متولی هستند و این به معنای این نیست که با ورود شرکت‌های دیگر بانک‌ها حذف شوند. بانک‌ها باید منابع مورد نیاز را تأمین کنند و بانک می‌تواند بپذیرد که فرایند دشوار اعتبارسنجی و اعتباردهی خرد را به شرکت‌های غیر بانکی خصوصی بسپارد.

نکتة مهم دیگر این است که اصلاح نظام کارمزدی هم، در این قضیه اهمیت دارد؛ وقتی تفاوتی بین کارت Debit با کارت Credit وجود ندارد و در فروشگاه‌ها یکسان برخورد می‌شود و در بانک هم معادل 120 درصد اصل و فرع اعتبار کارت وثائق و تضامین دریافت می‌شود، دیگر مشتری چه رغبتی می‌کند که به سمت کارت اعتباری برود و با کارت Debit خود همه کار انجام می‌دهد و در صورت فقدان نقدینگی، از روش‌های سنتی تسهیلات یا روش‌های غیر شفاف متعارف در بازار استفاده می‌کند؛ این وضعیت تمامی کسب و کارهای قابل تعریف بر حوزه اعتباری را از بین می‌برد و بسیاری می‌پرسند چه تفاوتی بین کارت اعتباری و کارت Debit وجود دارد؟ در حالی که در تمام دنیا، روی کارت‌های اعتباری یک سری تخفیف‌ها و مزایا وجود دارد که مصرف‌کننده می‌داند؛ اگر با این کارت خرید کند، می‌تواند از آن مزایا و تخفیف‌ها استفاده کند؛ مانند کارت اعتباری که ویزاکارت یا مسترکارت با شرکت‌های هواپیمایی مطرح دنیا به صورت مشترک صادر می‌کنند و برای مشتری مزایا و تخفیف‌های خاصی بر روی انواع خدمات شرکت‌های هواپیمایی نظیر تخفیف در مبلغ بلیط، در نظر گرفته شده است؛ بنابراین کارت اعتباری در نظام بانکی کشورهای دیگر، محصول استراتژیک بانکی مهمی است و در نظام اعتباری ایران، کارت Debit رونق بسیار دارد.

* نظام انگیزشیِ مناسبی برای استفاده از کارت اعتباری نداریم؟

احمدی‌پویا: بله درست است. اولین چالش همین است. دومین چالش اینکه وقتی اطلاعات اعتبارسنجی در اختیار یک نهاد خاص است و آن را به اشتراک نمی‌گذارد این حوزه با مشکلات بسیار مواجه می‌شود. شرکت اعتبارسنجی ایرانیان فقط به بانک‌ها سرویس ارائه می‌دهد؛ حتی به تا چند وقت پیش به پرداخت‌یارها هم سرویس ارائه نمی‌کرد و امیدوارم الان وضعیت تغییر کرده باشد. حال یک کسب و کار تجارت اینترنتی بزرگ در حوزة پلتفرم عرضه کالا، می‌خواهد به مشتریانش اعتبار خرید  ارائه دهد و می‌خواهد با منابع خود ریسک کند و اعتبار دهد؛ اول به سختی و با چند واسطه می‌تواند به اطلاعات اعتبارسنجی شرکت ایرانیان دسترسی پیدا کند. دوم این که انتظار دارد نکات منفی و موارد عدم پرداخت اقساط مشتریان را بتواند در انتهای گزارش اعتباری شرکت ایرانیان درج کند؛ اما چنین درخواستی پذیرفته نمی‌شود و ریسک فرایند اعتباردهی برای آن کسب و کار بالا می‌رود.

از سوی دیگر،  به اشتراک‌گذاری اطلاعات اعتبارسنجی در عین حفظ حقوق محرمانة افراد، بسیار مهم است. در حوزه، بحث مالکیت داده نیز مطرح می‌شود. من مشتری می‌گویم که اجازه می‌دهم این شرکت یا بانک به تمام سوابق اعتباری بنده دست پیدا کند تا با تحلیل آن به من اعتبار مورد نیازم را تخصیص بدهد؛ اما  بانک‌های دیگر، سوابق من را در اختیار این بانک یا شرکت قرار نمی‌دهند و  می‌گویند که اینها اطلاعات محرمانه بانک است؛ به مثالی اشاره کنم که در شرکتی برای بحث حوزه اعتبارسنجی، از یک شرکت سرویس‌دهندة خدمات عمومی خواستیم تا اطلاعات کسانی را که هزینه بهره‌برداری از خدمات آنها مانند استفاده از آب و برق و … در موعد مقرر شده پرداخت می‌کنند، به ما بدهند و همچنین حالت بر عکس آن، اما آنها گفتند که این اطلاعات محرمانه است و قابل انتشار نیست! ما اطلاعاتی از اطلاعات مشترک و میزان مصرف ماهانه و … مشتری را درخواست نکردیم، فقط میزان عمل به تعهداتش با آن شرکت‌ها را درخواست کردیم که در اختیار ما گذاشته نشد.

وقتی نظام جامع سنجش اعتبار وجود ندارد، اعتبارسنجی محدود به اطلاعات رفتار بانکی گذشته‌ مشتری می‌شود و نتایج حاصله، از میزان دقت کافی برخوردار نیست و بانک نمی‌تواند بر مبنای آن ریسک کند و تضامین و وثائق از مشتری دریافت نکند.

* آبسان برای ریسک‌هایش چه اقداماتی انجام می‌دهد؟

افتخاری: ما از شبکة داخلی خودمان استفاده می‌کنیم و عملاً برای مدیریت ریسک‌مان ابتدا با سازمان‌ها طرف قرارداد شدیم و شروع کردیم به پرسنل سازمان‌ها اعتبار دادیم؛ ولی امروز از یوزرهای آپ استفاده می‌کنیم و روی شبکة آپ فعالیت می‌کنیم و بر اساس رفتارهای مالی افراد اعتبارسنجی می‌کنیم. اصلاً هیچ المان اعتبارسنجی بانکی را مبنا قرار نمی‌دهیم و کسی که این تعداد مشخص  قبض داده است یا کسی که به میزان مشخصی  بلیت هواپیمای خود را از آپ تهیه کرده است و خیلی عوامل دیگر مبنای اعتبار شده است و ما سعی داریم شکل اصلی اعتبار بر مبنای رفتار مالی را در اینجا به وجود می‌آوریم و کم‌کم در بین مردم ورود می‌کنیم و المان‌های این‌چنینی را مبنا قرار دهیم قرار نیست در آپسان رفتار مالی فرد در شبکة بانکی را در نظر بگیریم. ما در آپسان تقریباً هیچ اقساطی نداریم و دوره‌های اعتبار ما دو الی سه ماهه است؛ پس از پیوستن به شبکه ما اعتبار اولیه که خود را با برند تالی می‌گیرد و اگر فردی بدحساب باشد در شبکة ما نیز بدحساب می‌شود و دیگر اعتبار دریافت نمی‌کند و کسی که سر دوره تسویه می‌کند خوش‌حساب است و در آپسان هر روز اعتبار بیشتری دریافت می‌کند. اعتبار ما به نام تالی است تالی هم معادل لاتین چوب خط است چوب خط قدیم ما به معنای واقعی اعتبار بود. فرد اعتباری خرید می‌کرد و صاحب مغازه یک خط روی چوب خطش می‌انداخت و بعد از تسویه تمام خط‌ها را می‌تراشیدن تا پاک شود و دوباره از اول خرید می‌کرد واژة «چوب خط پر شده» برای آدم‌های بدحساب هم از اینجا نشأت می‌گیرد.

احمدی‌پویا: اگر مدل دوم راه‌اندازی شود بسیار هیجان‌انگیز است؛ ولی مدل اول بسیار متداول است یعنی همه در این حوزه از سازمان‌های مختلف آغاز می‌کنند؛ مثلاً به یک سازمان بزرگ می‌گویند که به تمام پرسنل شما کارت اعتباری می‌دهیم عملاً آن سازمان تعهد می‌دهد که اگر این پرسنل اقساط خود را ندهند از حقوق‌شان کسر می‌شود و این هم عملاً دادن اعتبار نیست از طرفی بسیاری از سازمان‌ها چون قرارداد نیروهای‌شان یک ساله است زیر بار این موضوع نمی‌روند.

افتخاری: قطعاً راه انداختن این روند به فرهنگ‌سازی نیاز دارد که در کلونی‌های مختلف ورود کنیم؛ حتی در حوزة سازمان پا را فراتر گذاشته‌ایم و خانوادة افراد سازمانی را هم وارد کرده‌ایم. به دلیل نبود هیچ رتبه اعتباری در ایران برای اینکه دیتایی از افراد به دست بیاوریم ناگزیریم در برخی نقاط از این سازمان‌ها و مراکزی که دارای مشترکان هستند آغاز کنیم؛ ولی قطعاً شاید دو سال دیگر آپسان با هیچ سازمانی قرارداد نبندد. قطعاً بخش عمده‌ای از پلن 1400 ما مشتری b2c است؛ یعنی مشتری خود مستقیماً به آپسان وصل می‌شود و رفتارش رصد می‌شود. برای ایجاد فرهنگ استفاده از کارت اعتباری به کمک همه نیاز است.

احمدی‌پویا: همان‌طور که بیان کردید یکی از روش‌های مورد استفاده لندتک‌ها، ایجاد شبکه اعتباری و توسعه آن است و بر مبنای شبکه اعتباری مذکور، فرایند وام‌دهی را بنا می‌کنند. یعنی از یک جایی در یک سازمان یا گروه مشخص معتبر آغاز می‌کنند و  با توجه به رفتار اعتباری افراد، اجازه معرفی مشتری جدید به آنها می‌دهند و کم‌کم شبکه اعتباری می‌سازند و هر کسی هر سابقه‌ای داشته باشد، به معرف خود منتقل می‌شود. این ایده‌های نوآورانه، خاص بخش خصوصی نوپا است که بتواند با ایده‌های جسورانه، گره مشکل اعتبارسنجی را بگشایند و محصول کارت اعتباری جذابی را طراحی و به مشتریان شبکه بانک کشور ارائه کنند.

شکوهی: به عنوان کسی که حدود 20 سال اخیر در این حوزه اندک کوششی کردم آرزو دارم این حوزه توسعه یابد.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

27  −    =  18