آینده بانکداری خرد و تکنولوژی مگاترند
در کشور ما به دلیل عدم توجه به آینده بانکداری خرد و عدم به کارگیری سیستمهای کربنکینگ پیشرفته و بهروزرسانی به موقع آنها همزمان با تحولات آیتی در دنیا، فاصله زیادی به وجود آمده و روزبهروز بیشتر میشود.
جذب گستره فناوریهای جدید در هم تنیده، به عنوان مثال واسطههای دیجیتال محور یا زنجیره خدمات ارزشمند بانکی (Banking Value Chain)، امروز فشار را بر روی بانکداری خرد، به دلیل ایجاد یک تغییر اساسی در ساختار این صنعت تشدید میکند.
بیشتر بانکها در اروپا به دلیل محدودیت سیستمهای قدیمی خود برای این تغییر مجهز نیستند؛ اگر چه بانکها در مقوله دیجیتال در بخش جلوی باجه (front-end) سرمایهگذاری کردهاند؛ اما آنها تمایلی به سوار شدن در کشتی جایگزینی سیستمهای کربنکینگ را که اساس قضیه است، ندارند.
کارشناسان امر معتقدند که دگرگونی دیجیتالی واقعی نیازمند یک کار منسجم از جلو به پشت باجه است که به روی یک سکوی تثبیتشده و مدرن کربنکینگ برای آینده ساخته شود و نه برنامههای کاربردی قدیمی پیچده تحت وب.
بدون یک سیستم کربنکینگ نوین امکان اجرایی کردن نیازهای در حال ظهور در صنعت بانکداری وجود ندارد و نمیتوان بار سنگین نظارتی و قانونی موجود را با یک روش مقرون به صرفه پوشش داد.
متأسفانه در کشور ما به دلیل عدم توجه به آینده بانکداری خرد و عدم به کارگیری سیستمهای کربنکینگ پیشرفته و مدرن و بهروزرسانی به موقع آنها همزمان با تحولات آیتی در دنیا، فاصله بسیار زیادی به وجود آمده است و روزبهروز این فاصله بیشتر میشود.
جایگزین کردن سیستمهای کربنکینگ امروز با توجه به نرمافزارهای کامل و انعطافپذیر، ابزارهای تغییر و تولید و آموزشها و تجربیات موجود با یک سطح قابل قبول از ریسکپذیری به راحتی قابل انجام است و موارد خیلی زیادی از مزایای اثباتشده این امر در سراسر دنیا وجود دارد.
امروز یک پیوند از چهار فناوری در هم تنیده یعنی موبایل، رایانش ابری، دادههای بزرگ و رسانههای اجتماعی در همه جای بانکداری خرد به چشم میخورند. بلاکچین مدل اعتبارسنجی تراکنشهای توزیعشده مبتنی بر ارزهای دیجیتالی یکی دیگر از فناوریهایی است که به احتمال زیاد به طور قابل توجهی بانکداری و به ویژه پرداخت را در آینده تحت تأثیر قرار خواهد داد.
موبایل (Mobile)
فقط با 30 درصد افتتاح حساب در شعب نسبت به 70 درصد به صورت آنلاین و با موبایل از سال 2013، اهمیت شعبه به عنوان کانال اولیه بانکداری تا حد زیادی کاهش یافته است. از کانالهای دیجیتال، تلفن همراه است که به سرعت به بزرگترین کانال بانکی به دلیل تعدادی تراکنشهای بالا، تبدیل شده است. به عنوان مثال Swedbank یکی از بانکهای پیشرفته دیجیتالی در کشورهای اروپای شمالی میگوید: مشتریان دسترسی به برنامه بانکداری تلفن همراه خود را 24 بار در هر ماه انجام میدهند در مقایسه با 9 بازدید در هر ماه با اینترنت بانک خود. به طور متوسط. حتی در انگلستان، برنامههای تلفن همراه 10.5 میلیون بار در روز در سراسر کشور در ماه مارس امسال مورد استفاده قرار گرفت و این امر 9.6 میلیون ورود به سیستم برای خدمات بانکداری اینترنتی در روز را برای اولین بار تحتالشعاع قرار داد.
ابر(Cloud)
رگولاتورها و سیاستگذاران در اروپا شروع به حمایت از خدمات بانکی مبتنی بر «ابر» کردهاند، این در حالی است که نگرانی آنها در مورد امنیت اطلاعات و حفظ حریم خصوصی کمتر شده است. به عنوان مثال، سازمان مالی بریتانیا به تازگی راهکارهای جدیدی در برونسپاری ابر پیشنهاد داده که راه را برای بانکها و دیگر شرکتهای خدمات مالی برای استفاده از خدمات محاسبات ابری، به دلیل «تدابیر ایمنی مناسب» هموار کرده است.
این گزارش بیانگر این مطلب است که «خدمات ابری میتواند به تسهیل رقابت کمک شایانی کرده و توانایی ارائهدهندگان خدمات مالی را در تجدید سیستمهای آیتی به طور بهینه افزایش دهد». انتخابهای بهبود یافته و نوآوری باید منافع متناسبی را برای بانکها و مصرفکنندگان ارائه دهد. شرکتهای بزرگ فروشنده کربنکینگ انتظار دارند که از سال 2020 تمامی کربنکینگهای جدید بر پایه «ابر» خواهند بود.
دادههای بزرگ (Big Data)
توانایی بانک در راهبری، مدیریت و نفوذ ابر دادهها، به معنای ذخیره عظیمی از دادههای ساختاریافته و غیر ساختاریافته درون بانک است؛ همچنین دادههایی از منابع خارجی مثل رسانههای اجتماعی، سایتها، شرکا، تأمینکنندگان و مشتریان تفاوت کلیدیای خواهند داشت. ارزش ابر داده در صنعت بانکداری خرد در پنج سال آینده بیش از شش میلیارد یورو تخمین زده شده است. بانکها به طور فزاینده در این حوزه در حال سرمایهگذاری هستند. انتظار میرود هزینه فناوری جهانی روی ابر دادهها و تحلیلها تا سال 2022 تا 50 درصد افزایش یابد و با کمک صنعت خدمات مالی در راستای به صرفتر شدن گام بردارد.
رسانههای اجتماعی(Social Media)
در حال حاضر یک سوم از جمعیت دنیا به عنوان کاربر فعال در رسانههای اجتماعی فعالیت میکنند. که این روند سالانه 10 درصد افزایش مییابد. جدای از اینکه استفاده از رسانههای اجتماعی به عنوان کانالی دیجیتال در اقتصادهای در حال توسعه توسط جوانان پدیدار شده، مانند ترکیه یا آفریقا برای بانکها منبعی از آگاهی متنی از نظرات و نیازهای مشتریانشان را پیرامون محصولات و خدماتی که ارائه میدهند فراهم کرده است. این موضوع میتواند به عنوان ابزاری قدرتمند در راستای نیازها و درخواستهای مشتریان باشد. در جریان رسیدگی به پرونده پرستار22 ساله کودک Molly Katchpole در آمریکا که خواستار لغو تصمیم بانک مرکزی آمریکا مبنی بر شارژ 5 دلاری ماهانه روی کارتهای نقدی در آمریکا بود با پیوستن به Facebook فقط در چند هفته با به راهاندازی کمپینی توانست بیش از 300 هزار امضا جمعآوری کند.
بلاکچین (Blockchain)
شرکت Deloitte پیشبینی کرده است که سیستمهای پرداخت بر پایه بلاکچین اجازه انجام حجم قابل ملاحظهای از تراکنشها را تا سال 2022 به دست میآورند. Block chain یک ابزار ویژه برای تصویه حسابها در لحظه است که تا سال 2035 میتواند به واقعیت بدل شود. انتظار میرود که بلاکچین با کاهش نیاز به حضور بانکها و شرکتهای واسطه، تأثیر زیادی روی چرخه پردازش پرداختها گذاشته و نقش بانکها را در اکوسیستم پرداخت مورد بازبینی قرار دهد. با وا داشتن بانکها به استفاده از زیرساختهای به اشتراک گذاشته شده، برخی کارشناسان پیشبینی میکنند، بلاکچین میتواند هزینههای زیر ساخت بانکها را بین 20-15 میلیارد دلار در سال تا سال 2022 کاهش دهد.
فشار روزافزون بر صنعت بانکداری خرد
جذب گسترده این فناوریها نوین و داشتن آنها در کنار یکدیگر و همچنین درخواستهای مشتریان، ظهور رقبای جدید و افزایش سطوح مقررات، فشار پیش روی صنعت بانکداری خرد را مضاعف میکند. این اتفاق در حالی رخ میدهد که این صنعت با شرایط سخت بازار روبهرو است، شرایطی که نمیتوان به آسانی در آینده آن را پیشبینی کرد.
خواستههای مشتریان
جهتگیری مجدد فناوری اطلاعات در شکلگیری شرایطی که طی آن دسترسی روزانه و همیشگی به محصولات و خدمات برای کاربر نهایی به آسانی مهیاست، بر این موضوع دلالت دارد که در حال حاضر مصرفکنندگان و کارمندان این توقع را دارند که به محصولات و خدمات بانکها در هر زمان، هر مکان و روی هر دستگاهی دسترسی داشته باشند. بانکها در آینده مکانی نیستند که مشتریان بخواهند به آن وارد شوند بلکه بانکها به سمت مشتریان در هر جایی که هستند حرکت میکنند. حرکت مشتری سنتی در بخشهای مختلف یک بانک، دیگر دنبالهای از آگاهی، علاقه، خواست و عمل نیست و به سمت غیر خطی شدن، فردیت، خودبهخودی شدن و روندی غیر قابل پیشبینی، پیش میرود که در آن مشتریان میتوانند خدمات و سرویسهای مختلف بانکهای متعددی که عضو آنها هستند را دریافت کنند. بانکها نیازمند آن هستند که در هر نقطهای با مشتریان خود تعامل داشته باشند.
مشتریان بانکداری خرد از تکنولوژیهای جدید و خلاقانه برای دستیابی راحتتر به خواستههای خود استفاده میکنند تا ارتباطات گستردهتری داشته باشند و پاسخگویی بیشتر از بانکهایشان مطالبه کنند. آنها از محصولات و خدمات بانکی جایگزین که ارائهدهندگان فراهم کردهاند هراسی ندارند و به سمت این محصولات میروند تا کیفیت بهتری از تجربه کاربری داشته و ارزش پولی بیشتر را کسب کنند. در تحقیقی که سال 2014 انجام شد 40 درصد از مصرفکنندگان اذعان داشتند که مایل به خرید محصولات و سرویسهای جدیدی هستند که لزوماً متعلق به ارائهدهندگان سرویسهای مالی اولیه آنها نباشند. در تحقیقی دیگر 11 درصد مصرفکنندگان در بازارهای توسعهیافته و 20 تا 30 درصد از مصرفکنندگان بازارهای در حال توسعه تمایل به تغییر بانکها برای ارائه خدمات بهتر داشتند.
ظهور رقبای جدید
محصول جدیدی از شرکتهای غیر سنتی در حال ورود به بازار بانکداری خرد است، نفوذ تکنولوژیهای جدید و خلاقانه ارائة دسترسی آسان مشتریان، توان مالی بیشتر و خدمات بهتر را فراهم کرده است. همه اینها سازمانهای چابک و مصرفگرا و مشتاقان تکنولوژی هستند که به شکل استارتاپهای Fintech، خرده فروشان یا ارائهدهندگان تکنولوژی در حال شکلگیری هستند.
این شرکتها مستقیماً در حال رقابت با جریان اصلی بانکها برای میوهچینی از سودآورترین بخش زنجیرة ارزش بانکی، مثل پرداختهای موبایل یا قطع واسطه بانکها به طور کامل در خدمات فارکس و وامهای فرد به فرد هستند. در حالی که بسیاری از این سازمانها در مراحل ابتدایی خود هستند، برخی دیگر تکههای قابل توجه کسب و کار سنتی بانکها را برداشتهاند.
ارائهدهندگان برنامههای پرداخت موبایل آمریکایی، سالانه 23 میلیارد دلار تراکنش را پردازش میکنند. برنامههای چینی مثل WeChatPay که پلت فرم آنها پیامرسانی فوری برای پرداختهای آنلاین و فرد به فرد است در حال حاضر به 300 میلیون کارت پرداخت متصل هستند. در اوایل سال جاری، این شرکت ادعا کرد که در حال حاضر 550 میلیارد از پرداختهای سالانه را پشتیبانی میکند، مبلغی دو برابر PayPal.
بانکها به طور ویژه از فناوریهای غولآسا آگاهند، فناوریهایی که در حال ورود به خدمات مالی هستند و پلتفرمهای توزیعیافته عظیمی را ایجاد کردهاند. APPLE Pay که 18 ماه پیش در آمریکا راهاندازی شد، حالا در 6 کشور در دسترس کاربران قرار دارد. مدیر عامل شرکت BBVA نزدیک به سه سال پیش گفت: «اگر بانکها برای مواجه با رقبای جدید مثل گوگل، فیسبوک و آمازون آماده نیستند، آنها با مرگ حتمی روبهرو خواهند شد.»
مسئولیت نظارتی
از زمان بحران اقتصادی، علاوه بر اینکه بانکها بیش از قبل تحت نظارتهای داخلی و جهانی، تنظیمکنندگان قوانین، دولتها و آژانسهای اعتباری قرار دارند، با سطوح مقرارتی بیشتری نیز مواجه هستند. این نظارتها شامل گزارشهای مالی دقیقتر و شیوههای مدیریت ریسک از قبیل Basel II، MiFiD و Dodd-Frank هستند که برای بازسازی اساسی مدل عملیاتی بانک مانند PSD2 استفاده شده و به موجب آن افتتاح اطلاعات حساب را به اشخاص ثالث مثل ارائهدهندگان اولیه پرداخت واگذار کرده یا جمعآوری اطلاعات حساب پرداختهای مشتری را به آنها میسپارند. هدف ایجاد سطحی از فعالیتها برای افرادی است که تازه به این حوزه ورود میکنند که به موجب آن رقابت افزایش مییابد.
تبعیت از مقررات منجر به تخلیه بودجه سرمایهگذاری بانکها میشود. به عنوان نمونه بارکلیز اخیراً گفته است برنامههای انطباقی 40 درصد از سرمایهگذاری سالانه آیتی آنها را به خود اختصاص داده است، این هزینه کمی از هزینههای مربوط به استراتژیهای جدید کمتر است. علاوه بر این، مقررات سرمایه مورد نیاز بیشتری را تحمیل میکنند که میتواند منجر به تضعیف توانایی بانکهای خرد در اعطای وام شود و هزینههای نگهداری سپردهها را افزایش دهد. اخیراً کمیته Basel در امر نظارت بر بانکها، قوانین جدیدی را برای استانداردسازی شیوه بانکها در ارزیابی ریسک عملیاتی تحمیل کرده است که شامل اثرات بالقوه سیستمهای ناتوان است. در نتیجه بانکها با استفاده از مدلهای داخلی ریسک کمتری را در مواجه با نیازمندیهای ریسک سرمایه بالا متحمل میشوند.
شرایط بازار
پس از سال 2008، صنایع تلاش کردند نرخ بهره و بودجه را کاهش دهند که این امر شرایط رکود بلندمدت، بحران بدهی و افزایش نوسانات بازار را در سراسر دنیا به دنبال داشت. McKinsey پیشبینی کرد که این بودجه تا سال 2020 منجر به سقوط میشود و میزان کاهش آن میتواند به روند این سقوط سرعت ببخشد.
این مسئله در متوسط بازده مالکیت صاحبان سهام از سال 2008 بازتاب شدیدی داشت، از 20 درصد به بالا تا کمتر از 10 درصد برای صنایع. در سال 2015 نزدیک به دوسوم بازار بانکهای توسعهیافته و یکسوم از کسانی که در بازارهای در حال ظهور بودند، حقوق سهامی که توانستند بازگرداند از هزینههای مالکیت سهامشان کمتر بود و ارزشی کمتر از ارزش دفاترشان داشت.
به این وضعیت با اعمال فشار قیمت توسط تازهواردان، کمکی نشده است. در اروپا بانکهای سنتی به طور متوسط نسبت هزینه-درآمد 60-50 درصد دارند، در حالی که در بانکهایی که فقط دیجیتالی هستند نسبت 30 درصد است. مدلهای هزینه اشخاص بالقوهای که به خدمات مالی به واسطه تکنولوژیهای جهانی مثل گوگل، اپل، PayPal، ورود میکنند نسبت به شیوههای آنها در بانکها سنتی به شکل قابل ملاحظهای ارزانتر است.