ترکیب فناوریهای نوظهور و نقش آن در تحول بانکداری تا سال ۲۰۳۰
برخی فناوریهای نوظهور تا سال ۲۰۳۰ با هم ترکیب میشوند و نوع ارتباط بانک و مشتری را متحول میسازند و همه چیز درجهان به هم متصل خواهد شد.
تا سال ۲۰۳۰ برخی فناوریهای نوظهور با هم ترکیب میشوند و نوع ارتباط بانک و مشتری را متحول میسازند. موارد زیر به ترکیب فناوریهای نوظهور درسال ۲۰۳۰ اشاره دارد:
اتصال همه چیز به هم
تا سال ۲۰۳۰، همه چیز درجهان به هم متصل خواهد شد. مصرفکنندگان از طریق دستیارهای صوتی و شخصی، تشخیص چهره و ادوات پوشیدنی با ارائهدهندگان خدمات در تعامل خواهند بود.
بلندگوهای هوشمند مجهز به دستیارهای صوتی، مانند Google Home و Amazon Echo، در حال حاضر نیز به یکی از تجهیزات اصلی در خانههای امروزی تبدیل شدهاند. تا سال ۲۰۳۰، تقریباً همه دستگاهها به نوعی از هوشمصنوعی استفاده خواهند کرد، بهعنوان مثال از یخچالی که وقتی محتویات داخل آن رو به کاهش است و سفارش خودکار میدهد، تا درب ورودی منزل شما که افراد مجاز به تحویل بسته را حتی در زمانی که در خانه نیستید تشخیص میدهد.
پرداخت با استفاده از کارتهای بانکی و دستگاه PoS یا پرداخت با تلفن همراه، با یک فرمان تصویری (حالت چهره) یا صوتی امن جایگزین میشود. بهواسطه ارتباطاتی که با فناوری اینترنت اشیاء ایجاد میشود، تقریباً هر دستگاهی به یک کانال دیجیتال برای تعاملات کسبکارهای سنتی مانند پرداختها و استعلامات تبدیل میشود.
اتصال بسیاری از دستگاهها که در جامعه امروز تازگی دارد تا سال ۲۰۳۰ به امری عادی تبدیل میشود. آنچه توسعه این اتصالها را تضمین میکند، احراز هویت دیجیتال معتبر، ارز دیجیتال و الگوریتمهای پیچیده / شخصیشده خواهند بود که زیربنای فناوری مورد نیاز را تشکیل میدهند. بانکها برای تحقق این شرایط گزینه مناسبی هستند.
تعامل بهعنوان یک سرویس
داده، یادگیری ماشین و هوشمصنوعی، کسبکارها را از یک ابزار «خدمت مالی» صرف به نقش فعالتر «ایجادکننده نیاز» ارتقا میدهد و به این ترتیب دائماً ارزش ایجاد میشود.
«آینده بانکداری» را تصور کنید که تعاملات خود را با شما به خدمات غیر بانکی تغییر میدهد؛ زیرا به این ترتیب میتواند خدمات بهتری به شما ارائه دهد و مدیریت خدمات و رفاه را به خانه شما آورد. با الهام از الگوهای مصرفی معروف مانند کنتورهای هوشمند برق، بانکها میتوانند با تحلیل خدمات پیشنهادی بر اساس پیک نرخ سود و تخفیفها و ایجاد شرایط بهتر در معاملات، رویکرد و جایگاه ارائه خدمات را تغییر دهند. سایر نهادها نیز سعی خواهندکرد توانایی بهینهسازی خدمات مالی را به مشتریان خود ارائه دهند.
این خدمات بهینهسازی، میتواند در تمام بخشهای زندگی مشتری گسترش یابد. اینترنت اشیاء، صرف نظر از اینکه بانک چه نقشی بازی میکند، اجازه میدهد دادهها تقریباً در هر مکانی ردیابی شوند. مشتری میتواند انتخاب کند که ارائهدهندگان خدمات مالی جهت ارتقا خدمات خود به این دادهها دسترسی داشته باشند یا خیر. بهعنوان مثال، یخچال هوشمند شما قادر است محتویات خود را بررسی کند و اگر این دادهها با مرکز خدمات درمانی و سلامت شما به اشتراک گذاشته شود، چنانچه مثلاً آنها متوجه شوند سطح قند خون شما پایین است، مصرف برخی از محتویات داخل یخچال مانند آب پرتقال را برای رسیدن قند خون شما به سطح طبیعی توصیه کنند.
رشد هوشمصنوعی
تا سال ۲۰۳۰ تجربه مشتریان صنعت مالی بهطور قابلتوجهی تحتتأثیر هوشمصنوعی قرار خواهد گرفت. این امر در حوزه ارائه قابلیتهای شخصیسازی و کمک به مشتریان برای غلبه بر سطح پایین سواد مالی بیشتر به چشم خواهد آمد.
الگوریتمها و مدلهای داده بهمنظور بهبود نتایج مالی برای مشتریان طراحی میشوند. این مسئله اغلب باعث تقویت رفتارهای مثبت میشود و افراد را به انجام برخی کارها «ترغیب» میکند. بهعنوان مثال، حمایت از اقشاری از جامعه که زمان کمی دارند و بهدنبال راحتی بیشتر هستند و همچنین جلوگیری از تصمیمات مالی ضعیف مشتریان آسیبپذیر. این گرایشها در همهجا وجود دارد و محدود به بخش خاصی از مشتریان نمیشود.
با این حال، این الگوریتمها نیاز به رفع ضعفهای ذاتی ساختاری دارند تا دادههای ورودی سوگیری ایجاد نکنند و بهراحتی توسط الگوریتمهای یادگیری ماشین بهعنوان هدف موردنظر تعبیر نشوند.
درحالیکه پیشبینی دقیق اینکه در نهایت چه مقرراتی تصویب میشوند دشوار است، روندهای اخیر قانونگذاری، تنظیم الگوریتمهای دولتی را برای رسیدگی به جنبههای سوگیری، الزامات افشای اطلاعات و مالکیت معنوی نشان میدهد.
حذف سوگیریهای احتمالی هوشمصنوعی، فرصتی منحصربهفرد ایجاد میکند تا خود را از پلتفرمهای فناورانه صرف متمایز کند. این باعث میشود با تجربه کاربری منحصربهفرد که دارای حس انسانی است، خدمات بهتری به مشتریان خود ارائه دهد.
توزیع اعتماد
بانکهای آینده در موقعیتی قرار خواهند گرفت که به یک ارائهدهنده خدمت مالی تبدیل شوند. این تغییر به این معنی است که فعالیت بانکها باید از پول فراتر برود و در یک اکوسیستم گستردهتر با مجموعهای از خدمات جایگزین ادغام شوند.
بانک در آینده قادر خواهد بود با استفاده از سوابق و تجربیات خود مزیت متمایزی نسبت به تازهواردها بهدست آورد. از طریق ارائه خدمات مبتنی بر هویت دیجیتال و فناوری دفترکل توزیع شده، مشتریان اطمینان حاصل میکنند که فرایند اتوماسیون و تصمیماتی که از طرف آنها گرفته میشود شفاف، قابلردیابی و قابلتلفیق است و به آنها کمک میکند زندگی پیچیده و پراکنده خود را مدیریت کنند.
سوپر اپ ها
در دوران اوج گرفتن کارهای جعلی (استفاده از هوش مصنوعی جهت مدلسازی چهره انسان برای ساخت ویدئو، ایجاد موقعیتهای ساختگی و دادن اطلاعات نادرست به افراد)، جرایم سایبری پیشرفته، سرقت داده، باجافزار، فیشینگ و دیگر واقعیتهای عصر دیجیتال، ایجاد بستری که مشتریان به آن اعتماد و احساس امنیت کنند، امری مهم و قابلتوجه خواهد بود.
ایجاد یک «سوپر-اپ» یا سرویسی مجازی که بتواند خصوصیت دیجیتال، حریمخصوصی و کنترل دسترسی را ادغام و محصولات و خدمات را فعال کند، مشکل است. زیرا به نهادهای موفق اجازه میدهد تا مشتریان را در تمام فعالیتهای خود به دور از رقبا در اکوسیستمهایش نگهدارند.
در بازارهایی مانند چین، برنامههایی مانند ویچت رویکرد «سوپر-اپ» را تسهیل میکنند، اما دستیابی به یک مدل مشابه در سایر نقاط جهان بسیار دشوارتر است – زیرا در چین قوانین حاکم بر حریمخصوصی اطلاعات؛ مانند آنچه در کشورهای غربی رایج است وجود ندارد و منع برخی غولهای فناوری جهانی از انجام کسبوکار امکان رقابت را از بین میبرد.
هدف مشاغل آینده ایجاد ارتباط قابلاعتماد با مشتریانشان از طریق پلتفرم «سوپر-اپ» و ایجاد تمایز نسبت به آنهایی است که تنها ارائهدهنده خدمات یا تولید کالا هستند.
پرداختها
در آینده امتیازات وفاداری، مشارکتها و پاداش تفاوتهای کلیدی بین محصولات پرداخت خواهند بود و پاداش یکپارچه مشتریان را راهنمایی میکند که کدام روش پرداخت، سود آنها را به حداکثر خواهد رساند.
در آینده میتوانید بهراحتی وارد کافیشاپ یا سوپرمارکت محلی خود شوید، بدون هیچ پرسشی در مورد هزینه یا گزینههای پرداخت، اقلام مورد نظر خود را سفارش دهید. آن زمانی است که پایانههای پرداخت حذف شدهاند و جای خود را به راهحلهای یکپارچه پرداخت و تراکنش بلادرنگ در دستگاههای PoS دادهاند.
ابزار تأمینمالی پرداخت هوشمند، که به صورت پویا نرخها را تعیین میکنند و اعتباری که متناسب با نوع معامله و هزینه تعیین میشود ارزش افزودهای را در قالب خدمت «الان بخر، بعداً پرداخت کن» به مشتریان ارائه دهد.
ارزیابی اعتبار مشتریان با در نظر گرفتن ورودیهایی مانند عادتهای زندگی، سابقه خرید، تجزیهوتحلیلهای پیشبینی شده، جامعتر و بهروز خواهد شد. محصولات اعتباری کاملاً متناسب با افراد طراحی میشوند. یکپارچهسازی برنامههای پاداش بر اساس رتبهبندی اعتباری برای هر تراکنش، برنامه بازپرداخت انعطافپذیری به مشتریان ارائه میدهند.
بزرگترین تغییر در فضای تجارت جهانی B2C است؛ زیرا مصرفکنندگان قادر خواهند بود معاملات خود را با بازرگانان بینالمللی بدون هزینههای تبدیل ارز انجام دهند.
امنیت سایبری مبتنی بر هوشمصنوعی
تا سال ۲۰۳۰، امنیت سایبری حول تجزیهوتحلیلهای پیشبینیشده در سطح شرکت، آسیبپذیری امنیتی و شناسایی تهدیدها ایجاد میشود که همه از طریق هوشمصنوعی پشتیبانی میشوند. هوشمصنوعی شیوه ارزیابی آسیبپذیریهای برخط امنیت را متحول میکند، چرا که مسائل امنیتی را بهصورت بلادرنگ شناسایی و اصلاح میکند و از اقدامات و سو استفاده هکرها جلوگیری مینماید.
بهعلاوه، بستر استفاده از توکنها جهت ذخیرهسازی دیجیتالی دادههای شخصی و بیومتریک از تلفن همراه و ساعت هوشمند به ادوات پوشیدنی پیشرفته شخصی مانند انگشتر، گوشواره و عینکهای تعاملی منتقل خواهد شد.
مقررات مربوط به محافظت از دادهها و حریمخصوصی فناوریمحور در سطح جهانی در سال ۲۰۳۰ اجرا میشود. اجرای این مقررات با تمرکز بر مالکیت، جمعآوری، نگهداری و پردازش دادههای شخصی و بیومتریک، موجب بالا رفتن اعتماد شهروندان و کاربران میشود.
بلاکچین بهعنوان راهحلی برای حفظ حریمخصوصی دادهها با استفاده از دفاترکل توزیع شده به افراد امکان میدهد تا کنترل کامل اطلاعات خصوصی خود را بهدست آورند و فقط در صورت توافق افراد، با اشخاص ثالث به اشتراک گذاشته شوند.
درعینحال، اجماع بینالمللی بر روی مدیریت و پردازش دادهها از حریمخصوصی و امنیت افراد محافظت خواهدکرد و استانداردها و پروتکلهای توافق را ارائه خواهد داد.
با هویت دیجیتالی مورد حمایت دولتها، مشتریان در هنگام اخذ مجوز دسترسی به دادهها احساس امنیت بیشتری میکنند. این امر باعث میشود امکان نقض مقررات KYC و مبارزه با پولشویی کاهش یابد و عرصه را بر کلاهبرداران تنگتر نماید.
ارزهای دیجیتال
با افزایش انتشار ارزهای دیجیتالی (توکنها) توسط بانکهای مرکزی و شرکتها، تحول در محصولات و خدمات تسریع خواهد شد. دیجیتالی شدن پول، شمول مالی را بیشتر، شفافیت را گستردهتر و پردازش و تسویه بلادرنگ معاملات را بهبود خواهد داد.
با حذف پول نقد در دهه آینده، دیجیتالی شدن وارد مرحله دیگری خواهد شد. این فرصتی برای کاهش اقتصاد سایه، استثمارگری و تقلب خواهد بود. هرچند تأثیرات حذف پول نقد بهطور کلی مثبت است، اما قشرهایی مانند سالخوردگان که اعتماد بیشتری به پول نقد دارند؛ ممکن است احساس کنند از جامعه طرد شدهاند، درنتیجه ارائهدهندگان خدمات مالی در آینده باید راهحلهای مناسبی جهت کاهش این مسئله بیابند. در ضمن نسل جدید ارزهای دیجیتال، تعدادی از واسطههای درگیر در پرداختهای بینالمللی و مبادله ارز را از بین خواهد برد و ارزش افزوده و تجارب جدیدی را به مشتریان ارائه خواهد داد.