نقش صنعت بیمه در هنگامه ورود به دولت سیزدهم

صنعت بیمه اکنون و در هنگامه ورود به دوره چهار ساله دولت سیزدهم، ضروری است تصویر روشنی از مطالبات خود داشته باشد؛ اتفاقاتی که طی 16 سال اخیر در صنعت بیمه شاهد آن بودیم می‌تواند تکرار نشود به شرطی که صنعت بیمه بداند در کجای اکوسیستم اجتماعی ـ اقتصادی کشور قرار دارد و چگونه باید نقش خود را ایفا کند.

کمتر صنعتی در جهان می‌شناسیم که همچون بیمه در تمامی صنایع دیگر و روابط بین صنایع و همچنین بخش‌های مختلف جامعه تنیده شده و درگیر باشد.

صنعت بیمه در عین حال به عنوان یکی از ارکان مهم بازار پول، نقشی ویژه در اقتصاد بر عهده دارد به طوری که مبالغ خرد و نیمه خرد را از سطوح مختلف جامعه و صنعت جذب و سپس به بخش‌های مختلف اقتصاد، تولید و سرمایه‌گذاری تزریق می‌کند. این صنعت همچنین در مدیریت نقدینگی و ایجاد انضباط پولی نقش کلیدی دارد.

به بیان دیگر صنعت بیمه سه نقش کلیدی در جامعه و اقتصادهای امروزین بر عهده دارد:

1) ریسک‌های مختلف در جامعه و اقتصاد و تولید را پوشش می‌دهد.

2) نقدینگی خرد را جذب و تبدیل به نقدینگی عمده و سپس تزریق به بخش‌های تولید و سرمایه‌گذاری می‌کند.

3) به مدیریت نقدینگی و ایجاد انضباط پولی کمک می‌کند. ایفای این سه نقش به صورت توأمان تنها از یک نهاد برمی‌آید و آن صنعت بیمه است.

حال با چنین جایگاه بی‌بدیلی سؤال از ذی‌نفعان اصلی این صنعت، آنانی که ماندگارند، این است: آنها چه مطالباتی از دولت آینده دارند؟

شاید در یک نگاه گذرا و البته احساسی همه تصور کنیم مطالبات ما از دولت سیزدهم بسیار زیاد است؛ اما فارغ از این احساس آیا واقعاً تصویر مشخص و شفافی درباره مطالبات‌مان در اختیار داریم؟ آیا در نهادهای مختلف نظارتی، پژوهشی، دانشگاهی و صنفی، کارگروهی را تشکیل داده و او را مأمورکرده‌ایم که دسته‌بندی‌ای از خواسته‌های دور و نزدیک صنعت بیمه ترسیم کند؟

آیا به عنوان یکی از قطعات پازل اقتصاد می‌دانیم در کجای پیکره اقتصادی ـ اجتماعی ایران قرار داریم که بعد مطالبات‌مان مشخص شود؟ اساساً در دسته‌بندی مطالبات‌مان می‌دانیم کدام صنفی است و کدام غیر صنفی و چرایی و چگونگی تحقق این مطالبات را مشخص کرده‌ایم.

آیا کافی است که بگوییم چند درصد از جی‌دی‌پی را تشکیل می‌دهیم و می‌خواهیم به چند درصد بالاتر برسیم و هر کجا می‌رسیم همین را بگوییم؟ آیا تشکیل و حضور در چند اتاق کلاب‌هوس کافی است؟

آیا به این سؤال پاسخ داده‌ایم که در چه شاکله تشکیلاتی اقتصادی ـ مدیریتی در دولت سیزدهم پای خواهیم گذاشت و به عنوان یک بازیگر به ما نگاه خواهد شد یا فقط صرفاً در بازی خواهیم بود؟ این موارد را از هم اکنون باید تصویر و تمرین کنیم. آیا می‌خواهیم به بازی گرفته شویم یا بازی داده شویم یا چون سرباز شطرنج فدایی باشیم؟

نگاهی به گذشته

تجربه‌های گذشته نشان می‌دهد صنعت بیمه اغلب حضوری منفعلانه در هنگام ورود به دولت‌های جدید طی 20 سال گذشته داشته است؛ اگر دهه‌های 60 و 70 را به دلیل اینکه بیمه‌ها همگی دولتی بودند کنار بگذاریم؛ چون تنها چهار شرکت فعال وجود داشت که از سیاست‌های دولت پیروی می‌کردند و بیمه مرکزی هم طبعاً کار سختی نداشت؛ حتی نیاز نبود سندیکایی وجود داشته باشد.

اما در دهه 80 وضعیت هم در سطح دولت و هم ساختار شرکت‌های بیمه دگرگون شد. فضای اقتصاد به دلیل اجرای صدور مجوز شرکت‌های خصوصی و امکان خصوصی شدن برخی شرکت‌ها در صنایع مختلف رقابتی و متنوع شد و از همه مهم‌تر شرکت‌های خصوصی بیمه پای در میدان گذاشتند. 20 سال اخیر را ناچاریم دوران قوام یافتن صنعت بیمه از حیث بلوغ شرکت‌های خصوصی و خصولتی بدانیم. طبعاً دو دهة اخیر با آزمون و خطاهایی همراه بود که از ملزومات دوره گذار است؛ از جمله اینکه اغلب حضور صنعت بیمه در هنگامه ورود به دولت‌های جدید منفعلانه بوده است؛ اما اکنون صنعت بیمه به میزانی از بلوغ رسیده است که آگاهانه در کارزارهای انتقال دولت‌ها مشارکت کند. این مشارکت به معنی آن نیست که صنعت را سیاسی کنیم کما اینکه برخی پست‌ها لاجرم از سیاست تأثیر می‌پذیرند و از سوی بخش حاکمیتی تعیین و سیاست‌گذاری می‌شوند.

بر همین اساس صنعت بیمه اکنون و در هنگامه ورود به دوره چهار ساله دولت سیزدهم، ضروری است تصویر روشنی از مطالبات خود داشته باشد؛ اما این کار بدون شناخت اکوسیستم اقتصادی ـ اجتماعی ایران غیر ممکن است.

تقویت بازوهای پژوهشی

شناخت اکوسیستم اقتصادی ـ اجتماعی ایران بدون وجود بازوهای قدرتمند پژوهشی در بخش‌های مختلف صنعت ممکن نیست. شاید یکی از الزامات اکنون، پوست‌اندازی نهاد پژوهشی و دانشگاهی فعال و تأسیس بازوهای مطالعاتی برای نهادهایی چون سندیکا و بیمه ایران است. جذب نخبگان دانشگاهی در این مرکز از اهمیت بالا برخوردار است؛ اما در نهایت به کجا خواهیم رسید؟

این نهادها قادرند نیازهای هر مقطعی از زمان و رویدادها را از قبل تشخیص و مطالعات لازم را صورت دهند؛ از جمله اینکه برای ورود به هر دولتی متناسب با رویکردهای آن دولت مطالبات صنعت را ترسیم کنند و در عین حال تصویر قابل اتکایی به دولت جدید بدهند که به صورت متقابل چه مطالباتی از صنعت بیمه داشته باشد.

اتفاقاتی که طی 16 سال اخیر در صنعت بیمه شاهد آن بودیم می‌تواند تکرار نشود به شرطی که صنعت بیمه بداند در کجای اکوسیستم اجتماعی ـ اقتصادی کشور قرار دارد و چگونه باید نقش خود را ایفا کند.

اول آمادگی بعد مطالبه

نمی‌توانیم در حالی که قرار است در لیگ برتر بازی می‌کنیم؛ اما آمادگی لیگ‌های دسته یک و دو و محلات را داشته باشیم. در صنعت بیمه نیز همین است. قبل از هر چیز آمادگی بازیگری در سطح لیگ برتر یعنی سطح اول سیاست و اقتصاد است. شرکت‌های بیمه همگی بنگاه‌های اقتصادی هستند؛ اما در یک سپهر سیاسی و اقتصاد سیاسی تنفس می‌کنند و نمی‌توانند به تأثیر و تأثراتی که از سیاست می‌پذیرند بی‌اعتنا باشند. شاید همین ضعف در بازیگریِ مؤثر، باعث شده است تا مثلاً درباره سهمی که از ثالث به نیروی انتظامی و بخش درمان می‌دهند، نتوانند نظارت داشته باشند. اینکه همواره امتیاز داده‌اند؛ اما امتیاز چندانی دریافت نکرده‌اند؛ بنابراین قبل از اینکه صحبت از چند و چون مطالبات از دولت را مطرح کنیم باید آمادگی خودمان را از نظر توانایی پیگیری مطالبات تقویت کنیم. افزایش آمادگی، یک فرایند چند وجهی در حوزه سازمان و تشکیلات، نیروی انسانی و تقویت ارتباطات برون‌صنعتی است.

 

منبع: ماهنامه بیمه داری نوین

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

  ⁄  1  =  2