ورود بازیگران جدید به بانکداری شرکتی/ اکوسیستمها همه چیز را تغییر خواهند داد
اختصاصی بانکداری الکترونیک؛
بانکداری شرکتی با دیجیتالی شدن در حال تحول است.از فرآیندهای اصلی کسب وکار گرفته تا نحوه تعامل مشتری، دیجیتال تقریباً به یک ابزار در هر بخش از فرآیند تبدیل شده است.
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، دیجیتالسازی هنوز در مراحل اولیه در بانکداری شرکتی است. با تکامل دیجیتال، تغییرات اساسیتری ایجاد میشود که با جریان آزاد دادهها بین بانکها، مشتریان آنها و شرکتهای ثالث امکانپذیر میشود. «اکوسیستم»های ایجادشده در نتیجه دیجیتالی شدن، مدلهای عملیاتی جدید را تسریع میکند و منجر به تحول چشمگیر در سطح وسیع میشود.
ساختار اکوسیستم آینده
در حال حاضر، غولهای فناوری مانند علیبابا، Tencent و آمازون در چندین کسب و کار، اکوسیستمها را اداره میکنند. برخی از آنها در حال حاضر خدمات مالی، از تأمین مالی تجارت گرفته تا پرداختها و وامهای بازاری را ارائه میدهند. مفهوم این تغییرات این است که دیگر نمیتوان مرزهای سنتی بین بانکهای شرکتی و صنایعی را که این بانکها به آن خدمت میکنند مسلم دانست. در یک اکوسیستم، اطلاعات، منابع و تخصص با هم ادغام شدهاند. همه چیز برای همه در دسترس است.
بانکها در چین در حال حاضر با طیف وسیعی از مدلهای پذیرش درگیر شدهاند، از سیستم عاملهای مبتنی بر فینتک گرفته تا اکوسیستمهای بازار و مشارکت با شرکتهای بزرگ. بانکهای اروپایی و آمریکایی نیز با برخی سرمایهگذاریهای کلان در فینتک و رابطهای برنامهنویسی نرمافزاری (API) اقداماتی را انجام میدهند.
از مزایای پیوستن به اکوسیستمها میتوان به گسترش جغرافیای جدید، بازارها و محصولات، ارزش افزودۀ حاصل از اشتراک اطلاعات و در برخی موارد، توسعۀ فناوری و کاهش مؤثرتر ریسک اشاره کرد که تا حدی نتیجۀ دسترسی بیشتر به دادهها در سراسر شبکه است.
کهنهکاران بانکداری شرکتی میتوانند در این حوزه دست پیش بگیرند؛ اما برای پیشرفت در دنیای اکوسیستم باید نقشی را که میخواهند بازی کنند، انتخاب کنند و استراتژیها، استعدادها و فناوری اطلاعات مناسب را برای این کار توسعه دهند. آنها باید شرکای بالقوه را شناسایی و مشخص کنند که کدام مدلهای تجاری برای آنها بهتر کار میکنند. این وظیفه دقیق و پیچیده است؛ اما در دنیای رقابت روزافزون، فرصتی را نشان میدهد که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
چالش عملکرد بانکداری شرکتی
بانکداری شرکتی نقشی حیاتی در عملکرد صنایع گستردهتر ایفا میکند و تقریباً یکسوم کل درآمد را تشکیل میدهد. بانکداری شرکتی عبارت است از ارائه خدمات مالی توسط دامنة وسیعی از مؤسسات مالی به شرکتهایی که درآمد سالانه بیش از 100 میلیون دلار دارند. علاوه بر این، ارائه خدمات به بازیگران کلیدی صنعت نیز از جمله خدمات بانکداری شرکتی است.
رشد درآمد سالانه از سال 2009 به طور متوسط حدود پنج درصد بوده و متوسط بازده سهام در سال 2016 به 9 درصد رسیده است. این اعداد و ارقام زیبا ما را از پویاییهای در حال رخ دادن زیر پوسته اکوسیستم، گمراه میکند. اکثریت قریب به اتفاق عملکردهای مثبت از بازارهای نوظهور، به ویژه در آمریکای لاتین و آسیا حاصل شده است، در حالی که در اروپای غربی درآمد حقوق صاحبان سهام بسیار کمتر از هزینه آن بوده است؛ همچنین نوسانات قابل توجهی در مناطق وجود دارد که بانکهای پیشرو سهم چشمگیری را در ارزشآفرینی به دست میآورند، در حالی که سرمایه بقیه آب میشود و ضرر میکنند.
نگرانی ویژه مدیران بانکی شرکتی این است که آنها طی سالهای اخیر در یک دوران طلایی اقتصاد کلان و با کمک پول ارزان و تقریباً بیحد و حصر بانکهای مرکزی عمل کردهاند؛ البته بعید است این دوران دوام بیاورد. چرخه مالی تغییر خواهد کرد، نرخ بهره بالاتر خواهد رفت و شرایط اعتبار و هزینههای ریسک به حالت عادی باز خواهد گشت. اثرات مورد اخیر در برخی از بازارهای نوظهور مشهود است. به ویژه در چین، هزینههای ریسک ناشی از مطالبات معوق و ابزارهای ناپایدار شرکتها به شدت افزایش یافته است.
فشار، بیشتر مربوط به مقررات است که تنظیم آن در سالهای آینده با سرعت ادامه خواهد یافت. بانکها تحت چارچوب کمیته بال باید در ساخت دامنه سرمایه خود، اجرای اقدامات جدید ریسک و اقدامات لازم برای اطمینان از حفظ داراییهای نقد کافی خود ادامه دهند. از سال 2019، مدل از دست رفتن اعتبار جاری هیئت استانداردهای حسابداری مالی (FASBCECLM)، مقررات وام سختگیرانهتری را به بانکهای ایالات متحده تحمیل میکند که منجر به سختتر شدن شرایط وامدهی میشود. استاندارد جایگزین گزارشگری مالی بینالمللی شماره 9 منجر به افزایش نوسانات سود واقعی خواهد شد.
بانکها در اروپا همچنین باید تأثیر مقررات (PSD2 اروپا، طرح بانکداری باز انگلیس) را با هدف دامن زدن به رقابت و ایجاد قوانین جدید برای افزایش شفافیت تحت دستورالعمل بازارهای ابزارهای مالی، مدیریت کنند. طبق برآوردها، تنظیم مقررات جهانی به طور کلی این پتانسیل را دارد که متوسط درآمد حاصل از داراییهای صنعت را به سه درصد کاهش دهد.
ورود بازیکنان جدید به بانکداری شرکتی
سرانجام، بانکهای شرکتی با طوفانهای با رقابتی روبهرو هستند. فینتکها پیوندهای جذابی را در زنجیرة ارزش، از جمله پرداختها، مدیریت پول نقد، تأمین مالی دارایی و سرمایهگذاری تجاری هدف قرار دادهاند. در حالی که شرکتهایی مانند ThinCats، Creditshelf و LendingClub در فضای وامدهی شرکتهای کوچک و متوسط (SME) اثری برجسته نشان میدهند، پلتفرمهای مختلف در حال گرفتن فرصتهای کسب و کار شرکتی از بانکها هستند؛ مثلاً پلتفرمهای FX مانند T360 و FXall و ارائهدهندگان پرداخت مانند Ripple کسب و کار شرکتی را از چنگ بانکها خارج میکنند. این فضای رقابتی سخت در سالهای آینده چالشبرانگیزتر خواهد شد.
با تغییر بازار و فضای اقتصادی، بانکهای شرکتی نیز تحت فشار قرار دارند تا مطابق روند بانکداری خرد، خدمات سریعتر، کارآمدتر و همگامتری را ارائه دهند. مشتریان به طور فزایندهای انتظار تجارب آسان، راهحلهای یکپارچه و خدمات با ارزش افزوده بالا را دارند. علاوه بر این، از آنجا که اختلال دیجیتال مرزهای بین صنایع را کمرنگ میکند، مدیران شرکتها دیگر ممکن است به این ایده که بانکها تنها منبع خدمات مالی هستند، وابسته نباشند. تصور وضعیتی که در آن سایر صنایع (به ویژه در فضای فناوری) ممکن است ارتباط با مشتری، قدرت مالی و قصد استراتژیک بیشتری برای رقابت داشته باشند، آسان است.
این روندها برای صنعت بانکی مهم است؛ زیرا بخش بانکداری شرکتی همچنان در سلامت صنعت بانکی به عنوان یک عامل بسیار مهم تلقی میشود. فعالیتهای بانکی در حوزه بانکداری شرکتی در سال 2016 حدود 25/1 تریلیون دلار درآمد ایجاد کرده است. رشد آهستهتر، تنظیم مقررات بیشتر، افزایش رقابت و ظهور سیستمهای حیاتی در اکوسیستم جدید باعث به بازی گرفته شدن این درآمد میشود.
اکوسیستمها همه چیز را تغییر خواهند داد
فناوریهای دیجیتال راحتی و توانایی کار مؤثرتر و خدمات بهتر به مشتریان را ارائه میدهند. با این حال، نتیجه برآیند کل از مجموع قطعات آن بیشتر است. موفقترین مشاغل درک کردهاند که چگونه دیجیتالی شدن تنوع را ایجاد میکند؛ بنابراین اگر میتوانید روی پلتفرم خود کتاب بفروشید، پس میتوانید اتومبیل، تعطیلات و خدمات مالی را نیز بفروشید. شرکتهایی مانند علی بابا، فیس بوک و Tencent به یک روح بزرگ در چند کسب و کار یا اکوسیستم تبدیل شدهاند که خدمات بهم پیوسته را برای پاسخگویی به انواع نیازها در یک تجربه یکپارچه گرد هم آوردهاند.
مکنزی تخمین میزند که در 10 سال آینده اکوسیستمها جایگزین بسیاری از زنجیرههای ارزش در سطح جهان شوند. ما اعتقاد داریم که تا اواسط دهه 2020، 60 تریلیون دلار درآمد ایجاد خواهد شد که این رقم 30 درصد از تولید ناخالص جهانی را شامل میشوند.
در بانکداری، اکوسیستمها فرصتی را برای ارائهدهندگان فراهم میکنند تا از مشتریان، بازارها و دادههای جدید استفاده کنند و این امر منجر به ایجاد مقیاس بزرگتر و منابع کاملتر برای مدیریت ریسک میشود. اکوسیستمها در حال حاضر در بخش خردهفروشی موج میزنند، جایی که ابتکارات بانکداری باز شرکتهای ثالث را به مشارکت تشویق میکند. سناریوهای اکوسیستم اکنون در بانکداری شرکتی نیز با حظور با شرکتها، ارائهدهندگان امور مالی، متصدیان و ارائهدهندگان فناوری در حال ظهور است. اینکه که چگونه تمام این شرکتها میتوانند زیر یک چتر دیجیتال به بخشی بزرگ از دارایی دست پیدا کنند را میزان همسویی آنها با پیشرفت تکنولوژی تعیین میکند.
اكوسيستمها احتمالاً در حوزه شركتي رشد خواهند كرد، زيرا مزاياي بالقوه مشخصي هم براي مشتريان و هم براي ارائهدهندگان وجود دارد:
*یک درگاه واحد به این معناست که مشتریان بدون زحمت به طیف گستردهای از محصولات و خدمات دسترسی پیدا میکنند.
*مشارکت و ادغام خدمات بین شرکتها در بخشهای مختلف، امکان نوآوری، فروش متقابل و به اشتراکگذاری دادهها و همچنین فرصت توسعه مدلهای جدید تجاری و خدمات با ارزش افزوده بیشتر را ایجاد میکند.
*اکوسیستمها فرصتی ایجاد میکنند تا در مناطق جدید (حوزه جغرافیایی و حوزه مشتری) توسعهیافته، طیف وسیعی از محصولات و خدمات را گسترش داده و بر محدودیتهای توانایی به عنوان یک بازیگر منزوی غلبه کند.
*کاهش خطر مؤثرتر توسط دادهها و اطلاعات چند بعدی موجود در اکوسیستم امکانپذیر میشود. سفارشات، دادههای تراکنشها، اطلاعات راهبردی و سایر اطلاعات از طرف شرکایی مانند دفاتر مالیاتی و گمرک از تسهیلات اعتباری و مدیریت پس از پرداخت وام پشتیبانی میکنند.
یک مزیت ویژه برای بانکهای شرکتی فرصت همکاری با سازمانهای خارج از بانک است؛ به عنوان مثال، شرکتها، بانکها و خانههای اوراق بهادار در یک بستر واحد میتوانند از ابزار مقیاس استفاده کنند تا بستههای مالی ارزانتر و در دسترستری را جمع کنند. اکوسیستمها همچنین ممکن است فرصتهای مبتنی بر فناوری، از جمله سهولت در به اشتراکگذاری دادهها و تبادل اطلاعات بهتر از طریق دفاتر پیشخوان، دفاتر میانی و پشتی را به همراه داشته باشند؛ همچنین تقویت عملیاتی بالقوهای در این حوزه وجود دارد. برای مثال، مدیریت ریسک و ارزیابی اعتبار ممکن است با دادههای اضافی در دسترس بهتر انجام گیرد.
نتیجهگیری
هنوز هم در کنار فرصتهای فراوان، خطرات نیز وجود دارد. تحقیقات مکنزی نشان میدهد؛ اگرچه فناوری دیجیتال برخی از شرکتها را به سمت برنده شدن در بازار سوق میدهد؛ اما درآمد شرکتها و ارزش کلی آنها را برای دیگران کاهش میدهد. علاوه بر این، تعداد بیشتری از بازیکنان به طور طبیعی توانایی رقابت و تهدید به برکناری را به دست خواهند آورد. یک نگرانی عملیاتی در بین بانکداران وجود دارد و آن این است که دروازههای فناوری جدید میتواند سدی بین آنها و مشتریان ایجاد کند و سایر بازیکنان این رابطه را کنترل کنند.
به این ترتیب یک مدل در این میان نهفته است که بعید به نظر میرسد یک بازی جذاب برای بانکها باشد. علاوه بر این، به اشتراکگذاری دادهها یک شمشیر دو لبه است که فرصتهای شغلی ایجاد میکند؛ اما همچنین فرصت ایجاد ارزش از داراییهای قبلی خود را به رقبا میدهد. سرانجام، همیشه یک خطر ذاتی در به اشتراکگذاری دادهها با شرکتهای ثالث وجود دارد، به ویژه که بانکها برای محافظت از مشتریان خود تحت فشارهای نظارتی فزایندهای قرار دارند.
منبع: ماهنامه بانکداری آینده