تقلید از نوآوری دیگران روشی برای دریافت تسهیلات دولتی

مصاحبه با مرتضی جوان، عضو هیات علمی دانشگاه امیرکبیر

پتانسیل نوآوری در کشور ما از یک کشور پیشرفته به لحاظ اثرگذاری و اثربخشی داخلی می‌تواند بیشتر باشد، با این شرط که تعریف و مفهوم درستی از نوآوری را در جامعه گسترش داده و تمامی موانع در سر راه فعالیت های مدل نوآورانه را از میان ببریم. یکی از اصلی ترین ترمزهای نوآوری در کشور مربوط به مدیران ریسک گریز است به طوری که حتی داده ای برای ارزیابی وضعیت نوآوری در زمان ریاست خود ارائه نمی دهند.

در این مقاله پایگاه خبری بانکداری الکترونیک همراه با عضو هیئت علمی دانشگاه امیرکبیر تلاش کردند به بررسی چالش ها و موانع نوآوری پرداخته و راهکارهای عملی برای از میان برداشتن این موانع ارائه دهند.

* انتظارات از حوزة نوآوری هنوز برآورده نشده است
از نظر مدرس دانشگاه امیرکبیر، در جامعه کنونی هنوز تعریف و فهم درستی از نوآوری و نوآفرینی وجود ندارد و عمدتاً نوآوری‌ها تقلیدی هستند؛ شتاب‌دهنده‌ها و VCها نیز کارکرد واقعی خود را نداشته و اغلب شاهد هستیم که استارتاپ‌ها شتاب‌دهنده را شتاب می‌دهند؛ به دلیل شکل نامناسب ورود حاکمیت به اکوسیستم نوآوری، شتاب‌دهنده‌ها اغلب برای دریافت تسهیلات دولتی جلو می‌آیند تا از این ظرفیت استفاده کنند؛ ولی نه ادبیات آن را بطور کامل می‌دانند و نه ساز و کار آن را دارند؛ بنابراین همة آنها نمایشی می‌شود. تصور کنید در صحرایی کندوی زنبور عسل و تعدادی زنبور رها کنید تا عسل تولید کنند. آیا چنین چیزی امکان‌پذیر است؟ به نظر من ساز و کارها به شکل درست و پایدار کنار هم قرار نگرفته‌اند. 

* محدودیت های سیاسی و کپی برداری از نوآوری دیگران آفت نوآوری هستند
معمولاً نوآوری به معنی این است که برای رفع نیاز واقعی ما مسیری را طی کنیم که یا کسی آن مسیر را طی نکرده یا کمتر کسی آن را طی کرده است و ریسک بالایی هم دارد؛ اما هر کاری که می‌خواهد در کشور انجام شود به واسطة اینکه حاکمیت بخش مهمی از اقتصاد و منابع را در اختیار دارد، تصمیم‌گیری‌ها برای دریافت تسهیلات به آن سمت می‌رود، ولی به دلیل بروکراسی بسیار و ریسک پذیری بسیار کم مدیران دولتی موفق نخواهد بود. مدیران یاد گرفته‌اند که بگویند آیا جای موفقی انجام شده است؟ یا کشورهای دیگر چه کار کرده‌اند؟ یا از کجا معلوم که در ایران جواب دهد؟ و به این ترتیب بنچ مارک‌هایی به میان می‌آیند که مانع نوآفرینی می‌شوند و ما را به سمت کارهایی می‌برند که تقلیدی است؛ بنابراین مفهوم نوآوری را متوجه نشده‌ایم و نوآوری در ایران به معنای همان کپی کردن از تجربیات دیگر کشورها نمود پیدا می‌کند.

* مدیران در حوزة نوآوری ریسک‌گریز هستند
دلیل ریسک گریزی مدیران کشور از نظر جوان، احتمالاً متغیر‌های دیگری از جمله دسترسی به منابع ارزان و یارانه‌ها و موضوعات دیگر باشد؛ به ویژه اینکه بخش زیادی از اقتصاد ما حاکمیتی است و از مدیران دولتی و حاکمیتی انتظار نوآوری نمی‌رود. 
عضو هیئت علمی دانشگاه در مورد اینکه یک زمانی در میان مدیران ریسک‌پذیری وجود داشته، موافق نیست و به نظر جوان امروز هم شرایط تغییری نکرده است و همچنان کاری که انجام می شود، این است که روی فناوری جدید موج‌سواری کنند. من در ادبیات بسیاری از مدیران چنین چیزی را شنیده‌ام و هنوز هم هست. من قصد دارم کمی این وضعیت را آسیب‌شناسی کنم که چرا این اتفاق می‌افتد؟ و چرا نمی‌توانیم آن را مدیریت کنیم؟ یا آن را اندازه بگیریم؟ ما وقتی می‌توانیم یک مسئله را حل کنیم که بتوانیم آن را اندازه بگیریم و وقتی میتوان اندازه گیری کرد که دیتا وجود داشته باشد.

* برای شاخص های اندازه گیری نوآوری در کشور داده ای وجود ندارد
جوان به این موضوع اشاره می کند که متاسفانه مدیران سعی می‌کنند با یک سری شاخص‌ها نشان دهند که عملکردشان خوب یا بد بوده است. برای مثال GII یا NRI شاخص‌های بین‌المللی هستند که عملکرد کشورها را می‌سنجند. ما در حدود هشت شاخص از این شاخص‌ها که ریزبینانه‌تر وارد شدیم، متوجه شدیم که جابه‌جایی ما در شاخص‌ها به واسطة این نیست که لزوماً کار خاصی در داخل انجام داده باشیم؛ بلکه به این واسطه است که خیلی وقت‌ها دیتایی برای اندازه‌گیری آن شاخص نداریم و زمانی که دیتا نباشد، شاخص پایین می‌آید؛ وقتی دیتا در دسترس قرار می‌گیرد، مقدار آن شاخص، مشخص‌تر می‌شود و اینجاست که تصور می‌کنیم چند پله صعود یا نزول کرده‌ایم؛ در صورتی که خیلی وقت‌ها هیچ کاری نکرده‌ایم و فقط تا به امروز گزارشی ارائه نمی‌شد و دیتایی در دسترس نبود؛ حتی گزارش‌های مختلفی را بررسی کرده‌ایم که داده¬ها در صفحات مختلف مخدوش شده‌اند، صرفاً برای اینکه نتیجة نهایی مدیریتی خوب جلوه کند. 
بنابراین در مرحلة اول آسیب‌شناسی باید ابتدا دیتا را اندازه‌گیری کنیم؛ حال آیا دیتایی وجود دارد؟ آیا وقتی دیتا را با چند سال تأخیر عرضه می‌کنیم، اجازه می‌دهیم کسی آن را ارزیابی کند؟‌ پس مدیران هم چون کوتاه‌مدت هستند، در دوران مدیریت خود دیتایی عرضه نمی‌کنند تا عملکردشان قابل سنجش نباشد و مدیر بعدی هم دیتای مدیر قبلی را منتشر می‌کند یا استارتاپ‌ها دیتایی ارائه می‌دهند؛ ولی کسی نمی‌داند این دیتا درست است یا غلط است؛ چون منبعی برای اعتبارسنجی و ارزیابی آن وجود ندارد. جالب است بدانید که ماه گذشته آخرین نسخة ترازنامة انرژی کشور منتشر شد که مربوط به سال 96 است؛ یعنی اگر استارتاپی بخواهد در این حوزه کار کند، آخرین دیتای رسمی که دارد مربوط به سه سال پیش است. 

* بهره وری در فعالیت های نوآورانه به شدت پایین است
مدرس دانشگاه امیرکبیر در زمینه میزان تولید و مصرف در کشور بیان می کند و آن اینکه کشور ایران از نظر جمعیت یک درصد جمعیت دنیا و از نظر اقتصاد نیم درصد دنیا را دارا می باشد؛ شاخص دیگر رابطة میان مصرف انرژی به تولید اقتصادی است. ما از نظر سرانة مصرف انرژی در دو بخش خانگی و صنعتی بالاتر از اروپا قرار داریم؛ به تعبیر دیگر دو برابر اروپا انرژی مصرف می‌کنیم در حالی که اقتصادمان نصف اقتصاد اروپاست. حال نسبت میان مصرف انرژی و تولید اقتصادی را مشخص کرده‌ایم و متوجه شدیم به ازای هر واحد مصرف انرژی در ایران ۱۶۰۰ دلار تولید اقتصادی داریم؛ ولی جالب است بدانید که این رقم در اروپا ۱۲000 دلار است؛  بهره‌وری به شدت پایین و مصرف به شدت بالاست؛ به تعبیر دیگر انرژی تولیدی‌مان را مصرف کرده و هیچ چیزی تولید نمی‌کنیم، حال باید از کجا انتظار نوآوری داشته باشیم؟ 
البته هر قدر وضعیت نامطلوب باشد، زمینة نوآوری بیشتر فراهم است. از نظر جوان اگر نگاه سیستمی به وضعیت جامعه داشته باشیم، متوجه می‌شویم که سیستمی هستیم که ضعف بسیاری داریم؛ ولی جای بهبود وجود دارد؛ این سیستم در چه حالتی کار می‌کند؟ گاهی این سیستم در حالت لایو لاک (هرز گردی) قرار دارد؛ به تعبیر دیگر تصور می‌کنیم در حال کار هستیم؛ ولی کاری انجام نمی‌دهیم و در جایی هم فیدبک منفی می‌دهیم. 

* فضای یکپارچه برای نوآوری وجود نداشته و شهرهای کوچک دچار فقر نوآوری هستند
برای یکپارچه سازی فعالیت های مدل نوآورانه مدلی بنام استارتاپ استودیو‌ وجود دارد؛ شرکت پروژه‌های فعال و مشتریانی دارد که از طریق آنها کار را پیش می‌برد و ما روی تیم ها و هسته‌های دانشی تمرکز کردیم تا قابلیت خارج شدن از ساختار بروکراتیک شرکت را داشته باشد؛ چون در شرکت‌های بزرگ هنوز بنیة مالی وجود دارد که بتوانند روی ایده‌های درون سازمان سرمایه‌گذاری کنند. ایده در رویکرد درون‌سازمانی می‌تواند در یک تیم کوچک‌تر پرورش یابد و با خارج شدن از ساختار بروکراتیک، عملاً شاهد این باشیم که کم‌کم هسته‌های فناور و نوآور مستقل شکل بگیرند. 
تجربة دیگر ما استفاده از ظرفیتی است که به صورت پراکنده در کشور داریم. خیلی از ظرفیت‌ها در پایتخت متمرکز شده‌اند که همین امر باعث می‌شود در شهرستان‌ها با اینکه نیروهای خوب و جوانان پر انرژی و دانشگاهی داشته باشیم؛ ولی عملاً نتوانیم از آن ظرفیت‌ها استفاده کنیم و هر کسی قصد پیشرفت دارد به تهران یا شهرهای بزرگ میاید. باید یک سری مراکز ثقل ایجاد شود، چسبندگی نیروی انسانی را به شهرستان ها بیشتر کند و بتوان انتظار نوآوری به صورت توزیع شده داشت. چنین کاری با ایجاد واحدهایی از شرکت‌های بزرگ در شهرهای کوچک‌تر می تواند مدیریت شود؛ شرکت¬های بزرگ به جای توسعه در تهران که گران قیمت است، می توانند واحدهای فنی و تولیدی خود را در شهرهای کوچکتر با هزینه های کمتر توسعه دهند؛ از یک طرف برای بنگاه اقتصادی جذاب است و از سوی دیگر بودجه هم به شهرهای دیگر تزریق و باعث می‌شود آنها نیز کم‌کم به اکوسیستم نوآفرینی در کشور کمک کنند.
امروز بودجه مسئلة اصلی محسوب نمی‌شود. برای خیلی‌ها سطح دسترسی فراهم نیست یا نمی‌دانند چطور تجاری‌سازی کنند. مثلاً شرکت بزرگی که شعبات زیادی دارد، می‌تواند یک واحد خود را به شهرهای دیگر ببرد و از ظرفیت نیروی انسانی آنجا استفاده کند. این امر باعث می‌شود که هم به نفع خود او باشد و هم کمکی از پایین به بالا به اکوسیستم نوآوری کشور شود؛ چون ذهن‌های بیشتری وارد اکوسیستم می‌شود که این خود زمینه ساز فرصت های بیشماری است.

جمع بندی
با بررسی مقاله حاضر مشخص شد که هنوز تعریف درستی از نوآوری و نوآفرینی در جامعه وجود ندارد و افراد به جای عملی ساختن ایده های نوآورانه، بهانه ای برای دریافت تسهیلات دولتی پیدا می کنند. متأسفانه به دلیل مداخله نابجای حاکمیت در فعالیت های نوآورانه، تصمیم گیری بیشتر درگیر دریافت تسهیلات می باشد تا عملی کردن ایده ها. از طرف دیگر، گاهی اوقات برای بهتر جلوه دادن وضعیت نوآوری در کشور، مدیران از شاخص های جهانی برای ارزیابی عملکرد خود استفاده می کنند که اشتباه است زیرا بیشتر اوقات داده و فعالیتی وجود ندارد که آن را با شاخص اندازه گیری کنیم.
www.globalinnovationindex.org

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

30  ⁄    =  3