قضاوت زود است
مانند بسیاری از پدیدهها و اتفاقات بزرگ و تأثیرگذار، برای آغاز فعالیت شبکه مستقل پرداخت الکترونیکی در ایران نیز نمیتوان تاریخ دقیقی سراغ گرفت؛ کافی است نگاهی به خاطرات و سخنان قدمای این حوزه بیندازیم تا مشخص شود هر یک اتفاق یا تصمیمی را چه از جنس ورود فناوری یا ابزار جدید بوده و چه از جنس پیدایش نیازی نو، نقطه شروع شکلگیری شبکه پرداخت الکترونیکی مستقل از شبکه بانکی در ایران میدانند گرچه در همین استقلال نیز اختلافنظر کم نیست!
باوجود این ابهام و اختلاف اما پس از تشکیل شرکت شاپرک که به عقیده برخی میتوان آن را نقطه رسمی ایجاد شبکه پرداخت الکترونیکی مستقل از بانکها دانست، شاهد معرفی و آغاز هویتهای مستقل دیگری در حوزه پرداخت الکترونیکی علاوه بر شرکتهای پیاسپی هستیم که تاریخ رسمیت یافتن هر یک از آنها کاملاً مشخص است؛ ازجمله این موارد میتوان به پرداختیارها اشاره کرد که از شهریورماه سال 97 با امضای نخستین تفاهمنامهها میان این شرکتها و شرکت شاپرک فعالیت خود را بهصورت رسمی در شبکه پرداخت الکترونیکی ایران آغاز کردند.
شرکتهای پرداختیار که باید آنها را نخستین بازیگران حوزه پرداخت الکترونیکی پس از سالها یکهتازی پیاسپیها دانست، طی دو سال اخیر با فرازوفرودهای فراوانی مواجه بودهاند و همین بسامد اکنون زمینهساز اختلافنظر میان این فعالان را نسبت به مفید و موفق بودن این مدل از فعالیت شده است. آن دسته از پرداخت یارهایی که مدل فعلی را بیفایده و بعضاً ناممکن میدانند در اثبات نظر خود دلایل مختلفی عنوان میکنند که میتوان این دلایل را در دو دسته تقسیمبندی کرد؛ دلایلی که به بستر قانونی تعریفشده توسط بانک مرکزی برای فعالیت شرکتهای پرداختیار برمیگردد. دسته دوم دلایل هم اختلالاتی است که در فرایندهای اجرایی به پرداختیاری مربوط میشود مانند اختلالاتی که بعضاً در تسویه کارمزدها، مبالغ تراکنشها و… طی دو سال اخیر پیشآمده است.
آنچه در این میان اما کمتر مورد توجه قرار میگیرد عدم سنخیت این دلایل است که ارزیابیها درباره کارآمدی مدل فعلی پرداخت یاری را با کمدقتی همراه کرده است؛ توجه به موارد مطرحشده از سوی فعالان حوزه پرداخت الکترونیکی در مورد آنچه اشکالات مدل کنونی میدانند بهروشنی نشان میدهد که میان مشکلاتی که تدوین و تعریف نادقیق دامنه فعالیت پرداخت یارها، نسبت فعالیت آنها با شرکتهای پرداخت الکترونیکی یا همان پیاسپیها و… عنوان میشوند با مواردی مانند اختلالات در تسویه تفاوتهای بزرگی وجود دارد؛ تفاوتهایی که عمدتاً ماهوی و اساسی هستند. بهعنوانمثال اینکه شرکتهای پرداخت یار از دامنه اختیارات و زمین کوچکتری نسبت به پیاسپیها برخوردارند، مقولهای است که از نگاه خاص بانک مرکزی در زمان تدوین مستند پرداخت یاری نشئتگرفته و ارتباطی با شاپرک بهعنوان بازوی اجرای این مدل ندارد. اینکه در نقدهای برخی پرداختیارها چنین تفاوت فاحشی در جنس و ماهیت اشکالات نادیده یا مغفول واقع میشود، عجیب است.
در مورد ایرادات به زیرساختهای تسویه نیز گزارشهای آماری از واقعیتهایی متفاوت با احساسی که در میان پرداختیارها وجود دارد، حکایت دارند؛ طبق گزارش رسمی شاپرک «عملیات تسویه پرداختیاری از نهم آبان ماه سال 1397 با انجام تراکنشهای آزمایشی آغاز و در اردیبهشتماه سال 1398 با اضافه شدن تعداد بیشتری از شرکتهای پرداختیار به سامانه در مقیاس بزرگتری ادامه یافت.
بر اساس گزارشهای ثبتشده از حدود یک سال پیش تا زمان تهیه این گزارش، حدوداً 150 پرداختیار به مرحله عملیاتی رسیدهاند ولی تنها 30 پرداختیار فعال بهصورت روزانه عملیات تسویه با پذیرندگان را انجام میدهند. نکته مهم اینکه از اول مرداد سال گذشته تا 11 مرداد امسال 300 روز غیر تعطیل وجود داشته که عملیات پرداختیاری در آن صورت پذیرفته است. در میان این سیصد روز مجموعاً در 56 روز عملیات تسویه پرداختیارها در سامانه پرداختیاری شاپرک و سامانههای بانکها با مشکلاتی مواجه بوده که موجب تأخیر در تسویه شده است. از این تعداد مشکل، علت تأخیر تنها در 9 مورد سامانه پرداختیاری شاپرک و در سایر موارد، منشأ تأخیر یک یا چند بانک فعال در حوزه تسویه پرداختیاری بودهاند».
با در نظر گرفتن این موارد به نظر میرسد درباره موفقت یا عدم موفقیت اصل فعالیت شرکتهای پرداخت یاری باید با دقت و هوشیاری بیشتری قضاوت کرد و فرصت اصلاح را از بین نبرد.