بررسی مسیر تصمیم‌گیری‌ها و اسناد ابلاغی در حرکت به سمت دگردیسی دیجیتال

میز سخن «نگاه انتقادی به دگردیسی دیجیتال»

گزارش‌ها حاکی از آن است که دیجیتالی شدن صنعت بانکی کشور بدون دیجیتالی شدن حاکمیت کشور با چالش های اساسی روبرو است. زمانی که قوای سه گانه هنوز اعتمادی به داده‌های دیجیتالی نداشته و مدارک کاغذی را سند تلقی می کنند، تحول دیجیتال نه تنها در صنعت بانک و پرداخت، بلکه در سایر صنایع همچون بیمه، صادرات و واردات و تولید نیز ممکن نخواهد شد.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، دیجیتالی شدن صنعت بانکی کشور بدون دیجیتالی شدن حاکمیت کشور با چالش های اساسی روبرو است. زمانی که قوای سه گانه هنوز اعتمادی به داده‌های دیجیتالی نداشته و مدارک کاغذی را سند تلقی می کنند، تحول دیجیتال نه تنها در صنعت بانک و پرداخت، بلکه در سایر صنایع همچون بیمه، صادرات و واردات و تولید نیز ممکن نخواهد شد.

اکنون این سؤال مطرح است: آیا تجارب گذشته در نحوه تدوین اسناد مطالعه شده است؟

نظر پیشکسوتان، مدیران و معاونان فناوری بانکی و پرداخت کشور را در این خصوص با هم می‌خوانیم:

سید محمود احمدی: اسناد ابلاغی در حوزة بانکی به ویژه سیاست‌نامة بانک مرکزی در مورد فناوران، اگر به دقت نگاه شود در جهت و امتداد این دگردیسی است. تجربه نشان داده است که رهبری بانک مرکزی در موارد مشابه تسریع‌کنندة فرآیند است. امروز نیز همچون گذشته امیدم به بانک مرکزی است.
منصوری: تاکنون سندی دال بر دگردیسی دیجیتال به جز «ایران هوشمند»، «اقتصاد هوشمند» و «بانکداری دیجیتال» و همچنین مواردی در برنامۀ پنجم و ششم توسعه ندیدیم و این امر نیاز به بررسی بیشتر و دقیق‌تر دارد؛ مثلاً اگر بخواهیم تأثیرپذیری فناوری در GDP کشور به گونۀ دقیق مشاهده شود نیاز به یک ساختار مالی جدید در کل کشور است یا نیاز به ارزیابی دادۀ دیجیتالی است و همچنین تعریف اسناد دیجیتالی.

ژان صیاد: ورود وزرات اقتصاد و دارایی به این موضوع به دلیل صاحب مجمع بودن آن وزرات در ١٢ بانک است که با ترسیم مدل و تعریف روش انجام کار و امکانات شناخته‌شدۀ فعلی، ویژگی‌های کلیدی دیجیتالی شدن در حوزۀ صنعت بانکداری و ترغیب آنها به مطالعه و بررسی بیشتر و پوشش همۀ ابعاد این موضوع همراه است.


عسگری انارکی: در این بخش مدتی است از برخی موضوعات و تصمیمات دور هستم و زیاد اجازة اظهارنظر به خود نمی‌دهم؛ ولی باید بگویم که اسناد ابلاغی بسیار کند ابلاغ می‌شوند و معمولاً نوشداری پس از مرگ سهراب هستند. زمانی ابلاغ می‌شوند که هرج و مرج یا شاخه‌های اضافه‌ای رشد کرده‌اند و هرس کردن آنها دردآور است و به بخش خصوصی لطمه می‌زند و کسانی که تصمیم‌گیری می‌کنند تا زمانی که موضوع را درک و احساس نیاز کنند که باید چنین تصمیماتی گرفته شود نوشداری پس از مرگ سهراب خواهد بود.

در مورد تجارب گذشته در نحوة تدوین باید بگویم که در اغلب موارد تجربیات خارجی وجود دارند و اسنادی در خارج هستند و بیشترین وظیفه تطبیق آن با کارهایی است که به صورت بومی انجام داده‌ایم؛ البته یکی از مشکلات عمدة ما عدم ارتباط سیستم‌های مالی با سیستم‌های بین‌المللی است و همین امر باعث شده تا ما در یک محیط گلخانه‌ای رشد و حرکت کنیم؛ اگر مسائل بین‌المللی را ندید بگیریم هزینه‌های زیادی در آینده به ما ابلاغ می‌شوند که اگر تجارب گذشته و حال کشورهایی که این تکنولوژی‌ها را ایجاد کرده‌اند در نظر نگیریم هزینه‌های زیادی را متحمل خواهیم شد.

به نظر من با شعار جوان‌گرایی، تجربیات گذشته مورد استفاده قرار نمی‌گیرند در حالی که در همه جای دنیا جوان‌ها کارهای اجرایی را بر عهده می‌گیرند و هدایت و مشاوره بر عهدة افراد باتجربه قرار می‌گیرد.
مدیرانی در ایران بعد از 70 الی 80 سال صندلی خود را رها نمی‌کنند و از طرفی مدیرانی بر سر کار می‌آوریم که هیچ تجربه‌ای ندارند، انرژی دارند؛ ولی متأسفانه به دلیل نداشتن تجربه دچار مشکلاتی می‌شوند.

مقدسیان: تا حدی بله. اما انجام یک کار در ایران خیلی سخت‌تر از مطالعات مکرر است تا وقتی حاضریم منابع مالی و انسانی را هدر دهیم و حقوق بگیریم و ما را به خاطر ترک فعل و وظیفه محاکمه نکنند، کاری درست نمی‌شود.


عبدالله زاده: متأسفانه مستندات تهیه‌شدة نهادهای مدعی در رابطه با تحول بانکداری کشور در دسترس نیست و به همین علت تحلیل و اظهارنظر امکان‌پذیر نیست.

در مستند ارائه‌شده در وزارت اقتصاد که با کمک کارشناسان مرتبط و با توجه به اسناد بالادستی و تجارب گذشته و امکانات تعریف‌شدة علمی و عملی بانکی دقیقاً مورد نظر بوده است و حتی‌الامکان سعی شده نگاه مورد نظر صاحب سیستم (وزارت اقتصاد) به مجریان بانک‌ها ابلاغ شود.


فاطمی: مسیر تصمیم‌سازی دگردیسی دیجیتالی باید بر اساس مدیریت هزینه‌ها، افزایش بهره‌وری و افزایش اعتماد عمومی باشد تا با مطالبۀ عمومی شدن آن به صورت عام فراگیر شود. این تحول دیگر یک کالای بورس و شیک مدیریتی نیست که افتخارآفرین باشد. این تحول، ارزش‌آفرین است آن هم برای عموم مردم و نه سطح خاصی از مدیران و حاکمیت. بنابراین این تحول نیازمند دگراندیشی خاص خود است و تجارب گذشته در موفقیت آن کافی نخواهند بود.

مولوی: متأسفانه در ایران همه به دنبال یک متولی در حوزة اقتصاد دیجیتال هستند، این امر به متولی نیاز ندارد به تغییر نگرش در همة سطوح احتیاج دارد، نیازمند ایجاد درک عمیق از جهان اطراف و فرصت‌های آن است. چرا نباید الگوی دگردیسی دیجیتال ما کشورهای پیش رو نباشند؟ چرا نباید به راحتی بتوانیم از آنها الگوبرداری کنیم؟
ما به دنبال خلق مدلی هستیم که هیچ کشوری تا به حال با آن روبه‌رو نبوده است و این سرعت توسعه و حرکت را کند می‌کند.

فرهاد فائز: در کشور، حوزه‌های مختلفی نظیر کشاورزی، انرژی، سلامت، پولی و مالی و … به طور فعال به تدوین سند دگردیسی دیجیتال یا تحول دیجیتال پرداخته‌اند؛ اما از مهم‌ترین آنها می‌توان به پروژۀ «تدوین سند ملی تحول دیجیتال و نقشۀ راه اجرای آن در سطح ملی» اشاره کرد که درصدد است درک مناسب و مشترکی در ارکان سیاست‌گذاری و اجرایی از فناوری‌های تحول دیجیتال ایجاد کند؛ فرصت‌ها، چالش‌ها و قابلیت‌های موجود را شناسایی کند؛ زمینه‌های کاربردی این فناوری‌‌ها در صنایع و بخش‌های مختلف اقتصادی را مشخص کند و با سیاست‌گذاری مناسب در فناوری‌های تحول دیجیتال استراتژیک، جهت‌گیری و اقدامات لازم برای توسعه و کاربرد هر یک از فناوری‌های این حوزه را تبیین کند. کارفرمای این پروژه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و مجری آن دانشگاه تهران معرفی شده است. فعالیت‌های اصلی پروژه طی چهار فاز اصلی، مشتمل بر «شناسایی فناوری‌های تحول دیجیتال و وضعیت موجود تحول دیجیتال کشور»، «ارزیابی و انتخاب فناوری‌های تحول دیجیتال»، «بررسی آثار فناوری‌های منتخب تحول دیجیتال و تعیین جهت‌گیری و راهبردهای تحول دیجیتال» و «ارائۀ نقشۀ راه تحول دیجیتال کشور» تعریف شده و در نهایت سندی تحت عنوان «سند ملی تحول دیجیتال: نقشۀ ‌راه توسعۀ اقتصاد دیجیتال» تهیه و ارائه شده است.

همچنین یکی از مهم‌ترین اسنادی که در حوزۀ مالی و پولی کشور توسط وزارت اقتصاد و دارایی با عنوان «بانکداری آینده و تحول دیجیتالی؛ رویکرد سیاستی و چارچوب استقرار مبتنی بر پارادایم اقتصاد هوشمند» تدوین شده است؛ به تعریف اقتصاد هوشمند و تحول دیجیتالی، آیندۀ بانکداری و افق بانکداری دیجیتال، رویکرد سیاستی و چارچوب استقرار بانکداری دیجیتال و نظام پایش و ارزیابی نحوۀ استقرار بانکداری دیجیتال پرداخته است. این سند از باب پرداختن به اهمیت موضوع، ارائۀ تعاریف پایه و گوشزد کردن همۀ جوانب با اهمیت در بانکداری دیجیتال، ارزشمند بوده و می‌تواند منشأ اثر باشد؛ ولی متدولوژی پیشنهادی این سند برای اجرای تحول دیجیتال آکادمیک ارزیابی می‌شود و برای فضای واقعی احتمالاً نیازمند اصلاحاتی باشد. از نکات مهم دیگر قابل تأمل، ضرورت تعامل وزارت اقتصاد و دارایی، بانک مرکزی و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در تحولات دیجیتالی حوزۀ بانکی است که باید بیش از پیش مد نظر باشد.

صادقی: اگر منظور شما سند رسمی است که در این مورد از طرف نهادهای قانون‌گذار یا ذی‌ربط ارائه شده است تا جایی که بنده مطلع هستم صرفاً یک نقشۀ راه برای بانکداری دیجیتال از طرف وزرات اقتصاد ارائه شده است که البته نقدهای جدی نیز به آن وارد است؛ اما همین که این سند وجود دارد بسیار امیدوارکننده است. در تدوین این مدل ظاهراً مستندات شرکت‌های خارجی مانند دیلویت و مکنزی به عنوان مرجع استفاده شده است و کمتر به جایگاه فعلی بانکداری ایران توجه شده است؛ اما برای دگردیسی دیجیتال یا حتی اقتصاد دیجیتال، بنده سند رسمی و مستند قابل اتکایی را ندیده‌ام و نمی‌توانم در مورد آن صحبت کنم.


اینالویی: من سندی را در این مورد ندیده‌ام. یک کار ابتدایی را وزارت اقتصاد انجام داد که البته شاید در شروع بد نباشد و برای توجه دادن حاکمیت مناسب باشد؛ اما برای ادامۀ مسیر راهگشا نیست. به طور متفرقه نیز کسانی کارهایی را انجام داده‌اند که نمی‌شود به آنها سند گفت و بیشتر در حد پاورپوینت و مزایای تحول دیجیتالی است. ما نیاز به اسنادی داریم که تجارب کشورها و شرکت‌های موفق را بررسی کرده باشد.

مختاریان: یک نکتة مثبت این اسناد این است که تا حدی در بین مدیران حس اهمیت ایجاد کرده و مدیران کشور نمی‌توانند بی‌تفاوت به این موضوع باشند. با اینکه چارچوب اولیه‌ای برای آشنایی با این مفهوم به دست داده است.
از طرف دیگه باید توجه داشت که تنها با ارائة اسناد حاکمیتی نمی‌توان دگردیسی دیجیتال ایجاد کرد؛ بلکه باید مدیرانی پرورش داد و به کار گمارد که به ضرورت دگردیسی دیجیتال اعتقاد و ذهنیت دیجیتالی داشته باشند.


ویسی: در سطح کلان، من فقط از وجود ابلاغ وزارت اقتصاد اطلاع دارم که هر چند به آن انتقادهایی وارد است؛ اما معتقدم باید از جایی شروع کرد و وجود آن به رغم وجود نواقص، بهتر از نبودش است (باید چیزی وجود داشته باشد تا صاحب‌نظران هم بتوانند فیدبک بدهند و بهتر شوند). در سطح سازمان‌ها نیز برخی از بانک‌ها اقدامات خوبی انجام داده‌اند و برای رصد تجارب گذشته و اقدامات جهانی کار مطالعاتی مناسب انجام داده‌اند.

چهارلنگی: فکر می‌کنم مخاطب اصلی این پرسش نهادهای حاکمیتی و مشخصاً رگولاتوری هستند.


صدری: واقعیت امر اسناد ابلاغی بیشتر در سطح ارائة کلیات و چارچوب‌هاست و به نظر با توجه به محدودیت‌ها و مقتضیات هر بانک باید بومی‌سازی و تبدیل به پروژه و Task شود؛ البته اگر از حق نگذریم همیشه برای انجام یک کار و تحول نیازمند شناخت و مطالعه و ابلاغ یک سری از کلیات هستیم که هم وزارت اقتصاد و دارایی در این زمینه فعالیت خوبی داشت و هم خبرهای خوبی از بانک مرکزی در راستای تدوین اسناد مرتبط به گوش می‌رسد که امیدوارم با همدلی و تعامل در مجموعه بتوان نتیجة خوبی را برای کشور رقم زد.


جعفری: همان‌گونه که بیان شد بهره‌مندی از تجارب گذشته می‌تواند بستر لازم برای موفقیت پیاده‌سازی تحول دیجیتال را در آینده فراهم کند. استفاده از تجارب موافق صورت پذیرفته در سایر کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه می‌تواند در تبیین نگرش صحیح در مدیران نهادهای حاکمیتی به منظور پیاده‌سازی بهینۀ تحول دیجیتال کمک شایانی کند؛ همچنین در این راستا باید همسوسازی‌های فرهنگی  مورد ملاحظه قرار گیرند.


بزرگمهری: طبيعتاً مسير و چارچوب آنچه رخ داده است با آنچه بیان شد به ميزان زيادي تفاوت دارد و به نظر مي‌رسد اين نقايص بيان‌شده همچنان در ادامۀ هم بدون تصحيح ادامه مي‌يابد و لازم است با همکاري فعالان بخش‌هاي مختلف که درک درستي از مفهوم دگرديسي ديجيتال و نقش آن در آيندۀ اقتصادي و توليدي و اجتماعي کشور دارد، اين برنامه‌ها و هدف‌گذاري‌ها و منابع تصحيح شود.

 

منبع: ماهنامه بانکداری آینده

 

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

7  ⁄    =  1