ماموریت نامشخص پرداخت/ راه را از نو بسازیم

میزسخنی با فعالان صنعت پرداخت دربارۀ 2020(بخش دوم)

وقتی داده کافی وجود نداشته باشد الگوی پرداختی و تراکنشی مشتری قابل استخراج نیست. تنها در یک سیستم متمرکز داده که همه شرکت‌ها دیتاهایشان را به اشتراک بگذارند چنین الگوهایی قابل تشخیص است. در چنین مواقعی می‌توان مدیریت ریسک واقعی انجام داد.وقتی در تعریف یک کسب و کار، تشکیلات صنفی نداریم تبعات آن نگاه به حاکمیت برای حل تمام مشکلات است؛ وقتی ذی‌نفعان در یک کسب و کار درست شناسایی نشوند، تبعات آن به وجود آمدن «نظام غلط کارمزد» است؛ وقتی ذی‌نفعان در یک کسب و کار، درست شناسایی نشوند، تبعات آن یکی شدن نهادهای «قانون‌گذار»، «قاضی»، «مجری» و «ناظر» است.رویکرد رگولاتور به جای اینکه رویکرد پیش‌بینی باشد رویکرد پاسخ است؛ یعنی اتفاقی که سر کارت به کارت افتاد این بود که کم‌کم اپلیکیشن‌های پرداخت به سمتی رفتند که از بانک‌ها سرویس بگیرند یک شرکت یک اپلیکیشن پرداخت از یک بانک گرفت اپلیکیشن دوم را خود راه‌اندازی کرد.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک ، وضعیت پرداخت در سال 2020 در ایران در حالی که در آستانۀ سال جدید خورشیدی هم هستیم با چالش‌های خاصی روبه‌روست؛ اما چالش اصلی در شبکه پرداخت نحوه حل چالش است. معمولاً مشکلات حل نمی‌شوند؛ بلکه از روزی به روز دیگر منتقل می‌شوند.

حاضرین در این میزگرد خانم شهره آقابابایی معاونت کسب و کار های نوین شرکت ایران کیش ، آقای آرش لرستانی معاونت عملیات شرکت به‌پرداخت ملت و آقای طاها عباچی معاونت فناوری اطلاعات شرکت پرداخت الکترونیک سداد هستند که به بیان نقطه نظرات خود پرداخته‌اند.


 

بخش دوم این میزگرد را با هم می‌خوانیم.

* آقای عباچی، آیا شما هم معتقدید مأموریت پرداخت مشخص نیست؟

عباچی: اینکه تکلیف شرکت‌ها معلوم نیست اینها سرویس پرووایدر یا فروشنده سرویس هستند، زیرساخت ایجاد می‌کنند یا سرویس را می‌فروشند؛ وقتی این دو از هم جدا نیستند، تکلیف روشن نیست، شرکتی که یک سرویس ارائه می‌دهد باید نسبت به سرویس‌اش پولی بگیرد، کارمزد کارت به کارت بگیرد.
نکته دوم اینکه رویکرد رگولاتور به جای اینکه رویکرد پیش‌بینی باشد رویکرد پاسخ است؛ یعنی اتفاقی که سر کارت به کارت افتاد این بود که کم‌کم اپلیکیشن ‌های پرداخت به سمتی رفتند که از بانک‌ها سرویس بگیرند یک شرکت یک اپلیکیشن پرداخت از یک بانک گرفت اپلیکیشن دوم را خود راه‌اندازی کرد. رویکرد شاپرک در این زمینه چه بود؟ از دو سال پیش شاپرک به PSP ها گفت؛ مادامی که داخل دامنه اجرای شاپرک نباشد مشکلی با آن نداریم.

چشم خود را روی سرویسی که داشت همه‌گیر می‌شد، بست و پس از مدتی یک سری اتفاقات افتاد و از خدمت کارت به کارت سوءاستفاده شد و موضوع فیشینگ پیش آمد و شاپرک مجبور شد ورود کند، در صورتی که رگولاتور می‌تواند از روز اول پیش‌بینی کند و آینده را ببیند. چالش ما در حوزه پرداخت، بلاتکلیفی است، هیچ یک از شرکت‌ها نمی‌دانند برای پنج سال آینده چه کاری می‌خواهند انجام دهند، مسیر روشنی برای‌شان ترسیم نشده است که این زیرساخت چطور می‌خواهد توسعه یابد، قاعدتاً در دنیا در حال توسعه یافتن است، موضوع هم فقط سوئیچ و شبکه و ابزار پرداخت نیست، موضوع سرویس است، قاعدتاً درست یا غلط امروز ساختار این چنین است که ما یک شرکت تحت نظر بانک مرکزی داریم که رگولاتور است و عملاً سرنوشت این شبکه دست اوست، آیا واقعاً مشخص است که در آینده کجا می‌خواهیم، برویم. دسته‌بندی کانال‌های بانکی و پرداختی (شتاب و شاپرک ) قرار است تغییر کند. پرداخت‌یاران برای چه آمدند؟ قرار است چه اتفاقی برای‌شان بیفتد؟ انتظارشان چیست؟ شرکت PSP باید چه کاری انجام دهد؟ هیچ کدام از اینها برای شبکة پرداخت مشخص نیست. بزرگ‌ترین چالش، بلاتکلیفی است، ما نشسته‌ایم، ببینیم چه اتفاقی می‌افتد و بعد به آن پاسخ دهیم.

* به نکات خوبی اشاره کردید؛ اگر نکته دیگری ندارید به ذی‌نفعان بپردازیم.

عباچی: معتقدم؛ باید به زیرساخت پررنگ‌تر بنگریم. ما دنبال سوئیچ‌های ارزان‌قیمت نیستیم. بخش‌هایی دست ما نیست و بخش‌هایی نیز باید رگوله شوند؛ مثلاً برخوردی که درباره تراکنش‌ها داریم کماکان خرد است؛ اما کماکان داریم برای هزار تومان آنلاین سرویس می‌دهیم.

* هزینه صنعت پرداخت در ایران نسبت به دنیا چند برابر بیشتر است؟

آقابابایی: هزینه‌‌ها برای برخی تراکنش‌های‌‌مان خیلی بالاست؛ مثل تراکنش‌های خرد و برای تراکنش‌هایی که باید بالا باشد پایین است.

لرستانی: بیش از 70 درصد مبالغ در شبکه خرد است. دلیل آن هم این است که نوع کارت‌های ما از نوع دبیت است و انجام هر تراکنش باید در لحظه از حساب مشتری برداشت شود. به نظرم وقتی کارت را به ابزار پرداخت اضافه کردیم، به برخی از جنبه‌های گردش مالی و فرهنگ‌سازی آن توجه نکردیم. باید برای حل یک مسئله به همه جنبه‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آن توجه کرد. بسیاری اوقات چندین مسئله را با یک راه‌حل، حل کرده‌ایم. در سالیان گذشته به طور کلی اسکناس را برای پرداخت‌های خرد کنار گذاشته‌ایم و به همه نوع تراکنش اعم از خرید، شارژ، قبض و … روی هر ابزار پذیرش اعم از پوز، موبایل، اینترنت و … هم به یک چشم نگاه می‌کنیم. تراکنش‌های خرد هزینة سنگینی را به شبکه بانکی تحمیل می‌کنند و با توجه به نظام کارمزد غلط به طور مستقیم و غیر مستقیم باعث افزایش تورم می‌شوند.

* آقای عباچی از منظر شما هزینه صنعت پرداخت در ایران با جهان چقدر متفاوت است؟

عباچی: یک مثال روشن برای آن وجود دارد، اتفاقی که برای کاغذ حرارتی افتاد یک اتفاق بین‌المللی بود موضوعی بود که به محیط زیست زیان وارد می‌کرد و شرکت‌های کره‌ای تولیدشان را متوقف کردند. موضوع کاغذ، اهمیت زیادی در دنیا داشت؛ بنابراین زیرساخت‌شان را تغییر دادند؛ اما اینجا شرکت‌های پرداخت مجبور شدند رسید را کوچک کنند و در برخی جاها آنقدر کوچک شده که حالت توهین‌آمیز به خود گرفته است. این نشان می‌دهد که حذف کاغذ چقدر تغییر زیرساختی ایجاد می‌کند و در عین حال قیمت تمام‌شده و تراکنش را نشان می‌دهد و می‌توان آن را با درآمد شرکت‌های درگیر مقایسه کرد.

لرستانی: از دیگر چالش‌های 2020 این است که زیرساخت‌های ما برای بازیگران جدید تعریف نشده است؛ مثل فین‌تک‌هایی که زیرساختی برای‌شان نداریم و فقط مسئولیت گردن آنها انداخته‌ایم، در حالی که نه زیرساختی و نه آیین‌نامه مدونی وجود دارد.

آقابابایی: یکی دیگر از مهم‌ترین ضعف‌های زیرساختی ما این است که یک BI درست و قابل اتکا نداریم؛ به طوری که از کل سیستم و کل داده‌ای که در کل شبکه ایجاد می‌شود به صورت متمرکز استفاده کنیم.

* نظرتان درباره پرداخت‌یاران چیست؟

عباچی: برخی شرکت‌ها درگاه واسط و یکپارچه درست کردند و سؤالی برای رگولاتور مطرح شد که باید با اینها چه کند؟ آیا باید به آنها سر بزنم که کار اشتباهی نکنند؟ رگولاتور، عکس‌العمل نشان داد و رویکردش مثبت و گام بزرگی بود که زیرساخت را از کسب و ‌کار جدا کند، شرکت‌های PSP می‌توانستند زیرساخت پرداخت ارائه دهند و کسب و کار درست کنند و بفروشند و تراکنش ایجاد شود.

نکته بسیار مهم این است که وقتی در شاخة جدید، بیزینس ایجاد می‌شود باید مسیری برای گسترش بازار هم وجود داشته باشد. دو اتفاق برای پرداخت‌یار افتاد؛ اول اینکه چون تکلیف شاپرک با آنها مشخص نبود یک فرآیند طولانی‌مدت برای تأییدیه مشخص شد، نمی‌دانم چند نفر توانستند مجوز پرداختی‌یاری را دریافت کنند. دوم اینکه عملاً شریک PSP ها در بازار شدند و عملاً PSP ‌های بزرگ هم خیلی روی خوش به پرداخت‌یارها که عمدتاً با رقبا در ارتباط بودند و به راحتی می‌توانستند بازار را از PSP دیگر سوئیچ کنند نشان ندادند؛ بنابراین عملاً بازمی‌گردیم به صحبت قبلی که ما نگاه کلی و 360 درجه به موضوع نداشتیم و خواستیم یک مسئله را حل کنیم و چند مسئلة جدید ایجاد کردیم.

* واسط هم می‌توانست خوب باشد نگاه پلت‌فرمی داشتن شبیه بانکداری باز ، پرداخت باز است.

آقابابایی: در طراحی زیرساخت از ابتدای پیاده‌سازی به این موارد فکر نشده است؛ بنابراین یکی از دغدغه‌ها این است که ارائة یک سرویس برای متقاضیان جدید باید چگونه باشد؟ یعنی وقتی یک متقاضی جدید مثل فین‌تک می‌آید داستان آغاز می‌شود برای همین خیلی سعی می‌کنیم تغییری ایجاد کنیم؛ البته می‌شود، گفت؛ خوب پیش رفته است؛ اما مسئله همچنان باقی است و بر اساس پیش‌بینی پیش نرفته‌ایم. از لحاظ زیرساختی تغییراتی می‌دهیم تا پلت‌فرم مشخصی داشته باشیم؛ اما داستان اینجاست که ما خودمان بعضی جاها سرویس‌گیرنده هستیم.

* پرداخت‌‌یار و پرداخت‌ساز و پرداخت‌بان میهمانان پرداخت هستند و شما باید برای‌شان API بدهید؟

لرستانی: ما زیرساخت‌های مورد نیاز را در چارچوب قوانین به شکل‌های مختلف از قبیل متدهای باز و API به آنها می‌دهیم.

* وقتی PSP از مشتریان پرداخت‌یار اطلاع ندارد چگونه می‌تواند ریسک را بر عهده بگیرد.

لرستانی: به طور کلی قانون در این مورد بسیار ضعف دارد و عملاً با توجه به اینکه شرکت دارای خدمات پرداخت، هیچ اطلاعی از پذیرندگان پرداخت‌یار ندارد، عملاً کنترلی هم نمی‌تواند انجام دهد. با توجه به اتفاقی که هم اکنون در کشور می‌افتد، واقعاً شرکت PSP به سختی قادر به پذیرش ریسک است. به نظرم پرداخت‌یار هم از هدف و مأموریت دور شده است. هدف از پرداخت‌یارها این بود که مثل فین‌تک با با تکنولوژی مدرن‌تر و ارزان‌تر و چابک و با نوآوری و خلق ارزش افزوده آن بخش از بازار را هدف قرار دهند که برای شرکت‌های PSP حضور در آنها غیر ممکن و مرقوم به صرفه نباشد و از طرف دیگر قرار بود پرداخت‌یارها شروع به گرفتن کارمزد از پذیرنده کنند تا فرهنگ کارمزد شکل بگیرد؛ ولی متأسفانه اکثریت آنها به شکل سایت‌های واسط پرداخت باقی ماندند. عملاً با نقش بازاریاب از شرکت‌های PSP کارمزد می‌گیرند.

* این خود چالش بزرگی است.

آقابابایی: بله درست است. یکی از مسائل و چالش‌های ما در حال حاضر این است که نمی‌‌دانيم به چه نوع پذيرنده‌اي در حال ارائه سرويس هستيم.

وقتی ندانم بیزینس او چیست، نمی‌توانم اظهارنظری دربارة او کنم؛ مثلاً بگویم قمار می‌کند یا نمی‌کند و این نوع صحبت کردن ضد و نقیض است.

عباچی: نکته مهم این است که دنیا به چه سمتی می‌رود؟ فین‌تک‌ها سرویس‌های بسیاری ارائه می‌دهند و اینشورتک‌ها نیز به همین شکل. قاعدتاً ما با فضای محدود با چهار سرویس پایه نمی‌توانیم اقدامی انجام دهیم.

نکته مهم اینکه پرداخت‌یار به جای اینکه تراکنش IPJ بیاورد سرویس ارزش افزوده روی سرویس‌های پایه‌ای که سرویس PSP تولید می‌کند قرار می‌دهد. الان در وضعیت آچمزی قرار گرفته‌اند که تکلیف‌شان معلوم نیست چه کاری می‌خواهند انجام دهند؛ چون در قالب مفهوم ریسک منیجمنت هم درست به آن پرداخته نشده و معلوم نیست چه کسی مسئول چیست. اول رگولاتور محکم ایستاده است؛ چون کاری نکند؛ چون دیکته ننوشته غلط ندارد.

عباچی: پذیرنده برای شاپرک خیلی صنف مهمی است و پرداخت‌یار کد صنف را به PSP نمی‌دهد. این صنف عمومی پرداخت‌یاری باید باشد. این چالش برای PSP و نکتة بسیار مهمی است.

آقابابایی: ما مجبور می‌شویم ببندیم؛ چون شاپرک به ما می‌گوید؛ این تعداد تراکنش این چنین است ببند ما می‌بندیم پرداخت‌یار ناراحت می‌شود که چرا بستید.

عباچی: بر سر این قمار که دوستان به آن اشاره کردند یکی از پرداخت‌یارها را به طور کلی کنار گذاشتیم.

* این مدل مانع نوآوری می‌شود از طرفی پیشنهاد ویژه‌ای برای آن ارائه نشده است.

عباچی: قاعدتاً وزن شرکت‌های PSP بزرگ‌تر است و شرایط اجازه نمی‌دهد خیلی از کارهای کوچک را انجام دهند که می‌تواند این بازار را گسترش دهد و سرویس‌های خرد ایجاد کند تا مردم راحت‌تر از سرویس‌های بانکی استفاده کنند. وظیفه شرکت‌های کوچک و فین‌تک‌ها همین است.
دنیا به این سمت می‌رود؛ اما عدم تقسیم مسئولیت باعث می‌شود هیچ وقت بزرگ‌ترها مسئولیت‌شان را با کوچک‌ترها تقسیم نکنند. پرداخت‌یارها می‌گویند؛ یک سفره‌ای دارند و می‌خواهند چند تراکنش IPG را به شرکت‌های کوچک‌تر بدهند؛ اما دردسر آن بسیار زیاد است.

* برداشت من این است که می‌توان کیف پول را چالش سال 2020 عنوان کرد و پرداخت‌یارها و میهمانان جدید نیز چالش جدید شما هستند؛ اگر نکته‌ای دارید، بگویید.

آقابابایی: در ابتدای صحبت‌هایم درباره ریسک و مديريت ریسک و استفاده از داده‌های مشتری صحبت کردم. یکی از اصلی‌ترین سرمایه‌ها و سودی که یک شبکه متمرکز مثل شبکه پرداخت در کشور ما می‌تواند داشته باشد تبدیل داده‌ها به فرصت است. می‌توان با دسته‌بندی دیتاها رفتار هر مشتری را در شبکه بانکی و پرداخت، رصد و آنالیز و تعریف و بر اساس آن احراز هويت کرد این امر باعث می‌شود سیستم با کمترین ریسک مواجه باشد.

در مدل‌هاي بين‌المللي بعد از مباحث داینامیک لینکینگ (در PSD2) مديريت ریسک و احراز هويت بر مبناي ريسك مطرح شده است. این بسته را به صورت متمرکز می‌توان داشت؛ بنابراین نام آن را چالش 2020 نمی‌گذارم و تصور می‌کنم، هدف‌گذاری خوبی برای 2020 است. این اقدام، مباحث هزینه‌ای را به شدت کاهش می‌دهد و کیفیت شبکه را بالا می‌برد و ما را به آن دسته‌بندی‌ای که در ابتدای صحبت‌هایم بیان کردم، می‌رساند. در شرایط فعلی دسته‌بندی و طبقه‌بندی بر اساس صنف اتفاق می‌افتد؛ اما می‌توان بر اساس رفتار نرمال مشتری رفتار وی را محک زد و خدمت متناسب با او را با کمترین هزینه و کمترین درصد مشکل ارائه داد.

عباچی: اتفاقاً چالش ما چالش متمرکز کردن است. ما باید به سمت تمرکززدایی با همان تقسیم مسئولیت برویم و هر کس مسئول رسیدگی و نگهبانی از یک قسمت باشد.

آقابابایی: من موافق تمرکز نیستم؛ بلکه معتقدم باید تمرکززدایی شود. ما یک مشتری داریم که از بخش‌های مختلف خدمات می‌گیرد. زمانی جزایر مختلفی بود هر PSP با بانک خود یک جزیره داشت و از دیتابیس، داده و تراکنش‌های مشتری اطلاعی نداشت؛ اما امروز شبکه‌ای داریم که همه به یکدیگر متصل هستند و می‌توان داده‌ها را برای پیشگیری از تقلب متمرکز کرد.

وقتی دادة کافی وجود نداشته باشد الگوی پرداختی و تراکنشی مشتری قابل استخراج نیست. تنها در یک سیستم متمرکز داده که همة شرکت‌ها دیتاهای‌شان را به اشتراک بگذارند چنین الگوهایی قابل تشخیص است. در چنین مواقعی می‌توان مدیریت ریسک واقعی انجام داد.

عباچی: باید رویه‌ها را یکسان‌سازی کرد.

آقابابایی: دقیقاً و چون داده‌هایی در اختیار داریم باید از این فرصت استفاده کنیم و آنها را به اشتراک بگذاریم.

آقابابایی: اگر به جای کلمه تمرکز از کلمه به اشتراک‌گذاری اطلاعات استفاده کنیم، نتیجه بهتری می‌گیریم. بدين معني كه جريان متصلي از اطلاعات بین سازمان‌ها باشد که ما بتوانیم از دیتای سیستم استفاده کنیم برای اینکه مدیریت مشتری‌مان بهتر و کم‌هزینه‌تر شود.

عباچی: وقتی حجم بازار در درآمد رگولاتور تأثیرگذار است تعلیق در بازار اتفاق می‌افتد. یکی از ابتدایی‌ترین نقش‌های شرکت‌های پرداخت و بانک‌ها داشتن یک صندوق است. این شرکت‌ها و بانک‌ها بنفیت بسیاری از یک شبکه می‌گیرند بنابراین باید صندوقی داشته باشند تا بتوانند فیشینگ 5 تومان و 10 تومان و 15 تومانی را پوشش دهند. در همه جای دنیا این نوع کلاهبرداری‌ها در صندوق مشاء مرتفع می‌شوند.

 

ماهنامه بانکداری آینده

 

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

  ⁄  5  =  1