کربنکینگ زیر چتر پلتفرم (بخش اول)

بررسی چالش های بانکداری پلتفرمی در میزگردی با عنوان "بانکداری پلتفرمی از زاویه کربنکینگ"

“بانکداری پلت فرمی با نگاهی ویژه به کر” موضوع میزگردی است که در آن به بررسی چالش های استقرار بانکداری پلت فرمی پرداخته شده است.

"بانکداری پلت فرمی با نگاهی ویژه به کر" موضوع میزگردی است که مرتضی مقدسیان، سعید عسگری انارکی از کارشناسان بانکداری الکترونیک و مسعود مرتضوی، مدیرعامل شرکت پویا در آن به بررسی چالش های استقرار بانکداری پلت فرمی می پردازند. تمرکز ویژه میزگرد بر کربنکینگ است زیرا تا بانک ها تحولی در این زمینه ایجاد نکنند در اجرای بانکداری پلت فرمی موفق نمی شوند.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک و به نقل از بانکداری آینده شماره 27؛ دیکتاتوری همیشه هم بد نیست، برای بهبود شرایط نیازمند دیکتاتوری باهوش هستیم که تغییرات را آغاز کند." این را مقدسیان زمانی می گوید که در خلال میزگرد از او می خواهیم پیش بینی خود را از آینده بگوید. 

"بانکداری پلت فرمی با نگاهی ویژه به کر" موضوع میزگردی است که مرتضی مقدسیان، سعید عسگری انارکی از کارشناسان بانکداری الکترونیک ومسعود مرتضوی، مدیرعامل شرکت پویا در آن به بررسی چالش های استقرار بانکداری پلت فرمی می پردازند. تمرکز ویژه میزگرد بر کربنکینگ است زیرا تا بانک ها تحولی در این زمینه ایجاد نکنند در اجرای بانکداری پلت فرمی موفق نمی شوند.

*در سال 2018 بانکداری دنیا با فین تک هایی روبه‌روست که مشتریان آنها را به سمت خود جذب می‌کند، بنابراین بانک‌ها ناچار به سمت بانکداری پلتفورمی خواهند رفت، نظر شما در رابطه با این چالش ــ به منظور حفظ و نگهداری مشتری ــ چیست؟
انارکی: به نظرم حضور فین تک ها سبب کم‌رنگ شدن یا تغییر کاربرد بانک‌ها در عرصة پرداخت و تأمین مالی خواهد شد، بنابراین بانک‌ها بالاجبار یا به صورت فین تک درآیند یا از فین تک ها حمایت کنند و اگر اینگونه مسائل ــ مانند ایران ــ با تأخیر دیده شود سبب نابودی بانک‌ها خواهد شد.
*نظر شما در رابطه با چالش مشتری چیست و فکر می‌کنید این اتفاق چگونه رخ دهد؟
مرتضوی: اگر مقصود از دست دادن مشتری ا‌ست مطمئناً شرایط خاصی بر بانک‌های ایران حاکم است، چنانچه دیدگاه ما به بانک، مالی ـ تجاری باشد باید توجه داشت که چنین بانکی هدف اصلی‌اش حداکثر کردن سود در درازمدت است زیرا از بنگاه تجاری چنین انتظاری می¬رود. این نوع بانک می‌تواند حتی در مقطعی متضرر شود تا به اهداف بلندمدت خود دست یابد. چنین روندی تنها از طریق داشتن برنامه، آگاهی در رابطه با سرویس‌های مشتری، ارائة تسهیلات و سایر مسائل مشتریان حاصل می شود. متأسفانه نمی‌توان راجع به شرایط بانک‌های ایران تفسیر درستی داشت، بهتر است بزرگان بانکی در این رابطه صحبت کنند،. بنده به عنوان شهروند و مشتری بانکی با چنین مسائلی روبه‌رو نبوده‌ام. اگر به بانکداری خُرد که مشتریان آن عامة مردم هستند ورود کنیم باید توجه داشت کانالی که بانک‌ها در آن اشتیاقی برای دستیابی به سود دارند بانکداری خُرد نیست. با نگاهی تخصصی‌تر می‌توان فهمید بانک‌ها به دنبال کانال¬هایی می‌روند که درآمد بیشتری داشته باشند، از نظر مالی نیز شاید از دست دادن برخی از مشتریان به نفع بانک‌ها باشد، زیرا سیاست‌های کلان در این ماجرا بسیار تأثیرگذار است و هنگامی‌که سیاست‌گذار عنوان می‌کند بالا و پایین رفتن سود در بازار تعیین‌کننده نیست ممکن است با دو درصد بالا یا پایین بردن سود تعداد کثیری مشتری جذب کرده یا از دست بدهد. اینکه چه گروهی از مشتریان با چالش مدنظر شما روبه‌رو شوند نکتة بسیار مهمی است. شاید یک مشتری خاص برای بانک معادل ارزش هزار مشتری باشد، به معنای آنکه هزار مشتری خُرد در بانک با یک مشتری کلان برابری کند. در نتیجه بهتر است مشتریان بانک در زمینه‌های مختلف مدنظر قرار گیرند و ببینیم رضایت کدام یک از آنها برایمان مهم‌تر است و اینکه بانک سوددهی را مدنظر دارد یا موضوعات حاکمیتی برایش مطرح هستند.
*در حال حاضر فین تک ها در حوزة بانکداری خُرد فعالیت می‌کنند اما می‌توانند فراتر هم بروند و این بستگی به نحوة برخورد بانک‌ها دارد. به نظر شما به نظر شما فین تک ها چگونه مشتریان را به سمت خود جذب می‌کنند؟
مرتضوی: در چنین دیدگاهی باید به دو موضوع بسیار مهم در بانکداری خُرد توجه داشت؛ ابتدا قیمت تمام‌شدة سرویس و دیگری کیفیت. ما برای دریافت یک سرویس به کیفیت که شامل تکریم ارباب رجوع و مستقل از زمان، مکان و دیگر مقولات می‌شود توجه ویژه ای داریم. از نظر اقتصادی نیز در بازار سالمِ رقابت، کسی برندة میدان خواهد بود که هزینة تمام‌شدة کمتری داشته باشد.
*از نظر شما چالش مشتری در ایران چطور ظهور پیدا می‌کند؟
مقدسیان: متأسفانه نظام بانکی و اکثریت بانک‌های ما فاقد اتاق فکر هستند. همچنین با دیدگاهی سنتی می‌توان از بانکداری انتظار جذب سپرده و مصرف این سپرده‌ها در اعطای تسهیلات را داشت. در‌صورتی‌که بسیاری از کشورها که نظام پولی‌ بالغی دارند نه‌تنها سود نمی‌دهند بلکه به ازای پول راکد از صاحبش کارمزد دریافت می کنند. این نوع بانکداری که سپرده دریافت کنید و تسهیلات بدهید متعلق به زمان احمدشاه است. در حال حاضر باید از طریق خدمات بانکی فعالیت کرد و چنانچه قصد ارائة خدمات داشته باشیم به نظرم فین تک ها نه‌تنها چالش نیستند بلکه فرصت‌اند و اتفاقاً ایران یکی از کشورهایی ا‌ست که می‌تواند از این فرصت استفاده کند. هنگامی‌که در موردکارمزد با نظام صنفی چالش داشتیم بانک مرکزی و مقامات دولتی به سرعت میدان را خالی کرده و گفتند با سیاسی‌ها در نخواهند افتاد زیرا آنها قدرت بیشتری دارند و همین‌طور که می‌بینید اکنون همان سیاسی‌ها و زرگرها مالیات نمی‌دهند ــ یا پس از پایان سال با معوقه و دعوای فراوان مبلغی را پرداخت می‌کنند ــ و این در صورتی ا‌ست که کارگرها 12 بار در سال ــ آن هم قبل از دریافت پول ــ مالیات می‌دهند. به نظرم اکنون فین تک ها فرصت‌های مهمی هستند و اگر بانک مرکزی عرضة خدمت را برعهدة آنها بگذارد و کارمزد دریافت کند آرام‌آرام سنتعدم پرداخت کارمزد کمرنگ شده و دیگران متوجه می‌شوند بابت دریافت خدمت باید کارمزد پرداخت کنند.
*آیا فین تک ها می‌توانند مستقل از بانک مرکزی یا بانک‌ها فعالیت کنند؟
مقدسیان: بله اکنون زرین‌پَل با انجام هر فعالیت کارمزد دریافت می‌کند، اگر چنین روندی هدایت شود مطمئناً سنت اشتباهِ عدمِ دریافت کارمزد اصلاح خواهد شد.
*آیا می‌توان گفت حضور بانک مرکزی پرریسک و بازدارنده بوده است؟
مقدسیان: بله و همچنین معتقد است «مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان». به نظرم اگر اقدامی انجام ندهد مردم به خودی‌خود چنین سنت‌هایی را اصلاح خواهند کرد.
مرتضوی: بنده مطمئنم مقصود آقای مقدسیان کارمزدهایی نیست که برخی دوستان به صورت انحصاری جا انداخته‌اند بلکه منظورشان این است که فین تک ها از طریق کارمزد ادامه حیات دهند نه اینکه به اجبار کارمزد رایگان ــ به عنوان رانت ــ به مؤسسه‌ای پرداخت کنند که نتوان برای آن در آینده راهکار اندیشید.
مقدسیان: درست است پیگیری چنین روندی سبب ایجاد حباب در قیمت سهام خواهد شد.
*آیا منظورتان شرکت‌های پرداخت است؟
مقدسیان: بله و حتی برخی فین تک ها که می‌توان گفت عملاً روی حباب سوارند. اگر نظام بانکی و بانک مرکزی اتاق فکر داشته باشند می‌توانند بر موج فین تک سوار شوند. در این صورت نه‌تنها فین تک ها به عنوان چالش شناخته‌ نمی‌شوند بلکه سودآور هم خواهند بوداما لازمة این کار داشتن موج‌سواران و فرصت‌طلبان کارکشته است تا بتوانند از فرصت‌ها استفاده کنند.اگر به صورت معقول وارد شویم می‌توان از بدترین تهدیدها فرصت خلق کرد.
*مسلماً ذات هر تهدیدی فرصت است اما بستگی به کارکرد اتاق فکر دارد و بعضی اوقات عدم فکر صحیح ــ مانند شرایط ایران ــ آسیب را به همراه خواهد داشت؟!
مقدسیان: به نظرم تنها تهدید ما اکنون Bit coin و مشابه آن است.
*البته اکنون فین تک ها  نه‌تنها تهدید نیستند بلکه فرصت‌اند اما اگر بانک از انجام هر اقدامی غفلت کند مشتریان خود را از دست خواهد داد.
مقدسیان: فینتک ها با جابه‌جا کردن تراکنش 500تومان کارمزد دریافت می‌کنند و 400 تومان از آن را به بانک داده و مابقی را برای خود برمی‌دارند. بنابراین برای بانک‌ها کارمزدآور هستند.
مرتضوی: به نظرم این رسالت ــ چنانچه وجود داشته باشد ــ اشتباه است که سازمان‌ها با هر عملکردی زنده نگه داشته شوند.
*به صورت کلان‌روند بانک‌های فعال ناچار به دریافت این تهدید و تبدیل آن به فرصت و راهکار هستند؟
مرتضوی: اگر تعقل کنند خیلی هم خوب است. می‌توانند چنین تغییری را انجام دهند.
*گذار به سمت بانکداری پلتفورمی چه چالش‌هایی می‌تواندهمراه داشته باشد؟
انارکی: بانکداری پلتفورمی نمونه‌ای از بانکداری‌ است کهCore یا هستة مرکزی خاص خود را داشته باشد و محصولات، مشتریان یا حتی فین تک ها آن را تکمیل کنند. نشانه‌های موجود بیانگرحرکت بانکداری به این سمت‌وسو است و بانکداری خُرد برایشان یک فرصت تلقی می شود تا بتوانند هستة مرکزی یا ستون فقرات سیستم‌شان را بهبود بخشند. در سطح بین‌المللی گام‌هایی برداشته شده که ایران نیز ناگزیر به قدم‌گذاشتن در همان مسیر است زیرا راهی جز این وجود ندارد. بانک‌ها مجبور به ایجاد پلتفورم یا ساختاری هستند که دیگران از آن استفاده کنند و محصولات خود را به آن بچسبانند. مشکل کنونی ما در ایران بروکراسی یا مجوزهایی‌ است که برای برداشتن هر قدم باید از طریق بانک مرکزی، وزارت دارایی یا دیگران کسب کنیم.به نظرم این بزرگ‌ترین مانع است. اکنون این مانع بر سر راه برخی فین تک ها نیز هست که موجب تعطیلی آنها شده است. فین تک ها در ایران کاملاً به حساب‌های بانکی وابسته اند زیرا طبق قوانین ایران حق دریافت سپرده و نگهداری پول فقط منحصر به بانک‌هاست و اجازه رشد به این سامانه را نمی دهند. اما اکنون گام‌هایی برخلاف روند پیشین برداشته می‌شود. شبکة گستردة موبایل، حساب‌های اعتباری و پولی و… که پرداخت‌های خُردشان از طریق فین تک ها انجام می‌شد فعالیت‌هایی‌ است که حتی می‌توان به بانک نیز مرتبط نباشد.
*اگر بانک‌ها آمادگی انتقال بیت کوین را داشته باشند آیا ممکن است از بانک مرکزی بی‌نیاز شوند؟
انارکی: البته اگر این اتفاق بیفتد زیرا در حال حاضر Bit Coin تنها توسط چند کشور به طور رسمی پذیرفته شده و دیگران تنها به صورت غیررسمی پذیرفته‌اند.
*نمی‌توان فراگیر بودن این موج را نادیده گرفت؟!
انارکی: چنانچه تحت‌تأثیر موج قرار گیریم تصور نمی‌کنم ایران زودتر از پروسه‌ای 10، 15 ساله به آن برسد. ما در تحریم هستیم و یکی از ابزارهای‌مان امکان انجام کار بدون نظارت است و دلیل اینکه برخی نهادها، سازمان‌ها و شرکت‌های ایرانی به طور غیررسمی به سمت بیت کوین رفته‌اند این است که نمی‌توانیم به صورت رسمی از دلار استفاده کنیم اما همچنان بانک مرکزی بیت کوین را به صورت رسمی نپذیرفته است.
*آیا به نظر شما پذیرفته‌شدن از سمت بانک مرکزی در چنین مسئله‌ای اهمیت دارد؟
مقدسیان: بانک مرکزی در این مسئله دخیل نیست، بنابراین نمی‌تواندمرتبط داشته باشد.
انارکی: بله، اما نمی‌توان نادیده گرفت که بانک مرکزیِ ژاپن و یکی، دو کشور دیگر این مسئله را پذیرفته‌اند. به هر صورت پذیرفتن یا نپذیرفتن مانع گسترش نیست اما اینکه در معاملات داخلی از بیت کوین استفاده شود مسئلة دیگری‌ است.
مقدسیان: به هر حال توافق باید بین دو طرف معامله صورت گیرد که سکة همدیگر را بپذیرند یا خیر.
*به نظر شما برای پیشروی به سمت بانکداری پلتفورمی نیازی به تغییر کرهای کنونی وجود دارد یا می‌توان به واسطة نمونه‌های قبلی کار کرد؟
مرتضوی: به نظرم شما قصد دارید بگویید پتانسیلی به نام فین تک در مملکت ایجاد شده که می‌توانند به بانک‌ها خدمات بدهند،. از طرف دیگر این مسئله وجود دارد که کدامیک از بانک‌های ما می‌توانند همراه فین تک ها، نرم‌افزار و پلتفورم‌ ارائه کنند. قطعاً فین تک ها به عنوان پتانسیل اول در ایران به وجود آمده‌اند و رشد می‌کنند و هر یک از بانک‌ها که از این پتانسیل استفاده کند برندة بازی خواهد بود.چنانچه یک بانک بتواند امکانات‌، تسهیلات ــ به منظور تسهیلات فنی نه مالی (هر چند که تسهیلات مالی هم می‌تواند شتاب‌دهنده باشد) ــ برای فین تک هاایجاد کنند می‌توانند آنها را به سمت خود کشانده و از این طریق مزیتی رقابتی به وجود بیاورد.
*در حال حاضر برخی بانک‌ها به سختی می‌توانند به این سمت حرکت کنند.آیا می‌توان گفت بسترها هم مهم هستند؟
مرتضوی: عرض کردم که هر یک بتوانند این بستر را فراهم کنند، طبیعی ا‌ست که از این پتانسیل استفاده می‌کنند و وقتی از این پتانسیل استفاده کردند به معنای آن است که بازار خود را توسعه داده‌اند. اینکه الان چقدر ظرفیت پذیرش دارند به نظرم در کل بانکداری ایران این ظرفیت کم است و در شرایطی نیستند که سریعاٌ این سرویس¬ها را به استفاده¬کنندگان ارائه دهند و از طریق این سرویس‌دهی بازی برد ـ برد راه بیندازند. فکر می‌کنم راحت نیست که بگوییم همه به این سمت حرکت خواهند کرد اما همه دقیقاً دنبال این شرایط هستند.
*اگر فین تک ها خودشان را بی‌نیاز از بانک‌ها بدانند چطور؟
انارکی: به نظرم این مسئله مشکل نیست و فین تک هایی که قصد کار با بانک‌ها را دارند مانع بزرگی هستند. بانک تمایلی ندارد کاری انجام دهد که مورد تأیید بانک مرکزی نیست بنابراین در هر روندی استانداردهای بانک مرکزی را مدنظر قرار می‌دهد.
مرتضوی: در دنیا دو نوع استاندارد وجود دارد؛ یکی اینکه برای انجام کاری آن را استاندارد می‌کنیم سپس به مرحلة اجرا می‌رسانیم و دیگر اینکه یک کار استاندارد خود را جا می‌اندازد. طی سال‌های اخیر موضوعات بسیاری در ایران با ممنوعیت مواجه بوده و به دلیل نیاز جامعه جای خود را باز کرده، آیا موضوع تاکسی اینترنتی در دولت یا مجلس قانون‌گذاری شده است؟ همان‌طور که مشاهده کردید وقتی نیازی وجود داشته باشد استاندارد آن نیز پدید می‌آید.
*به هر حال نحوة طرح محصول بسیار مهم است.
مرتضوی: بله این موضوع دوم است، اما برای مستقل کار کردن فین تک ها، زمینه کاملاً فراهم است. چنانچه ایران ــ به صورت حساب‌شده یا حساب نشده که مسئله‌ای دور از ذهن هم نیست ــ نیز برای خود پول مجازی مانند آنچه که در دنیا تحت عنوان بیت کوین مطرح است، داشته باشد فین تک ها می‌توانند در این شرایط از طریق پول مجازی ایران کار کنند و اگر بنا باشد ابزار داد و ستد بین چند نفر با تبادل در این فضا رخ دهد قطعاً کار پیشرفت خواهد کرد. چنانچه سیاست‌گذاران مالی ـ پولی عاقلانه به ماجرا نگاه کنند می‌توانند از این پول مجازی برای ایران فرصت بسازند.
*با توجه به فرصتی که ایجاد می‌کند. آیا می‌توان گفت ذات قضیه سبب رفتار بازدارندة نهاد ناظر است؟
مرتضوی: منظور بنده این نیست، اگر چنین کاری انجام شود یک فرصت است و اینکه انجام می‌شود یا نه را نمی‌دانم. در خیلی کشورها به استانداردی که از طریق دولت‌ها یا سیاست‌گذاران جا نیفتاده و به جبر جامعه جا افتاده دی‌فکتو می‌گویند، چنین استانداردی نیاز به دیکته از بالا به پایین ندارد و خودش خودش را دیکته می‌کند.

پایان بخش اول

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

25  +    =  35