همگرایی درآمدی

رشد مثبت اقتصادی عراق و افغانستان در شرایط بحران

این سوال همیشه در ذهن ما ایجاد شده است که چرا بسیاری از کشورها در قرن بیستم اینقدر ثروتمند شده¬اند و چرا بعضی از کشورها درآمد سرانه‌شان بیش از 10 برابر کشورهای دیگر است؟ چرا بعضی از کشورها همچنان فقیر مانده‌اند و بعضی دیگر رشد و رفاه مستمری را تجربه کرده‌اند؟

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، موضوع رشد اقتصادی آنچنان موضوع بااهمیتی است که مورد توجه بسیاری از اقتصاددانان چون اسمیت، ریکاردو، مارکس و استوارت میل قرار گرفته است و به این موضوع پرداخته‌اند و هر کدام عواملی را جهت رشد اقتصادی در نظر داشته‌اند. به عنوان نمونه برخی از مدل‌های رشد بر انباشت سرمایه انسانی و فیزیکی تاکید داشته‌اند و برخی دیگر تغییرات فنی و تکنولوژی را مورد بررسی قرار داده¬اند. اما مهم‌ترین عامل جهت رشد اقتصادی به اتفاق بسیاری از نظریه‌پردازان تولید و درآمد سرانه هر کشور است. یکی از موضوعات مهمی که در مدل‌های رشد مطرح شده مدل رشد نئوکلاسیک است. در این مدل نئوکلاسیک‌ها پیش‌بینی کرده‌اند که کشورهای با درآمد سرانه پایین‌تر سریع‌تر از کشورهای با درآمد سرانه بالا رشد می‌کنند، به‌طوری‌که در طول زمان درآمد سرانه کشورها همگرا می‌شوند. البته این نظریه مورد تایید قرار نگرفته است.

به‌طور کلی رشد اقتصادی هر کشور، بیانگر رشد مداوم در تولید و درآمد سرانه ملی آن کشور است. اگر تولید کالاها یا خدمات به هر وسیله ممکن در یک کشور افزایش یابد، می‌توان گفت که در آن کشور رشد اقتصادی اتفاق افتاده است. رشد اقتصادی به تعبیر ساده به معنای افزایش تولید یک کشور در یک سال خاص در مقایسه با مقدار آن در سال پایه است. در سطح کلان، افزایش تولید ناخالص ملی یا داخلی در سال مورد بحث به نسبت مقدار آن در سال پایه رشد اقتصادی محسوب می‌شود. علت اینکه برای محاسبه رشد اقتصادی، از قیمت‌های سال پایه استفاده می¬شود آن است که افزایش محاسبه شده در تولید ناخالص ملی ناشی از افزایش میزان تولیدات باشد و تاثیر افزایش قیمت ها حذف شود. درواقع میزان تولید ناخالص داخلی هر کشور و نرخ رشد آن از مهم‌ترین شاخص‌های عملکردی اقتصاد کلان است. یکی از مهم‌ترین عوامل موثر بر رشد اقتصادی، ثبات اقتصاد کلان است به‌گونه‌ای که اقتصاددانان امروزه پذیرفته‌اند که ثبات اقتصادی شرط لازم برای رشد بالا و مستمر است. میزان تولید ناخالص داخلی هر کشور و نرخ رشد سالیانه آن می‌تواند رشد اقتصادی هر کشور را تخمین زند.

مهم‌ترین عامل حمایت از رشد اقتصادی، افزایش تقاضا است. همچنین عواملی چون تجزیه شدن اتحادیه اروپا و سیاست‌های حمایت‌گرایانه دولت آمریکا تهدیداتی برای رشد اقتصادی کشورهای پیشرفته محسوب می‌شوند. یکی دیگر از عوامل مهم در رشد اقتصادی توسعه مالی است. برخی از اقتصاددانان بر این باورند که توسعه مالی تاثیری انکارناپذیر در عملکرد کلان اقتصادی داشته است. رشد اقتصادی همچنین با رشد جمعیت ارتباط دارد به‌طوری‌که برای افزایش یک درصد رشد در جمعیت به 3 درصد رشد اقتصادی نیاز داریم.

رشد اقتصادی در بیشتر کشورها به‌خصوص در آمریکا کاهش یافته است. یکی از اصلی‌ترین دلایل کاهش رشد اقتصادی در آمریکا به‌خصوص در سال‌های اخیر، کاهش درآمد صادراتی با وجود ثابت ماندن هزینه‌های مصرف‌کننده و روند افزایشی پایدار سرمایه‌گذاری بوده است. براساس آماری که وزارت بازرگانی آمریکا اعلام کرده، اقتصاد آمریکا در سال 2016 کندتر از حد انتظار رشد کرده و رشد تولید ناخالص داخلی این کشور 9/1 درصد بوده که کمتر از رقم 2/2 درصدی است که اقتصاددانان انتظار داشتند.

در این گزارش برآنیم تا به بررسی درآمد سرانه کشورهای مختلف بپردازیم و ببینیم که روند رشد درآمد سرانه کشورها به چه صورت است و آیا روند همگرایی در درآمد سرانه کشورها مشاهده می‌شود یا خیر؟
در این گزارش کشورها براساس سطح درآمدشان مورد بررسی قرار گرفته¬اند. نمودار شماره 1 روند رشد درآمد سرانه کشورهای با درآمد بالا را نشان داده شده است. از میان کشورهای مورد بررسی امارات متحده عربی با وجود کاهش رشد در درآمد اما بیشترین روند رشد درآمد سرانه را به‌خصوص در سال¬های اخیر داشته است. کشورهای دانمارک و ژاپن نیز در سال¬های 2007 تا 2009 رشد نزولی را در درآمد سرانه خود تجربه کرده‌اند به‌طوری‌که دانمارک در سال 2009 کاهش 9/4 درصدی و ژاپن کاهش 4/5 درصدی را در درآمد سرانه خود داشته است. البته این روند کاهشی در رشد اقتصادی از سال 2007 تقریبا در تمامی کشورها آغاز شده بود. علت اصلی این موضوع شروع بحران مالی از سپتامبر 2007 در آمریکا و سرایت آن به دیگر بخش¬های اقتصاد و سایر کشورها بوده است. بعد از سال 2009 رشد اقتصادی کشورهای با درآمد بالا روند افزایشی به خود گرفت و این روند تا سال 2013 ادامه یافته است. به‌طور کلی رشد درآمد سرانه کشورها با درآمد بالا از سال 2012 تا 2015 کاهش یافته است، اما در سال 2016 این روند اندکی افزایش یافته است.

 

نمودار شماره 2 روند رشد درآمد سرانه کشورهایی با درآمد متوسط رو به بالا مانند ترکیه، کوبا، ایران و… را نشان داده است. در میان کشورهای مورد بررسی بیشترین رشد درآمد سرانه را کشور عراق داشته است به‌طوری‌که در سال 2012 میزان رشد اقتصادی این کشور به 9/13 درصد رسیده است. کشور ایران نیز بیشترین رشد اقتصادی را در سال 2007 با 1/9 درصد تجربه کرده است. رشد اقتصادی این دسته از کشورها همانند کشورهای با درآمد بالا طی سال‌های 2007 تا 2009 روندی کاهشی داشته به‌طوری‌که در سال 2009 به شدت کاهش یافته است. پس از آن تا سال 2010 روند رشد اقتصاد افزایشی اما به تدریچ کاهش یافته است و این روند تا سال 2016 ادامه یافته است. کشورهای برزیل، بلاروس، آذربایجان و ایران در سال‌های اخیر رشدی منفی را تجربه داشته‌اند. تنها کشوری که در این بحران اقتصاد جهانی از وضعیت مناسبی برخوردار بوده، کشور عراق بوده است.

 

نمودار شماره 3 روند رشد اقتصادی کشورهایی با درآمد پایین را نشان داده است. در میان کشورهایی با درآمد پایین زیمباوه نوسان شدیدی را در درآمد سرانه خود تجربه کرده است به‌طوری‌که از 4/17- درصد در سال 2008 به 3/16 درصد در سال 2011 رسیده است. کشور افغانستان نیز بیشترین رشد اقتصادی را در سال¬های 2007 تا 2012 تجربه داشته است. با وجود کاهش رشد اقتصادی در سال‌های اخیر در میان تمامی کشورها اما کشور سنگال افزایش رشد اقتصادی را از سال‌های 2014 تا به حال داشته است.

 

 

نمودار شماره 4 روند رشد اقتصادی کشورهایی با درآمد پایین‌تر از حد متوسط را نشان داده است. طی سال‌های مورد بررسی کشور هند بیشترین میزان رشد اقتصادی را تجربه کرده است. از میان این کشورها، نیجریه کاهش شدیدی را به‌خصوص در سال‌های اخیر داشته است به‌طوری‌که در سال 2016 رشد اقتصادی به 5/1- درصد کاهش یافته است. اما به‌طور کلی شاهد روند نزولی در تمامی این کشورها هستیم. نکته حائز اهمیت این است که با وجود کاهش رشد اقتصادی در سال‌های 2012 تا 2016 اما این روند به جز در کشور نیجریه تقریبا بدون نوسان بوده که نشان‌دهنده رشد پایدار در اقتصاد این کشورها محسوب می‌شود. همچنین نکته دیگری که با توجه به نمودار به‌دست می‌آید همگرایی رشد درآمدی میان کشورهای با درآمد پایین است.

 

نمودار شماره 5 متوسط روند رشد کشورهایی با سطح درآمدی بالا، متوسط رو به بالا، پایین و متوسط رو به پایین را نشان داده است. همان‌گونه که مشاهده می‌شود متوسط رشد اقتصادی تمامی گروه‌های درآمدی تا سال 2009 کاهش یافته سپس تا سال 2010 افزایش یافته است. پس از آن از سال 2010 روند کاهشی رشد اقتصادی آغاز شده و تا سال 2015 ادامه یافته است و پس از آن تقریبا روند باثباتی پیدا کرده است. نکته بسیار بااهمیت از این نمودار این است که میان کشورها با سطح درآمدی مختلف همگرایی مشاهده می‌شود. علت این امر رشد اقتصادی بسیار پایین کشورهای با سطج درآمدی بالا نسبت به سایر گروه‌های درآمدی است به‌طوری‌که کشورهای با سطح درآمدی پایین‌تر از حد متوسط به سمت کشورهای با سطج درآمدی بالا در حال همگرا شدن هستند. گویا این نظریه نئوکلاسیک‌ها چندان هم با واقعیت ناسازگار نیست بدین معنا که کشورهای با درآمد پایین دارای ظرفیت¬های خالی بیشتری نسبت به کشورهای با درآمد بالا هستند و به همین دلیل امکان رشد بیشتری می‌یابند. این همگرایی نیز نشان¬دهنده نزدیک شدن رشد اقتصادی این دسته از کشورها به سمت کشورهای با درآمد بالا است.

مطابق با پیش‌بینی صندوق بین‌المللی پول، کشور هندوستان در سال 2016-2017 رشد اقتصادی نقطه به نقطه 4/0 درصدی را تجربه خواهد کرد. همچنین این صندوق پیش‌بینی کرده است که رشد اقتصادی در اندونزی کاهش خواهد یافت و در تایلند نیز به دلیل کاهش مصرف و کاهش ورود گردشگر رشد اقتصادی این کشور نیز کاهش خواهد یافت. رشد اقتصادی در آمریکای لاتین که تحت تاثیر اقتصاد برزیل و آرژانتین قرار دارد، کاهش خواهد یافت. در خاورمیانه نیز رشد اقتصادی در عربستان سعودی با توجه به توافق اخیر اوپک مبنی بر کاهش تولید نفت، کاهش رشد اقتصادی در این کشور پیش‌بینی شده است.

انتهای پیام

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

40  ⁄    =  10