غلط مصطلح «هزینه پول» را تصحیح کنیم

هزینه تمام شده پول در ایران 25 تا 26 درصد است.این آماری است که از زبان بالاترین مقام پولی کشور بیان می شود به این استناد که نرخ سود سپرده در حال حاضر 22 درصد است و با توجه به حجم سپرده قانونی هزینه پول بالغ بر 25 تا 26 درصد می شود.

سه نکته در اینجا مطرح است:
اما به نظر می رسد محاسبه هزینه پول بر اساس نرخ سود سپرده چندان منطقی نیست. اگر از منظر بانکداری متعارف هم نگاه کنیم استفاده از عبارت هزینه پول به عنوان یک کالا منطقی نیست. در بانکداری اسلامی نیز پول یک کالا نیست که بتوان هزینه ای برای آن متصور شد.

در بانکداری متعارف نرخ بهره را بازار تعیین می کند اما این بهره به معنای هزینه نیست بلکه به معنای میزان ارزشی است که بر اثر مکانیزم بازار به پول وقتی از نقطه الف به ب می رود بر آن افروده می شود. به تعبیر دیگر وقتی پول از نقطه بانک به نقطه خارج از بانک اعم از  پروژه اقتصادی  یا عقود مبادله ای حرکت می کند بر اساس مسیر ارزش آن پول n واحد افزایش پیدا میکند.طبیعی است هزینه در اینجا مطرح نیست. در اینجا طرح یک مثال تا حدی منظور نگارنده را بیان می کند:فرض کنیم یک خودرو مدل روز صفر از تهران به بندرعباس میرود(از نقطه الف به ب حرکت می کند) یک سری هزینه جاری مانند بنزین و دستمزد راننده وجود دارد اما قیمت آن اگر از تهران به بندرعباس n واحد افزایش پیدا کند متفاوت از هزینه است اساسا این دو مقوله با هم متفاوت است.

از نگاه بانکداری اسلامی انتقال پول در  مسیر گردش ارزش می افریند و کالا نیست که هزینه ایجاد کند. اما چنانچه در نقطه ای(حسابهای بانک) ساکن بماند و بانک مجبور باشد که باز هم  22 درصد سود را به سپرده گذار بدهد نباید نام هزینه را بر این نهاد بلکه این مسئله آلارمی است که نشان می دهد سیستم دچار اشکال شده و باید مسیر را بررسی کرد.شبیه موج و دریا اگر موج را به عنوان پول در نظر بگیریم موجودیت موج (اعم از موج بزرگ یا جریان های درونی و بیرونی آرام آب که با چشم معمولی کمتر دیده می شود)در بستر حرکت کردن مفهوم پیدا می کند و حرکت آن است که ایجاد انرژی(ارزش) می کند و اگر موجی نباشد به معنای سکون دریا(محیط اقتصاد و بانک به عنوان بخشی از اقتصاد) است .به بیان دیگر  اساسا ذات پول در زمان گزدش  معنا پیدا می کند سکون بودن آن به معنی مشکل در سیستم است.یعنی سیستم هشدار می دهد که در جایی مشکل دارد. وقتی پول ساکن می شود یکی از معانی مهم این است اینکه تقاضا برای پول نیست. علت این مسئله به پیش بینی ها بستگی دارد پیش بینی کرده ایم که  حرکت پول از نقطه الف به ب 30 درصد ایجاد اررش می کند حال روی این پیش بینی باید تجدید نظر  صورت گیرد و  چندان تغییر کند که تقاضا برای آن به وجود آید و حرکت موج در دریا را مجددا شاهد باشیم.بنابراین اگر تقاضا هنوز برای پول وجود دارد یعنی که پیش بینی ها درباره ارزش افرینی پول درست بوده است.

نکته دوم این است که برخی اوقات یک عامل مخرب بیرونی مانند حرکت های شدید باد و هوا  امواج تند را در دریا ایجاد می کند  و این مسئله برای اکوسیستم دریا مضر تشخیص داده می شود. در اینجا هزینه هایی که این عامل بیرونی بر سیستم می گذارد را نباید به حساب پول بگذاریم. رعایت این حساسیت ها می تواند به شناخت بهتر عوامل مخرب و مدیریت و کنترل آن ها کمک کند.

 سومین نکته آن است که باید ابتدا دریا را باور کنیم و سپس امواج را و همچنین قواعدی که در دریاحاکم است و همچنین جایی که ایستاده ایم را هم باور کنیم. یکی از این قواعد آن است که وقتی از زاویه دید بانکداری اسلامی دریا را تفسیر می کنیم به این قواعد باور داشته باشیم و بر اساس این قواعد حرکت کنیم نمی توان کشتی مسافرتی را هدایت کنیم اما کشتی نفت کش را در ذهن تصور کنیم و آن را برانیم طبعا قواعد این دو با هم تفاوت دارد اگر این تفاوت را باور نکنیم تردید نیست که به مشکل برمی خوریم.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

6  ×  1  =