پسابانک؛ هویتی در حوزه مالی و سرمایه‌ گذاری

شرکت‌هایی که مبتنی بر تکنولوژی‌های غیرمتمرکز خدمات حوزه بانکی یا مالی را ارائه می‌دهند، می‌توانند بدون اینکه بانک باشند یا شعبه‌ای داشته باشند شکل نوینی از خدمات بانکی و مالی را در قالب پسابانک ارائه دهند.

بانک واسطه مالی است؛ یعنی سپرده‌گذار را به سپرده‌پذیر وصل می‌کند. بنابراین هرچقدر وجود نهاد واسطه مالی (صنعت بانکداری) ضروری است، بقای خود بانک به مفهوم فعلی آن اهمیتی ندارد.

می‌توان تنوع وسیعی از خدمات بانکی را بدون حضور بانک به مفهوم فعلی آن تصور کرد. در ایران هرچقدر صنعت بانکداری فشل و ناکارآمد است، تاسیس بانک جذابیت دارد؛ زیرا بهترین مکانیزم توزیع رانت قانونی در حوزه پول بین سهامداران بانکی است.

آنچه در دنیا و به‌صورت محدودتر در ایران با عنوان نئوبانک توسعه یافته است، نسخه تکامل یافته‌تری از بانک است تا بتواند در عین توسعه صنعت بانکداری، به بقای نهاد بانک نیز بینجامد. نئوبانک اصلاحی به نفع بانکداران است و نه انقلابی در جهت حذف بانک. در نئوبانک ابزارهای جذاب مالی و تکنولوژی‌های جدید غیرمتمرکز به مدد بانکداران آمده‌اند تا صورت زیبا و دلفریبی را برای بانک‌ها بسازند؛ اما سیرت نازیبای بانک که خلق پول از هیچ و توزیع رانت پولی را در خود دارد، همچنان پابرجا مانده است.

اما آینده نظام مالی و بانکی «نئوبانک» نیست، بلکه «پسابانک» است که مفهوم اصلی آن عبور از نهاد بانک و توجه به صنعت بانکداری است. در این تعبیر توسعه صنعت بانکداری تنها از مجرای حذف نهاد سنتی بانک عبور می‌کند. صنعت بانکداری به واسطه تکنولوژی‌های جدید پیشرفت نمی‌کند؛ مگر آنکه چیزی به اسم بانک دیگر وجود نداشته باشد. این تعبیر متناقض‌نما در نهاد پول نیز وجود دارد و مجرای توسعه بازار پول خصوصی، حذف اقتدار پولی دولت یا دست کم تسهیم حق‌الضرب پول بین دولت و بخش خصوصی است. اساسا مفهوم بلاک‌چین از این جهت در اقتصاد پولی اهمیت یافته است؛ زیرا تنها راه‌ موجود برای درهم شکستن اقتدار و انحصار پولی دولت خواهد بود.

در «پسابانک» هرچند تکنولوژی‌هایی نظیر بلاک‌چین، هوش مصنوعی و اینترنت اشیا اهمیت می‌یابد؛ اما ویژگی اصلی و تغییر بنیادی، در خود مفهوم بانک است. در نئوبانک توسعه محصولات بانک در بستر خود بانک شکل می‌گیرد؛ اما در پسابانک دیگر بانکی به مفهوم سنتی آن وجود ندارد و هرچه هست خدمات مالی است.

پسابانک شباهت زیادی به نگرش‌های ذخیره کامل در ادبیات اقتصادی دارد که در آن وظایف پایه بانکی نظیر حساب جاری بر عهده یک بانک عمومی مانند بانک مرکزی است که به دنبال انتفاع نیست. از سوی دیگر بانک‌ها به جای توسعه پول، به توسعه بازار پول می‌پردازند و براساس خدماتی که ارائه می‌دهند، به انواع صندوق‌های سرمایه‌گذاری تفکیک می‌شوند. دیگر چیزی به نام بانک که بتواند با ذخیره‌گذاری ناقص در بانک مرکزی، اقدام به خلق پول کند وجود ندارد، بلکه سوپرمارکت‌های مالی جایگزین بانک می‌شوند که هرچه بیشتر بتوانند از تکنولوژی‌های جدید استفاده کنند، محصولات متنوع‌تری عرضه خواهند کرد.

بلاک‌چین برای نئوبانک در بهترین حالت استفاده ابزاری دارد؛ اما در پسابانک بلاک‌چین مفهومی بنیادی پیدا می‌کند؛ چراکه اساسا بدون بانکداری غیرمتمرکز و توسعه DAO بر بستر بلاک‌چین نمی‌توان از مفهوم سنتی بانک عبور کرد. در نئوبانک بلاک‌چین در خدمت بانک است؛ اما در پسابانک، بانک در خدمت بلاک‌چین خواهد بود. پسابانک یک بانک تهی‌شده از فرم و غنی‌شده از محتواست. بانکی است که نه شعبه دارد و نه دفتر و نه حتی هیات‌مدیره و هرچه در آن است خدمات مالی و بانکی است که به کمک تکنولوژی‌های غیرمتمرکز اداره می‌شود. پسابانک هم بانک است هم صرافی و در عین حال هیچ‌کدام نیست؛ زیرا هرچه را که بانک و صرافی عرضه می‌کنند، در خود دارد و در عین حال سازمانی تحت عنوان بانک یا صرافی به مفهوم سنتی آن وجود ندارد.

پسابانک لزوما بانک نیست، بلکه هویتی در حوزه مالی و سرمایه‌گذاری است که از بستر تکنولوژی برای ارائه خدمات جدید و کارآمد استفاده می‌کند. در فضای رقابتی فعلی که حتی صرافی‌های غیرمتمرکز به سمت کارمزد صفر در تراکنش‌ها پیش رفته‌اند، دیگر جایی برای بانک با ساختار فیزیکی پرهزینه وجود ندارد. بنابراین بانکداری غیرحضوری نه یک فرصت که یک الزام برای رقابت با صرافی‌های غیرمتمرکز خواهد بود.

پسابانک بدون بهره‌گیری از DARQ نمی‌تواند توسعه یابد که آن خلاصه‌ای از چهار تکنولوژی محوری است: دفاتر کل توزیع شده D، هوش مصنوعی  ‌A، واقعیت بسط‌یافته  R و کوانتوم  Q. دفاتر کل توزیع‌شده، شبکه‌های بانک را با حذف نیاز به بخش قابل اعتماد گسترش می‌دهند. هوش مصنوعی نقش مهمی در بهینه‌سازی فرآیندها ایجاد کرده و تصمیم‌سازی‌های استراتژیک را متاثر می‌سازد. واقعیت بسط یافته و تکنولوژی‌های همه‌جانبه راه‌های کاملا جدیدی برای مردم در بهره‌گیری از دنیای اطراف خود ایجاد می‌کنند. نهایتا تکنولوژی کوانتوم پیشگام در ارائه مسیرهای نوآورانه برای حل سخت‌ترین مسائل محاسباتی خواهد بود.

شرکت‌هایی که مبتنی بر تکنولوژی‌های غیرمتمرکز خدمات حوزه بانکی یا مالی را ارائه می‌دهند، می‌توانند بدون اینکه بانک باشند یا شعبه‌ای داشته باشند شکل نوینی از خدمات بانکی و مالی را در قالب پسابانک ارائه دهند.

 

 

منبع: دنیای اقتصاد

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

60  −    =  56