خزر به نفس نفس افتاده است..

می دانستید روی همه رودخانه های منتهی به خزر سد ساخته شده است، این جمله برایتان آشنا نیست؟ سرنوشت دریاچه سابق ارومیه که یادتان است؟ همه چیز از سدسازی و بستن مجراهای ورود آب شروع شد، هرچند که در ضرورت سدسازی و مهار آب های سرگردان شکی نیست اما خوب قضیه به این سادگی ها هم نیست، خزر مثل یک موجود زنده، با آب زنده است.

پارسینه: شمال برای ایرانی ها خاطره جنگل و آب و فراوانی است، برای ایرانی ها کویر زده، خشکی دیده، شمال یک خاطره جمعی خوش و نسبتا ارزان است، یک خاطره خوش نه چندان دور با پیکان پدر راهی آن می شدیم،در ساحلش شن بازی و شنا می کردیم… شمال جایی که دلمان می آید سهمیه بنزین مان را برای رسیدن به  آنجا خرج کنیم، یک مقصد شیرین و در دسترس که آب و هوایش زمین تا آسمان با بقیه ایران فرق می کند،  خزر و شمال برای ما چیزی بیش از یک دریا و یک منطقه است، ما انگار یک حس مالکیت مخصوص به شمال داریم،  دریای خزر چیزی است انگار مال خودمان،  مال خود خودمان، نشانه اش هم تعصب خالصانه  و بعضا تعجب آور خیلی از ما  بر سهم بیست درصدی مان از خزر که یکی از موضوعات ثابت بحث های سیاسی-خانوادگی است.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

  ×  8  =  32