ایران ، افغانستان و زیمباوه

خبر« رد بودجه سال 95 افغانستان » درسهای بسیاری برای کشور ما دارد.

خبر« رد بودجه سال 95 افغانستان » درسهای بسیاری برای کشور ما دارد. افغانستان  67 درصد از بودجه سالانه خود را از محل کمک های بین المللی تامین می کند ما نیز از زیر زمین و از محل درآمدهای نفتی بیش از 67 درصد بودجه دولتمان را  تامین می کنیم. با قطعیت می توان گفت که وابستگی درآمدهای  ما به نفت  بالغ بر 80 درصد است ولی فرض کنیم همان 67درصد وابسته به نفت هستیم.

جمعیت افغانستان 32 میلیون نفر  یعنی 4دهم جمعیت کشور ماست (جمعیت کشور ما 2.6 برابر جمعیت این کشور است) اما در سال جاری یعنی 94 بودجه دولت افغان 7.6 میلیارد دلار  درحالی که بودجه امسال دولت ما 86 میلیارد دلار یعنی  12برابر بودجه افغانستان بوده است.

اگر روزی کمکهای بین المللی از افغانستان حذف شود آنان تنها  4.9 میلیارد دلار را از دست می دهند و این رقم چندان بزرگ نیست. اما اگر  زمین  به ما قرض ندهد  در خوش بینانه ترین حالت  نزدیک به 60 میلیارد دلار را از دست می دهیم. از دست دادن  4 میلیارد دلار قابل تحمل است اما 60میلیارد دلار  (210هزار میلیارد تومان با دلار 3500 تومانی)یعنی باید در بهترین حالت منتظر زیمباوه شدن  باشیم.

در سال 1377  زمانی که قیمت نفت بشکه ای حدود 12 تا 20 دلار شد بودجه دولت در آن سال  حدود  9هزار میلیارد تومان با دلار 646 تومان و معادل حدود 14میلیارد دلار مصوب شد   جمعیت ایران  در آن سال  حدود 70میلیون نفر بود. اکنون هزینه های دولت نسبت به سال 77 حدود  514درصد اما جمعیت تنها 14 درصد رشد کرده است.

شاید برخی یارانه ها را برجسته کنند.اما مجموع یارانه ها رقمی حدود 12 میلیارد دلار و حجمی معادل 14 درصد بودجه سالانه را به خود اختصاص داده است و  86درصد باقی هزینه های جاری و عمرانی است. حدود 47 هزار میلیارد تومان معادل 13.4 میلیارد دلار  بودجه عمرانی تعیین شده به شرط تخصیص داده شدن باز هم 15.6 درصد بودجه در این مسیر هزینه می شود.نکته آن است که هیچ گاه کل بودجه عمرانی به بحث تملک دارایی های سرمایه ای تخصیص داده نمی شود و دست کم سی درصد این بودجه به ردیف های بودجه جاری منتقل می شود.ضمن اینکه بر اساس آخرین آماراعلام شده از سوی سازمان حسابرسی اکنون دولت 94 هزار میلیارد تومان به پیمانکاران بدهی دارد.

 با فرض تخصیص داده شدن بودجه عمرانی باز هم هزینه جاری دولت حدود 70 درصد بودجه سالانه معادل حدود 60 میلیارد دلار را تشکیل می دهد.طبق آنچه در ابتدا آمد  بودجه امسال نیز حدود 60 میلیارد دلار به نفت وابسته بودو از زیر زمین قرض گرفته ایم.

حال اگر زمین به هر دلیل بخواهد قرض هایش را به ما قطع  یا کم کند و نفتی به ما ندهد- که عملا  این اتفاق را  شاهد هستیم و جهان احتمالا  نفت 20 دلاری را شاهد خواهد بود-  به نظر شما چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ آیا  زیمباوه شدن اتفاقی خوش بینانه نیست؟

لذا سال 95 سال ساده ای برای ایران نخواهد بود بر همین اساس وزیر اقتصاد وضعیت حال اقتصادی را از جنگ تحمیلی سخت تر می داند.

 برخی این راهکار را توصیه می کنند  که ریسک سرمایه گذاری در اقتصاد ایران پایین بیاید همان اتفاقی که چین در نهایت مجبور شد چنین کند و با باز کردن درهای اقتصاد خود را به روی جهان باز بگذارد.درب باز نه برای ورود سرمایه خارجی بلکه اتوبانی دو طرفه که ورود و خروج آزاد سرمایه را رقم بزند تا بدین وسیله هوای مسموم اقتصاد ما تهویه شود.نکته آن است که اجرای برجام تا حدی ریسک سرمایه گذاری در ایران را کاهش می دهد اما به مرز ریسک قابل قبول نمی رساند.ضمن اینکه شاخص  فساد(ارتشا و رانتخواری و..) در ایران دارای روندی صعودی و به شکل معناداری بالاتر از گذشته است و این خود به یک ریسک معنادار و مهم برای آینده اقتصاد ما تبدیل شده است.
 

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
بدون نظر
  1. هومن می گوید

    سلام
    محمود جان عالی بود مثل همیشه البته میدونی که من اعتقاداتم یک عمر منفی و معتقدم باید همین گونه باشه تا دیگران و دیگر کشورها سیر و سیر تر و قدرتمند تر بشن

ارسال یک پاسخ

  +  12  =  21