نقش نهاد های صنفی و حوزه عملکرد آن ها همچنین چگونگی تعیین مقررات و عوارض عدم توجه به کانون های صنفی، در صحبت با مصطفی بهشتی روی، از اعضای هیأت مدیره بانک پاسارگاد به بحث گذاشته شده است.
اینکه نهاد های صنفی چه نقش و وظایفی دارند، در چه حوزه هایی عمل می کنند، مقرراتشان چگونه تعیین می شود عدم توجه به کانون های صنفی چه عوارضی می تواند در پی داشته باشد و مسائل مهم دیگری درباره این نهاد ها در صحبت با مصطفی بهشتی روی، از اعضای هیأت مدیره بانک پاسارگاد به بحث گذاشتیم. وی نظرات جالبی درباره نقش و اهمیت این نهاد ها دارد و نبودشان را برای جامعه مشکل ساز می داند.
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک به نقل از شماره 28 ماهنامه بانکداری آینده، بخش سوم این گفت و گو را می توانید در ادامه دنبال کنید.
بخش اول و دوم را هم می توانید بخوانید.
*چرا به سمت داشتن کانون واحد و نوشتن اساسنامة جدید حرکت نمیکنید؟
بسیار خوب است که هر دو کانون بانک های خصوصی و دولتی و 4 بانک بزرگ با همکاری روی این مسئله کار کنند. 3 سال است که بیش از 20 جلسة مشترک برگزار کرده اند و صورتجلساتی از مصوباتشان را به بانک مرکزی داده اند. این موضوع نشاندهندة همین همکاری است. ضمن اینکه لازم است با توجه به نبود یک قانون مدون و مأموریت های ویژه و متفاوت برخی از بانکها، به مشکلاتی که در حصول تفاهمات نهایی در این رابطه وجود دارد، عنایت کرد.
*به هر حال این دور هم گردآمدنها نمیتواند در تضاد با نوشتن اساسنامة و داشتن کانون باشد؟
اتفاقاً گاهی اوقات ارکان سیستم بانکی ما در تضاد با هم قرار می گیرند، باید یک نکتة اساسی را بیان کنم، بانک ها اصرار دارند که کانون رسمی داشته و در شورای پول و اعتبار نیز حضور داشته باشند، اما توجهی نداریم که حتی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران نیز از استقلال لازم برخوردار نیست. بانکهای مرکزی در تمام کشورها از استقلال برخوردارند. عموماً بازوی دولت تلقی نمیشوند و تصمیمات آن ها مستقل از سیاستهای مالی است و نظام بانکی هم تحت فرمان رگولاتوری کارا و توانمند که همان بانک مرکزی مستقل است ایفای وظیفه میکند. اما در اینجا بانک مرکزی مانند دیگر خواهرخواندههایش در نقاط مختلف دنیا استقلال لازم را ندارد بنابراین نظام بانکی هم مستقل از اینگونه مسائل نیست.
*نکتة مهم اعتقاد شما بر عدم استقبال بانک مرکزی است؟
خیر، نمیتوانم این را بگویم زیرا در دورههای مختلف بارها از زبان مسئولین بانک مرکزی شنیدهام که بانک مرکزی باید استقلال خودش را داشته باشد، این مسئله حتی رسانهای شده و روسای کل در مقاطع مختلف در مورد آن اظهارنظرهایی کرده اند، اما اینکه در عمل اتفاق دیگری افتاده خارج از حوزة اظهارنظر بنده قرار میگیرد. لیکن قطعاً اعتقاد دارم بانک مرکزی باید مستقل باشد.
*وجود یک نهاد صنفی واحد مدنظرمان است و با استقلال بانک مرکزی مشکلی نداریم؟
بانک مرکزی هم با تشکیل نهاد صنفی مخالف نیست.
*آیا تصور میکنید تشکیل نهاد صنفی استقلال بانک مرکزی را برهم خواهد زد؟
خیر، بلکه تبدیل به کمک میشود. فکر میکنم در پیشنویس لایحهای که به این منظور داده شده بحث تشکیل کانون بانکهای کشور توسط بانک مرکزی پیشبینی شده و در مجلس در دست بررسی است.
*اگر این لایحه تا پنج سال دیگر هم تصویب نشود چه اتفاقی میافتد؟
هر چیزی باید یک شأن نزول قانونی داشته باشد و اگر این لایحه تصویب نشود ادامة وضعیت کنونی را شاهد هستیم.
*مقرره گذاشتن کار خیلی سختی نیست، بانک مرکزی میتواند با استفاده از اختیارات خود عنوان کند که کانون صنفی بانکها تشکیل شود؟
بانک مرکزی این توصیه را داشته و بر همین اساس جلسات مشترکی بین کانون بانکهای خصوصی، بانکهای دولتی و بانکهای خصوصی شده تشکیل شده و پیشنهاد مشترکی با امضای سی و چند بانک داده شده است.
*این جامعة بانکی است در صورتی که میتوان پنج نفر را به عنوان یک نهادِ واحد معرفی و مصوب کرد؟
یک کانون صنفی تا زمانی که به صورت یک موسسه غیرانتفاعی و متکی به تشخیص اعضای خود تشکیل می شود طبعاً ساختار و ساز و کار اجرایی خود را نیز تعریف می کند، در ساختار کنونی کانون بانک های خصوصی یک شورای عالی وجود داردکه همه اعضاء در آن شرکت می نمایند. یک هیأت عامل هم تعریف شده که امور اداری کانون را هدایت می کند. جلسات شورای عالی کانون مشورتی است و با رأی گیری روی موضوعات مطروحه اتخاذ تصمیم می شود، اما ضمانت اجرای قانونی ندارد و متکی به همت عالی اعضاء است یا به عبارتی Gentlemen Agreement است.
*مسئلة اصلی این است که قانون آن وجود دارد و نیازی به قانون نداریم، بلکه بانک مرکزی باید شما را به عنوان یک صنف به رسمیت بشناسد.
بانک مرکزی کانون را به عنوان یک تشکل صنفی می شناسد و در همین اندازه با آن برخورد می کند.
*کدام مصوبة کانون مورد قبول بانک مرکزی است؟
کانونی که ایجاد شده، یک شورای عالی دارد که ماهی یک بار جلسه برگزار می کند، هیأت عاملی دارد و بانک مرکزی با این کانون مکاتبه میکند و بعضاً هم از آن نظرخواهی مشورتی میکند، لیکن درنهایت از بعد قانونی این نظر و دیدگاه بانک مرکزی است که حاکمیت دارد.
*پس چرا با وجود قانون کل بانکها یک نهاد صنفی ندارند؟
زیرا کانون بانکهای خصوصی با قید غیردولتی تشکیل شده است.
*نهاد صنفی اساساً غیردولتی است و دلیلی ندارد دولتی باشد؟
از دیدگاه مقرراتی یک موقع جایی تحت عنوان شورای عالی بانکها داشتیم که تمام بانکها که در سال 1358 که ذیل 9 بانک ادغام شده بودند در آن حضور می یافتند. این تشخیص وجود داشت که برای هماهنگیهای لازم در شورای عالی بانکها گردهم آیند و در مورد آییننامه استخدامی مشترک بانک ها و سایر مسائل مبتلا به در مورد ادغام بانک ها و یا پیاده سازی قانون عملیات بانکی بدون ربا مطالعه و اظهارنظر کنند. به این معنا که بانک ها از طریق شورای مذکور حتی در رابطه با تصمیمگیری مسائل داخلی، و میزان حقوق و مزایا تماماً تابع تصمیمات شورای مذکور بودند و هر بانک خود را با آن تصمیمات تطبیق میداد زیرا نظام و سیستم دولتی شده و همه تحت یک شرایط کار می کردند.
با تشکیل بانکهای خصوصی از اواخر دهة 70 اکوسیستم بانکی کشور تغییر کرده، ولی قوانین و مقررات حاکم طی 40 سال گذشته متناسب با این اکوسیستم به روزرسانی نشده است. ضمناً اگرچه نهادهای صنفی عموماً غیردولتی هستند، ولی نهاد صنفی که قرار است در شورای پول و اعتبار حضور داشته و اعمال رأی کند بایستی تابع یک قانون بالادستی مصوب باشد.
*قانون آن وجود دارد؟
خیر اینطور نیست.
*صحبت ایناست که با وجود افتراقها نمیتوان اشتراکات را نادیده گرفت، چرا روی اشتراکات تمرکز نمیکنند؟
با توجه به عبارات مدنظر شما کانون وجود دارد.
*بانکهای دولتی و خصولتی عضو کانون نیستند؟
خیر.
*آیا نباید عضو باشند؟
خوب است باشند. نیازمند قانون است و نمیتوانید بگویید قانون نمیخواهد.
پایان