بهره مندی کسب و کارها از فرصت مشارکت در اقتصاد غیرتماسی
به دست آوردن فرصتهای اقتصاد غیرتماسی نیاز به آن دارد تا کسب وکارها تعدادی از تصمیمات آبشاری اتخاذ کنند. آنها میتوانند از 5 مرحله آبشار گزینهها بهره برند تا راهبرد اقتصاد غیرتماسی خود را تدوین کنند.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، همهگیری به اشخاص این فرصت را داد که به انتخابهایی که بر اساس سبک زندگیشان انجام دادهاند دوباره نگاهی بیندازند، آنها را دوباره ارزیابی کنند و به صورت بالقوه مجدد بازنشانی کنند. اعتقاد بر این است شخصیتهای جدیدی در پس این همهگیری خلق خواهند شد و به بخشهای مختلفی از بازار مشتری در کسب و کارها اجازه ظهور داده خواهد شد.
ظهور اقتصاد غیر تماسی میتواند به عنوان خروجی شخصیتهای جدید و بخشهای بازار مشتری در نظر گرفته شود (شکل 4). در حالی که چندین راه برای تحلیل این بخشهای بازار مشتری وجود دارد، دو بعد در ارتباط با هم باقی میمانند:
1) انتخابی که مشتری از حالا برای مکان مصرف میکند ـ مجازاً در خانه یا خارج از خانه از طریق تعداد پایین یا هیچ تماس شخص به شخص
2) رفتار مشتریها در برابر عرضهها، به عبارت دیگر آیا مشتریها دنبال تجربه جدید هستند یا همانند گذشته در پی ارزش پولی که برای کالا میپردازند هستند و بر طبق بحران خرید نمیکنند.
درباره مورد رفتار طبق گذشته، مشتری به دنبال سازگاری از طریق عملکرد کاربردی و سهولت است و قیمت برای وی در یک دستهبندی انتخاب میکند. در آخر این طیف، مشتریهایی هستند که در جستوجوی تجربه منحصر به فرد هستند که این تجربهها برای آنها از طریق عرضههای اعلاء و ارزش بالای برند فراهم میشود و منحصر به فرد بودن، آنها را به سمت انتخاب در یک دستهبندی هدایت میکند.
چهار بخش مختلف بازار مشتری از تعامل میان این دو بعد پدیدار میشود. تجربههای فروشگاه غیر تماسی، تجربههایی مشتقشده از مشتریهایی است که به دنبال تجربههای فیزیکی هستند؛ اما جانب احتیاط را به دلیل حفظ امنیت و سلامتی حفظ میکنند. انتظار روابط انسانی در جهان فیزیکی دارند؛ اما با این اوصاف همچنان تجربه خدمات غیر تماسی در یک محیط امن را خواستارند. سفرهای خدماتی را نمیخواهند که مجبورشان کند عجله کنند، همچنین نمیخواهند بیش از حد نزدیک به تماس انسانی شوند چرا که نگران آلودگی هستند.
ارزش پیشنهادی مطلوب برای چنین بخشی، سفرهای خدماتی است که کمتماستر است و این موضوعات را دربرگیرد: ارتباطات شخصیسازیشده، سفرهای بین شخصی همیاری شده و تجربه برتر مشتری دیجیتال بودن.
شرکتها میتوانند سفرهای کم تماس را از طریق تعاملات دیجیتالی درون فروشگاهی به وسیله به کار بردن تکنولوژیهایی همچون 5G، حسگرها و تجربه هوش مصنوعی مشتری، سرپرستی کنند. این بخش در آسیا ـ اقیانوسیه در حال ظهور است. در یک بررسی از مصرفکنندگان در عرض 6 بازار آسیا ـ اقیانوسیه، 69 درصد ادعا کردند از یک اطاقک واقعیت مجازی قبل از خرید استفاده میکنند. به صورت قابل توجهی دوسوم مصرفکنندگان ژاپنی مایلند فروشگاههای واقعی بیشتری را از طریق VR/AR ببینند، در حالی که 92 درصد مصرفکنندگان چینی چنین احساسی دارند.
مثال موردی
یک شرکت لوکس آنلاین در زمینه تولید محصولات خاص تصمیم گرفت که هسته کانالهای دیجیتال خود را با کانالهای فیزیکی ترکیب کند، ارتباطات عاطفی را تقویت کند و در این پروسه، اطلاعات کلیدی درباره چگونگی رفتار مصرفکنندگان در فروشگاههای لوکس را جمعآوری کند. در لحظه ورود به فروشگاه مشتریها از طریق اسکن کردن گوشیهای هوشمندشان وارد پروفایل خود میشوند، که پروفایل آنها را در دسترس دستیاران فروش قرار میدهد و به آنها اجازه میدهد که به نحو بهتری به آنها کمک شود.
در حین مرور کردن (Browsing) و امتحان کردن لباسها، یک قفسه متصل به گوشی لباس انتخاب شده را درون برنامه گوشی هوشمند ثبت میکند، که هر دسته انتخاب را میتوان ویرایش و خرید را نهایی کرد. به علاوه، فروشگاه همراه با اتاقهای پروی هوشمند است که به مشتری اجازه میدهد، لباسها را مرور کند و درخواست لباس جایگزین داشته باشد بدون اینکه از اتاق خارج شود. نمایشهای هولوگرافیک به مشتریها این اجازه را میدهد با کاهش تعامل با دستیاران فروش، کفش مختص به خود را خلق کنند و آنها را شخصیسازی کنند. با معیار قرار دادن اطلاعاتی که از فروشگاه به دست آمده، تجارت میتواند وارد سطح جدیدی از بینش و آگاهی شود که میتواند کمک کند تا تمامیت تجربه خرید تغییر و تحول یابد و حتی بیش از این، به تعمیق روابط با مشتری بینجامد.
در حین کرونا، یک متصدی شرکت لوکس آنلاین جهانی در زمینه تولید محصول خاص، یک فروشگاه خردهفروشی اجتماعی راهاندازی کرد. این فروشگاه از تکنولوژی خردهفروشی استفاده میکند که توسط یک غول تکنولوژی فراهم شده است و بنابراین میتواند به آخرین ویژگیهای تهیه محصول در این بخش جدید از بازار دسترسی داشته باشد و به صورت بالقوه میتواند در آینده بسیار گسترده شود. ویژگیهایی همچون، اتاقهای پروی قبل از رزرو محصول و خدمات اختصاصی مشتری از طریق یک برنامه سه بعدی که به آنها یاری میرساند و همچنین نه تنها شخصیسازیشده تا خدمات تماس تجربههای انسانی کمی داشته باشد بلکه میراث لوکس نام تجاری را حفظ میکند.
خدمت «سواره»، بر خلاف تجربه فروشگاههای غیر تماسی، سفرهای خرید تجمعی را ترجیح میدهد. برای سرعت و سادگی ارزش قائلند و به ویژگیهایی که کاملاً فاقد تعاملات انسانیت اهمیت نمیدهند به عنوان مثال پیشخوانهای ورود به سیستم خودکار. با این اوصاف، تعاملات فیزیکی با محصولاتشان و خدماتشان را ترجیح میدهند، از اینرو به سفرهای خرید خارج از خانه ادامه میدهند. ارزش پیشنهادی مطلوب برای چنین مشتریانی سفری سریع و ایمن و به طور بالقوه بدون خطای آنلاین است.
ویژگیهای کلیدی برای کسب و کارها به منظور مشارکت با سفرهای مشتریهایشان، باجههای سلف سرویس غیر تماسی، پرداخت سریع و قفسههای فروشگاهی و صندوقهای پرداخت مجازی مشابه به واقعیت فیزیکی است. حتی قبل از پاندمی، این بخش در حال شکل گرفتن بود، طوری که بیش از 4 مصرفکننده در هر 10 نفر به صورت جهانی اینگونه ارزیابی کردند: خدمات «آنلاین بخر، در فروشگاه بردار» باارزشترین جنبه تجربه خرید جزئی است. همهگیری این بخش را با 75 درصد مصرفکننده در آسیا ـ اقیانوسیه تقویت کرده است، آنها میگویند که به خرید از طریق برنامههای آسانپرداخت پس از همهگیری نیز ادامه میدهند.
مثال موردی
رستورانها جزو متضررترین کسب و کارها در دوره همهگیری هستند و حتی به عنوان جوامعی که به تدریج کسب و کارشان را باز کردند، مشتریها از ورود به فضاهای شلوغ اجتناب میکردند. در حالی که پلتفرمهای ارائه خانگی غذا ستون پشتیبانی دائمی بوده است، این صنعت با مدلهای غیر تماسی به عنوان راهکاری برای ترمیم، در حال تطبیق است. تغییر شکل زیرساختها برای اضافه کردن باجههای سفارش مجازی و سیستمهای خودکار برای تغییر به مدل غیر تماسی سفارش از پیش، در مقیاسی در حال پیاده شدن است.
با استفاده از پلتفرمهای یکپارچه، ارائهدهندگانی که سفارشهای از قبل داده شده را جمعآوری میکنند، ارائهدهندگان خدمات سواره و ارائهدهندگان در رستوران، حتی مشاغل کوچک رستوران نیز میتوانند متضمن تجربه برتر مشتری دیجیتال باشند. دستگاهها از مشتری به مشتری متفاوت هستند، باجههای سفارش مشتری با پنلهای هوشمند تا کدهای QR ساده که امکان سفارش از طریق تلفن همراه را هنگام انتظار در خارج از خانه فراهم میکنند.
خریداران از منزل، بخشی از مشتریان بازار هستند که سبک زندگی را انتخاب کردهاند که میخواهند محصولات و خدماتشان در منزل ارائه و مصرف شوند و همچنین ذهنیتی، با مفهوم ارزشمندی بالای پول را دارند. 54 درصد مصرفکنندگان 6 بازار بزرگ آسیا ـ اقیانوسیه بیشتر خریدهایشان طی 12 ماه گذشته را از طریق برنامه تلفن همراه انجام دادهاند. در چین به تنهایی، 89 درصد مصرفکنندگان چینی بیشتر تمایل دارند پس از همهگیری نیازهای ضروری روزانه را به صورت تازه و آنلاین خریداری کنند. مشتریهایی که به دنبال تحقق خرید در منزل هستند، در حالی که میخواهند کمترین پول ممکن را بپردازند، خریدهای خود را سریع انجام میدهند و انتطار دارند سریع نیز تحویل بگیرند. این مشتریها، سهولت در مصرف دارند و از طریق اقتصاد دیجیتالی، به تعدادی از پلتفرمهای چند منظوره وفادار هستند.
ارزش مطلوب پیشنهادی برای این مشتری یک سفر خدماتی از انتها به انتها برای سهولت و ارزش قائل شدن برای پول است و همچنین نمونه انتخابهای مدولار شده به منظور برداشتن و انتخاب از میان آنها است. بررسی مصرفکنندگان آسیا ـ اقیانوسیه توسط Swiss Re در آوریل مشخص کرد این تغییر در حین همهگیری چقدر قدرتمند است. توانایی یک بیمهگر در پردازش سیاستهای آنلاین انتها به انتها اولویتی بالا برای مشتریها در هنگام انتخاب بیمه بود، در چین 77 درصد مصرفکنندگان چنین احساسی داشتند. کسب و کارها میتونند به این مشتریها از طریق پلتفرمهای موجود خدمترسانی کنند؛ اما ریسک از دست دادن مالکیت مشتری به یکی از انحصارهای چندجانبه این پلتفرمها، جایی که مشتریها از میان عرضهها در وهلة اول نسبت به قیمت حساسیت دارند، را باید بپذیرند. برای قادر بودن به رقابت کردن در آنجا، باید رهبری را به وسیله محروم کردن کانال و تقویت تمرکز روی ارتقاء محصول، به دست آورد.
مثال موردی
یک پلتفرم مراقبتهای بهداشتی در چین دامنه خود را به وسیله سادهسازی پروسه از طریق تشخیص و معاینه از راه دور و به جای اینکه بیمار به یک مرکز پزشکی سفر کند و با ریسک مبتلا شدن به دیگر بیماریها دست و پنجه نرم کند، گسترش داد. این سیستم مشاورههای بعد از درمان را انجام میدهد، نسخههای دارویی و حتی داروهای بدون نسخه نیز ارائه میدهد. این پلتفرم تکاملیافته و فراتر از مراقبتهای اساسی، خدمات ارائه میدهد. علاوه بر دسترسی شبانهروزی به مراقبتهای بهداشتی به عنوان خدمه پزشکی برای کاربران عمل میکند و علائم حیاتی آنها را ردیابی میکند، مدیریت توانبخشی را انجام میدهد، نوبتهای پزشکی معمول را به بیمار یادآوری میکند و غیره.
برای متخصصان مراقبتهای بهداشتی، دادهها را دستهبندی میکند و از یادگیری ماشین برای مستند کردن اطلاعات، تاریخچه و نظارت بر بیمار در حالی که از دادهها حساسیتزداییشده متضمن پیگیری موضوعات مهم پزشکی در منطقه است، استفاده میکند.
حامیان خرید مجازی خانههایشان را برای یک هدف یکپارچه بازسازی کردهاند. از برندها میخواهند تا به آنها کمک کنند، بدون ترک کردن خانههایشان تجربهای مجازی را تجربه کنند و مایلاند برای چنین تجربهای قیمت بالایی را پرداخت کنند. شرکتها میتوانند محصولات و خدماتی با ارزش بسیار افزودهای با استفاده از رشد و تکثیر تکنولوژیهای هوشمندی همچون اینترنت اشیاء و AR/VR که مجهز به 5G هستند، عرضه کنند. یک فراهم کننده تکنولوژی AR برای برندهای زیبایی بیان کرد که استفاده مجازی از زمان همهگیری در آمریکا 32 درصد افزایش یافته است. علاوه بر این، ذکر کرده است که خریدارانی که محصولات ما را مجازی و آنلاین امتحان میکنند، نزدیک به 3 برابر بیشتر خرید میکنند و تا 10 درصد بیشتر میپردازند.
مثال موردی
یک برند لباسهای گرمکن لوکس، به وسیله خرید یک شرکت تازه تأسیس که دستگاه تناسب اندام هوشمند خانگی را به فروش میرساند، روی تناسب اندام در خانه سرمایهگذاری کرده است. این تجهیزات نمایشگری انعکاسی است که به عنوان صفحه نمایش دیجیتال و آینه عمل میکند و به کاربران این اجازه را میدهد که هنگام پخش زنده فیلمهای ورزشی بازتاب دستگاههای خود را ببینند. به علاوه، این برنامه همچنین جلسات آموزشی در حال انجام را به عنوان یک سرویس اشتراک ارائه میدهد و جامعهای را قادر میسازد که از طریق آن بتوانند جلسات تمرین مجازی در خانه را به طور همزمان با دوستان انجام دهند. این برند، این دستاورد را در معرض تجربه بازار قرار داد، رویایی برای درگیر کردن مشتری با چیزی غیر از خرید پوشاک، و تقویت وفاداری وی به برند و جامعه کاربری. علاوه بر این، این امر فرصتهای فروش متقابل را فراهم میکند؛ چرا که همه مربیان حاضر در پلتفرم، از محصولات پوشیدنی تناسب اندام این برند استفاده خواهند کرد.
تعیین اندازة خاص بخشهای بازار مشتری کار دشواری است ـ رفتار مشتریها، نیازها و انتظارات از یک محصول خاص یا سرویس برای هر بخش بازار، که باید پایدار شود، هنوز هم در حال تکامل است. هر بخش بازار مشتری، ارزش پیشنهادی جدیدی را به روی بازار میگشاید که تجارتها میتوانند آنها را عرضه کنند؛ همچنین مجموعهای از توانمندیها نیاز است تا این ارزشهای پیشنهادی ارائه شود؛ همچنین هر کدام از این پیشنهادها نیاز به زیست بومی مبتنی بر راهحلی مشتق شده از شراکت به منظور ارائه با سرعت بالا و قیمت پایین خدمات دارد.
در حالی که پاسخ دادن از طریق گزینههای مختلف ممکن است یک هدف میانمدت باشد، سازمانها میتوانند فوراً سه ابتکار سریعالحصول به منظور سرمایهگذاری روی اقتصاد غیر تماسی به کار گیرند:
1- تحلیل رفتار مشتری را فعالسازی کنید
عملکردهای فروش و بازاریابی موجود را برای ارزیابی انتقادی نحوة تحول نیازها و رفتارهای مشتری در بازار سازمانتان را فعالسازی کنید. باید دقت شود که تقسیمبندی مختص به جغرافیا باشد؛ زیرا اقتصاد غیر تماسی در بازارهای مختلف به طور متفاوتی تحول مییابد.
2- بخشهای خاص بازار مشتری را تعیین کنید
بر پایة ارزیابیها، بخشهای جدید بازار مشتری را تعریف کنید که از اقتصاد غیر تماسی مشتق شده باشند و تصمیم بگیرید که کدام بخش را مورد هدف قرار بدهید و کدام یک را هدف قرار ندهید. به وسیله نگاه کردن به عرضههای موجود، چگونه محصولات و خدمات رقابتی فعلی، بخش بازار مشتری را جذب میکند و همچنین از طریق تکنیکهای «هنر ممکن» که چگونه میتوان از طریق تکنولوژیهای نوظهور استفاده کرد، ارزشهای پیشنهادی جدیدی را برای بخشهای جدید بازار مشتری تعریف کنید.
3- شتاب قابلیتهای مجهز به تکنولوژِی را افزایش دهید
این بار، سازمانها باید به این فکر کنند که چگونه مشکلات تکنیکال و محدودیتهای قدیمی میتوانند عامل بازدارندهای برای نوآوری مورد نیاز به منظور به دست آوردن فرصتهای اقتصاد غیر تماسی باشد؛ اگر سازمانها به دلیل پیچیدگیهای سیستم دچار مشکل شوند و نتوانند از ابزارهای جدیدی که بازارهای شما را مختل میکنند، استفاده کنند، به احتمال زیاد توان رقابتی خود را در مواجهه با اقتصاد غیر تماسی از دست خواهند داد. این موارد کلیدی باید در دستور کار رهبران کسب و کار قرار گیرد: نحوة پذیرش دادهها و تجزیه و تحلیل آنها، چگونگی سرعت بخشیدن به معماری مبتنی بر ابر و چگونگی استفاده از 5G به عنوان ضرب نیرو برای تحول دیجیتال. این موارد از سازمانی به سازمان دیگر متفاوت است.
اقتصاد غیر تماسی با سرعتی افزایشی قبل از اینکه همهگیری به آن سرعت بخشد، در جامعه ما آشکار بود. این امر باعث کوتاه شدن چارچوب زمانی شده است که در آن سازمانها باید نتایج مشروح تحول خود را به نمایش بگذارند. در حالی که این موضوع داستانی مثبت برای رهبرانی است که اکنون شرحی جدید برای پیشبرد برنامه تحولی خود دارند، اما هنوز هم باید مراقب عواقبی باشند که میتواند مانع موفقیت شود. چهار عارضه در زیر بیان شده است:
1- بخشبندی بازارهای مشتری تبدیل به مسئلهای بسیار پیچیدهتر نسبت به گذشته خواهد شد
اقتصاد غیر تماسی باعث خلق شخصیتهای جدید و در نتیجه بخشهای جدید بازار مشتری شده است. این تغییر تنها به تعدادی محدود نمیشود، بلکه در همه جمعیت آماری این تغییر صورت میگیرد. نیازها نه تنها با انتخاب شیوة زندگی شخص که تحت تأثیر اثر همهگیری ایجاد شده است، شکل میگیرد، بلکه با انتخابهای متعددی که برندها از طریق ابزارهای دیجیتالی ارائه میدهند، نیز شکل میگیرد. ادغام زندگی «در خانه» و «خارج از خانه» باعث ایجاد پویایی و تغییر در این شخصیتها میشود. سازمانها برای مدیریت این جریان در بخشهای بازار مشتری باید به این نیازها پاسخ دهند. چگونه باید تغییرات مصرفکننده را دائماً زیر نظر داشته باشند؟ کدام تغییرات دائمی و کدام یک گذرا هستند؟ چگونه میتوان چابکی را در کانالها و عرضهها برای پاسخ به این تغییرات حفظ کرد؟ اینها برخی از سؤالاتی است که سازمانها باید پاسخ دهند.
2- ریسک برنده شدن یک نفر
کاملاً آشکار است که تکنولوژی کلید به دست آوردن موفقیت در اقتصاد غیر تماسی است. اولین مهاجران فرصت بیشتری برای شکل دهی به اکوسیستم خود و ایجاد موانع ورود دارند، هر چند با هزینه بالاتر سرمایهگذاری با هجوم زیادی مواجه خواهند شد. سازمانها میتوانند منتظر بمانند و نگاه کنند تا زمانی که خطرات به حداقل برساند؛ اما فرصت به وجود آوردن متحد و مشارکت را از دست خواهند داد. ریسک «برنده همه ریسکها را به جان میخرد» کلید موفقیت در این روزهاست.
3- تداوم مشکلات دگرگونی دیجیتال در گذشته، پیشرفته در آینده را مورد مخاطره قرار میدهد
اقتصاد غیر تماسی روایتی جدید برای تحول دیجیتالی ارائه میدهد؛ اما سازمانها باید کاوش و آزمایش دیجیتالی را با سرعت بیشتری پی بگیرند. دیجیتالی بودن یک امر ضروری خواهد بود. سازمانهایی که از موانع دیجیتالی شدن عبور نکردهاند، در اقتصاد غیر تماسی عقب خواهند ماند؛ بنابراین، راهبردهای تحول دیجیتال گذشته نیاز به بازبینی و تجدید به منظور موفقیت در آینده دارند.
4- افزایش ریسکهایی که اعتماد را از بین میبرد
ظهور اقتصاد غیر تماسی پارادایم اعتماد را از فیزیکی به دیجیتال تغییر میدهد. شرکتها باید به طور کامل پیامدهای اعتمادی را که تاکنون در مشتریان خود به وجود آوردهاند، درک کنند؛ اگر ریسکها مدیریت نشوند، فرصتی که اقتصاد غیر تماسی به وجود میآورد، میتواند روی اعتمادی که برند در این سالها به وجود آورده است، تأثیر معکوس داشته باشد و آن را از بین ببرد. برای مثال، یک شرکت ویدئو کنفرانس آنلاین که در زمان کرونا به موفقیت گستردهای دست یافت به دلیل نقض حریم خصوصی دادهها با عواقب شدیدی در زمینه امنیت و حریم خصوصی مواجه شد. برای جلب اعتماد مجدد مشتریها باید اقدامات مهمی را در زمینه امنیت سایبری و مدیریت آسیب انجام میداد. ایجاد روابط پایدار برای اقتصاد غیر تماسی به صورت بنیادین باقی خواهد ماند.
همهگیری کرونا رهبران را در زمینههای پایداری در زمان بحران و آمادگی برای آیندهای نامعلوم به چالش میکشد؛ اما بزرگترین دشمنان تصمیمگیری مؤثر در مواقع بحران عمیق بلاتکلیفی و ابهام نیستند. عدم عزم و اراده برای انجام اقدامات قاطع به منظور کاهش ضربات و مقاومت در برابر تغییرات اساسی در وضعیت موجود است که بزرگترین دشمن محسوب میشود. این تصمیمات و تغییرات با استفاده از ظهور فرصتهای قریبالوقوع مانند اقتصاد غیر تماسی است که موجب پایداری واحد تجاری در درازمدت میشود.
راه پیشرو
به دست آوردن فرصتهای اقتصاد غیر تماسی نیاز به آن دارد تا کسب و کارها تعدادی از تصمیمات آبشاری را اتخاذ کنند. آنها میتوانند از 5 مرحله آبشار گزینهها بهره برند تا راهبرد اقتصاد غیر تماسی خود را تدوین کنند (شکل 5).