بزنگاه تدوین استراتژی «داده» در صنعت بیمه
صنعت بیمه در بزنگاهی قرار دارد که برای هر امری ناگزیر است دربارۀ مدیریت و تحلیل دادههای فعلی و آتی خود راهبرد و نقشه راه مشخصی تدوین کند.اینکه اکنون چه مقطع و برشی از تحول دیجیتال در صنعت بیمه را شاهد هستیم و ذینفعان چه نگاه و رفتاری در مورد روند حاکم دارند باعث نمیشود اتخاذ این راهبرد از اولویت اول ناظران و متولیان و محققان در صنعت بیمه خارج شود.
صنعت بیمه در بزنگاهی قرار دارد که برای هر امری ناگزیر است دربارۀ مدیریت و تحلیل دادههای فعلی و آتی خود راهبرد و نقشه راه مشخصی تدوین کند.
اینکه اکنون چه مقطع و برشی از تحول دیجیتال در صنعت بیمه را شاهد هستیم و ذینفعان چه نگاه و رفتاری در مورد روند حاکم دارند باعث نمیشود اتخاذ این راهبرد از اولویت اول ناظران و متولیان و محققان در صنعت بیمه خارج شود.
نگاهی به وضعیت
وقتی به تولید داده در سطح کلان جامعه و جهان نگاه میکنیم طبیعتاً این ضرورت را احساس میکنیم که اکنون وقت دیگری است.
دادههایی که در شبکههای مختلف اجتماعی شامل اینستاگرام، توئیتر، لینکدین، فیسبوک، تلگرام، کلابهاوس و … توسط افراد در سطوح مختلف از نظر میزان دانش و طبقۀ اجتماعی و درآمدی تولید میشوند. محتواهایی که رسانههایی تخصصی و عمومی شامل تلویزیونها، نشریات چاپی، خبرگزاریها، سایتهای تخصصی و عمومی، وبلاگها و … منتشر میکنند، دادههایی که در قالب کتاب، وبینار و سمینار و نشست علمی در مراکز علمی و دانشگاهی تولید و منتشر میشوند و دادههای حاصل از خیل انبوه مشتریانی که خدمات بیمهای را دریافت میکنند بیمهنامههای خرد و عمده خریداری میکنند همگی دادههای ارزشمندی هستند که صنعت بیمه برای یک حضور موفق و مؤثر باید این دادهها را تجمع و تحلیل و قابل استفاده کند.
اما سؤال اینجاست که بهترین راه تجمیع، تحلیل و استفاده از دادهها و محتواهای متکثر در قالبهای گوناگونی چون متن، صوت، پیدیاف، فیلم و تصویر چیست به گونهای که بتواند برای ذینفعان صنعت بیمه شامل بیمه مرکزی، شرکتهای بیمه، شبکه فروش، مشتریان بزرگ و مؤسسات تحقیقاتی بیمه و محققان دانشگاهی مفید باشد.
نهاد ناظر
نهاد ناظر نظارت خود را علاوه بر سیستمی کردن عمق و وسعت بخشیده است. سیستمی کردن نظارت از چند منظر صورت گرفته است؛ یکی توسعۀ زیرساختهای فناوری اطلاعات شامل ایجاد و توسعه پلتفرمهای حاکمیتی بیمهای چون سنهاب، اتصال به پلتفرمهای حاکمیتی خارج از صنعت بیمه چون ثبت احوال، نیروی انتظامی و …، افزایش کیفیت زیرساختهای فنی شرکتهای بیمه، گسترش استفاده نگاه پلتفرمی در طراحی و معماری کوراینشورنسها برای پذیرش، میزبانی (بیمهگری باز) و توسعۀ تعاملپذیری با اینشورتکها و استارتاپهای بیمهای و غیر بیمهای. دوم توسعۀ مقرارت برای زمینهسازی، برونسپاری نظارت، سوم ایجاد نهادهایی چون کانون حسابرسان تخصصی بیمه یا صدور مجوز به اکچوئران رسمی و … چهارم تلاش برای شفافسازی اطلاعات از طریق استانداردسازی گزارشهای مربوط به صورتهای مالی، زمینهسازی اجرای IFRS و کوتاهسازی بازههای گزارشدهی شرکتها و … همۀ اینها نظارت سیستمی را گسترش داده و خواهند داد.
اما در بعد عمقبخشی به نظارت، تنها این داده است که میتواند به معنای واقعی به کمک بیمه مرکزی بیاید و بدون داشتن استراتژی و نقشۀ راه برای داده امکان عمقبخشی عملاً ممکن نیست. اینکه اساساً مشخص شود دادهها در صنعت بیمه دارای چه تعاریف و اقسامی هستند و در قالب چه ساختاری باید تجمیع و تحلیل و کاربردی شوند همه بخش مقدماتی و مدل مفهومی برای یافتن یک راهبرد بلندمدت برای داده هستند.
شرکتهای بیمه
آینده جهان به سمتی است که سودها به مرور از طلایی به نقرهای تغییر میکنند و به واسطۀ افزایش بازار رقابت، ایجاد محدودیتهای ناشی از تغییرات اقلیمی و ریسکهای غیر سیستماتیک سودها به مرور کاهش خواهند یافت و صاحبان بنگاهها باید به این وضعیت عادت کنند؛ اما در این بین کسانی موفق میشوند در کورس رقابت باقی بمانند که هزینههای خود را به حداقل برسانند و این کار بدون برخورداری از دادههای حداکثری از پیرامون غیر ممکن است. به همین دلیل شرکتهای بیمه ناچارند از هم اکنون در مورد استراتژی داده تصمیم بگیرند. تصمیمی که پاسخ آن به ناگزیز مثبت است فقط در چگونگی اتخاذ راهبرد باید بر اساس زیستبوم شرکت خود مطالعه کنند. شاید برخی بلافاصله به سمت به خدمتگیری تکنولوژیهای مربوط به بیگدیتا و هوش مصنوعی بروند؛ اما شاید این یکی از اشتباهات راهبردی آنان باشد که قبل از داشتن یک مدل مفهومی و قبل از هر اقدام عملی که نشان دهد دقیقاً میخواهند کجا بروند و چه چیزی را به دست بیاورند و با چه هزینهای و از طریق چه ابزارهایی اقدام به خرید یا به خدمتگیری تکنولوژی کنند تنها هزینههای آنان را بالا خواهد برد و کمکی به آتیهنگری آنان نخواهد کرد.
دیگر ذینفعان
مشتریان بزرگ بیمهای از جمله ذینفعانی هستند که در اکوسیستم اقتصادی خود بخشی را باید به بیمه اختصاص دهند. افزایش ریسکها شامل توسعۀ سایبری، افزایش دادهها، شرایط اقتصادی و تغییرات اقلیمی، بنگاههای بزرگ را ملزم میکنند تا دربارۀ بیمه به شکل جدی بیندیشند؛ اما آنان بدون داشتن یک استراتژی داده به سختی میتوانند بیمهگرانی با کیفیت و با پوشش ریسک و قیمت بهینه پیدا کنند.
کارگزاران به عنوان شرکای تجاری بیمهگذاران بزرگ، ذینفع دیگری هستند که باید در تدوین راهبردهای مرتبط به داده به بیمهگذاران کمک کنند.
در جهان هستند و خواهند بود برخی کارگزاران که خود به اکوسیستم بیمهای بزرگی تبدیل شدهاند که مستقلاً دربارۀ دادهها برنامهریزی میکنند.
همچنین نمایندگان بیمه نیز از جمله ذینفعان هستند که به عنوان یکی از شرکای تجاری بیمهها باید در مسیر توسعه و تجمیع داده به شرکتهای بیمه کمک کنند و به عنوان بخشی از پازل استراتژی داده شرکتهای خود را صاحب نقش و ایده بدانند.
استارتاپهایی که خلق خواهند شد
طبیعی است نوآوریها و کسب و کارهای خرد در قالب استارتاپ برای بهبود در جمعآوری و پالایش دادهها خلق خواهند شد. بعد از پلتفرمهایی چون گوگل که خود امپراتوری است، رگتکها در حال حاضر یکی از این شاخهها هستند که در راستای استراتژی داده گام برمیدارند؛ اما این همۀ راه نیست. باید منتظر بمانیم و ببینیم که عرصۀ نوآوری برای این مسیر مهم کسب و کاری یعنی داده، چه ارمغانی برای صنعت بیمه و دیگر صنایع خواهد داشت.
خلاصه آنکه همۀ ذینفعان صنعت اگر میخواهند یک بازیگر فعال در صنعت باقی بمانند لاجرم باید موضع خود دربارۀ مفهوم و آیندۀ داده را مشخص کنند.