کارایی بدون اثربخشی یعنی مرگ آهسته سازمان

ریشه کارایی در درون و اثربخشی در بیرون سازمان تبلور می یابد

یک موضوع رایج میان مدیران، ابهام در تعريف و تفكيک معنای بین کارایی و اثربخشی است. بسیاری فكر می كنند این دو جدایی ناپذیر هستند، اما آیا واقعاً چنین است؟

وقتی از مديران می‌پرسیم: کدامیک برای شما مهم‌تر است، اثربخشی یا كارآمدي؟ بسیاری از مديران می‌گویند هر دو به یک اندازه مهم هستند! آیا واقعا چنین است؟

بیایید سوال را به شكل ديگري بررسی مي كنیم: “آیا می توان بدون تاثیرگذاری کارآمد بود؟”

حال پاسخ اين سوال را با چند مقایسه بین اثربخشی و کارایی بيشتر مورد تحلیل قرار دهیم:

– اثربخشی درباره «انجام کارهای درست» است در حالی که کارایی در مورد «درست انجام دادن كارها» است. (پیتر دراکر)

اثربخشی بدین معنی است که (در انجام یک کار درست)، آیا و تا چه حد به نتایج می‌رسید – کارایی به این بستگی دارد که چگونه از نظر هزینه، زمان و منابع به نتایج اقتصادی برسید.

– اثربخشی بیشتر جنبه بیرونی دارد بدین معنی که توسط نیازها و خواسته های مشتری تعیین می شود. این در حالی است که کارایی به معنای نگاه کردن به درون و به فرآیندها و رویه های خود برای بهبود آنهاست و در واقع بیشتر دارای بعد درون سازمانی است.

-اثربخشی با مقایسه بازده واقعی با اهداف تجاری یا انتظارات مشتری اندازه گیری می شود و کارایی با مقایسه خروجی واقعی با برخی از خروجی های استاندارد مورد انتظار حاصل می شود

(برای محاسبه نرخ بازدهی واقعی کافی است: نرخ بازدهی اسمی را از نرخ تورمی که در بازه زمانی مورد محاسبه بدست آمده است کسر کرد. به عنوان مثال اگر در یک بازه پنج ساله نرخ بازدهی اسمی 500 درصد باشد (یعنی ارزش دارایی شما 6 برابر شده باشد) و نرخ تورم 390 درصد ، نرخ بازدهی واقعی برابر با 110 درصد خواهد بود.)

– اثربخشی در مورد قابلیت و توانایی انجام کارها است در حالی که کارایی مربوط به ظرفیت و توانایی انجام کارهای بیشتر با همان منابع است.

– اثربخشی بیشتر در مورد دقت (عملکرد نزدیک به مقدار هدف مورد نظر) است. اما کارایی بیشتر در مورد دقت است (عملکرد با تغییرات کمتر به طور مداوم از نظر هزینه، زمان و منابع).

حالا نتیجه بگیریم:

شما می توانید در انجام یک کار اشتباه بسیار خوب عمل كنيد.

منظور از “اشتباه” در اینجا، هرگونه استفاده از منابعی است که: (الف) به طور مثبت به دستیابی به اهداف بيزنس کمکي نمی کند، یا (ب) از نظر اخلاقی غیرمجاز است و اصل احترام به مشتريان را نقض می کند.

بنابراین، آیا ترجیح می‌دهید نتایج «درست» با راندمان پایین را به دست آورید یا نتایج «اشتباه» یا نادرست را با راندمان بالا دریافت کنید؟

 

جمع بندی:

دستیابی به کارایی بدون اثربخشی مانند مرگ آهسته است. وقتی اهداف بيزنس و نیازهای مشتری برآورده نشده باقی می‌مانند، در نهایت رقابت و سودآوری را از بین می‌برند، مهم نیست که فرآیندهای شما چقدر کارآمد هستند.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

  ×  4  =  32