بوم بانکداری در مسیری متفاوت از گذشته
محمود فراهانی
وقتی صحبت از نگرش پلتفرمی میکنیم طبیعتا پیادهسازی این نگرش در سطح زیستبوم بانکداری، نیازمند ایجاد حلقههایی است که بتواند بستر مناسب اتصال نوآوریها را به بانک و امکان رشد و تجاری شدن را برای محصولات نوآورانه فراهم کند؛ ضمن اینکه مجموعه این روندها در نهایت منجر به کاهش هزینه و افزایش درآمد بانک میشود.

بوم بانکداری در دنیا و پیرو آن، در ایران تحت تاثیر سه عنصر: محیط، فناوری و مشتری، ناگزیر به تغییر شده است. زمانی فناوری باعث تغییرات گسترده در بانکداری شد و این خدمت را از حالت غیرمتمرکز به متمرکز تبدیل کرد. در سایه چنین رویکردی، کربنکینگها خلق شدند و در ادامه شاهد نسلهای جدید از کربنکینگ یا «سامانه یکپارچه بانکی» بودیم؛ روندی که همچنان ادامه دارد.
فناوری اما به همراه خود علاوه بر تغییر محیط، رفتار مشتری را نیز متحول کرد و سایه این تغییر و تحولات بر بانکداری، تولد فرآیندها و روندهایی است که بر حوزه بانکی تاثیر مضاعف دارند. به تعبیر دیگر اضلاع مثلث عناصر فناوری، محیط و مشتری، محاط بر بانکداری هستند.
در عین حال در مسیر روند رشد و تغییرات هر یک از سه ضلع، شاهد بروز رویکردها و فرآیندهایی هستیم که ماهیت تغییرات این عناصر را نشان میدهند. در مسیر تغییر و تحولات فناوری اطلاعات، دو فرآیند تاثیر بیشتری بر تغییرات این حوزه داشته است.
یکی دمکراتیزاسیون دادهها به معنی توجه جهان به بحث کیفیت دسترسی به دادهها و غیرانحصاری شدن دادهها و توسعه بیگتک، و دیگری بحث هوشمند شدن و افزایش سرعت ماشینها در سایه توسعه هوش مصنوعی است.
در ضلع محیط سه کلانروند بر محیط تاثیر عمیق گذاشتهاند: اول موقعیت و واقعیتهای اقتصادهای کلان کشورها و جهان که طی سالهای اخیر متاثر از بحرانهایی چون گرم شدن زمین، جنگهایی چون اوکراین و فراز و فرود خاورمیانه و رویکردهای کشورهایی چون چین و هند تغییرات گسترده پیدا کرده است. بازارهای نوظهوری شکل گرفتهاند که ماهیت تعاملات اقتصادی را دگرگون کردهاند. به واسطه تولد استارتاپها و نوآوریهای سالهای اخیر رویکرد اکوسیستم باز، شاهد تغییر در قوانین و مدلهای فعالیت و مشارکت هستیم. تغییراتی که در اقتصادهای سنتی کمتر شاهد این نوع مشارکتها و فعالیتها بودهایم. بسیاري از استارتاپها همه پیشفرضها را تغییر دادهاند. نمونهها کم نیستند.
همچنین تغییرات مدلهای کسبوکار به تغییر زنجیرههای ارزش منجر شده است. در حال حاضر مدلهایی از ارزشآفرینی (خلق ارزش) را شاهد هستیم که لاجرم به تغییر زنجیرههای ارزش منتهی میشوند. در این میان توسعه پیامرسانهای اجتماعی، عملا محیط اجتماعی و فرهنگی را نیز تغییر داده است.
تغییر نسلها
تغییرات در فناوری و محیط باعث تغییر در رفتار و منش و کنش مشتری شده است. از یک سو شاهد تغییر و تحول در مدل انتظارات مشتري هستیم و از طرف دیگر ظرفیتهای فناورانه و نیازهای کسبوکاری مشتری باعث تغییر در ویژگیهای شخصیتی، پروفایل و روشهای کاری وی شده است. به مدد تغییر نسلها و استفاده بیشتر نسل Y و Z از ابزارهای هوشمند مانند گوشی هوشمند و… توسعه شبکههای ارتباطی مبتنی بر فناوری رفتار مشتری و روش کار او عوض شده است.
همه این اتفاقات در نهایت به دو کلانروند در بانکداری منجر شد؛ اول تولد بانکداری پلتفرمی و دیگری بانکداری به عنوان یک خدمت و هر دو این کلانروندها باعث شده تا بانکداری عملا در مسیر متفاوت از گذشته حركت کند.
طبیعی است این روند تغییرات در کشور ایران هم رخ داده و بانکداری ما را هم متاثر کرده است. در ايران بانکداری و پرداخت از جمله صنفهایی هستند که با وجود تحریمها از روندهای خرد و کلان جهانی در حوزه مالی تاثیر شگرف پذیرفتهاند.
اگر چه انطباق بانکداری در کشورما با بانکداری در کشورهای توسعه یافته نعل به نعل نیست، اما بسیاری از مختصات آن را در عرصههای محیط، فناوری و مشتری در خود پذیرفته است. در حوزه فناوری شاید مدلهای دمکراتیزه شدن داده را به طور کامل مشاهده نمیکنیم اما داده دیگر تنها در انحصار دولت نیست و اکنون بخشهای خصوصی این اعتماد را ایجاد کردهاند که اطلاعات مشتریان را در خود ثبت کرده و با استفاده از هوش مصنوعی به انتظارات مشتری پاسخ مثبتتری بدهند.
مدل های متفاوت مشارکتی
در حوزه اقتصاد، ظهور برخی استارتاپها باعث شده مدلهای مشارکت و فعالیت، تغییراتی بنیادین را تجربه کند. برای مثال اسنپ مدل متفاوتی از مشارکت است. قطع به یقین نئوبانکهای آینده نیز مدل متفاوتی از مشارکت در خدمات بانکی خواهند بود. پلتفرمهای بانکداری اطلاعاتی را که از مشتری جمع میکنند به آنها کمک میکند تا پیشنهادهای ویژهتری به مشتریان بدهند.
در چنین شرایطی آنچه کمتر فرصت توسعه یافته، نگرش بانکداری پلتفرمی است. البته این گفته به معنی نبود نگاه پلتفرمی در پیکربندی کربنکینگ بانکها نیست. اما به نظر میرسد هنوز پیروی از مدلهای سنتی و قدیمی بانکداری متمرکز (کربنکینگ) مورد توجه و در جریان است. و یقینا ضروری است که بانکهای ما به سمت و سویی حرکت کنند تا کربنكینگ آنها از مدلهای قدیمی به مدلهای پویا و پلتفرمی تغییر کند.
البته تردیدی نیست که ضرورتهای هماکنون نیز بانکها را واداشته تا با راهکارهای واسط به بخشی از نیازهای مشتری و کسبوکارها پاسخ دهند. بانکها را ترغیب کرده تا در مسیر زنجیره ارزش خود را متناسب با نیازها تغییر دهند.
و اما نباید فراموش کنیم که بانکداری به عنوان یک خدمت در کلانروندی به نام خدمات مالی تعبیه شده (Embedded financial services) و همچنین Open finance همه اینها مواردی هستند که فلسفه وجودی و محل قرارگیری بانکها را دچار تحول خواهند کرد و لاجرم در این میان بانکها با تغییر در مدل کُر خود به سمت پلتفرمی شدن، ظرفیتهای لازم را در ارائه خدمات مناسب در بوم و زنجیرهای که قرار گرفتهاند فراهم خواهند کرد.
وقتی صحبت از نگرش پلتفرمی میکنیم طبیعتا پیادهسازی این نگرش در سطح زیستبوم بانکداری، نیازمند ایجاد حلقهها و بسترهای مناسبی است که بتواند بستر مناسب اتصال نوآوریها را به بانک و امکان رشد و تجاری شدن را برای محصولات نوآورانه فراهم کند؛ ضمن اینکه مجموعه این روندها در نهایت منجر به کاهش هزینه و افزایش درآمد بانک میشود.