ذهن، شناخت و برخی سوگیریهای شناختی
علیرضا جلالی فراهانی؛ دکترای مدیریت دولتی و مدرس دانشگاه
ذهن انسان، موجودیتی بغایت پیچیده است و ما هنوز راه طولانی را برای درک کامل ابعاد و پیچیدگیهای آن در پیش رو داریم اما آنچه مسلم است این است که ذهن، متولی فرایند شناخت است و البته خود شناخت هم از مفاهیم عمیق و پیچیدهای است که تعاریف متعدد و متنوعی برای آن ارائه شده است.

به زبانی ساده، ما زمانی ادعا میکنیم که به شناخت در مورد یک مقوله رسیدهایم که بتوانیم تصویری درونی از آن پدیده را در ذهن خود ایجاد کنیم و این تصویر درونی، مبنای درک و قضاوتهای آتی ما خواهد بود. فرایند ایجاد این تصویر (و لاجرم قضاوتهای تالی)، مستلزم پردازشهای شناختی متعدد است که فرایندی انرژی بر محسوب میشود لذا ذهن انسان که همواره بر اساس اصول زیستی تکاملی، به دنبال ارتقاء کارایی و صرف انرژی کمتر و یافتن مسیرهای کوتاهتر است، مستمراً به دنبال سادهسازی مسیرها و استفاده از میانبرهایی برای کوتاهتر کردن مسیر شناخت و رسیدن به تصاویری قابل اتکا از مقولات است.
این میانبرها، در بسیاری موارد ضمن صرفهجویی در انرژی، هدف مطلوب را هم محقق میکند و باعث میشود ما در موارد مشابه، مجبور به طی کردن دوباره و چندباره مسیرهای شناختی نباشیم اما در برخی موارد، میانبر بر پایه ستونهایی متزلزل و یا اساساً نادرست بنا میشود و در نتیجه، تصویر و نتیجهگیری نهایی هم نادرست و فریبنده خواهد بود. چنین مواردی را خطا یا سوگیریهای شناختی مینامیم.
سوگیری شناختی به الگوهای سیستماتیک انحراف از عقلانیت یا قضاوت عینی در ادراک و تصمیمگیری انسانی اشاره دارد. سوگیریهای شناختی میتوانند بر درک، ثبت در حافظه، توجه و فرآیندهای تصمیمگیری ما تأثیر منفی بگذارند و اغلب منجر به ابراز نظرها و نتیجهگیریهای غیرمنطقی یا غیرعقلایی میشوند.
این سوگیریها میتوانند تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله تجربیات شخصی، باورهای فرهنگی، احساسات و تأثیرات اجتماعی باشند. آگاهی از این سوگیریها میتواند به افراد کمک کند تا در ابراز نظرها، ادراکات و تصمیمگیریها، بهتر و بیطرفانهتر عمل کنند. در این نوشتار کوتاه سعی کردهام رایجترین این سوگیریها را معرفی کنم تا از مسیر افزایش آگاهیمان در این خصوص، احتمال گرفتار شدن در دام این سوگیریها را در مورد خودمان به کمترین میزان ممکن برسانیم.
- سوگیری تاییدی: زمانی که در مواجهه با پدیدهها، فقط شواهدی را مورد توجه قرار میدهیم که تاییدکنندۀ برداشتهای قبلی ما از آن موضوع باشند و در عین حال اطلاعات ناسازگار با آن برداشت را نادیده میگیریم، در دام سوگیری تاییدی افتادهایم. نمونهای از سوگیری تاییدی را میتوان در فردی مشاهده کرد که براین باور است که افراد چپدست، باهوشتر از سایرین هستند و با دیدن هر فرد چپدست باهوش، شاهدی در تایید باور خود میبیند اما مواجهه با دهها چپدستی که از هوش معمولی برخوردار هستند، به چشمش نمیآید. برای جلوگیری از سوگیری تاییدی باید فعالانه به دنبال دیدگاههای متنوع باشیم و شواهدی را رصد کنیم که باورهای از پیش ساخته شده ما را به چالش میکشند.
- سوگیری در دسترس بودن: این سوگیری زمانی اتفاق میافتد که هنگام تصمیمگیری به مصادیق یا اطلاعات در دسترس تکیه میکنیم و تلاشی برای یافتن اطلاعات موثقتر و قابل اتکاتر که دسترسی به آنها نیازمند صرف زمان و انرژی است، صورت نمیدهیم. فردی که تحت تاثیر آگهیهای تبلیغاتی قرعهکشیهایی که با برندگان مصاحبه میکند، اقدام به شرکت در قرعهکشی میکند و تلاشی برای استخراج و جمعآوری داده از خیل بازندهها نمیکند، تحت تاثیر این سوگیری شناختی قرار گرفته است. برای کاهش احتمال گرفتار شدن در این سوگیری، باید جستجو مستمر و در نظر گرفتن طیف وسیعی از اطلاعات از مراجع موثق را ملحوظ نظر داشت و صرفاً به آنچه که به راحتی در دسترس و یا به یاد ماندنی است اکتفا نکرد.
- سوگیری اثر لنگری: این سوگیری زمانی اتفاق میافتد که در هنگام قضاوت یا تصمیمگیری، اولین دادهی دریافتی را به عنوان نقطه عزیمت قطعی و مبنای حرکت در نظر میگیریم. اگر کسی قیمت کالایی را بسیار بالاتر از آنچه ارزش آن است، اعلام کند و سپس به عنوان تخفیف درصدی از آن را کاهش دهد اما کماکان قیمت پس از تخفیف هم عددی بالاتر از ارزش واقعی کالا باشد، یک قربانی سوگیری اثر لنگری، این قیمت را به راحتی قبول میکند چون مبنای مقایسۀ وی، عددی است که اول اعلام شده و نه ارزش واقعی کالا! برای رهایی از این سوگیری، باید از چندین منبع اطلاعاتی، اطلاعات را جمعآوری و بررسی کرد و از اتکا به یک منبع واحد که همان منبع اولیه است، اجتناب کرد.
- سوگیری اعتماد به نفس بیش از حد: این سوگیری به گرایش به بیش از حد برآورد کردن تواناییها، دانش یا کیفیت قضاوتهایمان اشاره دارد. کامیابی نیروهای پلیس در دستگیری افرادی که درگیر جنایات سازمانیافته هستند، تا حد زیادی مرهون سوگیری اعتماد به نفس بیش از حد این جنایتکاران است چراکه این اعتماد به نفس بیش از حد، زمینه خطای محاسباتی آنها و گرفتار شدنشان را فراهم میآورد. برای رهایی از این سوگیری، باید به دنبال اخذ بازخور از دیگران، در نظر گرفتن دیدگاههای دیگران و ارزیابی و بهروزرسانی مداوم و مفروضات خود باشیم.
- سوگیری قاببندی: این سوگیری زمانی رخ میدهد که تصمیمات ما تحت تأثیر نحوه ارائه یا چارچوب بندی اطلاعات باشد. اگر دو بسته کالباس با محتویات مشابه مقابل شما قرار دهند که روی یکی نوشته شده 80 درصد گوشت و روی دیگری درج شده 20 درصد چربی، کدامیک را انتخاب میکنید؟ برای جلوگیری از این سوگیری، باید تلاش کنیم ضمن تجزیه و تحلیل انتقادی موضوع، گزارههای مکمل اطلاعات را بازسازی و موضوع را در سایه آن گزاره مکمل، تفسیر کنیم. در مثال سادۀ طرح شده، با دیدن عبارت 80 درصد گوشت، باید گزاره مکمل آن، یعنی 20 درصد چربی را بازسازی و مبنای مقایسه و تصمیم قرار دهیم.
- سوگیری پسنگری: اگر شما هم در نگاه به گذشته و پس از وقوع رخدادی، احساس میکنید که به سادگی قابل پیشبینی بوده و میتوانستید آن را به راحتی پیشبینی کنید، احتمالاً قربانی این سوگیری هستید. این سوگیری میتواند منجر به برآورد بیش از حد تواناییهای ما برای پیشبینی نتایج و مانع یادگیری از تجربیات گذشته شود. برای مبارزه با سوگیری پسنگری، باید به جای مشاهده صرف نتایج و وقایع، به عدم قطعیتها و عواملی که قبل از وقوع یک رویداد وجود داشتند و میتوانستند موجب رقم خوردن نتایج دیگری شوند نیز توجه کنیم.
- سوگیری وضعیت موجود: این سوگیری به ترجیح حفظ وضعیت فعلی یا رها نکردن گزینههای مانوس و آشنا – حتی زمانی که جایگزینهای بهتری در دسترس هستند- اشاره دارد. ریشه این سوگیری که میتوان آن را به اصل اینرسی در فیزیک هم تشبیه کرد، در بسیاری موارد در ترس از تغییر یا عدماطمینان نهفته است. برای غلبه بر این سوگیری شناختی، باید فعالانه نسبت به ارزیابی مزایا و معایب گزینههای پیشرو (اعم از استمرار وضعیت فعلی و موقعیت جدید) اقدام کنیم و انتخاب خود را بر نتیجه این ارزیابی، استوار کنیم.
- سوگیری هزینه هدر رفته: این سوگیری زمانی رخ میدهد که در میانه راه انجام پروژه یا اجرای برنامهای، با شواهدی مواجه میشویم که اثبات میکند ادامه کار، فاقد توجیه منطقی یا اقتصادی است و باید از ادامه آن صرف نظر کنیم اما به خاطر زمان، پول یا تلاشی که تا این مرحله صرف انجام آن کردهایم، بر ادامه کار، تاکید و ابرام میورزیم. برای جلوگیری از این سوگیری باید تلاش کنیم که با اجتناب از شخصی کردن موضوع و اتخاذ رویکردی عینی، به جای تمرکز بر هزینههای انجام شده، بر پتانسیلهای واقعی مورد انتظار از تحقق پروژه یا برنامه (و نه آنچه قرار بوده انجام شود)، متمرکز شویم.
- سوگیری اثر گلهای یا همرنگ جماعت شدن: این سوگیری بسیار رایج، به گرایش به پذیرش باورها یا رفتارها، صرفاً به این دلیل که بسیاری دیگر همان باورها را دارند یا رفتارهای مشابهی انجام میدهند، اشاره دارد. نمونه بارز این سوگیری را در رفتارهای گلهای در بازار سهام و یا رفتارهای سفتهبازانه در برخی از بازارها، مشاهده کرد. برای مقابله با آن باید ضمن تلاش برای تقویت اعتماد به نفس، بر ارتقاء مهارتهای تفکر انتقادی و ارزیابی مستقل، همت گمارد.
آگاهی از این سوگیریهای شناختی میتواند به افراد کمک کند تا تصمیمات منطقی و بی طرفانهتری بگیرند. با به چالش کشیدن فعال مفروضات، جستوجوی دیدگاههای متنوع، و تصمیمگیری مبتنی بر شواهد و تفکر انتقادی، میتوانیم تأثیر سوگیریهای شناختی را کاهش داده و انتخابهای آگاهانهتری داشته باشیم.