بررسی توسعه خودپردازها و کارتهای بانکی در ده سال گذشته/ آیا افزایش کارت بانکی پیشرفت است؟
رشد کارتهای بانکی به چه معناست؟ آیا به معنای توسعه خدمات مالی و نوعی از پیشرفت است؟ داشتن حسابهای بانکی متعدد و کارتهای بانکی متعدد بیشتر از اینکه آرزوی مشتری باشد، باعث زحمت اوست. هرچقدر شاهد روانتر شدن تراکنشها میان حسابهای مختلف در بانکهای متفاوت باشیم و همچنین هرچقدر که شاهد یکسان شدن خدمات (Commoditization) در خدمات بانکی باشیم، انتظار میرود که مشتری نیاز کمتری به داشتن حسابها و کارتهای متعدد داشته باشد.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، ظهور کارتهای بانکی و خودپردازها را میتوان از نتایج انقلاب صنعتی سوم (یا انقلاب دیجیتالی) در صنعت بانکداری دانست.
با ظهور و رواج ابزارها و ماشینهای دیجیتالی و کامپیوترها این ایده که برای ارائه برخی از خدمات به مشتریان بانکی نیاز به مراجعه به شعبه نباشد و یک ماشین تحویلدار خودکار یا ATM (Automated teller machine) بتواند به مشتری ارائه خدمت کند شکل گرفت.
این نوآوری هم از هزینههای بانک میکاست و هم به مشتری این امکان را میداد که در هر ساعت از شبانهروز و بدون نیاز به مراجعه به بانک و معطل ماندن در صف باجههای بانکی بتواند خدمت دریافت کند.
این تحول البته از یکسو نیاز به یک ماشین داشت و از سوی دیگر نیازمند ابزاری نزد مشتری بود که او را از دیگران متمایز کند (کارت بانکی). به این ترتیب دستگاههای خودپرداز و کارتهای بانکی زاده شدند.
در ایران نیز اگرچه اولین نمونهها بسیار زود وارد کشور شد، اما رواج آنها و همهگیر شدنشان نیازمند زمان بود.
خودپردازها
اگرچه اولین دستگاه خودپرداز در ایران در سال 1351 نصب و به عموم معرفی شد اما زمان زیادی طول کشید که این نوع زیرساخت مورد توجه عموم و صنعت بانکداری قرار بگیرد و استفاده از آن به همراه کارتهای بانکی رایج شود.
دریافت پول، پرداخت قبض، انتقال پول به حساب دیگر از رایجترین استفادههای ایرانیان از این ابزار در سالهای اخیر بوده است. دادهها نشان میدهند که رشد تعداد خودپردازها و رشد استفاده از آنها (تعداد تراکنشهای خودپردازها) تا میانه دهه 1390 قابل توجه بوده است.
تعداد خودپردازها در ده سال گذشته از 27 هزار دستگاه در ابتدای دهه نود به 61 هزار دستگاه در سال 1400 رسیده است. البته رشد تعداد خودپردازها در سالهای ابتدایی دهه نود بیشتر بوده و از سال 1396 به بعد رشد بسیار کمتر شده، چنانکه در سال 1400 تعداد خودپردازها تفاوت چندانی با سال قبل از آن ندارد.
روند مشابهی در تعداد تراکنشهای ماهانه خودپردازها هم دیده میشود: به عنوان مثال در سال 1391 تعداد تراکنشهای خودپردازها 40 درصد رشد داشته است، در حالی که سال 1400 تنها با 4 میلیون افزایش نسبت به سال قبل به متوسط ماهانه 475 میلیون تراکنش رسیده است (یک درصد رشد) (شکل 1).
در مجموع میتوان گفت که در کل دهه نود تعداد خودپردازها 2/2 برابر و تعداد تراکنشهای خودپردازها 2 برابر شده است. کاهش نرخ رشد تراکنشهای خودپردازها دلایل متعددی میتواند داشته باشد از جمله اینکه:
- با گسترش پایانههای فروشگاهی نیاز شهروندان به همراه داشتن پول نقد کمتر شد، آنها به راحتی میتوانند بسیاری از خریدهای خود را با کارت بانکی خود انجام دهند، این مساله گاهی به شکل لطیفه هم خود را نشان میدهد، چنانکه میگویند حتی گداها هم دستگاه پوز دارند.
- با ظهور ابزارهای موبایلی برای خرید و انتقال وجه اولاً بخشی از خریدها به صورت آنلاین انجام میشود و ثانیاً نقل و انتقال وجه (کارتبهکارت، پرداخت قبض و …) نیز با استفاده از گوشی هوشمند انجام میگردد. مراجعه به خودپرداز نوعاً کاری وقتگیر و نه چندان دلچسب است و کاری را که بتوان با گوشی هوشمند انجام داد با آن انجام میشود.
- پاندمی کرونا نقش زیادی در کاهش استفاده از پول کاغذی و رواج ابزارهای موبایلی داشته است. امروز بسیاری از مردم گاهی برای روزهای متوالی از پول کاغذی استفاده نمیکنند، خرید آنلاین رایجتر شده است و در مجموع رفتار مصرفکننده (به نظر میرسد به صورت پایدار) تغییر کرده است.
اما باید توجه داشت که حتی در صورت رشد تراکنشها نیز لزوماً نیازی به افزایش متناسب در تعداد خودپردازها وجود نداشت/ندارد، چرا که خودپردازها اغلب در ظرفیت کامل خود فعالیت نمیکنند، جز در نواحی پر رفت و آمد در مقابل آنها صف مشاهده نمیشود و در واقع پوشش جغرافیایی در این نوع زیرساخت اهمیت بیشتری دارد.
به عبارت دیگر مثلا در سال 1400 که حدود 800 خودپرداز به شبکه اضافه شده است، احتمال آن وجود دارد که اکثر این خودپردازها در کانونهای جمعیتی و فعالیتی جدید مستقر شده باشند (نظیر شعبه جدید بانک که در یک شهرک صنعتی افتتاح شده است، یا خودپرداز در یک مجتمع مسکونی جدید که تازه به بهرهبرداری رسیده است و …).
همچنین اگر به سهم استان تهران و دیگر استانها از تعداد خودپردازها نگاه کنیم میبینیم که سهم تهران از تعداد خودپردازهای کشور که در ابتدای دهه نود 25 درصد بوده است در انتهای دهه با کاهش جزئی به 23 درصد رسیده است (شکل 2). به عبارت دیگر سرعت توسعه خودپردازها در تهران و سایر استانها چندان متفاوت نبوده است.
کارتهای بانکی
در پایان آبان ماه 1401 تعداد کارتها در شبکه بانکها و موسسات 424 میلیون کارت بوده است. از این میزان 276 میلیون (65 درصد) کارتهای برداشت بودهاند، به عبارت دیگر هر ایرانی به طور متوسط سه کارت برداشت فعال از بانکها و موسسات داشته است.
این روزها به سختی میتوان فرد بالغی را یافت که دستکم یک حساب بانکی و یک کارت نداشته باشد، مگر آنکه دچار مشکلات قانونی برای داشتن حساب بانکی و کارت باشد. همچنین در همین مقطع زمانی 142 میلیون کارت (33 درصد از مجموع کارتها)، کارتهای خرید و هدیه بودهاند و 6.7 میلیون کارت نیز کارتهای اعتباری یا پول الکترونیک.
تعداد زیاد کارتهای خرید و هدیه نیز نشاندهنده سهولت استفاده از این کارتها برای دادن هدیه، پاداش و … و گرفتن جای پول نقد است. با بررسی روند زمانی مشاهده میکنیم که تعداد کارتها از 227 میلیون در سال 1391 به 424 میلیون در سال آبان 1401 رسیده است (شکل 3).
قابل ذکر است که در سال 1396 کاهش چشمگیری در تعداد انواع کارت دیده میشود که دلیل آن این است که پس ازاین تاریخ بانکها ميبايست تعداد کارتهاي صادره فعال (منقضي نشده) خود را براي بانک مرکزی ارسال نمايند. به عبارت دیگر تغيير محسوس در تعداد کارتهاي صادره برخي بانکها نشاندهنده واقعي شدن تعداد کارتهاي صادره و درج تعداد کارتهاي فعال بانکهاست.
طی دوره 1396 تا 1401 تعداد کارتهای برداشت با نرخ رشد مرکب سالانه 4.8 درصد و تعداد کارتهای خرید/هدیه با نرخ رشد مرکب سالانه 6.8 درصد رشد کردهاند. به دلیل رشد بیشتر کارتهای خرید/هدیه، سهم این نوع از کارتها از 31 درصد به 33 درصد افزایش یافته است (شکل 4).
اما رشد کارتهای بانکی به چه معناست؟ آیا به معنای توسعه خدمات مالی و نوعی از پیشرفت است؟ بدون تردید همهگیر شدن کارتهای بانکی به معنای توسعه صنعت بانکداری و خدمات مالی بوده است، اما بعد از همهگیر شدن افزایش تعداد کارتها لزوماً معنی توسعه و پیشرفت را نمیدهد.
داشتن حسابهای بانکی متعدد و کارتهای بانکی متعدد بیشتر از اینکه آرزوی مشتری باشد، باعث زحمت اوست. اما وقتی که شما به این نتیجه برسید که به عنوان مثال برای دریافت آسانتر چکهای بانک الف که از مشتری میگیرید، یا برای برخی تعاملات مالی دولتی بهتر است حسابی در این بانک باز کنید، طبیعتاً یک حساب هم در بانک الف باز خواهید کرد، این مساله شاید به نفع بانک الف باشد اما به مشتری کمکی نکرده است.
به طور کلی هرچقدر شاهد روانتر شدن تراکنشها میان حسابهای مختلف در بانکهای متفاوت باشیم و همچنین هرچقدر که شاهد یکسان شدن خدمات (Commoditization) در خدمات بانکی باشیم، انتظار میرود که مشتری نیاز کمتری به داشتن حسابها و کارتهای متعدد داشته باشد.
از سوی دیگر، نوآوری در نقطه مقابل کامودیتایز شدن است: نوآوری در خدمات مالی (از جمله ظهور بانکهای تمام دیجیتال) میتواند مشتریان را جذب کند و آنها را راغب کند که در بانکهای نوآور هم حسابهای جدید باز کنند و بالتبع باعث افزایش تعداد و سرانه کارتهای بانکی شود.
همینطور چنانکه در شکل 5 دیده میشود نسبت تعداد کارتها به تعداد خودپردازها از سال 1396 تا 1401 به طور کلی رو به افزایش بوده است و در مورد کارتهای برداشت از حدود 4 هزار کارت به ازای هر خودپرداز به حدود 4500 هزار کارت به ازای هر خودپرداز رسیده است.
این اعداد در مورد کل کارتها در سال 1396 حدود 5900 کارت بوده که در سال 1401 به حدود 6900 کارت رسیده است (دلیل حذف شدن سالهای قبل از 1396 از نمودار آن است که همانطور که گفته شد از این سال به بعد تعداد کارتهای واقعی و فعال در شبکه گزارش شدهاند).
افزایش نسبت تعداد کارت به خودپرداز ناشی از همان تحلیلی است که در بررسی تعداد خودپردازها ذکر شد: نیاز به خودپرداز، بیشتر از آنکه تابع تعداد تراکنشها یا تعداد کارتها باشد تابع پوشش جغرافیایی است و بنابراین لزوماً نباید انتظار داشت که خودپردازها متناسب با تعداد کارتها یا تراکنشها افزایش یابند.
سوال دیگر این است که چند درصد از کارتهای بانکی در تهران است و چند درصد در دیگر استانها؟ سهم کارتها در استان تهران به مرور کاهش یافته است و از 34 درصد در سال 1391 به 26 درصد در سال 1401 رسیده است (شکل 6).
یادآوری کنیم که سهم تعداد خودپردازها در استان تهران نیز 23 درصد بود. استان تهران با اینکه سهم 16-17 درصدی از جمعیت کشور دارد، مرکز بسیاری از فعالیتها است و سهم آن از محصول ناخالص داخلی در سالهای دهه نود بین 20-25 درصد در نوسان بوده است. بنابراین سهم استان از تعداد کارتها و خودپردازها نیز چندان خلاف شهود اولیه نیست.
تهیه و تنظیم: صادق نوابی