حلقه مفقوده مدیریت ریسک در نظام بانکی/ شاکله بانکداری بدون ربا
طی گفتگویی با دو صاحبنظر حوزه بانکی بررسی شد؛
مدیرعامل شرکت دیار دیجیتال گفت: من شخصاً تفاوتی بین بانکداری بدون ربا و بانکداری اسلامی قائل نیستم به نظرم اینها دو اصطلاح هستند که در محتوا یکی هستند.مردم برخی قوانین را به دلیل فشار حاکمیت رعایت نمیکنند. نیما امیرشکاری نیز در این رابطه گفت: کسب و کار از نیاز بازار میآیند ولی ما آمدهایم به اسم تقدس تکتک فرآیندهای کسب و کاریمان را تغییر دادهایم.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک ، همانطور که در گزارش های قبلی گفته شده بود، مدیریت ریسک در جهت یافتن روش هایی برای مهار و کم کردن ریسک اهمیت بالایی دارد. بانک ها نیز در جایگاه موسسه های اقتصادی که واسطه بین سپرده گذاران و متقاضیان سپرده ها هستند, به دنبال کاهش ریسک و عدم انتقال آن به سپرده گذاران جهت پدید آوردن انگیزه بیشتر برای حفظ و افزایش سپرده هایند. در بانکداری ربوی با توجه به اینکه نرخ سود سپرده ها ثابت است و بانک ها ریسک را به گیرنده وام منتقل می کنند کمتر با ریسک روبه رو می شوند؛ اما در بانکداری بدون ربا, بانک ها برای دریافت و تخصیص منابع باید بر اساس چارچوب های معین که شریعت آن ها را مشخص کرده, عمل کنند؛ در نتیجه از پیش, نرخ ثابتی را نمی توانند در نظر بگیرند و نرخ آن پس از بررسی عملکرد در قالب یکی از عقدهای اسلامی مشخص خواهد شد؛ بنابراین, به نظر می رسد مدیریت ریسک در بانکداری بدون ربا اهمیت دوچندانی دارد.
بخش پولی جامعه یکی از ارکان مهم اقتصاد هر کشوری است که با حذف بهره در نظام اسلامی، دستخوش تحول اساسی خواهد شد و در این بین سیاستهای پولی بعنوان هدایت کننده بخش پولی از جایگاه ویژهای برخوردار است، که بکارگیری آن موجب تسریع در رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال کامل، تثبیت سطح عمومی قیمتها، ایجاد تعادل در موازنه پرداختهای خارجی و… خواهد شد. همچنین مدیریت ریسک در بانکداری کشور ما پیش از هر چیز نیاز به شناخت ریسک ها دارد. با توجه به روندهای جدید بانکداری مبتنی بر فناوری ، تحول دیجیتال بدون درک ریسک این صنعت را با سختی مواجه می کند.
امید ترابی مدیر عامل شرکت دیار دیجیتال در این باره عنوان کرد:مردم برخی قوانین را به دلیل فشار حاکمیت رعایت نمیکنند؛ مثلاً فاجعهبارتر از رانندگی در حالت مستی وجود ندارد و هیچ کجای دنیا این کار پسندیده نیست؛ ولی در ایران برخی این کار را با نگاه ارزشی انجام میدهند فقط به دلیل فشار حاکمیت. شاید بانکداری اسلامی نیز درگیر چنین مسائلی شده است؛ وقتی ایران را با کشورهایی مانند مالزی، ترکیه و … مقایسه میکنم بانکداری اسلامی در این کشورها یک موجود نحیف، ارزشمند، نجیب و شیک است و جزئی از بانکداری ترکیه و مالزی و پاکستان و دوبی است؛ ولی برای خود ارزشمند است و هویت و مشتری و کارشناس و ارائهدهنده و سرویسدهندة خاص خود را دارد و راه خود را پیش میرود. فردی که بانکداری اسلامی را انتخاب میکند بانکداری اسلامی را انتخاب کرده است؛ مشکل ما امروز در ایران این است که به دلایل مختلف نتوانستهایم این نقطه را پیدا کنیم به همین دلیل تجربة ما از بانکداری اسلامی با تجربة اکثریت دنیا از بانکداری اسلامی متفاوت است.
وی افزود: برخی همکلاسیهایم اهل کره جنوبی، ژاپن یا آلمان بودند و فقط برای اینکه بدانند بانکداری اسلامی چیست و چطور میتوان با آن کاسبی کرد؛ وارد این رشته شده بودند یعنی یک نگاه اقتصادی به این رشته داشتند.نکتة اول اینکه کسانی که بانکداری اسلامی را اجرا کردهاند بسیار بیشتر از ما مقید هستند. نکتة دوم اینکه اتفاقاً بانکداری اسلامیشان به شدت شبیه ماست، کپیبرداری شده از چیزی که ما در ابتدا در ایران اجرا کردیم، است. مدرسان بانکداری اسلامی در مالزی سالهای 63 الی 64 به ایران آمدند و از کسانی که بانکداری اسلامی را در ایران راهاندازی کردند آموزش دیدند؛ البته آنها طی سالهای طولانی تغییراتی در این مدل ایجاد کردهاند؛ ولی اساس آن بسیار شبیه به مدل بانکداری در ایران است. نکتة خیلی بزرگ اینکه غیر از ایران تنها کشوری که سعی کرده بانکداری اسلامی را در کل کشور به عنوان یک نظام اقتصادی جدید اجرا کند پاکستان است که بعد از چند سال شکست خورد و آن را کنار گذاشت. اصلاً بانکداری اسلامی در همه جای دنیا به این معناست که یک سری بانک هستند که تجاری کار میکنند یک بانکی هم اسلامی کار میکند یک بانک تجاری است؛ اما یک باجة اسلامی هم ایجاد میکند و به مشتریان خاص خود سرویس ارائه میدهد.
خواستار بانکداری اسلامی هستیم
ترابی تصریح کرد: کسی که در مالزی بانک اسلامی ایجاد میکند هدفش کل نظام اقتصادی نیست. در ایران روابط بین بانکی، تورم، مسائل بانک مرکزی، مسائل نظام پولی و مالی با مسائل بانکداری اسلامی درگیر شدهاند. خدا رحمت کند آقای موسویان را همیشه به شوخی میگفت؛ «اسلامیمان اسلامی است؛ ولی بانکداریمان بانکداری نیست» مهمترین مشکلات ما در بخش بانکداری و ریسکهای سیستماتیک است ما خواستار بانکداری اسلامی بودیم و قصد داشتیم Total solution را در کل نظام بانکیمان جاری کنیم.
وی اضافه کرد: در جمعبندی صحبتهایم باید بگویم که مدل بانکداری ایران با بقیة کشورها متفاوت است. ما ریسکهایی را به بانکهای اسلامی تحمیل کردهایم که هیچ کجای دنیا تحمیل نمیشود. فردی یک بانک ایجاد میکند و این بانک یک بنگاه اقتصادی است و نه درگیر تورم است به معنی اینکه بخواهد تورم را مدیریت کند نه درگیر رشد اقتصادی است و با همة اینها به عنوان یک بنگاه طرف است نه به عنوان کل اقتصاد.
ترابی اذعان داشت: امروز در ایران 30 بانک در حال فعالیت هستند. یکی از بانکها در حوزة SME فعالیت میکند و دیگری در حوزة شرکتهای بزرگ فعالیت میکند و دیگری دنبال مشتریان خرد است. آیا بانکی هست که دنبال شرکتها و افرادی باشد که میخواهند در بانک کاملاً اسلامی فعالیت کنند؟ بالاخره این افراد نیز بخشی از جامعه هستند و به نظرم بخش کوچکی هم نیستند. کسانی که در ایران دوست دارند ربا در زندگیشان نباشد درصد بزرگی از مردم ایران را چه در شرکتها و چه در بانکها به خود اختصاص میدهند. آیا تمایزی در تبلیغات بانکها یا در Value proposition یا در پیشنهاد محصولشان مشاهده کردهاید؟
وی تاکید داشت: من شخصاً تفاوتی بین بانکداری بدون ربا و بانکداری اسلامی قائل نیستم به نظرم اینها دو اصطلاح هستند که در محتوا یکی هستند.
قرضالحسنه در ایران تنها ابزار تأمین مالی شخصی است
ترابی ادامه داد: در تعریف قانون بانکداری بدون ربای ایران کلی عقود مبادلهای و عقود مشارکتی هست که در آنها رب یا جر یا اجاره وجود دارد و روی آنها نرخ است؛ در واقع شما پول را بابت فروش یا رب یا جر یا اجاره یا هر چیزی شبیه به آن به کسی منتقل میکنید و نرخ بالاتر میگیرید. این موضوع از روز اول اجرای عملیات بانکداری بدون ربا در ایران اجرا شده است که به آن بانکداری بدون ربا میگوییم؛ ولی در دنیا به بانکداری اسلامی مصطلح شده است؛ هر دو چه در تعاریف و موضوع و چه در اجرا شبیه به یکدیگر هستند از این نظر این شاید یک غلط مصطلح است که فکر میکنیم بانکداری بدون ربا یعنی بانکداری قرضالحسنه اما در واقع اینطور نیست قرضالحسنه در ایران تنها ابزار تأمین مالی شخصی است در بانکداری اسلامی کل دنیا ابزار تأمین مالی شخصی غیر از قرضالحسنه هم ایجاد شده است؛ مثل تورق و … که اختلاف نظر دربارة آن بین علما بسیار زیاد است یا خرید دین یک نوع تأمین مالی شخصی است که دربارة آن نیز مباحث بسیاری وجود دارد؛ ولی این دو یک مفهوم هستند؛ منتهی چون ما یک قرارداد داریم و همه از آن استفاده میکنند یک سری اعم از بانکدار یا مشتری به این معتقدند و یک سری معتقد نیستند. در نهایت هیچ کس در پایان قرارداد نمیگوید در قرارداد مشارکتی که موظف بودم ریسک را به اشتراک بگذارم و نرخ را اعلام کنم و … به این شکل شده است؛ یعنی روز اول که دو طرف با یکدیگر قرارداد مشارکت میبندند نه بانکدار به چیزی جز نرخ در قرارداد فکر میکند و نه مشتری.
وی با اشاره به بانک قرضالحسنه مهر که در سال گذشته بالغ بر پنج میلیون تسهیلات قرضالحسنه غیر حضوری ارائه کرده است، عنوان کرد: این بانکها که از همه سادهتر و محدودتر به نظر میرسند؛ اما از همه هوشمندتر جلو رفتهاند و هزینههای بانکداری سنتیشان را کاهش دادهاند و تأمین منابع مالیشان را به شدت ارزان کردهاند، کمترین تخلف را دارند و کمترین نکول را دارند و این یک دستاورد محسوب میشود.
چرا ما به سمت بورسداری اسلامی نرفتیم؟
ترابی افزود: چون قبل از انقلاب در بخش بورس آنچنان فعال نبودیم و تمام تأمین مالیها مبتنی بر نظام بانکی و نظام سنتی بازار بودند. نظام سنتی بازار نیز همین صندوقهای قرضالحسنه بودند و همان حجرهدارهایی که چه درست و چه غلط نزول میدادند این یک نظام تأمین مالی برای کسانی بود که در مواقعی پول کم میآوردند که امروز هم در جامعه چنین چیزی وجود دارد.
وی اظهار داشت: به نظرم باید به مشتری، تجربه مشتری و ارزشهای او به طور خاص توجه کنیم؛ اگر من یک بانکدار یا یک مسلمان بودم که بانکداری اسلامی برایم اهمیت بسیاری داشت بدون توجه به اینکه نظام اقتصادی و پلتفرم قانونی مملکت چه مدل بانکداریای به من پیشنهاد میکند یک بخش خاصی از مردم ایران را که بانکداری اسلامی برایشان اهمیت دارد انتخاب میکردم و یک مدل پیورست … بانکداریای که خاص این طیف باشد انتخاب میکردم که قطعاً قابل انتخاب است؛ در واقع در این مدل بانکداری نمیتوان کل سرویسهای بانکی را ارائه داد؛ ولی حداقل 10 سرویس بانکی را میتوان ارائه کرد اینها را ارائه میکردم و یک بانکداری اسلامی تر و تمیز شکل میدادم کما اینکه به نظرم بانکهای رسالت یا قرضالحسنه مهر چنین کاری انجام دادهاند. هیچ کارشناس Sharia Compliance در دنیا نمیتواند دربارة یک بانکداری مبتنی بر لیزینگ با هر نرخ و شرایطی به شما ایراد شرعی یا ربایی بگیرد؛ به تعبیر دیگر گرانفروشی در این بخش شامل حال ربای بانکداری اسلامی نمیشود؛ در واقع شما میتوانید در بعد اقتصادی یک بانکداری مبتنی بر ربه ایجاد کنید؛ به این ترتیب آن بخش را انتخاب میکردم و یک بانکداری تر و تمیز و نجیب و ارزشمند و شیک که از منظر ارزشهای اسلامی قابل دفاع بود ارائه میکردم.
ترابی اضافه کرد: متأسفانه ما همه چیز را خراب میکنیم. 15 سال پیش قوانین ضد پولشویی در هیچ بانکی مطرح نبود؛ اما امروز یکی از موارد جدانشدنی از بانکهاست؛ اما معنایش این است که پلیس و کارآگاه در شعبههای بانک بنشینند تا بدانند آن بانک به یک تروریست وام داده است یا نداده است؟ در حالی که میتوان از دستورالعملهای حسابرسی برای این مورد استفاده کرد.
وی خاطرنشان کرد: کسی که از بانک سرویس دریافت میکند؛ اما قید و نیاز و احساس شریعت ندارد از همان ابتدا این قرارداد را باطل میداند. مشکل اینجاست که من بانکدار تصور میکنم مضاربه میکنم و طرف مقابل من دنبال مضاربه نیست. معلوم است که این مضاربه نیست این چه مضاربهای است که من فکر میکنم پول به شما میدهم شما میروید تجارت میکنید و سهم من را میدهید شما از روز اول فکر میکنید که فرد پول را دریافت میکند و با آن مسافرت میرود این از اساس و پایه غلط است در تجربههای پیچیدهتر فرد قصد دارد قمار کند و شما با چه عقدی میتوانید بگویید که میخواهد پول بگیرد قمار کند؟ ما قصد داریم کل مشکلات جامعه و کل ابزارهای مالی را با بانکداری اسلامی پیادهسازی کنیم در حالی که این نیاز همة مشتریان نیست و در بعضی جاها اصلاً امکانش نیست.
اسلام بیزینس نیست
نیما امیرشکاری ، یکی از صاحبنظران حوزه فناوری بانکی عنوان کرد: در ابتدا باید به این نکته اشاره کنم که آیا آنچه به عنوان بانکداری اسلامی تعریف میکنیم مفهومی به نام ریسک در آن معنا دارد یا قبلاً تعریف شده است؟ آیا مفهومی به نام تورم در آن تعریف شده است؟ آیا اینها در نقطهای از ادبیات فرموله شدهاند؟ ما در ابتدا باید بدانیم که پایه و اساس این چارچوب چیست؟ وقتی قصد دارید فضایی خلق کنید نیاز به یک سری پایههای تئوری دارید؛ وقتی بحث اسلامی و بدون ربا را مطرح میکنید باید در ابتدا یکسری چارچوب و پایه و اساس تئوریک بچینید و مانند لگو دانهدانه آنها را روی هم قرار دهید تا به آنچه در عصر امروز در سال 1401 نیاز است تبدیل شود. جامعة امروز تفاوتهایی با جامعة گذشته دارد شهرنشینی امروز با شهرنشینی گذشته متفاوت است مفهومی به نام تورم، اقتصاد جهانی، ترید بینالملل، انواع و اقسام کارنسیها، بازارها، بازارهای سرمایه و … وجود دارند آیا برای چیدمان آنها معادلسازی و پایة تئوریک دارید یا قصد دارید موارد مختلف را سادهسازی کنید؟ بسیاری از کشورهای اسلامی بانکداری غربی را سادهسازی کردهاند و اقتصاد کلانشان را غیر تورمی و منطبق با اقتصاد روز کردهاند و فقط تعریف برخی موارد را تغییر دادهاند؛ مثلاً یک اصل در دین اسلام به نام ربا برای ما اهمیت بسیاری دارد و اسلام مسلمانان را به رعایت آن توصیه کرده است؛ بنابراین در بانکداریمان ربا را از هر آنچه ربوی میشود حذف میکنم؛ نه اینکه بیزینس را از نو تعریف کنم، نه اینکه به طور کلی تعاریف را تغییر دهم و در هر فرآیندی خود را دخیل بدانم؛ بلکه فقط یک باجه ایجاد میکنم برای کسانی که قصد دارند پول خود را در بخش بدون ربا سپردهگذاری کنند یا وام بگیرند و … چون بحث اسلامی نبودن و ربوی نبودن متفاوت از یکدیگرند. این کل منطقی است که میتوان با سادهسازی انجام داد و بقیة موارد را منطبق با دنیای روز و اقتصاد و بانکداریای که در کل دنیا تعریف میشود پیش برد.
وی با اشاره به مدل 40ساله ایرانی در بانکداری افزود: از نتیجه مشخص است که طی این 40 سال چه کردهایم. بانکداری ایران تا سال 57 از کشورهایی مانند فرانسه و آمریکا و انگلستان اقتباس شده است و قطعاً از دینمان دریافت نشده است. این مدل بانکداری وارد سال 58 شده است و در سال 62 در همة آنچه از 57 وارد شده دخالت کردیم؛ یعنی با منطق بیزینس مکتب اقتصاد سرمایهداری در بانکداریمان دست بردهایم و معتقدم از همین نقطه تجربة غلط آغاز شده است.
امیرشکاری گفت: در واقع ما روی مقدسیات دست گذاشتهایم در حالی که اسلام بیزینس نیست اسلام دین است، اسلام گفته من یک سری خط قرمزها دارم و آنها مقدس هستند؛ ولی ما آمدیم به اسم تقدس تکتک فرآیندهای کسب و کاریمان را تغییر دادهایم این مورد نمیتواند در عقد بین دو نفر که در حال بیزینس هستند دخالت اینچنینی داشته باشد، در واقع اینها با یکدیگر همخوانی ندارند و ما دو چیز متفاوت را با یکدیگر مخلوط کردهایم. در بیزینس هر زمان نیاز تغییر کند بیزینس نیز خود را با آن نیاز تطبیق میدهد؛ چون زنده و پویاست؛ ولی دین اینطور نیست خط قرمز در دین خط قرمز است و نمیتوان آن را تغییر داد.
وی ادامه داد: مشتریان با یکدیگر متفاوت هستند در شهرهای جنوبی کشور مثل سیستان و بلوچستان، هرمزگان و … هموطنان اهل تسنن حضور دارند که در برخی موارد در دین با شیعیان متفاوتاند و روحانیانشان فتاوای خاص خود را دارند در مدل بانکداری امروز که طبق قانون بانک مرکزی پیش میرویم هموطنان اهل تسنن هیچوقت حساب سپرده باز نمیکنند؛ بلکه حساب جاری و قرضالحسنه باز میکنند در واقع پولشان را سپرده میکنند و در نهایت نیز همان پول را دریافت میکنند یا وقتی قصد دارند وام بگیرند از همان قرضالحسنه رسالت و مهر وام میگیرند و هیچگاه وام بهرهای، عقد مشارکت و … نمیگیرند؛ بنابراین در ایران نیز مشتریان بانکها متفاوتاند. در اینجا بحث تنوع در خدمت مطرح میشود؛ مشتری بانک میتواند یک شرکت مالتینشنال باشد یا یک شرکت لوکال باشد یا یک کسبه یا یک خانهدار اهل تسنن باشد هر کدام از اینها به یک سرویس نیاز ندارند در واقع بانک نمیتواند شرکت نفت توتال را مجبور کند با بانکداری اسلامی وام دریافت کند او به اقتصاد و تضامین و همان اصول غربی توجه دارد و وام میگیرد؛ بنابراین هر بانک باید سرویسهای متفاوتی ارائه دهد تا قادر باشد به مشتریان گوناگون سرویس ارائه داد. در دورانی که با دنیا مراوده داشتیم بانکهای خارجی در ایران نمایندگی داشتند تا به نوعی حافظ منافع آنها در ایران باشند ما شرکت اینترنشنال در کشور داریم؛ مثلاً مالک اسنپ خارجی است یا مالک ایرانسل خارجی است یا دیجی کالا سرمایهگذار خارجی دارد این شرکتها نیز قصد دارند مبادلة پولی انجام دهند و مجبور نیستند مبادلات خود را در بانکداری اسلامی انجام دهند.
اعتقادی به تئوریسینهای بانکداری اسلامی ندارم
امیرشکاری تصریح کرد: ظرفیت به شدت وجود دارد. اصلاً به تئوریسینهای بانکداری اسلامی معتقد نیستم معتقدم چرا اجازة ورود به غربیها را نمیدهید؟ در این فرصت اندک فقط باید به چند بانک غربی اجازه دهیم در ایران نمایندگی ایجاد کنند. آیا آن 80 میلیون نفر نیازشان بانک اسلامی است؟ اگر از تعدادی مشتری بانک بپرسید که ترجیح میدهند که سرمایهشان را در بانک اسلامی سپرده کنند یا بانکی که یک درصد بیشتر سود میدهد؟
وی اضافه کرد: کسب و کار از نیاز بازار میآید. برای بررسی فلسفة وجودی آن باید به این مسئله که آیا در آن زمان نیاز بوده یا نه توجه داشته باشیم. به نظرم در آن زمان اصلاً این نیاز وجود نداشت و ما افراطی عمل کردهایم.
امیرشکاری ادامه داد: به جای خلق تئوریهای بانکداری از نو، خط قرمزهایی دور بانکداری قرار دهیم؛ در واقع اگر قصد داریم تغییر مسیر دهیم بگوییم این عقود بانکداری غربی است شما خط قرمزهای آن را منع کنید مثلاً کسی که قصد دارد بانکش اسلامی باشد فقط خط قرمزهایش را رد نکند و پروداکتهای جدید را استفاده کنید نه اینکه هر آنچه آن طرف به عنوان ابزار تأمین مالی معرفی میشود معادل اسلامیاش را بسازیم بلکه همان را بیاورید فقط خط قرمزهای آن را بردارید.
وی خاطرنشان کرد: در واقعی کسی که حوصله داشته از این پیچیدگیها عبور کرده و به انتها رسیده است و کسی که معتقد به اسلامی بودن داشته اصلاً سراغ آن محصول نرفته است و به این ترتیب کسب و کارش را ادامه نداده است.
مطالب مرتبط:
نیاز بازار کسب و کارهای بانکی را شکل می دهند
همسویی بانکداری بدون ربا با بانکداری اسلامی/ مردم برخی قوانین را به دلیل فشار حاکمیت رعایت نمیکنند