چرا نقش زنان مهم است؟

محمود فراهانی؛ مدیرمسئول و سردبیر نشریه بانکداری آینده

«زنان آینده را می‌سازند» این نظریه تنها مختص ایران نیست؛ بلکه تمام جهان اعتقاد دارند با توجه به شرایط حاکم بر جهان، زنان در ساخت آینده نقش محوری دارند؛ اما این نقش محوری آیا یک ضرورت تاریخی است و اساساً در چه عواملی ریشه دارد؟

آیا به این دلیل است که مردان در تحقق مأموریت‌های‌شان کوتاهی کرده‌اند یا اینکه زنان توانسته‌اند در انجام بهتر امور گوی سبقت را از مردان بربایند؟ آیا به این دلیل است که مردان سقف استعدادهای‌شان همین بوده که اکنون هستیم و حالا جهان نیازمند ظرفیت‌های جدید است و بر همین روی نقش زنان به عنوان پتانسیل‌های جدید اهمیت کلیدی پیدا کرده است؟

وقتی می‌گوییم یک ضرورت تاریخی آیا منظورمان این است که شرایط اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، فرهنگی و سیاسی باعث شده تا در مقطعی از تاریخ قرار بگیریم که حضور زنان در تحولات آینده در راستای حفظ کره خاکی کلیدی است؟

در کنار همه مواردی که در بالا برشمرده شد، شاید کلیدی‌ترین کلید واژه‌ای که باید در مورد روندهای آینده از منظر سرمایه‌های انسانی به کار برد آن است که مدل‌های سازمانی، کسب و کاری و اجتماعی در سه سطح دولت، اقتصاد و اجتماع به نقطه‌ای از بلوغ رسیده که سعی می‌کند فراتر از جنسیت به شایستگان بها دهد.

این تحول و بلوغ در نگاه و عمل باعث‌شده تا فرصت‌های نسبتاً برابری برای مردان و زنان برای جذب، رشد و قرار گرفتن در مناصب کلیدی سازمان فراهم شود. از آنجا که تاکنون تبعیض‌ها مانع از دیده شدن استعداد زن‌ها باشد حالا که شایستگی در اولویت قرار دارد طبیعتاً این زنان هستند که فرصت‌های  بیشتر پیدا خواهند کرد تا بتوانند زمینۀ تحول در عرصه‌های دولت و اجتماع را فراهم آورند.

آنتونی گیدنز، جامعه‌شناس شهری بریتانیایی کتابی با عنوان «تجدد و تشخص در دوره مدرن» دارد در این کتاب به وضوح بیان می‌کند که در دوره مدرن به دلیل تخصصی شدن هر چه بیشتر علوم، یک فرد تنها در رشته خود قادر به کسب هویت است و طبیعتاً در رشته‌های دیگر بی‌سواد و حداکثر یک سواد عمومی دارد.

برای مثال یک پزشک متخصص تنها در رشتة تخصصی خود دارای دانش است و در دیگر رشته‌ها عملاً نیاز دارد تا دیگرانی که تخصص دارند درباره آن نظر دهند. طبیعتاً هر شخص که بیشتر در رشته‌ای متخصص باشد جایگاه اجتماعی بالاتری دارد.

چنین روندی عملاً باعث می‌شود تا میدان رقابت برای هر چه متخصص‌تر و متبحر شدن برای افراد فارغ از جنسیت فراهم باشد؛ بنابراین زنان با توجه به پتانسیل‌های‌شان این فرصت را خواهند داشت که گوی سبقت را از رقبای مرد بربایند.

همان‌طور که بیان شد مسئله اصلی، بلوغ اجتماعی است که زمینة فرصت برابر را فراهم کرده و باعث شده تا زنان بتوانند در عرصه‌های مختلف ظرفیت‌سازی کنند.

نگاهی به هویت

در هویت‌های مدرن، جنسیت در حالی که بخش مهمی از هویت فرد را تشکیل می‌دهد؛ اما فرصت‌های آموزش برابر، کسب دانش، نقش‌خواهی و متعاقباً ایفای نقش در عرصه‌های مختلف اجتماعی، سیاسی و … به تناسب علاقه فرد، باعث شکل‌گیری هویت‌هایی می‌شود که در حال حاضر رهبران زنی را می‌بینیم که نگاه متفاوت به آینده دارند.

گرتا تونبرگ دانش‌آموز 15 ساله سوئدی که در سال 2018 در دفاع از محیط‌زیست چهره شد یکی از این مثال‌هاست یا ملاله دختر پاکستانی که در عرصة دفاع از صلح چهره شد. اینها نمونه‌هایی از چهره‌هایی هستند که در آیندة بیشتر درباره آنان خواهیم شنید.

علت شاید به این دلیل است که جهان مردانه‌ای که تاکنون شکل گرفته به شدت با خشونت و جنگ درآمیخته است در حالی که همه چیز هم‌اکنون به مخاطره افتاده در چنین تنگنایی، فرصت برای زنان فراهم است تا راه نجات را هموار کنند. زنان قادرند روایتی نو از اخلاق و عاطفه بر روی زمین جاری کنند و این نقطه عطفی است که می‌تواند آینده را متفاوت از آنچه تا کنون پیموده شده شکل دهد.

مشکلات محیط زیستی، جنگ‌های منطقه‌ای و همچنین حکومت‌هایی که چندان به شرایط وخیم آینده اعتقاد ندارند، هم اکنون این فرصت را برای زنان فراهم کرده که بتوانند نگاه جهان را تغییر دهند. در حقیقت اکنون مردان هستند که باید هم‌پای زنان به پیش روند تا زمین از وضعیتی که دارد نجات یابد یا در مسیر سقوطی که طی می‌کند متوقف شود.

 زنان فناور

اگرچه هیچ محدودیتی در کسب دانش و مهارت در رشته‌های مختلف نیست؛ اما حوزه‌های مرتبط با فناوری به ظرفیت‌های بالقوه زیادی برای تحول فراهم آورده و به نوعی هسته اصلی موج آینده را تشکیل می‌دهد فرصتی با مزیت بیشتر برای حضور زنان است تا بتوانند قابلیت‌های خود را بیشتر به نمایش بگذارند.

به ویژه با توجه به مقوله‌های نوینی چون نوآوری باز، فناوری‌های مالی و غیر مالی نوآورانه که مرزهای کسب و کارها، حاکمیت‌ها و روابط را متحول کرده است زنان بیش از مردان قادرند تا در این مسیر چهره شوند چرا که می‌توانند بیشتر به جزئیات توجه کنند.

آیا جهان، زنانه خواهد شد؟

حال سؤال این است که آیا باید منتظر ایجاد یک جهان زنانه باشیم؟ پاسخ به این سؤال برای طرح‌ریزی آینده بسیار کلیدی است. همان‌طور که وجود جهان مردانه باعث از بین رفتن تعادل در کره خاکی شده است طبیعتاً جهان زنانه نیز چنین پیامدهایی البته با شکل‌های متفاوت به همراه خواهد داشت.

نکته اساسی که به آن باید توجه داشته باشیم آنکه فردیت انسان به گونه‌ای رشد یافته و در عرصة اجتماعی تنیده شده که می‌توانیم امیدوار باشیم که جهانی نه مردانه نه زنانه بلکه انسانی خواهد شد به این معنی که حضور شایستگان فراتر از جنسیت نه یک انتخاب که به یک ضرورت تبدیل خواهد شد و این به معنی آن است که انسانی‌ترین افکار که آینده توأمان زمین، محیط زیست و انسان را تضمین کند.

زمین ما اکنون به نقطه‌ای رسیده است که نیازمند دیدگاه‌های اخلاق‌مدار انسانی است. طبیعتاً وقتی مردان، زمین را به عرصه خشونت و تخریب در همه ابعاد نزدیک کردند راهی نیست جز اینکه نگاه‌های نو بتوانند کمکی به بهبود اوضاع کنند و طبیعتاً تنها زنان قادرند در این مسیر گام بردارند و زمین را از نظر اخلاقی انسانی‌تر و قابل زندگی‌تر برای همه گونه‌های گیاهی و جانوری و اقلیمی از نظر زیست محیطی کنند.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

44  +    =  53