جایگاه فینوپیا در اکوسیستم بلاکچین؛ ریسک ها و فرصت ها
هم بنیانگذاران فینوپیا از توسعه ظرفیت های بلاکچین می گویند(بخش دوم)
فینوپیا مخفف Financial Utopia است. اتوپیا آرمانشهری است که در آن همه چیز سر جای خود قرار دارد. از لحاظ نظری رسیدن به این آرمانشهر محال است و اصلا معنی اتوپیا ناکجاآباد است. با این حال به عنوان یک هدف متعالی این هدف مورد توجه مدیران فینوپیا بوده است. به تعبیر دیگر هر چند هیچگاه نمیتوانید به صورت عملی به اتوپیا برسید؛ ولی به عنوان یک چراغ راهنما و آرمان والایی که قصد دارید به سمت آن حرکت کنید، میتواند راهگشار باشد.
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، استفاده از ظرفیت های نوآوری و فناوری در عرصه بلاکچین و رمزارز همواره خالق رویدادها، فضاها و پلتفرم های منحصر به فردی است که می تواند به مردم کمک کند امن تر و سریع تر مبادلات خود را مدیریت کنند. فینوپیا یکی از همین زیست بوم ها است.
در گفتگویی با هم بنیانگذاران فینوپیا و در بخش اول با عنوان ” نفوذ رمزارز در مبادلات تجارت بینالملل/ کجای مسیر قرار داریم؟ ” به وضعیت موجود نفوذ رمزارز در مبادلات تجارت بینالملل چه ایران و چه خارج و همچنین قراردادهای هوشمند پرداختیم. در ادامه با ما همراه باشید.
* آقای فروزان قرار شد دستهبندیای از کسب و کارهایی که امکان مبادله را تا حد زیادی پذیرفتهاند داشته باشیم. دولتها تا حدی این مسئله را پذیرفتهاند؛ ولی پای کار نیامدهاند؛ اما مقولة رایج بودن توانسته این کار را پیش ببرد. افراد مهم این موضوع را پذیرفتهاند و این مسئله بسیار کمککننده است.
فروزان: اگر بخواهم به صورت کارکردی بیان کنم باید بگویم که هر کجا مبادلات بر مبنای پول رقم بخورد رمزارزها هم میتواند یک پای مبادله باشد؛ اما چه کسانی آن را قبول کردهاند؟ صنایعی که قابلیت قبول این موضوع را داشتند بسیارند؛از جمله مایکروسافت در حوزة نرمافزاری، ایربالتیک در حوزة گردشگری، شرکتهای بنادری لهستان، شرکتهای نفتی در کشور عمان، آمازون به عنوان مارکتپلیس بزرگ دنیا، پیپل و … .
* در ایران چطور؟
فروزان: در ایران به صورت شفاف فقط یک سری واردات و صادرات به شکل محدود اتفاق افتاده است که گزارش رسمی در مورد شرکتهایی که این کار را انجام دادهاند نیز وجود ندارد؛ ولی بر اساس حجم تقاضا و یک سری گزارشها ظاهراً برخی خریدهای خرد و خریدهای نرمافزاری با استفاده از رمزارزها انجام میشود. در این بین از حوزههای جذابی که میتواند برای اقتصاد کشور ما شدیداً فرصت باشد بحث اقتصاد گردشگری است که میتوان آن را شدیداً گسترش داد و از این طریق هم پرداختهای ترویستی گردشگران خارجی را تسهیل کرد و هم حجم ورود ارز این حوزه را افزایش داد.
* آیا مطالعهای دربارة اینکه این بخشها چقدر احساس خوب و چشمانداز مثبت داشتند، کردهاید؟
فروزان: در ایران کار مطالعاتی خاصی انجام نشده است. اما در گزارشی که اخیراً از کشورهای اروپایی تهیه شده بود برای شرکتها شفافیت، امنیت و ضمانت اجرایی قراردادهای هوشمند در تبادلات مالی جذاب بوده است. به نظر میرسد در ایران هم به دلیل محدودیت در تبادلات بینالمللی همة کسب و کارهایی که از رمزارزها برای پرداختهای خود استفاده میکنند راضی باشند؛ چون اینجا علاوه بر مزیتهای متعارف، موضوع مهمتر وجود محدودیتهای تحریمی است؛ وقتی مسیری برای انجام کار ایجاد میشود، کاری که از کانالهای متداول امکان انجام آن وجود ندارد یا بسیار دشوار است، تاجر کمتر به تهدیدهای آن فکر میکند و ریسکها را میپذیرد و از نتیجه کار راضی است. در مجموع ایران هم جدای جهان نیست و این سطح رضایت در ایران هم وجود دارد.
* اتفاقاً بلاکچین خیلی ما را جهانیتر کرد.
فروزان: دقیقاً درست است. وقتی شرکتی مانند پیپل در این فضا قرار میگیرد و روی پرداختهای خردش تأثیر میگذارد یا ویچت روی رمزارزهای بانک مرکزی چین کار میکند این نشان میدهد مردم آن را به عنوان راه حل پرداخت قبول کردهاند. مثل 10 یا 20 سال پیش حوزه پرداخت ایران که همه پولهایشان را فیزیکی جابهجا میکردند و تصور اینکه پولشان از طریق یک کارت جابه جا شود بسیار دشوار بود و به نظرم این دورة بلوغ باید بگذرد و فرهنگسازی صورت بگیرد و نمیتوان یک شبه به این مسئله که بخش مهمی از دارایی شما از طریق کیف پول روی گوشی موبایلتان مدیریت شود رسید. خوشبختانه قبل از پذیرش عمومی، کسب و کارهای ایرانی این مفهوم اقتصادی را نهادینه کردهاند و کشور را مجدد به سیکل بینالمللی متصل کردند.
* ممکن است برای خواننده این سؤال مطرح شود که دورة بلوغی که مطرح میکنید دقیقاً یعنی چه و کجاست؟
فروزان: دقیقاً وقتی در پروسههای مالی یعنی در سیکل گردشهای مالی که در حوزة پرداخت به آن مبدأ و مقصد پول و در اقتصاد به آن عرضه و تقاضا یا ورود و خروج پول میگوییم؛ تعداد فروشگاهها یا شبکة دریافت زیادی داشته باشیم طبیعتاً مردم به عنوان یک کاربر متقاعد میشوند از این شبکه استفاده کنند؛ مثلاً اگر آمازون رمزارز را به عنوان دارایی از مشتریانش برای خرید قبول میکند به این معنی است که این پذیرنده که میلیاردها دلار ارزش دارد این موضوع را قبول کرده است که این رمزارز را از شما دریافت کند و در ازای آن خدمت یا کالایی ارائه دهد؛ به نظرم هر قدر شبکه پذیرندگان گستردهتر باشد فرهنگسازی این مسئله راحتتر است؛ امروز گوگل و مایکروسافت و پیپل هم به استفاده از این تکنولوژی و پدیده روی آوردهاند.
* آیا میتوان این مسئله را به عنوان مقدمه بلوغ بدانیم؟
فروزان: به نظرم توسعة پذیرندگان در همه جای دنیا چه در ایران و چه کشورهای دیگر به بلوغ این مسئله کمک میکنند در ایران 10 میلیون پوز داریم که قابلیت اتصال به این شبکه را دارند حداقل پوزهای NFCمان میتوانند متصل شوند. در بحث BTM اقدامات بسیاری میتوان در ایران انجام داد. بحث توسعة فروشگاهی میتواند به ورود پول کمک کند با همة نرمها و هنجارهایی که بانک مرکزی و دولت ایران تعریف میکنند فضا برای گسترش این اقتصاد جدید و این انقلاب برای ایران فراهم خواهد شد.
* آقای امامی به ریسکها رسیدیم لطفاً در این موضوع توضیحاتی ارائه کنید.
امامی: قبل از ورود به موضوع ریسک باید توجه کنیم بسیاری از پژوهشگران تکنولوژی بلاکچین را یک تکنولوژی نهادی میدانند. نهادی به این معنا که این تکنولوژی جنس تعاملات افرادِ حقیقی و حقوقی با یکدیگر را تغییر میدهد؛ چون مناسبات یا پیشفرضها را متحول میکند. ما در اقتصاد نئوکلاسیک بیشتر روی موضوع افزایش کارایی و کاهش هزینه صحبت میکنیم؛ اما در اقتصاد نهادی بحث بر سر این است که بر اثر چه اتفاقاتی نهادها کاراتر میشوند؟
در بحث بلاکچین بسیاری معتقدند که تکنولوژی بلاکچین هزینة مبادله را کاهش میدهد؛ همانطور که عرض شد هزینة مبادله غیر از هزینة تبادل مالی است؛ به تعبیر دیگر وقتی قصد دارید با کسی تجارت انجام دهید باید در ابتدا جستوجو کنید که این خود هزینه در بر دارد بعد از جستوجو باید طرف مقابل را شناسایی کنید و بعد مباحث حقوقی و قراردادی آن را انجام دهید و اگر نکول کرد هزینههای دادرسی را پرداخت و حق خود را استیفا کنید و مسائلی از این دست.
کل این فرآیند سبب میشود شرکتها هزینههایی را متحمل شوند که به آن هزینة مبادله میگویند که اصلاً جنس تعاملات افراد و سازمانها را تشکیل میدهد؛ بلاکچین به دلیل ماهیت غیر متمرکز و شفاف خود و به دلیل ویژگیای که آمده تا این اعتماد را غیر متمرکز کند به شدت ریسک و هزینهها را کاهش میدهد؛ بنابراین تکنولوژی بلاکچین از دید مبنایی، ریسک تعاملات کسب و کارها را میتواند کاهش دهد.
البته خود این تکنولوژی، ریسکهایی به همراه دارد؛ مثلاً ریسک ناشناخته بودن تکنولوژی را دارد، به این معنی که این تکنولوژی نوپاست و به بلوغ نرسیده و ممکن است اتفاقات پیشبینینشدهای در آن بیفتد؛ مثلاً این روزها درگیر اتفاق عجیبی در فضای رمزارزها هستیم و آن سقوط رمز ارز لوناست. با این حال جدای از اتفاقات اجتنابناپذیر، اساساً تکنولوژی بلاکچین منجر به کاهش ریسکهای کسب و کارهایی خواهد شد که از این تکنولوژی استفاده خواهند کرد.
* در تجارت سنتی و بینالمللی همیشه بانک تضمینکننده است و همین تضمین سبب میشود تا کار پیش برود. آیا چنین مدلهایی در فضای بلاکچین اتفاق میافتد اینکه شخص سومی به عنوان تضمینکننده وارد شود؟
امامی: شخص سوم در حوزة رمزارزها همان بلاکچین و قرارداد هوشمند روی آن است. من و شما به قرارداد هوشمند روی شبکه بلاکچین اعتماد میکنیم و این قرارداد هوشمند بر اساس شروطی که توافق کردیم عمل میکند. خودکار و خودالتزام است و امکان سانسور و جلوگیری از اجرای ان به دلیل غیر متمرکز بودن شبکه وجود ندارد؛ البته لازم است یک سری از شروط در قرارداد هوشمند را ایجنتهایی خارج از بلاکچین به عنوان ورودی به بلاکچین ارائه دهند و راهکارش هم این است که از طریق اوراکلها این اتفاق میافتند. اوراکلها منابع خارج از بلاکچین هستند که اطلاعات لازم را برای قراردادهای هوشمند، اغلب به شکل نسبتاً غیر متمرکز فراهم میکنند. به هر حال فارغ از جزئیات فنی، کارکرد کلیدی این تکنولوژی این است که جایگزین شخص سوم شود و اعتماد بین طرفین را بدون نیاز به اعتماد هیچ واسطهای فراهم کند. اساساً پارادایم جدید همین است، حرکت از اقتصاد مبتنی بر واسطهها به اقتصاد مبتنی بر بلاکچین.
* فینوپیا در این اکوسیستم کجا قرار میگیرد؟
امامی: فینوپیا مخفف Financial Utopia است. اتوپیا آرمانشهری است که در آن همه چیز سر جای خود قرار دارد. از لحاظ نظری رسیدن به این آرمانشهر محال است و اصلا معنی اتوپیا ناکجاآباد است. با این حال به عنوان یک هدف متعالی این هدف مورد توجه ما بوده است. به تعبیر دیگر هر چند هیچگاه نمیتوانید به صورت عملی به اتوپیا برسید؛ ولی به عنوان یک چراغ راهنما و آرمان والایی که قصد دارید به سمت آن حرکت کنید، میتواند راهگشار باشد.
ما احساس کردیم که فضای تکنولوژی بلاکچین و مسیری که به وجود آمده میتواند ما را یک گام به سمت فضای آرمانشهری حداقل در بعد اقتصادی و مالی که بحث غیر متمرکز بودن و حاکمیت غیر متمرکز در آن اهمیت بسیاری دارد رهنمون کند. به این منظور فینوپیا قصد دارد یک بسته همگن و یکپارچه از سرویسها و محصولات و پلتفرمهای مختلف باشد که بعضاً حاکمیتهایشان هم تا حد ممکن غیر متمرکز است؛ یعنی ما آنها را تنها به عنوان توسعهدهندة اولیه توسعه داده ایم؛ اما حاکمیت آن در اختیار جامعه کاربران که به آن اصطلاحا کامیونیتی میگویند قرار میگیرد؛ از بخشهای مختلف فینوپیا میتوان به اکسچنج غیر متمرکز یا دکس، بازارگاه NFT، بخش پیمنت، مدیریت دارایی، سرمایهگذاری خطرپذیر، لندینگ، اینشوتک و غیره اشاره کرد. طبیعتاً اکسچینج و صرافی متمرکز نیز بخش مهمی از این فضا است. ما قصد داریم با فینوپیا بخشی از جریان جهانیای باشیم که این پارادایم را پیش میبرد.
فروزان: همانطور که آقای امامی بیان کردند فینوپیا برای ما یک آرمان شهر اقتصادی با مفاهیم و بخشهای مختلف از ولث تک و لندتک و اینشورتک و NFT مارکتپلیس نهایتاً نئوبنک غیر متمرکز است منظورم نئوبنکی نیست که در دنیا میبینیم و به صورت متمرکز توسعه داده شده است.
تلاشمان را کردیم تا فینوپیا هم از دید بیزینسمدلی و هم از دید بیزینسپلنی و اجرایی، اکوسیستم کاملی از حوزههای مختلف دنیای بلاکچین باشد. در گام اول فینوپیا یک اکسچینج است که NFT مارکتپلیس نیز دارد، به سرعت به دنبال راهاندازی بخش آکادمی و آموزشی هستیم و در گامهای بعد بحث لندتک مبتنی بر بلاکچین و مدیریت دارایی را توسعه خواهیم داد. نکته کلیدی فینوپیا این است که در قالب یک مشاور کسب و کار با پلتفرمها قابلیت باندلینگ دارد.
بحث بسیار جدی بعدی بحث پیمنت است که هدف ایجاد ابزار پرداختی نظیر بایننس کارت است؛ البته این کار با در نظر گرفتن محدودیتهای پیمنتی ایران و قواعد بانکی ایران انجام میشود. تمام تلاشمان بر این است که فینوپیا به اقتصاد کشور کمک کند.
* فینوپیا برای کسی که در بازارهای صنایع آهن، مبادلات آهن انجام میدهد یا در بخش انرژی یا حتی هنر فعالیت دارد کجا قرار میگیرد؟
فروزان: بسیاری از تجار ایرانی در فضای هنر و حتی صنعت منتظر یک راه حل هستند تا به راحتی در قالب یک قرارداد هوشمند و یک کیف پول یا کارتهای مختلف مثل بایننس کارت، ویزاکارت یا کارتهای دبیتی مبادلات بینالمللیشان را در بازارگاههای مختلف انجام دهند. فینوپیا تلاش دارد در این مسیر تسهیل ایجاد کند و از مسیر تسهیل انتقال پول به صادرات کمک کند.
در مورد بحث NFT مارکتپلیس و فروش آثار هنریای که ارزآوری برای کشور دارند تلاش داریم پیشرو باشد و اقدامات زیرساختی اولیه آن را هم انجام دادهایم. به طور کلی فینوپیا تمام تلاش خود را میکند تا ابزارهای مناسبی را در اختیار جامعه مخاطبان خود در حوزههای مختلف اقتصادی اعم از حوزه فینتک و صنعت و بازرگانی و هنر و حوزه خدمات نظیر سلامت قرار دهد که بتواند به اقتصاد این حوزهها کمک کند و نهایتاً باعث رشد اقتصادی کشور شود. تمام این صحبتها با در نظر گرفتن چارچوبهای بانک مرکزی و سایر نهادها و ارگانهایی است که رگولاتوری را انجام میدهند.
* آقای امامی در این بخش قصد داریم بحث تجربة مشتری را مطرح کنیم که فینوپیا چطور تجربة جذاب برای مشتری را در حوزهای که بحث میکنیم فراهم میکند؟
امامی: تجربهای که قصد فراهم کردن آن را داریم از جنس ایجاد یک بسته و مجموعهای از خدمات به صورت یکپارچه است تا فرد بتواند با مراجعه به یک پلتفرم یا پرتال جامع، هرگونه خدماتی که در حوزة مالی غیر متمرکز نیاز دارد دریافت کند؛ خدماتی از جنس خرید و فروش و تبادل رمزارز گرفته تا تبادلات NFT، تا بیمه غیر متمرکز و سپردهگذاری و وامگیری و انتشار توکن و غیره. هدف ما این است که یک تجربة مطلوب در سطح پلتفرمهای پیشرو جهانی برای کاربران ایرانی فراهم کنیم.
* اضافه بر این چه خدمت جدیدی به مشتری ارائه میدهد؟
امامی: من فکر میکنم هنوز فرصتها و حوزههای بکر زیادی وجود دارد که میتواند ارزشآفرینی بالایی داشته باشد. یکی از جدیترین حوزههایی که قصد تمرکز بر آن را داریم حوزه NFT است، تمرکز در این حوزه صرفاً ایجاد یک بازار داراییهای غیر مثلی نیست؛ بلکه اتصال واقعی کاربران به دنیای این توکنهاست که به طوری هم بتوانند با پرداخت ریالی در این فضا اقدام به خرید و فروش امن کنند. به علاوه بحث عرضه محصولات ناشران ایرانی در این فضا و جذب منابع بینالمللی برای اقتصاد این حوزه در کشور از اهداف اصلی ما است. در این مورد جلسات مقدماتی بسیار خوبی با اهالی هنر به ویژه در حوزه موسیقی به عنوان گام اول برداشته شده است که نتایج ان را طی چند ماه اینده و احتمالاً در رونمایی از بازارگاه NFT فینوپیا با انتشار NFT یک اثر فاخر موسیقیایی خواهید دید.
* آقای فروزان به نظرتان چه نکتة جذابی برای مشتریان وجود دارد که فینوپیا را انتخاب کنند؟
فروزان: ما مقولهای به نام یکپارچگی سرویس در این اکوسیستم و فضای کریپتو نداشتیم، منظورم دقیقاً کسب و کاری شبیه به بایننس البته با نوآوریهای متفاوت اختصاصی شده برای ایران است. فینوپیا کاملاً یک مدل فکری مبتنی بر اقتصاد آرمان شهری است و همه نوع خدمت فینتکی در آن وجود خواهد داشت.
نکتة دیگر بحث آگاهی نه فقط آگاهی از جنس صرف سرمایهگذاری، بلکه آگاهی کسب درآمدی از سایر ابعاد حوزه بلاکچین است. چرا ما میگوییم اولین مارکتپلیس NFT واقعی کشور فینوپیا خواهد بود؟ به این دلیل که اساساً آن را یک فضای اقتصادی در دسترس جامعة هنری ایران یا به تعبیر دیگر اقتصاد هنر کشور میدانیم. از لایه موسیقی و تئاتر و … تا نقاشی و فرش و هر چیزی که بتواند برای فعالان این حوزه پذیرفتنی و جذاب باشد؛ به نظرم در کشور ما شدیداً این حوزه بکر است و میتوان روی این موضوع فعالیت اقتصادی جدی ارزش افرین کرد؛ ولی به طور کلی فینوپیا به دلیل یکپارچگی و یک دست بودن خدمات در لایة تجربة کاربری و لایة کسب و کاری جذابیت دارد. بسیاری از شرکتها در ایران مباحثی مثل ترنسفرمانی یا بحث اکسچنج را انجام میدهند؛ ولی لزوماً نمیتوانند یک قرابت کسب و کاری بین این حوزهها با حوزههایی نظیر مدیریت دارایی یا لندتک در فضای بلاکچینی ایجاد کنند. در واقع این پلتفرم و زیرساخت یکپارچه آن شبیه به یک هاب عمل خواهد کرد و این هاب بودن و اکوسیستم بودن آن بزرگترین مزیت آن خواهد بود.
* آقای امامی به فرصتها را رسیدیم لطفاً فرصتها را بررسی کنید؛ چون این فرصتها خود به خود در فینوپیا منعکس میشوند.
امامی: ما یقین داریم تکنولوژی بلاکچین نهایتاً بسیاری از کسب و کارها را متحول خواهد کرد و در یک سطح بالاتر و پارادایم متفاوتی قرار خواهد داد؛ همانطور که تجارت الکترونیک، کسب و کار سنتی ما را متحول کرد و امروز با کسب و کارهای بزرگی مواجهیم که حجم معاملات شان 10 – 15 سال پیش اصلاً قابل تصور نبود. در آینده نیز با کسب و کارهایی مواجه خواهیم بود که حجم معاملات آنها امروز قابل تصور نباشد. کسب و کارهایی که کسب و کارهای امروزی را متحول و بعضاً از گردونه خارج کرده باشند؛ بنابراین فرصت در این حوزه به صورت کلی بسیار زیاد است و به نظرم مهمترین مانع تحقق این بحث، بحث رگولاتوری و حاکمیت است؛ اگر حاکمیت با درک اهمیت این موضوع، قوانین و مقرراتِ سازگاری، تبیین کند تا این کسب و کارها شکل بگیرند به شدت میتواند به اقتصاد کشور کمک کنند. در غیر این صورت سیل فعالان و کارآفرینان این حوزه به سرعت جذب اکوسیستمهای مساعد کشورهای دیگر به ویژه کشورهای همسایه خواهد شد.
* این حوزه در حال رشد است؛ بنابراین حتی اگر بانک مرکزی هم بخواهد این تسهیل را ایجاد کند بسیار سخت و پیچیده خواهد بود.
امامی: قطعاً سخت است؛ ولی کشورهای منطقه مثل امارات را اگر نگاه کنید متوجه میشوید که شرایطی که این کشورها ایجاد کردهاند به شدت وسوسهکننده است؛ اگر کسب و کار بلاکچینی خود را به این کشور ببرید با حمایتها و تسهیلات بالایی مواجه میشوید این تسهیلات لزوماً پولی نیستند بیشتر تسهیلات فضای کسب و کاری است. در این کشورها نه تنها زنجیری به پای شما نمیبندند؛ بلکه مسیر را در بسیاری از موارد برای شما هموار میکنند و شما را به اقتصاد جهانی و شرکتهای بزرگ این حوزه متصل میکنند و شبکة فعالان و ارتباطی شما را گسترش میدهند و این امر در توسعة بیزینس شما تأثیرگذار است.
اگر ما نتوانیم از این فرصت که تکنولوژی برایمان فراهم کرده استفاده کنیم، احتمالاً این پنجره تا یک دهة آینده بسته خواهد ماند و این کشورهای منطقه هستند که مزیت اقتصادی آن را میبرند. اجازه دهید به مثالی اشاره کنم ایران کشوری با 80 میلیون نفر جمعیت است که به شدت پتانسیل داشتن چند پیامرسان عمومی خیلی خوب را داشت، ولی این فرصت به راحتی از دست رفت و احتمالاً دیگر هم نمیتوان این فرصت را احیا کرد.
* آقای فروزان به نظرتان موانع پیش روی این حوزه بیشتر در کدام بخشها هستند؟
فروزان: یکی از موانع بسیار مهم این است که تصمیمگیریها در این فضا بسیار زمانبر شده است و بازیگری که میتواند رگولاتوری را انجام دهد هنوز مشخص نیست و این امر بر تعاملات توسعة کسب و کار بلاکچین بسیار تأثیرگذار است.
در واقع کسی که قصد دارد کسب و کاری راهاندازی کند طبیعتاً فشار میآورد و در مقابل طرف رگولاتور هم بسیار محتاط است. به طور کلی در این موضوع بدنة دولت نسبتاً منعطف است و مجلس هم به ویژه بخش مرکز پژوهها نسبت به این موضوع انعطاف دارد. همینطور که ما میگوییم این حوزه فرصت است مجلس و حداقل کمیسیون اقتصادی مجلس نیز آن را فرصت میداند. بانک مرکزی هم با رمزریال فارغ از نقدها و جزئیات آن، نشان داده است که آن را به عنوان فرصت تلقی میکند. سایر ارکان نظیر قوه قضائیه و سایر نهادهای کشور نیز به این موضوع توجه دارند و بیشتر از تهدیدها آن را منفعت و فرصت میدانند با این حال هنوز رویکرد جامع و مشخص و به طور خاص قوانین و مقررات خاصی در این حوزه وجود ندارد.
* به نظرتان باید چه اقداماتی انجام دهیم که اقدام عملی حاکمیت سرعت بیشتری به خود بگیرد؟
فروزان: اولین کاری که میتوان به این امر چه در بحث رگولاتوری و چه در بحث نظارت و قانونگذاری سرعت ببخشد این است که از خود اکوسیستم و از منابع انسانیای که در حوزة بلاکچین در کشور فعالیت دارند استفاده کنیم. دوم اینکه آن را دچار تشنج مردمی نکنیم تا به بلوغ خود برسد همان کاری که با صنعت پرداخت یا با حوزة بیمه یا توسعة بانک و بانکداری دیجیتال و … در کشور کردیم به نظرم هر کاری باید در زمان خود اتفاق بیفتد. ما که در این حوزه فعالیت میکنیم همیشه نگرانیهای خاص خود را داریم؛ مثلاً در حوزة مالی و مالیاتی نگرانی داریم؛ شفاف شدن بحثهای مالی و مالیاتی این موضوع کار بسیار سادهای است؛ به راحتی با کمک فعالان اکوسیستم و تعامل مثبت دستگاههای مختلف کشور در دولت و مجلس و قوه قضائیه میتوان به چارچوبهای مناسب شفاف توسعهگرایی رسید.
* فینوپیا و فینوپیاها چقدر میتوانند از نظر نوآوری به توسعة گفتمان بلاکچین در جامعة ایران کمک کنند یا بالعکس بلاکچین به فینوپیا؟
امامی: از مهمترین دغدغههای ما این است که افرادی که کمتر با این فضا آشنا هستند از طریق آموزشهای درست با این فضا آشنا شوند؛ البته این کار طی سالهای مختلف در این اکوسیستم انجام شده است و مجموعههای مختلفی روی این موضوع فعالیتهای ارزشمندی کردهاند؛ ولی حجم کار بسیار بالاست و همچنان نیاز است که این امر توسط مجموعههای دیگر نیز انجام شود تا افراد عادی جامعه با ویژگیها و مخاطرات و ریسکها و نحوة استفاده و مزیتهای این تکنولوژی در ابعاد مختلف آشنا شوند. مهمتر از این یا حداقل به همین اندازه با اهمیت، بحث رگولاتور و حاکمیت است. در بدنة حاکمیت هم نیاز است که افراد با این مباحث آشنا شوند. طبیعی است که کسب و کارها در همه جای دنیا از حاکمیتها جلوتر باشند و اگر گفتمان بین حاکمیت و کسب و کار با استقبال و رویکرد بازی از سوی حاکمیتها اتفاق بیفتد، میتواند به بلوغ رگولاتوری کمک کند.
رگولاتور ابزارهای بسیار زیادی برای آموزش همگانی دارد که اغلب به شکل مناسبی از آن استفاده نشده است و بیش از آموزش صرف توصیههای سلبی شده است. طی این سالها کامیونیتی به صورت داوطلبانه بار اموزش جامعه را بر عهده داشته و مباحث پژوهشی و تحقیقاتی و پیشنهادهای عملیاتی مختلفی را برای رگولاتور فراهم و آنها را تبیین کرده است؛ طی این سالها البته کانالهای خوبی شکل گرفته و مجلس و دولت و قوة قضائیه نیز اقدامات خوبی انجام دادهاند؛ ولی این اقدامات هنوز بسیار ناکافی است و بیم این میرود که فرصت کشور در این رقابت تنگاتنگ کسب و کاری از دست برود.
* به نظر میرسد رایج شدن با سرعت بیشتری پیش میرود.
امامی: بله همین موضوع است که باعث شده رگولاتور توجه بیشتری داشته باشد و این موضوع را به عنوان یکی از اولویتهای اصلی تنظیم مقررات قرار دهد؛ ولی اینها همه مکانیزمهایی هستند که بر یکدیگر اثر میگذارند. خوشبختانه میتوانیم از رویکرد کشورهای پیشروی این حوزه الگو بگیریم و بدانیم که آنها چه تعاملاتی با اکوسیستمشان داشتند و چطور از دانش و تجربیات اکوسیستم و فعالان آن حوزه استفاده کردند و گام به گام با استفاده از محیطهای آزمون و ابزارهای دیگری که در اختیار رگولاتور است این فضا را بیشتر شناختند و توانستند قوانین و مقرراتی تبیین کنند؛ اگر رویکرد، توسعهمحور و چارچوبمحور باشد نه سلبی، بسیار کمک کننده است؛ چارچوب محور یعنی من بگویم در این چارچوب مشخص و مثلاً تا این سقف مالی مشخص میتوانید آزادانه فعالیت کنید نه اینکه برای تکتک قدمهای شما برنامهریزی کنم که در این صورت نوآوری کشته میشود. خوشبختانه اتفاقات خوبی در کشور افتاده و بحثهای خوبی مطرح است منتها هنوز تا نقطه ایدهآل فاصلة بسیار بسیار زیادی داریم.
* آقای فروزان، از زاویه دید بازیگران اقتصادی این موضوع را چطور میبینید؟
فروزان: به نظرم هر قدر دریافتکنندگان فضای رمزارز در کشور بیشتر باشند و مبتنی با آن خدمت ارائه شود این حوزه سریعتر رشد و توسعه مییابد؛ ولی نمیتوان توقع داشت که کسی که سوپرمارکت دارد همین الان بیتکوین را بپذیرد؛ چون این موضوع ریسکهای خاص خود را دارد؛ ولی اگر واسطهای نظیر اکسچنجها وارد لایه پرداخت خرد کشور شود شدیداً میتواند فضای بلاکچین و بحث پرداختهای مبتنی بر بلاکچین را متحول کند. معتقدم با رمزریال اگر به درستی طراحی و پیادهسازی شود بسیاری از فرهنگسازیها رقم خواهد خورد.
وقتی درباره انتقال پول و پرداخت خرد در کشور صحبت میکنیم هر قدر محل دریافت کریپتوها و رمزارزش و رمزریال در فضای پذیرندگی کشور بیشتر باشد؛ یعنی کسب و کارها درگیر این موضوع باشند طبیعتاً فینوپیا به عنوان یک بازوی اجرایی در این فضا میتواند خدمات قابل توجهی ارائه کند و به رشد کسب و کارها و این اکوسیستم کمک کند. به نظرم با وجود رمزریال در ایران فرهنگ موضوع استفاده از کارنسیهای فیات در کشور در قالب یک استیبل کوین میتواند سبب فرهنگسازی پرداختهای مبتنی بر بلاکچین شود و این آینده صنعت پرداخت و بانک در همة کشورها خواهد بود؛ به همین دلیل تمرکز اصلی فینوپیا روی سالهای آتی است که فضای کریپتوکارنسی در کل دنیا وارد پرداختهای خرد و زندگی روزمره مردم شده است.