نفوذ رمزارز در مبادلات تجارت بینالملل/ کجای مسیر قرار داریم؟
هم بنیانگذاران فینوپیا از توسعه ظرفیت های بلاکچین می گویند(بخش اول)
چند سالی است که مبادلات بین المللی در بستر بلاکچین در محافل تخصصی مطرح اند؛ اما استارتاپ «فینوپیا» اکوسیستمی را شکل داده که برای تجار ایرانی و خارجی امکان تبادلات مالی بر اساس رمزارز و در بستر بلاکچین را به راحتی و با امنیت فراهم آورده است.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، یکی از ذینفعان در این اکوسیستم رگولاتور است که باید با درک درست از آینده در مسیر ایجاد مقررات تلاش کند و تسهیل کننده فضای کلی باشد.
امیرعباس امامی، رئیس هیئت مدیره فینوپیا معتقد است: کسب و کارها در همه جای دنیا از حاکمیت ها جلوترند و اگر گفتمان بین حاکمیت و کسب و کار با استقبال و رویکرد باز اتفاق بیفتد، میتواند به بلوغ رگولاتوری کمک کند.
همچنین آرش فروزان دیگر هم بنیانگذار و عضو هیئت مدیره فینوپیا نیز معتقد است: اولین کاری که میتوان کرد تا رگولاتوری قانونگذاری را سرعت ببخشد این است که از خود اکوسیستم و از منابع انسانی که در حوزه بلاکچین در کشور فعالیت دارند استفاده کنیم؛ اما رگولاتوری تنها چالش روبه روی فینوپیا و به طور کلی اکوسیستم های این چنینی نیست.
در اینباره امامی ما را به کشورهای منطقه مثل امارات ارجاع میدهد و معتقد است: شرایطی که این کشورها ایجاد کرده اند به شدت وسوسه کننده است؛ اگر کسب و کار بلاکچینی خود را به این کشور ببرید با حمایت ها و تسهیلات بالایی مواجه می شوید.
این تسهیلات لزوماً پولی نیستند بیشتر تسهیلات فضای کسب و کاری هستند. در این کشورها نه تنها زنجیری به پای شما نمی بندند؛ بلکه مسیر را در بسیاری از موارد برای شما هموار می کنند و شما را به اقتصاد جهانی و شرکت های بزرگ این حوزه متصل می کنند و شبکه فعالان و ارتباطی شما را گسترش می دهند. گفت وگوی دونفری با امامی و فروزان را با هم می خوانیم.
* آقای دکتر امامی، محور اول میزگرد را به وضعیت موجود نفوذ رمزارز در مبادلات تجارت بینالملل چه ایران و چه خارج اختصاص دادیم، به نظر شما هم اکنون کجای مسیر قرار داریم؟
امامی: واقعیت این است که پدیده رمزارزها به عنوان یک پارادایم جدی و یک پدیده غیر قابل انکار توسط حاکمیتها حداقل از دو بعد مورد توجه است؛ یک بعد، بعد حاکمیتی است. به این معنی که یکی از ارکان حاکمیتها، حکمرانی در حوزة پولی است و رمزارزها از این جهت که رقیبی برای پولهای ملی به حساب میآیند چالشی جدی برای حاکمیتها هستند.
به ویژه رمزارزهای غیر متمرکز نیمه ناشناس یا محرمانه که امکان کنترل و نظارت را برای دولتها بسیار دشوار کردهاند. این چالش خود منتج به چالشهای دیگری نظیر مباحث پولشویی و فرار مالیاتی و تبادلات مجرمانه میشود.
در مقابل و در بعد دیگر پدیده رمزارزها و تکنولوژی دفتر کل توزیع شده به عنوان تکنولوژی زیرساختی آن، مزیتهای قابل توجهی نیز در حوزه پولی و تبادلات مالی برای کشورها به همراه داشته است که تبلور آن را در موضوع رمزارزهای بانک مرکزی مشاهده میکنیم. مجموع این مسائل باعث شده است که به طور ویژه پدیده رمزارزها روز به روز توجه بیشتری از حاکمیتها را به خود جلب کند.
طبیعتاً با آشنایی و پذیرش بیشتر رمزارزها در جامعه، تجار و بازرگانان و تمام کسانی که به دنبال انتقال پول یا به عبارت جامعتر انتقال ارزش هستند نیز به این پدیده اقبال بیشتری نشان دادهاند. انتقال ارزش از طریق رمزارزها به دلیل ویژگیهای خاص آن نظیر سرعت بالا در مقایسه با تبادلات مالی بینالمللی، کارمزد کم برای مبالغ بالا، سهولت استفاده، امنیت بالا، ناشناسی نسبی، شفافیت و عدم امکان سانسور و ایجاد محدودیت توسط دولتها (نظیر تحریم) برای فعالان اقتصادی بسیار جذاب است. هر چند رمزارزها هنوز در گامهای ابتدایی خود قرار دارند و تا رسیدن به بلوغ زمان طولانیای در پیش است؛ ولی فرایند پذیرش آن توسط فعالان اقتصادی آغاز شده است.
* آقای فروزان امروز نگاه جامعه به رمز ارز بیشتر دارایی است تا اینکه به عنوان پول و مبادلهکنندة ارزش استفاده شود. لطفاً وضع موجود را از زاویه پول (نه دارایی) مورد بررسی قرار دهید.
فروزان: موضوع کاربردی بلاکچین در کشور ما حدود چهار الی پنج سال عمر دارد و بازیگران اصلی آن یا کسانی هستند که در حوزة تبادل رمزارز نظیر اکسچنجها و صرافیها فعالیت میکنند و متأسفانه هنوز شاهد حوزههای دیگر این پدیده در ایران آنطور که در کشورهای پیشرو این حوزه وجود دارد، نیستیم.
ما در فضای بلاکچین با دنیای متا کار میکنیم از انافتی صحبت میکنیم و در حوزة نئوبنک و بانکهای غیر متمرکز نوآوری خلق میکنیم. در این مورد بسیاری مفاهیم حوزه دیفای یا مالی غیر متمرکز و دکس یا اکسچنج غیر متمرکز قابل طرح است که در کشور کمتر به آن توجه شده است؛ در واقع در ایران دربارة این موارد یا صحبتی نمیشود یا بسیار محدود کار شده است.
به هر حال در مورد واژة کریپتوکارنسی یا رمز پول یک بحث محتوایی و فلسفیِ عمیقی در فضای اقتصادی وجود دارد که شاید بتوان ساعتها در مورد آن صحبت کرد؛ ولی آنچه شخصاً به آن اعتقاد دارم این است که این حوزه یک حوزه جدید سرمایهگذاری است که هنوز پلههای اول خود را طی میکند و هنوز به بلوغ خود نرسیده است؛ وقتی دربارة بلوغ صحبت میکنیم؛ یعنی سلسلهای از اتفاقات که باید در داخل اکوسیستم رخ دهد و تأثیرات آن مشهود باشد.
معنای اکوسیستم بلاکچینی را باید اینطور تعریف کرد که تأثیر میپذیرم و تأثیر خواهم داشت؛ اما این تأثیرها تا به امروز بر اساس اخبار، یکطرفه بوده است؛ یعنی بیشتر اخبار، روی مثبت و منفی شدن بازار تأثیرگذار بوده؛ بنابراین باید دورة بلوغی را بگذرانیم؛ نکته مهم این است که موضوع فقط به رمزارز بازنمیگردد، امروز با حدود 20 هزار توکن و با دهها پلتفرم و شبکه بلاکچینی در دنیا مواجهیم که هر کدام اهداف و کاربردهای خاص خود را دارند بنابراین کاربرد بلاکچین و رمزارزها صرفاً از بعد سرمایهگذاری نیست.
درست است که از طبقه جدیدی از سرمایهگذاری صحبت میکنیم؛ اما باید به کاربردهای این حوزه هم توجه کرد. امروز با وجود بازارهای آشفتهای که در کل دنیا میبینیم چه در بازار طلا و چه در بازار سهام کشورهای مختلف یا کشور خودمان این حوزه حوزه سفتهبازی و سرمایهگذاری شده است، به طوری که نوع نگاه مردم به آن بیشتر از این جهت است که نباید از آن عقب بمانند. من یک نگرانی عمده دربارة این موضوع دارم و راهکار آن را آموزش و آگاهی مالی مردم میدانم.
برای من جذاب است که دربارة موضوعات دیگری از کسب و کارهایی که مبتنی بر بلاکچین و رمزارزش و رمزپول هستند، صحبت کنیم که میتواند موضوع انافتی یا لندینگ یا موضوع دیفای و دکس باشد یا مباحث بیمهگری در فضای کریپتوکارنسی یا موضوعاتی نظیر مدیریت دارایی غیر متمرکز بر بستر بلاکچین یا فضای ترنسفرمانی و پرداخت مبتنی بر بلاکچین.
اینها همه حوزههایی است که حول تکنولوژی بلاکچین ایجاد و کارکردها و کاربردهایشان توسعه پیدا کرده است. امروز در مرحلهای هستیم که فکر میکنم چیزی یا کسی نمیتواند مقابل سیل تکنولوژی و سدهایی که توسط موج این تکنولوژی شکسته شده است را بگیرد.
شاید اخبار منفی بر این بازار تأثیرگذار باشند یا موضوعات فاندامنتال در اقتصاد دنیا بر آن تأثیر بگذارد؛ ولی کسی نمیتواند موضوعیت و معنا و مفهوم و محوریت و ماهیت این تکنولوژی و پدیده را در دنیا زیر سؤال ببرد. در واقع تقریباً همه پذیرفتهاند که باید به این موضوع به عنوان فرصت نگریست؛ طبیعتاً از نظر منطقی هر تهدیدی و هر فرصتی توأماً با یکدیگر هستند؛ ولی آنچه اقتصاد کشور ما به آن نیاز دارد بهرهبرداری از فرصتهاست و به نظرم در محافل مختلف نیز بیشتر این بحث مطرح است؛ به ویژه اینکه برای کشوری همچون ایران و در این وضعیت، فرصتهای این حوزه بسیار بیشتر و قابل توجهتر هستند.
* اگر بپذیریم که امروز دیگر از بحث پذیرش عبور کردهایم و در پی تحقق فرصتها هستیم با تمرکز بر بحث اصلی ما که تجارت خارجی است؛ آقای امامی لطفاً وضعیت فعلی را با نگاه به تجارت خارجی بیان کنید.
امامی: تجارت موضوعی است که شکل گسترده آن باید در قالب رسمی انجام گیرد و طبیعتاً این نوع تجارت توسط حکومتها رصد میشود؛ بنابراین برای شکل عمده تجارت با رمزارزها قطعاً به قانونگذاری و مقرراتگذاری حاکمیتها نیاز است؛ یعنی این موضوع باید توسط حاکمیتها به رسمیت شناخته شود تا تجار بتوانند با پرداخت رمزارز کالایی را وارد یا خدمت یا کالایی را صادر کنند و در ازای آن رمز ارز دریافت کنند.
* پیشفرض ما بر این است که حاکمیت آن را پذیرفته است؛ ولی محتاطانه پیش میروند.
امامی: اینکه حاکمیت در لفظ و شعار این موضوع را پذیرفته باشد کافی نیست؛ به رسمیت شناختن یعنی قانونمند کردن آن. واقعیت جهانی این است که بسیاری از کشورها به مرور به این سمت حرکت کردهاند هر چند برخی کشورها نیز در برابر آن مقاومت میکنند. در ایران نیز اقدامات خوبی صورت گرفته است.
مثلاً تا جایی که من اطلاع دارم در سازمان توسعة تجارت و وزارت اقتصاد، جلسات متعددی در این زمینه برگزار شد تا مقرراتگذاریای صورت گیرد که تجار بر اساس آن بتوانند به وسیلة رمزارزها ثبت سفارش کنند یا در بانک مرکزی بحثهایی مطرح شد که تجار بتوانند با استفاده از رمز ارزهای استخراجشده در ایران، کالا وارد کنند. این موضوع قطعاً در کشور ما که با محدودیتهای مختلفی در انتقالات ارزی مواجه است، میتواند فرصت بزرگی باشد.
هر چند نباید در این مورد بزرگنمایی کرد و تصور کرد رمزارزها میتوانند تمام مشکلات تجارت خارجی ما را حل کنند چرا که اساساً بحث انتقال پول موضوع کلیدی بسیاری از چالشهای تجارت خارجی ما نیست؛ مثلاً بسیاری از چالشهای تجارت خارجی ما ناشی از این است که اساساً ارسال کالای خاصی به یا از ایران مورد تحریم است و مسئله انتقال پول موضوع ثانویه است.
به هر حال با توجه به نکات مطرح شده بحث تجارت خارجی مبتنی بر رمزارز نیازمند دو الزام است؛ یکی وجود قوانین و مقررات داخل کشور و دیگری وجود قوانین و مقررات در کشورهای شرکای تجاری ما، یعنی کشور شریک تجاری نیز باید رمزارزها را به عنوان ابزار پرداخت بپذیرد. با گذر از این دو الزام این سؤال مطرح میشود که کدام رمزارزها برای تجارت خارجی مناسبتر هستند.
یک پاسخ کلی به این سؤال رمزارزهای غیر متمرکز و جهان روایی نظیر بیتکوین است. با این حال این رمزارزها به دلیل نوسان بالایی که دارند برای تجار جذابیت کمتری دارند و اغلب تجار ریسک ناشی از نوسانات این رمزارزها را نمیپذیرند.
در کنار رمزارزهای جهان روا، رمز ارزهایی موسوم به استیبل کوینها یا رمزارزهای پایدار نیز وجود دارند. این رمزارزها معمولاً از لحاظ ارزشی به پول ملی یک کشور پگ یا قفل شدهاند؛ مثلاً USDT یا دلار تتر به دلار آمریکا متصل است و به ازای هر یک USDT یک دلار در یک بانک سپردهگذاری شده است. تجار اغلب از این رمزارزها برای تبادلات خود استفاده میکنند.
نکته مهم در مورد اغلب این رمزارزهای پایدار این است که برخلاف تصور اولیه، این رمزارزها اغلب به شکل متمرکز مدیریت میشوند و همین موضوع ریسکهایی را برای طرفهای ایرانی به همراه دارد؛ مثلاً باید توجه کرد که تتری که دربارة آن صحبت کردم از لحاظ فنی امکان بلاک کردن و بستن حسابهای کاربران را دارد.
یعنی میتواند دارایی هر آدرسی را که بخواهد قفل و امکان تراکنش آن را سلب کند. رمزارزهای متمرکز قطعا تحت نظارت و فشار آمریکا هستند؛ البته استیبل کوینهای غیر متمرکز هم داریم که چالشهای خاص خود را دارند و با نوسانات و ریسکهایی از جنس دیگری مواجهاند.
علاوه بر رمزارزهای ذکر شده، رمزارزهای بانک مرکزی یا CBDCها نیز امروزه مورد توجه بانکهای مرکزی قرار گرفتهاند. برای کشورهایی مثل ایران که ارز آنها جهانروا نیست این رمزارزها بیشتر کارکرد داخلی و ویژگیها و مزیتهای مربوط به خود را دارند؛ ولی ممکن است رمز ارز بانک مرکزی کشوری نظیر چین بتواند برای تجار ایرانی که با چین همکاری دارند جذاب باشد.
در این بین بحثهایی در خصوص رمز ارزهای بین کشوری و منطقهای نیز مطرح است؛ مثلاً کشورهای عضو پیمان شانگهای با یکدیگر رمز ارزی را در چارچوبی مشخص برای تسهیل تجارت ایجاد کنند؛ ایدهای که البته هنوز عملیاتی نشده است و دشواریهای خاص خود را دارد.
به هر حال فارغ از اینکه کدام ابزار را انتخاب کنیم نکته کلیدی این است که تفاوت رمزارزهای مختلف حتی از نوع CBDCها با پولهای فیات دیجیتالی فعلی را بدانیم؛ مثلاً تفاوت رمزارز یوآن با یوآن الکترونیکی را. مهمترین مزیت رمزارزها به طور کلی به زعم من این است که روی این رمز ارز میتوانید قرارداد هوشمند بنویسید؛ یعنی مبادلهای که بین من و شما اتفاق میافتد قابل برنامهنویسی است و میتوان در قالب کدهای یک برنامه کامپیوتری شروطی قرار داد که در این حالت این اتفاق بیفتد و در این حالت اتفاق دیگری بیفتد.
این بزرگترین مزیت رمز ارزها برای تجار است؛ یکی از کارکردهای این موضوع بحث اعتبارات اسنادی است. بحث LC که تسهیل بسیاری برای تجارت فراهم کرده است و باعث میشود صادرکننده یا واردکننده با شریک تجاری خود در کشور دیگری بدون اینکه نیاز باشد به یکدیگر اعتماد کنند بتوانند مبادله انجام دهند.
مکانیزم به این شکل است که دو بانک از دو کشور، واسطة این مبادله میشوند و اعتبار اسنادی مربوطه صادر میشود. حالا به جای بانکها، قرارداد هوشمند قرار میگیرند و به این ترتیب بدون نیاز به واسطه بانک، تجارت با هزینه بسیار کمتری تسهیل میشود؛ طبیعتاً تحقق و فراگیری این موضوع بحثهای حقوقی و زیرساختی خاص خود را میطلبد؛ ولی این پارادایم جدید در حال اتفاق افتادن است.
* آقای فروزان در مورد وضع موجود خوب است به قراردادهای هوشمند نیز اشاره کنید و بگویید در این حوزه وضعیت چطور است و این قراردادها چقدر نفوذ کردهاند آیا کیفی هستند و در این مورد متخصصانی حضور دارند؟
فروزان: فضای بلاکچین در کل دنیا فضای نویی است و در مورد نیروی انسانی در این حوزه نه تنها در کشور ما بلکه در کل جهان چه در لایه فنی و کسب و کاری و چه حتی در لایه کاربران مشکلات بسیاری وجود دارد. به طور کلی اطلاعات دقیقی از فراگیری استفاده از قراردادهای هوشمند مبتنی بر بلاکچین در تعاملات تجاری وجود ندارد.
خبری پیشتر منتشر شده بود که یک مبادلة گندم در اندونزی مبتنی بر بلاکچین اتفاق افتاده است، یا بر پایة یکی از تکنولوژیهای دفتر کل توزیع شده تراکنشهای مالی در حوزة انرژی و نفت و گاز اتفاق افتاده است؛ مثلاً چندی پیش خبری از تبادلات مالی حوزه انرژی توسط یکی از غولهای انرژی منتشر شده بود.
به علاوه تبادلاتی در حوزة گردشگری در کل دنیا اتفاق میافتند مثل خرید بلیط و جابهجایی و حمل و نقل و … که بعضاً با استفاده از قراردادهای هوشمند صورت میپذیرد؛ یعنی دنیا از نظر کارکردی به این سمت حرکت کرده است.
امروز کسب و کارهای گوناگونی از جمله مایکروسافت، آمازون و … که b2c هم فعالیت میکنند از قراردادهای هوشمند و رمزارزها بهره میگیرند؛ ولی هنوز دولتها به صورت جدی وارد این مباحث نشدهاند یا حداقل من به صورت شفاف و علنی چیزی ندیدم؛ مگر اینکه بنگاههای خصوصی که به دولتها کمک میکنند؛ تصور من این است که بدنة بخش خصوصی که دنبال شفافیت و نفع اقتصادی است میتواند در تعاملات دولتی خود از قراردادهای هوشمند کمک بگیرد. به طور خاص در ایران ما از نظر جغرافیایی در نقطهای هستیم که میتوانیم با کمک این حوزه در فضای اقتصاد گردشگری سهم خوبی در اقتصاد کشور ایجاد کنیم.
* آقای امامی از این زاویه به موضوع بپردازید که چقدر بیتکوین رایج شده و مورد پذیرش قرار گرفته است؟
امامی: چند وقت پیش بایننس آماری از تعداد فعالان حوزة کریپتو منتشر کرد که این افراد 100 میلیون نفر بودند. فرض کنید امروز این رقم دو برابر شده باشد، 200 میلیون نفر در مقابل هفت میلیارد نفر جمعیت جهان عدد کوچکی محسوب میشود. بنابراین شاید هنوز راه زیادی تا فراگیری بیتکوین به عنوان یک ابزار پرداخت یا حتی یک ابزار ذخیره ارزش باقی مانده باشد؛ البته تعداد بسیار بیشتری نام بیتکوین یا پدیده رمزارزها را شنیدهاند ولی تفاوت است بین کسانی که از آن استفاده میکنند و کسانی که فقط آن را شنیدهاند.
* اینکه این 200 میلیون نفر چه کسانی هستند اهمیت بسیاری دارد آیا این افراد کسانی همچون ایلان ماسک هستند یا افراد معمولی؟
امامی: طبیعتاً اغلب این افراد کسانی هستند که نوآوری را سریعتر میپذیرند. در واقع اغلب این افراد تکنولوژیستها و افراد علاقهمند به حوزه نوآوری هستند که در بازههای سنی جوان قرار دارند. طبیعتاً زمان زیادی نیاز دارد تا این اتفاق به اقشار مختلف جامعه برسد؛ ولی فارغ از همة این موارد اگر محصولی یکی از نیازهای اساسی افراد را برآورده کند و تجربه کاربری خوبی به آنها ارائه دهد افراد فارغ از سن و موقعیت اجتماعی و تحصیلی و شغلی آن را یاد میگیرند.
بسیاری از افراد همین امروز با کار کردن با موبایل راحت نیستند؛ ولی از شبکههای اجتماعی یا تاکسیهای اینترنتی استفاده میکنند این افراد تکنولوژیست نیستند و ممکن است سن بالایی هم داشته باشند؛ ولی چون این ابزارها نیازی از آنها برآورده میکند کار کردن با آن را یاد میگیرند؛ در واقع اگر ابزاری نیازی از شما برآورده کند؛ یعنی مثلاً شما بتوانید با رمز ارزها در فروشگاهها خرید کنید و این شیوه پرداخت تسهیلی برایتان ایجاد کند آن را یاد میگیرید و نباید خیلی نگران این چالش بود. باز هم تاکید میکنم نکته مهم برای فراگیری در کنار آموزش، ایجاد زیرساختهای حقوقی و قانونی برای فراگیری این پدیده است.
* اگر بحث را تقسیم کنیم به حوزة B 2 C یعنی مصرفکننده نهایی و حوزۀ دیگر B 2 B یعنی کسب و کار بین بیزینسها. در تبادلات بینالمللی B 2 Bها چقدر رمزارزها فراگیر شده است؟
امامی: در حوزۀ B 2 Bیک پرداخت ساده داریم که موضوع متداولی است و در حال حاضر از طریق سیستم بانکی اتفاق میافتاد. این پرداختها امروز میتواند از طریق رمز ارزها و قراردادهای هوشمند فی مابین صورت گیرد؛ اما اگر کمی عمیقتر شویم و در یک حوزه کسب و کاری ذیفنعان بیشتری را ببینیم رمزارزها و تکنولوژی بلاکچین میتواند تحول بزرگتری رقم بزند. برای مثال یک سیستم حوزه سلامت را در نظر بگیرید یا یک زنجیرة تأمین را. در یک زنجیره یک جریان نقدینگی و پولی، جاری و ساری است که تحت شرایطی پول از اشخاص مختلف به دیگران منتقل میشوند.
تمام این نقل و انتقلات و شرایط و ضوابط آن میتواند روی شبکه بلاکچین مشخص و انجام شود. حتی برای سرعت بالاتر یا دلایل دیگر فنی و کسب و کاری میتوان از بلاکچینهای کنسرسیومی یا خصوصی استفاده کرد؛ هدف این این اکوسیستم این است که بازیگران مختلف زنجیرة تأمین را توسط انگیزهها و پاداشهای اقتصادی و ارزشهای پیشنهادیای که سیستم به آنها ارائه میکند به یکدیگر متصل کنند و آنها با استفاده از قراردادهای هوشمند هزینة مبادلات خود را کاهش دهند هزینة مبادلات منظورم کارمزد بانک نیست؛ بلکه هزینهای است که شرکت از جهت جستوجوی و شناخت طرف تجاری، چانهزنی، تنظیم قرارداد، الزام طرف مقابل به قرارداد و هزینههای دادرسی و غیره متحمل میشود؛ مثلاً در حالت فعلی اگر شما نکول کنید یا به تعهداتتان عمل نکنید چه اتفاقی میافتد؟ طرف مقابل باید متحمل هزینههای حقوقی سنگین شود و ریسک نکول شما را تحمل کند. همة اینها را با استفاده از قرارداد هوشمند میتوانیم تا سطح بسیار خوبی کاهش داده و مدیریت کنیم تا هزینهها در کل زنجیره کاهش یابند.
ادامه دارد…