کارت منفی برای وزیر اقتصاد/ نهاد رگولاتوری همچنان بلاتکلیف
مرور تاریخچه انتصاب روسای کل بیمه مرکزی چه می گوید
اینکه وزیر اقتصاد هنوز نتوانسته در خصوص انتخاب و معرفی یک فرد به هیئت دولت به جمعبندی برسد میتواند به عنوان یک کارت منفی قلمداد شود و عملا زمینه کاهش اقتدار وزیر فراهم شود. از سوی دیگر سازمان بیمه مرکزی نیز بلا تکلیف میماند.
دوازده مرداد ماه سال جاری آغاز دولت سیزدهم محسوب میشود و امروز دقیقا شش ماه از تشکیل آن توسط آقای رئیسی گذشته؛ اما صنعت بیمه همچنان در تعیین رئیس کل بلاتکلیف مانده است. وقتی به تاریخچه انتصابات روسای بیمه مرکزی طی سالهای بعد از انقلاب نگاه میکنیم از میان 10نفر تنها در یک نوبت آن هم در دولت نهم انتصاب رئیس کل به خرداد سال بعد موکول شد.
نگاهی به گذشته
مرور تاریخچه میز ریاست در بیمه مرکزی نشان میدهد تاکنون 9نفر (ناصر همتی دوبار ) و مجموعا 10 بار تصدی آن را بر عهده گرفتهاند. این ده نوبت به شرح زیر است:
1-عبدالحسین دانشپور از 13 اسفند سال 57 تا اردیبهشت سال 60 به مدت 3سال
2-سید محمد اعرابی از 14 اردیبهشت سال 1360 تا آبان سال 62 به مدت 2سال
3-احمد گرانمایه از 16 آذر سال 62 تا 72 به مدت 10سال
4-عبدالناصر همتی از سال 10 فرودین 73 تا خردادسال 85 به مدت 13سال
5-نوروز کهزادی از 17خرداد سال 85 تا اسفند سال86 به مدت 2سال
6-جواد فرشباف ماهریان از 8 اسفند سال86 تا شهریور 90 به مدت 4سال
7-سید محمد کریمی از 20 شهریور سال 90 تا شهریور 92 به مدت 2سال
8-محمد ابراهیم امین در 13 شهریور سال 92 تا 22 اردیبهشت سال 95 که استعفا داد
9-عبدالناصر همتی 26 اردیبهشت 95 تا 22 تیر 97
10-غلامرضا سلیمانی امیری 27 تیر 97 به عنوان گزینه پیشنهادی رئیس کل بیمه مرکزی از سوی هیئت دولت تایید شد وی 19دی ماه گذشته استعفای خود را تقدیم وزیر اقتصاد کرد اما هنوز درباره پذیرش یا رد آن خبری منتشر نشده است. شنیده ها حاکی است سلیمانی همچنان برای انجام وظایف در بیمه مرکزی حضور پیدا میکند.
از آنجا که روسای کل در پایان هر دوره چهارساله باید دوباره منصوب شوند مرور تاریخچه انتصاب این افراد نشان میدهد دولت ها بعد از انقلاب، تنها سه بار رای به انتصاب مجدد داده اند.
بر همین اساس، آقای گرانمایه علاوه بر سال62 در سال66 هم از سوی هیئت دولت به ریاست بیمه مرکزی منصوب شدهاند. همچنین آقای همتی در سالهای73، 77 و81 در سه نوبت از سوی هیئت دولت به عنوان رئیس کل بیمه مرکزی منصوب شد.
این بدان معناست که آقای سلیمانی نیز اگر قرار است رئیس کل بیمه مرکزی باقی بمانند باید توسط هیئت دولت سیزدهم تایید شود.
تاریخچه استعفاها
طی دولتهای نهم تا دوازدهم طی 16 سال شش رئیس کل عوض شده است که به طور متوسط نزدیک دو سال و 7 ماه (کمتر از 31 ماه) عمر ریاستشان بر بیمه مرکزی بوده است. طی این مدت و قبل از آقای سلیمانی تنها یک مورد استعفا را مشاهده میکنیم. در این رویداد آقای امین 22 اردیبهشت استعفا میدهد و 25 اردیبهشت هیئت دولت آقای همتی را برای ریاست تایید میکند این فاصله کوتاه بدان معناست که اتفاقات هماهنگ شده و بر اساس آگاهی دو طرف استعفا دهنده و گیرنده پیش رفته به همین خاطر به محض پذیرش استعفا فرد دیگری جایگزین شده است. اما در مورد آقای سلیمانی این فرایند مشاهده نمیشود در حالی که نزدیک به یک ماه از استعفای وی میگذرد اما وزیر اقتصاد هنوز در خصوص استعفای نامبرده تعیین تکلیف نکرده است.
ضرورت هماهنگی قبل از استعفا
به نظر میرسد که بعد از 43 سال، بلوغ سیاسی و مدیریتی بدانجا رسیده که مدیران ارشد اقتصادی و نظارتی اینگونه معادلات را به خوبی اجرا کنند چون در این میان معیار خدمت به مردم است و اساسا اگر پست و مقامی به عنوان وزیر یا رئیس در عرصههای عمومی و دولتی مطرح میشود تماما به خاطر خدمت به مردم است. وقتی پای چنین عنصری به میان میآید برای اینکه خللی در مساله وارد نیاید هماهنگیها ضروری است حتی اگر بیشترین دلخوری و گلایه وجود دارد. اینکه وزیر اقتصاد هنوز نتوانسته در خصوص انتخاب و معرفی یک فرد به هیئت دولت به جمعبندی برسد میتواند به عنوان یک کارت منفی قلمداد شود و عملا زمینه کاهش اقتدار وزیر فراهم شود. از سوی دیگر سازمان بیمه مرکزی نیز بلا تکلیف میماند. لذا به نظر میرسد وزیر اقتصاد هر چه سریعتر در خصوص بودن یا نبودن رئیس کل تصمیم بگیرد و نشان دهد که وقتی پای خدمت به مردم میآید از هر گله و شکایتی میگذرد.