مدیریت ریسک نقدینگی و نسبت تأمین مالی خالص با ثبات (NSFR)
دستورالعمل کمیته بال 3
تغییر سررسید توسط بانکها بخش مهمی از واسطهگری مالی است که به تخصیص کارآمد منابع و ایجاد اعتبار کمک میکند. با این حال، یکسری انگیزههای خصوصی اتکای بیش از حد به تأمین مالی ناپایدار داراییهای اصلی را که اغلب غیر نقدشونده هم هستند بسیار تضعیف میکند.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، این سند در مورد مؤلفهای تحت عنوان نسبت تأمین مالی خالص با ثبات (NSFR) توضیحاتی ارائه میکند، این مؤلفه یکی از اصلاحات کلیدی کمیته بازل برای ارتقای بانکداری انعطافپذیر است. نسبت تأمین مالی خالص با ثبات (NSFR) بانکها را ملزم میکند تا در رابطه با ترکیب داراییها و فعالیتهای خارج از ترازنامه خود مشخصات مالی ثابتی داشته باشند. ساختار تأمین مالی خالص با ثبات (NSFR) برای کاهش احتمال اختلال در منابع مالی منظم بانک اجرا میشود، این ساختار همچنین مانع از فرسایش موقعیت نقدینگی بانک میشود تا بدین شکل خطر ورشکستگی کاهش یافته و به طور بالقوه منجر به استرس سیستماتیک گسترده نشود. نسبت تأمین مالی خالص با ثبات (NSFR) اتکای بیش از حد به منابع مالی کوتاهمدت را محدود کرده و همزمان ارزیابی بهتر ریسک تأمین مالی را در تمام اقلام داخل و خارج از ترازنامه تشویق میکند. این ساختار همچنین ثبات تأمین مالی را هم ارتقا میدهد. سند بازل استانداردهای لازم برای نسبت تأمین مالی خالص با ثبات (NSFR) و جدول زمانی به منظور اجرای آن را تعیین میکند.
تغییر سررسید توسط بانکها بخش مهمی از واسطهگری مالی است که به تخصیص کارآمد منابع و ایجاد اعتبار کمک میکند. با این حال، یکسری انگیزههای خصوصی اتکای بیش از حد به تأمین مالی ناپایدار داراییهای اصلی را که اغلب غیر نقدشونده هم هستند بسیار تضعیف میکند. همانطور که بانکها ممکن است انگیزههای خصوصی برای افزایش اهرم داشته باشند، همزمان انگیزههایی هم برای بانکها ایجاد میشود تا ترازنامههای خود را به صورت خیلی سریع، با تکیه بر منابع مالی کوتاهمدت نسبتاً ارزان و فراوان، گسترش دهند. رشد سریع ترازنامه میتواند توانایی تکتک بانکها را برای واکنش به شوکهای نقدینگی و پرداخت بدهی در هنگام بحران تضعیف کند.زمانی که بانکها نتوانند هزینههای مرتبط با شکافهای مالی بزرگ را درونی کنند، احتمالاً با پیامدهای سیستماتیک روبهرو خواهند شد. به طور کلی یک سیستم مالی بسیار به هم پیوسته تمایل بسیاری به تشدید این سرریزها دارد.
عدم رعایت اصول اولیه مدیریت ریسک نقدینگی
در مرحلۀ اولیه بحران مالی ناشی از نقدینگی که از سال 2007 شروع شد، بسیاری از بانکها بهرغم برآورده کردن نیازهای سرمایهای خود با مشکلات عدیدهای مواجه شدند، علت این مشکلات هم آن بود که آنها نقدینگی خود را با احتیاط مدیریت نکرده بودند. این بحران بر اهمیت نقدینگی به منظور ارائه عملکرد مناسب بازارهای مالی و بخش بانکی صحه گذاشت. قبل از بحران، بازار داراییها پررونق بودند و منابع مالی نیز به راحتی و ارزان در دسترس بود. معکوس شدن سریع روند بازار نشان داد که نقدینگی با چه سرعتی میتواند از بین برود و همچنین بازگشت آن چقدر طول میکشد. سیستم بانکی تحت فشار شدیدی قرار گرفت، فشاری که بانکهای مرکزی را مجبور کرد تا برای حمایت از عملکرد بازارهای پولی و در برخی موارد مؤسسات فردی دست به اقدام بزنند.
مشکلاتی که برخی از بانکها تجربه کردهاند، ناشی از عدم رعایت اصول اولیه مدیریت ریسک نقدینگی است. در پاسخ به این مشکلات بود که کمیته در سال 2008 اصول مدیریت و نظارت صحیح بر ریسک نقدینگی را تحت عنوان اصول سالم به عنوان پایه چارچوب نقدینگی خود منتشر کرد. این اصول رهنمودی صحیح و دقیق در مورد مدیریت ریسک و نظارت بر ریسک نقدینگی تأمین مالی ارائه میدهد. بدون تردید اگر این اصول به طور کامل توسط بانکها و ناظران اجرا شود قطعاً مفید خواهد بود.
بر این اساس، کمیته به نظارت بر اجرای این اصول اساسی توسط ناظران ادامه خواهد داد تا اطمینان حاصل کند که بانکها به آن پایبند هستند.
کمیته، چارچوب نقدینگی خود برای تأمین مالی و نقدینگی را با تدوین حداقل 2 استاندارد جدید تقویت کرده است. این استانداردها برای دستیابی به دو هدف مجزا اما در عین حال مکمل طراحی شدهاند. اولین هدف آن است که سطح مقاومت کوتاه مدت بانک در مورد نمایه ریسک نقدینگی آن بهبود یابد؛ اما این بهبود چگونه باید حاصل شود؟ این بهبود به واسطه بالا رفتن سطح مقاومت کوتاه مدت از طریق حصول اطمینان از وجود منابع نقدی با کیفیت بالا (HQLA) آن هم جهت ادامه فعالیت بانک تحت بحران شدیدی که به مدت 30 روزبه طول انجامد، صورت میگیرد. کمیته بازل به منظور دستیابی به این هدف، مؤلفهای تحت عنوان نسبت پوشش نقدینگی (LCR) را تدوین کرد. دومین هدف آن است که سطح مقاومت بانک در یک افق زمانی بلندمدت افزایش یابد، این افزایش از طریق ایجاد انگیزههای بیشتر برای بانکها به منظور تأمین مالی فعالیتهای خود با منابع باثباتتر تأمین مالی بر یک پایه ساختاری مستمر صورت میگیرد. نسبت تأمین مالی خالص با ثبات (NSFR) یک افق زمانی یک ساله دارد و به منظور فراهم کردن یک ساختار سررسیدی پایدار مربوط به داراییها و بدهیها تدوین شده است.
علاوه بر استانداردهای مربوط به نسبت پوشش نقدینگی (LCR) و نسبت تأمین مالی خالص با ثبات (NSFR)، استانداردهای کمی حداقلی دیگری هم هستند که بانکها باید از آن پیروی کنند. در همین راستا کمیته مجموعهای از ابزارهای نظارت بر ریسک نقدینگی را به منظور اندازهگیری سایر ابعاد ریسک نقدینگی و تأمین مالی بانک توسعه داده است.
این ابزارها یکپارچگی جهانی را در نظارت بر ریسک نقدینگی و تأمین مالی بانکها و در انتقال این ریسکها به ناظران داخلی و میزبان ارتقا میدهند. در حال حاضر در سند ژانویه 2013 کمیته بازل، نسبت پوشش نقدینگی و ابزارهای نظارت بر ریسک نقدینگی تعریف شده است، این ابزارها همگی مکمل نسبت پوشش نقدینگی و نسبت تأمین مالی خالص با ثبات (NSFR) هستند. در این راستا، معیار عدم تطابق سررسید قراردادی، به ویژه عناصری که داراییها و بدهیهایی با سررسید باقیمانده بیش از یک سال را در نظر میگیرند، باید به عنوان یک ابزار نظارتی ارزشمند برای تکمیل نسبت تأمین مالی خالص با ثبات (NSFR) در نظر گرفته شوند.
در سال 2010، کمیته موافقت کرد که توسعه نسبت تأمین مالی خالص با ثبات (NSFR) را طی یک دوره مشخص مشاهده و بررسی کند. تمرکز این بررسی بر پرداختن به هرگونه پیامدهای ناخواسته برای عملکرد بازار مالی و اقتصادی و بهبود طراحی آن با توجه به چندین موضوع کلیدی بود، از جمله نکات ویژه میتوان موارد زیر را بر شمرد:
(1) تأثیر بر فعالیتهای تجاری خردهفروشی
(2) رسیدگی به تأمین مالی منطبق کوتاه مدت داراییها و بدهیها
(3) تجزیه و تحلیل دادههای زیر یک ساله در هر دو بخش دارایی و بدهی
مطابق با جدول زمانی مشخص شده در سال 2010 چارچوب ریسک نقدینگی، تأمین مالی خالص باثبات (NSFR) تا اول ژانویه 2018 باید از حداقل استانداردها برخوردار میشد.
تعریف مفهوم تأمین مالی خالص باثبات (NSFR)و حداقل الزامات
تأمین مالی خالص باثبات (NSFR) به عنوان مقدار تأمین مالی پایدار در دسترس نسبت به مقدار تأمین مالی پایدار مورد نیاز تعریف میشود. این نسبت به طور مداوم باید حداقل 100 درصد باشد. به طور کلی تأمین مالی پایدار در دسترس به عنوان بخشی از سرمایه و بدهی تعریف میشود که انتظار میرود در افق زمانی در نظر گرفته شده توسط تأمین مالی خالص باثبات (NSFR) به شکلی قابل اتکا و استفاده درآید، این افق زمانی معمولاً تا یک سال طول میکشد. مقدار تأمین مالی پایدار مورد نیاز برای یک مؤسسه خاص تابعی از ویژگیهای نقدینگی و سررسید باقیمانده داراییهای مختلف نگهداری شده توسط آن مؤسسه و همچنین موارد مواجهه خارج از ترازنامه (OBS) آن است.
تأمین مالی خالص باثبات (NSFR) اساساً شامل تعاریف و واسنجی مورد توافق بینالمللی است. با این حال، برخی از عناصر برای انعکاس شرایط خاص حوزه قانونی مشمول برخی اختیارات ملی هستند. در این موارد، صلاحدید ملی باید صریح و واضح در مقررات مربوط به هر حوزه قانونی مشخص شود.
به عنوان یک جزء کلیدی از رویکرد نظارتی برای ریسک تأمین مالی، نسبت تأمین مالی خالص باثبات (NSFR) باید به وسیله ارزیابی نظارتی تکمیل شود. ناظران ممکن است از یک بانک بخواهند که استانداردهای سختگیرانهتری اتخاذ کند تا بدین وسیله نمایه ریسک تأمین مالی و ارزیابی ناظر از انطباق آن با اصول صحیح و قانونی را منعکس کند.
مقدار منابع مالی باثبات در دسترس و مورد نیاز مشخص شده در استاندارد کمیته، به گونهای واسنجی شده است تا درجه ثبات فرضی بدهیها و نقدینگی داراییها را منعکس کند.
واسنجی صورت گرفته منعکسکنندۀ ثبات بدهیها در دو بعد است:
(الف) مدت زمان تأمین مالی: نسبت تأمین مالی خالص باثبات (NSFR) عموماً طوری تنظیم میشود که بدهیهای بلندمدت پایدارتر از بدهیهای کوتاه مدت فرض شود.
(ب) نوع تأمین مالی و طرف مقابل: نسبت تأمین مالی خالص با ثبات (NSFR) با این فرض تنظیم میشود که سپردههای کوتاهمدت با سررسید کمتر از یک سال ارائهشده توسط مشتریان خرد و منابع مالی ارائهشده توسط مشتریان کسبوکار کوچک از نظر رفتاری پایدارتر از سرمایهگذاری عمدهفروشی در همان سررسید باشد.
در تعیین مقادیر مناسب منابع مالی با ثبات مورد نیاز برای داراییهای مختلف، معیارهای زیر در نظر گرفته شد و معاوضههای احتمالی بین این معیارها شناسایی شد:
(الف) ایجاد اعتبار انعطافپذیر: نسبت تأمین مالی خالص با ثبات به تأمین مالی خالص برای وامدهی نیازمند برخورداری از اقتصادی واقعی است تا بدین شکل از تداوم این نوع واسطهگری اطمینان حاصل شود.
(ب) رفتار بانک: نسبت تأمین مالی خالص باثبات با این فرض تنظیم میشود که بانکها ممکن است به دنبال واگذاری بخش قابل توجهی از وامهای سررسید برای حفظ روابط با مشتری باشند.
(ج) تمدید دارایی: نسبت تأمین مالی خالص باثبات فرض میکند که برخی از داراییهای کوتاهمدت با سررسید کمتر از یک سال به نسبت کمتری از منابع پایدار نیاز دارند چرا که بانکها میتوانند اجازه دهند بخشی از آن داراییها به جای بازگرداندن، نقد شوند.
(د) کیفیت دارایی و ارزش نقدینگی: تأمین مالی خالص باثبات فرض میکند که داراییهای باکیفیت بالا میتوانند در قالب اوراق بهادار معامله شوند، با این اوصاف این داراییها میتوانند به آسانی به عنوان وثیقه برای تأمین منابع مالی اضافی استفاده شده یا در بازار فروخته شوند. از طرف دیگر این منابع نیازی به تأمین مالی کامل و با ثبات ندارند.
منابع مالی با ثبات اضافی نیز برای حمایت از حداقل بخش کوچکی از تقاضاهای بالقوه نقدینگی ناشی از تعهدات خارج از ترازنامه و تعهدات تأمین مالی احتمالی مورد نیاز هستند.
تعاریف تأمین مالی خالص باثبات منعکس کننده مواردی است که در نسبت پوشش نقدینگی آمده است، مگر اینکه طور دیگری مشخص شده باشد. تمام ارجاعات به تعاریف نسبت پوشش نقدینگی در نسبت تأمین مالی خالص باثبات به تعاریف استاندارد نسبت پوشش نقدینگی که توسط کمیته بازل منتشر شده است اشاره دارد. برخی ناظران داخلی تصمیم گرفتهاند تعریف دقیقتری از نسبت پوشش نقدینگی در قوانین داخلی خود نسبت به تعریف استاندارد این مفهوم در کمیته بازل ارائه کنند. گفتنی است که این دسته در مورد اعمال این تعریف دقیقتر برای اجرای الزامات مربوط به تأمین مالی خالص باثبات در حوزه قانونی کشور خود اختیار تام دارند.
الف) تعریف تأمین مالی با ثبات در دسترس (ASF)
مقدار تأمین مالی با ثبات در دسترس (ASF) بر اساس ویژگیهای گسترده ثبات نسبی منابع مالی یک مؤسسه، از جمله سررسید قراردادی بدهیهای آن و تفاوت در تمایل انواع مختلف تأمینکنندگان مالی برای برداشتن منابع مالی اندازهگیری میشود. مقدار تأمین مالی با ثبات در دسترس(ASF) ابتدا با تخصیص ارزش دفتری سرمایه و بدهیهای مؤسسه بر اساس یکی از پنج دسته که در زیر ارائه شده، محاسبه میشود. سپس مقدار اختصاص داده شده به هر دسته در یک عامل دیگر به نام تأمین مالی با ثبات در دسترس ضرب میشود و در نهایت کل تأمین مالی با ثبات در دسترس شامل مجموع مقادیر موزون میشود. میانگین وزنی نشاندهندۀ مبلغی است که یک بدهی یا ابزار حقوق صاحبان سهام قبل از اعمال هرگونه کسور نظارتی، فیلتر یا سایر تعدیلات ثبت میشود.
هنگام تعیین سررسید یک ابزار حقوق صاحبان سهام یا بدهی، فرض میشود که سرمایهگذاران یک اختیار خرید را در اولین تاریخ ممکن بازخرید میکنند. برای تأمین مالی با گزینههای قابل اعمال به صلاحدید بانک، ناظران باید عوامل اعتباری را در نظر بگیرند که ممکن است توانایی بانک را برای عدم استفاده از اختیار خود محدود کند. ناظران باید چنین رفتاری را برای اهداف نسبت تأمین مالی خالص باثبات بپذیرند و این تعهدات را در دسته تأمین مالی با ثبات در دسترس قرار دهند. برای بدهیهای بلندمدت، تنها بخشی از جریانهای نقدی که در افقهای زمانی شش ماهه و یک ساله یا فراتر از آن کاهش مییابد، باید به ترتیب دارای سررسید باقیمانده موثر شش ماهه یا بیشتر و یک سال یا بیشتر تلقی شوند.
محاسبه مبلغ اوراق مشتقه
بدهیها و اوراق مشتقه ابتدا بر اساس بهای جایگزینی برای قراردادهای مشتقه (به دست آمده از علامتگذاری در بازار) در جایی که قرارداد دارای ارزش منفی است محاسبه میشود. هنگامی که یک قرارداد خالص دو جانبه واجد شرایط وجود داشته باشد که شرایط مندرج در بندهای 8 و 9 پیوست چارچوب نسبت اهرم بازل 3 و الزامات افشا را داشته باشد، هزینه جایگزینی برای مجموعه قراردادهای مشتقه تحت پوشش قرارداد خواهد گرفت.
در محاسبۀ بدهیهای مشتقه نسبت خالص تأمین مالی خالص باثبات، وثیقههای ثبتشده در قالب حاشیه تغییرات در رابطه با قراردادهای مشتقه، صرف نظر از نوع دارایی، باید از مبلغ هزینه جایگزینی منفی کسر شود.
بدهیها و سرمایۀ 100 درصد ضریب تأمین مالی باثبات در دسترس (ASF)
بدهیها و ابزارهای سرمایهای که ضریب 100 درصد تأمین مالی باثبات در دسترس دریافت میکنند عبارتاند از:
الف) مبلغ کل سرمایه نظارتی، قبل از اعمال کسر سرمایه، همانطور که در بند 49 متن بازل 3 تعریف شده است، به استثنای نسبت ابزارهای رکن 2 با سررسید باقیمانده کمتر از یک سال
ب) مبلغ کل هر ابزار سرمایهای که در بند (الف) گنجانده نشده است و دارای سررسید باقیمانده مؤثر یک سال یا بیشتر است؛ البته هر ابزاری با اختیارات صریح یا تعبیه شده که در صورت اعمال، سررسید مورد انتظار را به کمتر از یک سال کاهش میدهند در این چارچوب جای نمیگیرند.
ج) مجموع وامها و بدهیهای تضمین شده و بدون تضمین شامل سپردههای مدتدار با سررسید باقیمانده مؤثر یک سال یا بیشتر. در این بین جریانهای نقدی زیر یک سال که ناشی از بدهیهایی با سررسید نهایی بیش از یک سال هستند، هیچ کدام واجد شرایط قرارگیری در ضریب 100 درصد تأمین مالی با ثبات در دسترس نخواهند بود.
بدهیهایی با ضریب تأمین مالی با ثبات در دسترس (ASF) 95 درصدی
همانطور که در بندهای 78-75 نسبت پوشش نقدینگی تعریف شده است بدهیهایی که ضریب 95 درصدی دریافت میکنند شامل سپردههای بدون سررسید باثبات یا سپردههای مدتدار با سررسید باقیمانده کمتر از یک سال ارائه شده توسط مشتریان تجاری خرده فروش و کوچک میشوند.
بدهیهایی با ضریب تأمین مالی با ثبات در دسترس (ASF) 90 درصدی
همانطور که در بندهای 81-79 نسبت پوشش نقدینگی تعریف شده است بدهیهایی با ضریب بودجه باثبات 90 درصد کمتر با ثبات خواهند بودند، این نوع بدهیها با سپردههای بدون سررسید مشخص یا سپردههای مدتدار با سررسید باقی مانده کمتر از یک سال هستند که توسط خرده فروشی و مشتریان کسب و کار کوچک ارائه میشود.
بدهیهایی با ضریب تأمین مالی با ثبات در دسترس (ASF) 50 درصدی
بدهیهای با ضریب 50 درصدی شامل:
الف) تأمین مالی (تأمین و بدون تضمین) با سررسید باقیمانده کمتر از یک سال که توسط مشتریان شرکتی غیر مالی ارائه شده است.
ب) سپردههای عملیاتی همانطور که در بندهای 104-93 نسبت پوشش نقدینگی تعریف شده است.
ج) تأمین مالی با سررسید باقیمانده کمتر از یک سال که از سوی دولتها، نهادهای بخش عمومی (PSEs) و بانکهای توسعه ملی و چندجانبه ارائه میشود.
د) سایر منابع مالی تثبیتشده و بدون تضمین که در دستههای فوق با سررسید باقیمانده بین شش ماه تا کمتر از یک سال گنجانده نشده است، از جمله این منابع را میتوان تأمین مالی از بانکهای مرکزی و مؤسسات مالی نام برد.
بدهیهایی با ضریب تأمین مالی با ثبات در دسترس (ASF) صفر درصدی
بدهیهای با ضریب صفر درصد شامل:
الف) سایر بدهیها و دستههای حقوق صاحبان سهام که در دستههای فوق گنجانده نشدهاند، اینها شامل سایر منابع مالی با سررسید باقی مانده کمتر از شش ماه از سوی بانکهای مرکزی و مؤسسات مالی هستند.
ب) سایر بدهیها بدون سررسید اعلام شده، این دسته ممکن است شامل دیون با سررسید کوتاه و دیون با سررسید باز باشد. با این حال دو استثنا را میتوان برای بدهیهای بدون سررسید مشخص شناسایی کرد که شامل موارد زیر میشود:
اول، بدهیهای مالیاتی معوق که باید بر اساس نزدیکترین تاریخ ممکن که در آن چنین بدهیها قابل وصول است، رسیدگی شود.
دوم، بهره اقلیت که باید بر اساس مدت ابزار معمولاً دائمی در نظر گرفته شود.
اگر مدت سررسید یک ساله یا بیشتر باشد، به این بدهیها 100 درصد ضریب تأمین مالی با ثبات در دسترس اختصاص داده میشود یا اگر مدت سررسید بین شش ماه تا کمتر از یک سال باشد این ضریب 50 درصد خواهد بود.
ج) اگر بدهیهای مشتقه نسبت تأمین مالی خالص با ثبات بیشتر از داراییهای مشتقه باشد در آن صورت بدهیهای ناشی از مشتقات نسبت تأمین مالی خالص با ثبات طبق بندهای 19 و 20 و خالص داراییهای مشتقات تأمین مالی خالص با ثبات طبق بندهای 34 و 35 محاسبه میشود.
د) تاریخ معاملات پرداختی ناشی از خرید ابزارهای مالی شامل ارزها و کالاهای خارجی است که انتظار میرود در جریان چرخه تسویه استاندارد یا دورهای که برای مبادله در نوعی معامله مرسوم است تسویه شود یا به کل ورشکست شود، با این حال همچنان انتظار این است که موضوع حل و فصل شود.
جدول زیر اجزای هر یک از دستههای ضریب بودجه تأمین مالی با ثبات در دسترس (ASF) و حداکثر عامل مرتبط به این ضریب را که باید در محاسبه مقدار کل تأمین مالی با ثبات در دسترس توسط مؤسسه اعمال شود، خلاصه میکند. این ضرایب باید بر اساس استانداردی خاص محاسبه شود.
تعریف منابع مالی با ثبات مورد نیاز برای داراییها و مواجهههای خارج از ترازنامه
میزان تأمین مالی با ثبات مورد نیاز (RSF) بر اساس ویژگیهای گسترده نمایه ریسک نقدینگی داراییهای یک مؤسسه و مواجهه خارج از ترازنامه اندازهگیری میشود. مقدار تأمین مالی باثبات مورد نیاز (RSF) با تخصیص ارزش دفتری داراییهای یک مؤسسه در قالب دستههای فهرست شده محاسبه میشود.
در ادامه مقدار اختصاص داده شده به هر دسته در ضریب تأمین مالی باثبات مورد نیاز (RSF) ضرب میشود و کل این ضریب مجموع مقادیر موزون اضافه شده به مقدار فعالیت خارج از ترازنامه یا قرار گرفتن در معرض نقدینگی بالقوه ضرب در ضریب تأمین مالی باثبات مورد نیاز (RSF) مرتبط با آن میشود. این تعاریف منعکسکننده مواردی است که در نسبت پوشش نقدینگی (LCR) آمده است، مگر اینکه طور دیگری مشخص شده باشد.
ضریب تأمین مالی باثبات مورد نیاز (RSF) اختصاص داده شده به انواع مختلف داراییها در واقع مقدار تقریبی یک دارایی خاص است که باید تأمین یا به عبارتی نقد شود، این داراییها را البته نمیتوان از طریق فروش نقد کرد یا اینکه از آن به عنوان وثیقه در یک معامله استقراض تضمین شده در طول یک سال استفاده کرد. بر اساس این استاندارد، انتظار میرود از چنین مبالغی در راستای تأمین مالی با ثبات حمایت شود.
داراییها باید بر اساس سررسید باقیمانده یا ارزش نقدینگی به ضریب تأمین مالی باثبات مورد نیاز (RSF) مناسب تخصیص داده شوند. هنگام تعیین سررسید یک ابزار سرمایهای، سرمایهگذاران باید از هر اختیاری برای تمدید سررسید استفاده کنند. برای داراییهای دارای اختیار معامله که به تشخیص بانک قابل اعمال هستند، ناظران باید عوامل اعتباری را در نظر بگیرند که ممکن است توانایی بانک را در عدم اعمال اختیار محدود کند. به ویژه، در مواردی که بازار انتظار دارد داراییهای خاصی در سررسید خود تمدید شود، بانکها و ناظران باید فرض کنند چنین رفتاری برای اهداف نسبت تأمین مالی خالص با ثبات(NSFR) و شامل این داراییها در رده تأمین مالی خالص با ثبات(NSFR) مربوطه است.
برای وامهای مستهلک، بخشی از سررسیدهای یک ساله را میتوان در دسته سررسید باقیمانده کمتر از یک سال قرار داد. به منظور تعیین تأمین مالی با ثبات مورد نیاز، یک مؤسسه باید (1) از ابزارهای مالی، ارزهای خارجی و کالاهایی که برای آنها سفارش خرید انجام شده است استفاده کند و (2) در مقابل ابزارهای مالی، ارزهای خارجی و کالاهایی را که به فروش گذاشته شده است را حذف کند؛ البته در صورتی که طبق مدل حسابداری تاریخ تسویه اینگونه معاملات به عنوان اوراق مشتقه یا معاملات تأمین مالی تضمینشده در ترازنامه مؤسسه منعکس نشود، آثار آن در صورت تسویه ترازنامه مؤسسه منعکس خواهد شد.
داراییهای تعلیقشده
داراییهای موجود در ترازنامه که به مدت یک سال یا بیشتر تعلیق شدهاند ضریب 100 درصدی تأمین مالی باثبات مورد نیاز دریافت میکنند. داراییهایی که برای دورهای بین شش ماه تا کمتر از یک سال تعلیق میشوند و در صورت عدم وجود محدودیت معامله، ضریب تأمین مالی با ثبات مورد نیاز کمتر یا مساوی 50 درصد دریافت میکنند. داراییهایی که بین شش ماه تا کمتر از یک سال محدود میشوند ضریب تأمین مالی پایدار مورد نیاز بالاتر از 50 درصد دریافت و ضریب تأمین مالی با ثبات مورد نیاز بالاتر را حفظ میکنند. در مواردی که کمتر از شش ماه از محدودسازی داراییها باقی مانده باشد، آن داراییها ممکن است همان ضریب تأمین مالی باثبات مورد نیاز را به عنوان دارایی معادل بدون محدودیت دریافت کنند. علاوه بر این، برای اهداف محاسبه نسبت تأمین مالی با ثبات، داراییهایی که برای عملیات نقدینگی استثنایی بانک مرکزی با محدودیت رو به رو هستند ممکن است ضریب تأمین مالی پایدار مورد نیاز کاهش یافته دریافت کنند.
ناظران باید در مورد ضریب تأمین مالی با ثبات مورد نیاز مناسب با بانک مرکزی مربوطه بحث و توافق کنند تا ضریب تأمین مالی پایدار مورد نیاز اعمال شده برای دارایی آنها بدون محدودیت باشد.
تأمین مالی تضمین شده
برای ترتیبات پیرامون تأمین مالی تضمینشده، استفاده از ترازنامه و روشهای حسابداری باید به طور کلی منجر به حذف دسترسی بانکها از داراییهای خود شود، این داراییها شامل اوراق بهاداری که در جریان معاملات تأمین مالی اوراق بهادار قرض گرفته شدهاند و بازپرداخت معکوس و سوآپ با وثیقه میشود؛ البته این خود به شرطی است که مالکیت ذی نفعی وجود نداشته باشد. در مقابل، بانکها باید اوراق بهاداری را که قرض دادهاند در معاملات تأمین مالی اوراق بهادار که مالکیت ذینفع خود را حفظ میکنند، بگنجانند؛ همچنین اگر این اوراق در ترازنامه بانکها وجود نداشته باشد نباید اوراق بهاداری را که از طریق سوآپ وثیقه دریافت کردهاند، لحاظ کنند. در مواردی که بانکها اوراق بهادار را با قراردادن در مخازن یا سایر معاملات تأمین مالی اوراق بهادار محدود کردهاند؛ اما مالکیت ذینفع خود را نیز همچنان دارند، آن داراییها در ترازنامه بانک باقی میمانند، بانک باید چنین اوراقی را به دسته ضریب تأمین مالی پایدار مورد نیاز مناسب تخصیص دهد.
معاملات تأمین مالی اوراق بهادار با یک طرف مقابل منفرد ممکن است هنگام محاسبه نسبت خالص تأمین مالی پایدار اندازهگیری شود، مشروط بر اینکه شرایط خالص سازی مندرج در بند (الف) 33 چارچوب نسبت اهرمی کمیته بازل و افشا الزامات سند رعایت شود.
محاسبه مبالغ داراییهای مشتقه
اوراق مشتقه باید ابتدا بر اساس بهای جایگزینی برای قراردادهای مشتقه که از علامتگذاری در بازار به دست میآید محاسبه شود، این در حالی است که قرارداد دارای ارزش مثبت باشد. هنگامی که یک قرارداد خالص دوجانبه شرایط مندرج در بندهای 8 و 9 ضمیمه بازل 3 و الزامات افشا را داشته باشد، هزینه جایگزینی برای مجموعه قراردادهای مشتقه تحت پوشش قرارداد خالص خواهد بود. صرف نظر از اینکه خالص سازی تحت حسابداری عملیاتی یا چارچوب مبتنی بر ریسک بانک مجاز است یا خیر، برای محاسبه نسبت خالص تأمین با ثبات اوراق مشتقه، وثیقه دریافتی در رابطه با قراردادهای مشتقه ممکن است مبلغ مثبت جایگزین را جبران نکند؛ البته این به شرطی است که شکل حاشیه تغییرات نقدی دریافت و شرایط مندرج در بند 25 چارچوب نسبت اهرم بازل 3 و الزامات افشا برآورده شود. هر بدهی باقیمانده ترازنامه مرتبط با (الف) حاشیه تغییرات دریافتی که معیارهای بالا را برآورده نمیکند یا (ب) حاشیه دریافتی اولیه ممکن است اوراق مشتقه را جبران نکند و باید یک ضریب تأمین مالی با ثبات و در دسترس صفر درصد به آن اختصاص داده شود.
داراییهای با ضریب تأمین مالی با ثبات مورد نیاز صفر درصد
داراییهایی که ضریب تأمین مالی با ثبات مورد نیاز صفر درصد به آنها اختصاص داده شده است شامل:
الف) مسکوکات و اسکناسهایی که فوراً برای انجام تعهدات در دسترس هستند.
ب) کلیه ذخایر بانک مرکزی شامل ذخایر الزامی و ذخایر مازاد
ج) انتظار میرود تا کلیه مطالبات مربوط به بانکهای مرکزی با سررسید باقیمانده کمتر از شش ماه
د) مطالبات تاریخ معامله ناشی از فروش ابزارهای مالی، ارزهای خارجی و کالاهایی که در بند الف مشخص شده همه در جریان چرخه تسویه استاندارد یا دورهای که برای مبادله یا نوع معامله مرسوم است، تسویه شوند.
داراییهایی که 65 درصد ضریب تأمین مالی باثبات مورد نیاز به خود اختصاص دادهاند
داراییهایی که 65 درصد ضریب تأمین مالی باثبات مورد نیاز به آنها اختصاص داده شدهاند عبارتاند از: (الف) وام مسکن بدون محدودیت با سررسید باقیمانده یک سال یا بیشتر که واجد شرایط برای ریسک 35 درصد یا کمتر تحت رویکرد استاندارد بازل به منظور ریسک اعتباری است و (ب) سایر وامهای بدون محدودیت که در دستههای فوق گنجانده نشدهاند، به استثنای وام به مؤسسات مالی با سررسید باقیمانده یک سال یا بیشتر که واجد شرایط برای موزون شده به ریسک 35 درصد یا کمتر تحت رویکرد استاندارد بازل برای ریسک اعتباری هستند.
داراییهایی که 85 درصد ضریب تأمین مالی باثبات مورد نیاز را به خود اختصاص دادهاند
داراییهایی که 85 درصد ضریب ضریب تأمین مالی با ثبات مورد نیاز به آنها اختصاص داده شده است شامل:
الف) وجه نقد، اوراق بهادار یا سایر داراییهایی که بهعنوان حاشیه اولیه برای اوراق مشتقه ثبت میشوند و وجه نقد یا سایر داراییهای ارائه شده برای کمک به صندوق پیشفرض یک طرف مقابل مرکزی (CCP). در مواردی که اوراق بهادار یا سایر داراییهایی که به عنوان حاشیه اولیه برای قراردادهای مشتقه ثبت میشوند، ضریب تأمین مالی باثبات مورد نیاز بالاتری دریافت کنند، باید آن ضریب بالاتر را حفظ کنند. با توجه به اجرای مداوم الزامات نظارتی مربوط به حاشیه و تسویه مشتقات، کمیته بازل به ارزیابی رفتار حاشیهسازی در نسبت خالص تأمین مالی باثبات ادامه خواهد داد. در این دوره، کمیته بازل تحلیل کمی انجام خواهد داد و در صورت لزوم و مناسب، رویکردهای جایگزین را در نظر خواهد گرفت.
ب) سایر وامهای بدون محدودیت دیگر که واجد شرایط موزون شده به ریسک 35 درصد یا کمتر تحت رویکرد استاندارد بازل 2 برای ریسک اعتباری نیستند و دارای سررسید باقیمانده یک سال یا بیشتر هستند، به استثنای وام به مؤسسات مالی.
ج) اوراق بهادار بدون محدودیت با سررسید باقیمانده یک سال یا بیشتر و اوراق بهادار قابل مبادله، که نکول نیستند و طبق نسبت پوشش نقدینگی (LCR) واجد شرایط منابع نقدی با کیفیت بالا (HQLA) به حساب نمیآیند.
د) کالاهای فیزیکی معامله شده، از جمله طلا
داراییها ضریب تأمین مالی باثبات مورد نیاز 100 درصد را به خود اختصاص دادهاند
داراییهایی که 100 درصد ضریب تأمین مالی باثبات مورد نیاز اختصاص داده شده است؛ شامل:
الف) کلیه داراییهایی که برای مدت یک سال یا بیشتر محدود شدهاند.
ب) داراییهای مشتقه تأمین مالی خالص باثبات NSFR طبق بندهای 34 و 35 و خالص بدهیهای مشتقات تأمین مالی خالص باثبات NSFR هم طبق بندهای 19 و 20 محاسبه میشود؛ البته این در شرایطی است که داراییهای مشتقه تأمین مالی خالص باثبات NSFR بیشتر از بدهیهای مشتقه تأمین مالی خالص باثبات NSFR باشد.
ج) سایر داراییهایی که در دستههای فوق شامل نمیشوند، از جمله وامهای غیر جاری، وام به مؤسسات مالی با سررسید باقیمانده یک سال یا بیشتر، سهام غیر قابل مبادله، داراییهای ثابت، اقلام کسر شده از سرمایه نظارتی، بهره نگهداری، داراییهای بیمه، سود فرعی، اوراق بهادار معوق
د) 20 درصد از بدهیهای مشتقه (یعنی مقادیر منفی هزینه جایگزینی) همانطور که طبق بند 19 محاسبه شده است. (قبل از کسر سود حاشیه)
جدول زیر انواع خاصی از داراییهایی را که باید به هر دسته دارایی تخصیص داده شود و ضریب تأمین مالی باثبات مورد نیاز مربوط به آنها را خلاصه میکند.
داراییها و بدهیهای وابسته به یکدیگر
ناظران داخلی در شرایط محدود برای تعیین اینکه آیا برخی اقلام دارایی و بدهی بر اساس ترتیبات قراردادی، به یکدیگر وابسته هستند یا خیر اختیار دارند تا زمانی که دارایی در ترازنامه باقی است بدهی سررسید نشود و در عوض اصل پرداخت از دارایی وصول شود. بر این اساس از داراییها نمیتوان برای چیزی غیر از بازپرداخت بدهی استفاده کرد و نمیتوان از این بدهی برای تأمین مالی سایر داراییها بهره برد. برای موارد وابسته به هم، ناظران ممکن است ضرایب تأمین مالی باثبات مورد نیاز (RSF) و ضریب تأمین مالی با ثبات در دسترس(ASF)را طوری تنظیم کنند که هر دو صفر درصد باشند؛ البته چنین چیزی مشروط به معیارهای زیر است:
اقلام دارایی و بدهی وابسته به یکدیگر باید به وضوح قابل شناسایی باشند.
سررسید و مبلغ اصلی بدهی و دارایی وابسته به یکدیگر باید یکسان باشد.
بانک صرفاً به عنوان یک واحد انتقالدهنده برای هدایت وجوه دریافتی (بدهی وابسته به هم) به دارایی وابسته به هم عمل میکند.
طرف مقابل برای هر جفت بدهی و دارایی وابسته به هم نباید یکسان باشد.
قبل از اعمال این اختیار، سرپرستان باید بررسی کنند که آیا انگیزههای نادرست یا پیامدهای ناخواسته ایجاد میشود یا خیر.
مواردی که ناظران اختیار اعمال این رفتار استثنایی را اعمال میکنند باید شفاف، صریح و به وضوح در مقررات هر حوزه مشخص شود تا شفافیت هم در حوزه ملی و هم در سطح بینالمللی اعمال شود.
مواجهههای خارج از ترازنامه
بسیاری از مواجهههای بالقوه نقدینگی خارج از ترازنامه به منابع مالی مستقیم یا فوری کمی نیاز دارند، با این حال میتوانند منجر به تخلیه قابل توجه نقدینگی در افق زمانی طولانیتر شوند. تأمین مالی خالص باثبات RSF یک عامل را به فعالیتهای خارج از ترازنامه مختلف اختصاص میدهد تا اطمینان حاصل شود که مؤسسات بودجه ثابتی را برای بخشی از قرار گرفتن در معرض خارج از ترازنامه OBS که ممکن است انتظار میرود در یک افق یکساله نیاز به بودجه داشته باشد، حفظ کنند.
مطابق با نسبت پوشش نقدینگی (LCR)، تأمین مالی خالص باثبات (NSFR) دستههای مواجهه خارج از ترازنامه را به طور گسترده بر اساس اینکه آیا تعهد یک تسهیلات اعتباری یا نقدینگی یا برخی دیگر از تعهدات تأمین مالی احتمالی است، شناسایی میکند. جدول بالا انواع خاصی از قرار گرفتن در معرض خارج از ترازنامه را که باید به هر دسته و ضریب تأمین مالی خالص باثبات (RSF) مرتبط با آنها اختصاص داده شود، مشخص میکند.