چهار سال انتظار بی نتیجه

از زمانی که بحث تاسیس بانک مجازی در کشور مطرح شد یعنی زمستان سال 87 بیش از چهار سال می گذرد و این زمان چندان کم نیست که ما در کشورمان نتوانیم تولد دست کم یک بانک مجازی را جشن بگیریم.

اما چه شد که با وجود ایجاد سازوکارهای حقوقی و فنی نسبتا کافی اما در نهایت موفق به این کار مهم نشدیم. این در حالی است که طی این سالها دست کم بیش از 12 بانک متعارف مجوز تاسیس گرفته اند.

وقتی دانش ، توان و تجربه فنی و اجرایی کسانی که توانسته اند مجوز بانک متعارف بگیرند را با کسانی که متقاضی تاسیس بانک مجازی بودند مقایسه می کنیم در اغلب موارد قابل قیاس نیستند. مقایسه هیات مدیره برخی از بانکهایی که مجوز تاسیس گرفتند و افرادی که در جمع چند بانک مجازی متقاضی مجوز بودند محلی از اعراب نداشت. پس چه شد  که بانک مرکزی با وجود فراهم شدن بستر حقوقی توانست به متقاضیان بانک متعارف اعتماد کند اما کسانی که اغلب کاملا شناخته شده بوده و در امانتداریشان تردیدی وجود نداشت و با وجود بسترهای حقوقی سخت برای بانک مجازی اطمینان ها تکمیل می شد اما باز هم هیچ متقاضی موفق به دریافت مجوز نشد.

اکنون بعد از یک سالی که بانک مجازی ارین لغو مجوز شده اغلب کسانی که با بانک مرکزی در تماس هستند به این نقطه نظر رسیده اند که مشکل اساسی در باره بانک مذکور  فراتر از این بانک بود و در واقع عدم اعتماد به وجود بانک مجازی علت اصلی این اتفاق محسوب می شود. کما اینکه غیر از بانک آرین دست کم تقاضای تاسیس بانک مجازی دیگر نیز روی میز بانک مرکزی قرار داشت که همچنان بی سرانجام مانده است.

در پاسخ به این سوال که چه عواملی باعث شده تا همچنان بعد از چهار سال تاسیس بانک مجازی در هاله ای از ابهام قرار داشته باشد می توان چند سوال  را مطرح نمود:

  1. آیا مردان بانک مرکزی توان اعتماد به دستاوردهای نوین بانکی را ندارند؟

2- آیا زیرساخت ها فراهم نبوده است؟

  1. آیا شرایط باعث وقفه شده است؟
  2.  آیا ما به یک دگردیسی در نظام بانکی نیاز داریم
  3.  ایا متقاضیان مجرب بانکی متقاضی تاسیس بانک مجازی چندان دانش بانکی ندارند؟
  4. بانک مرکزی با وجود سامانه های مختلف امکان نظارت بر فرایندهای الکترونیک را ندارد اما تراکنش غیر الکترونیک را به خوبی می تواند ردیابی کند؟
  5. آیا تجربه و درک مجوز دهندگان بیش از مقررات ذی نفوذ است؟
  6. ایا فقدان بستر گواهی دیجیتال باعث عدم اعطای مجوز شده است؟

 

 به راستی گره کار کجاست؟ شاید لازم باشد یک بار دیگر چهار سال گذشته مجدد مرور شود و تجربه این سالها چراغ راه آینده شود.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
بدون نظر
  1. ناشناس می گوید

    این نتیجه ارزیابی غلط از سازمان است که در مقاله دیگر شما مورد ایراد بود.که مدیری وضعیت سازمان خود را 65 درصد وضعیت ایدهآل ارزیابی کرد.

  2. ناشناس می گوید

    این نتیجه ارزیابی غلط از سازمان است که در مقاله دیگر شما مورد ایراد بود.که مدیری وضعیت سازمان خود را 65 درصد وضعیت ایدهآل ارزیابی کرد.

  3. ناشناس می گوید

    اما من موافقم چون واقعا زیرساختهای تأسیسش فراهم بود و همه چیز مهیا بود چون خودم از نزدیک شاهد انجام امور بودم و …
    اما متأسفانه برخی دلایل که بیشتر هم میشه گفت سیاست آقایون بود خیلی چیزا رو دست خوش تغییرات کرد تغییراتی که اصلا خوشایند نبود و نیست!

ارسال یک پاسخ

  ×  9  =  18