روحانی در یک «بازی» ایران را نجات می دهد

روزنامه هفت صبح: در بازی «اسپلینتر سل: لیست سیاه» که ایران در داستانش نقش پر رنگی دارد مشخص می شود که ایران با تهدید تروریستی داستان ارتباطی ندارد.

بازی «بتلفیلد» که به بازار آمد، ایرانی ها از حضور صحنه های حمله به بازار تهران در این بازی ناراحت شدند و آن را حاصل شیطنت غربی ها دانستند. حالا به نظر می رسد که شرایط کمی فرق کرده است. در بازی دیگری که به بازار آمده است به نام اسپلینتر سل (تراشه یاخته ای: فهرست سیاه) به نظر می رسد نظر غربی ها تغییر کرده است.

این بار دیگر ایران در فهرست سیاه قرار ندارد. داستان این بازی از این قرار است که گروهی که از حضور نظامی ایالات متحده آمریکا در کشورهایشان به ستوه آمده اند در تلاشی برای بیرون راندن نیروهای آمریکایی، نقشه ای تحت عنوان فهرست سیاه را طراحی می کنند؛ شمارش معکوسی برای حملات گسترده به منافع آمریکا.

در این میان سازمان رده سه (یکی از زیرمجموعه های آژانس امنیت ملی ایالات متحده آمریکا) سام فیشر را فرا می خواند تا با نفوذ به اردوگاه تروریست ها واقع در جایی در مرز ایران و عراق، اطلاعات بیشتری درباره این توطئه جمع آوری کند. «اسپلینتر سل تام کلنسی: فهرست سیاه» یک بازی ویدئویی، در سبک اکشن مخفی کاری و ششمین بازی از سری اسپلینتر سل است که توسط یوبی سافت تورنتو ساخته و سال 2013 توسط یوبی سافت برای ایکس باکس 360، ویندوز، پلی استیشن 3 و وی یو منتشر شد. حوادث بازی شش ماه بعد از جریانات محکومیت (سری قبلی این بازی) به وقوع می پیوندد.

بیشترین ماموریت های سم فیشر در خاورمیانه و به دنبال تروریست ها و افرادی که به کشور آمریکا خیانت کرده اند، است. این بازی واکنش مثبت بازی بازها و منتقدان را به همراه داشته است.

در چند سال اخیر با وجود محصولاتی مانند «آرگو»، «هوم لند» و «بتلفیلد 3» صفت ضد ایرانی بوده که در این آثار ترویج می شد اما در بازی «اسپلینتر سل: لیست سیاه» که ایران در داستانش نقش پررنگی دارد در یک پیچش داستانی و بعد از ورود مامور امنیتی آمریکایی به تهران، مشخص می شود که ایران با تهدید تروریستی داستان ارتباطی ندارد. سام فیشر برای جلوگیری از عملیات های تروریستی آینده، به نقاط مختلفی سفر می کند، لیبی، عراق، آمریکا، انگلیس، پاراگوئه، کوبا، استرالیا، پکن، ترکیه و ایران!

طبق داستان، اطلاعات به دست آمده توسط نیروهای امنیتی انگلستان در لندن، این احتمال را تقویت می کندکه دولت و نیروهای نظامی ایرانی هم در پروژه «لیست سیاه» نقش داشته باشند. تنها راه اثبات بی گناهی یا گناهکار بودن ایران هم نفوذ به سفارت سابق آمریکا در تهران است که به مقر امنیتی نیروهای نظامی و امنیتی ایرانی تبدیل شده است.

سم فیشر برای ورود به داخل سفارتخانه، از یک ژنرال رده بالای ایرانی با نام «علی روحانی» کمک می گیرد اما بعد از لو رفتن توسط او، مجبور به درگیری با نیروهای ایرانی می شود. فیشتر بعد از نفوذ موفقیت آمیز به بخش اسناد و اطلاعات سفارتخانه، فلش درایوی را وارد سیستم های کامپیوتری می کند که دارای برنامه از پیش تعیین شده اند برای جستجوی اطلاعاتی است که ایران را به «لیست سیاه» و عملیات های تروریستی ربط می دهد.

جستجو در پایگاه اطلاعاتی ثابت می کند که ایران هیچ گونه دخالتی در برنامه خرابکارانه علیه ایالات متحده نداشته است. فیشر سفارت را ترک می کند و پس از تعقیب توسط نیروهای ایرانی، همکارانش او را فراری می دهند. در ادامه فیشتر به آمریکا بازمی گردد و سازمان «رده چهار» اطلاعاتی را کسب می کند که یکی از افراد مشکوک به همکاری با تروریست ها (با نام رضا نوری) به گوانتامو برده شده و ممکن است که داده های غلطی را در اختیار آمریکایی ها بگذارد که نتیجه اش جنگ میان ایران و آمریکاست.

در نهایت فیشر طی مدت کمی که باقیمانده، رهبر اصلی گروه مهندسین، تروریستی با نام مجید صدیق که دارای اصلیتی پاکستانی و تابعیت انگلیسی است، پیدا می کند و با متوقف کردن پروژه «لیست سیاه»، جلوی بحرانی جهانی را می گیرد. اینکه بالاخره در این بازی احترام ایران نگهداشته شده است، باعث خوشحالی است. شاید اولین گام برای پاک کرد نصفت ضد ایرانی از اذهان عمومی برداشته شده باشد.