«انبار داده» گرانیگاه هدایت بانک/انبارهای داده؛ نمایش یا واقعیت

در گفتگو با دکتر روزبه ترابی مدیرعامل داده کاوان بررسی شد:

حدود 5 تا 6 سالی است که همه صحبت از انبار داده می‌کنند. ولی تقریبا هیچ‌کس نتوانسته به درستی این کار را انجام دهد. نکته علت اصلی آن است که کار در دست متخصصان نبوده است. هر کسی ادعایی کرده و زمانی را صرف کرده اما در نهایت خروجی کار آن چیزی نبوده که بتوانیم انبار داده موثر بدانیم./وقتی شما یک گزارش تحلیلی از رفتار مالی و اعتباری یک مشتری بخواهید تهیه کنید طبعا نیازمند معماری متفاوت از سیستم عملیاتی بانکی (CORE Banking) هستید. /من به شکل محترمانه‌ای می‌گویم که آنها کاری انجام نداده‌اند.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک،انبارداده را می‌توان گرانیگاه بانک‌ها و شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات پرداخت در نظر گرفت؟ آیا در انبار داده در ایران آنگونه که در اخبار و گفته‌ها می‌شنویم است؟ یعنی به صورت واقعی نیز همین اتفاقی که شنیده‌ایم افتاده است؟ هنگام طراحی سامانه‌های هوش تجاری انبار داده از چه میزان اهمیت برخوردار است؟ پاسخ به این سوالات را در گفتگو با دکتر روزبه ترابی، مدیرعامل شرکت داده کاوان هوشمند توسن بررسی کرده‌ایم. همچنین روند توسعه ایجاد انباره داده‌ها و میزان اهمیت آنها در بازار خدمات بانکی در ایران را نیز مرور کرده‌ایم. مشروح گفت و گو را در ادامه می خوانید.

چگونه به سمت ایجاد انبار داده حرکت کردید؟

شرکت برای طراحی نرمافزار کشف تقلب نیاز به یک زیرساخت داده داشت. این نیاز باعث شد تا ما به مرور به سمت انبار داده (Data werhouse) سوق پیدا کنیم و این موضوع به وجه غالب در شرکت تبدیل شد و محصولات بعدی ما نیز براساس همین انبار داده طراحی شد. از جمله محصول مبارزه با پولشویی که تا حدی شبیه نرمافزار کشف تقلب است. بعد از اینکه بانک مرکزی بانکها را ملزم به استفاده از این نرمافزار کرد، این الزام باعث شد تا تقاضا برای این محصول شرکت در بازار افزایش یابد. این در حالی بود که تولید این محصول از چند سال قبل شروع و به دلیل عدم استقبال بازار پروژه متوقف شده بود، چون بانکها به دلایلی که خودتان بهتر می‏دانید علاقه چندانی به این محصول نداشتند.

*وضعیت بانکهای ایران درخصوص انبار داده چگونه است؟

حدود 5 تا 6 سالی است که همه صحبت از انبار داده میکنند. ولی تقریبا هیچکس نتوانسته به درستی این کار را انجام دهد. نکته علت اصلی آن است که کار در دست متخصصان نبوده است. هر کسی ادعایی کرده و زمانی را صرف کرده اما در نهایت خروجی کار آن چیزی نبوده که بتوانیم انبار داده موثر بدانیم. در صنعت بانکی شما با داده بسیار حجیم  مواجه هستید. تا زمانی که مباحث در حد تئوریک و پروژههای دانشگاهی است عملا کار به جایی نمیرسد. حجم دادهای که در انبار داده قرار میگیرد بسیار بیشتر از سرورهای عملیاتی یک بانک است. بنابراین مدیریت این دادهها نیازمند افراد متخصص و یک نگاه حرفهای است.

*میزان حجم دادهای که اکنون حاصل فرایندهای بانکی ماست چقدر است؟

وقتی شما یک گزارش تحلیلی از رفتار مالی و اعتباری یک مشتری بخواهید تهیه کنید طبعا نیازمند معماری متفاوت از سیستم عملیاتی بانکی (CORE Banking) هستید. در اینجا برای اینکه بانک رفتار مستمری را طی مدت مورد نظر بررسی کند، نیازمند دادههای تاریخچه‏ای است. برای اینکه این دادهها به صورت طبیعی و فرایندی در اختیار بانک قرار گیرد، ضرورت انبار داده ایجاد میشود. از سوی دیگر، وجود شاخصهای مختلف، باعث میشود حجم داده همواره روند افزایشی داشته باشد. به خصوص اینکه در بحث انبار داده، بنا بر ضرورت پردازش تحلیلی، محاسبات از قبل به صورت خودکار انجام میشود. و سامانه‏های تحلیلی مبتنی بر انبار داده صرفاً نتیجه پردازش را در اختیار کاربر قرار میدهد و پردازشی در زمان درخواست کاربر به سرورهای عملیاتی بانک تحمیل نمی‏شود.

*دادههای ورودی به انبار داده اکنون در کشور ما چقدر استاندارد است و چه میزان سلیقهای؟

اساسا بخشی از پروسهای که منجر به انبار داده میشود چالشی است که در هنگام ورود دادهها وجود دارد. در فراهم کردن دیتا برای انبار داده یک مرحله مهم وجود دارد به نام «تمیز کردن داده»، از دادههای آزمایشی گرفته تا داده‏هایی که به هر دلیل موقع عملیات به مشکل برمیخورند که همه این دادهها باید تمیز شود. در نهایت آن داده اصلی که در انبار داده قرار میگیرد استخراج شده، به فرم مورد نظر انبار داده تبدیل شده و در نهایت در بستر انبار داده بارگذاری می‏شوند.

هم برای تمیز کردن، هم از نظر حجم بالا و هم برای طراحی درست، انبار داده بایستی مبتنی بر نیازهایی تحلیلی باشد که در داشبوردها یا سایر محصولات تحلیلی مدنظر است. به تعبیر دیگر چالش اصلی انبار داده همین مساله چگونگی ورود دادههاست بر همین اساس متاسفانه BI در کشور ما به خروجی خلاصه شده است. بدین شکل که اغلب اشخاص، نرمافزاری را طراحی یا نرمافزاری آماده شده و عمومی را خریداری کرده و سپس به بانک میگویند شما دادههایتان را به من بدهید تا در نرمافزار وارد کنم. اما عملا چنین فرایندی نتیجهبخش نیست. چون اساساً بدون وجود بستر انبار داده که بر اساس نیاز کسب و کار طراحی شده باشد فراهم کردن چنین داده‏ای به شکل مؤثری ممکن نیست.

*در بحث خروجی، بیشتر بانک به شما میگوید چه میخواهد یا از قبل نیازها پیشبینی شده است.

هر دو شکل وجود دارد، بعضی اوقات بانک نیازهای خود را به ما اعلام میکند و بعضی اوقات ما بنا بر تجربه به بانک میگوییم که نیازهای واقعیاش چیست. و در بستر گفتوگو و تعامل، ضرورتهای بانک استخراج میشود. ولی اغلب ما پیشنهاد میکنیم و بانک تایید میکند. حتی در اکثر بانکها محصولی مانند مبارزه با پول‏شویی یا کشف تقلب مبتنی بر بستر یک انبار داده یکپارچه از پیش ساخته شده وجود دارد و کاربران بانک در حال استفاده از این محصولات هستند بدون آنکه در مورد وجود انبار داده اطلاعی داشته باشند و یا اینکه به آن دسترسی داشته باشند.

*در بانکهای بزرگ این رفتار ممکن است توجیه اقتصادی نداشته باشد؟

یکی از چالشهای ما در بازار همین است ولی به هر حال باید با مذاکره و توجیه مدیران بانک به نتیجه مطلوب رسید. ولی نکته مهم این است که انبار داده باید تشکیل شود در غیر این صورت سیستمی مثل ضد پولشویی نمیتواند خوب عمل کند.

*مشکلات این صنعت (هوش تجاری) در کشور ما بیشتر چیست؟ در حال حاضر چند شرکت مطرح دیگر نیز به این مبحث ورود کردهاند؟

مساله این است که ما از هم خیلی کم اطلاعات داریم. من در حال حاضر هیچ انبار دادهای از شرکتهای دیگر نمیشناسم. ممکن است از آنها هم بپرسید آنها نیز اطلاعات زیادی از اینکه انبار دادههای ما کجاست، نداشته باشند.

*یعنی هیچ مطالعه بازاری در این خصوص انجام ندادهاید؟

من به شکل محترمانهای میگویم که آنها کاری انجام ندادهاند.

*ولی چند سال است که آنها در این حوزه فعالند.

بله این نکته را ابتدای مصاحبه گفتم. صحبت هوش تجاری 7 تا 8 سال است که مطرح شده و حتی در اغلب بانکها ادارههایی متولی این امر شدهاند و حتی بحث بوده که انبار داده زیر نظر بخش IT باشد یا بخش آمار و اطلاعات، اما در نتیجه این مقوله به همان دلایلی که پیش از این عرض کردم، چندان خوب پیش نرفته است. امروز تقریباً در هر بانکی که شما سر بزنید حتماً یک یا شاید حتی چندین واحد پیدا کنید چند سال است که همگی در حال انجام مطالعه یا پیاده‏سازی انبار داده هستند.

*یکی دیگر از مباحث، نحوه در اختیار قرار دادن اطلاعات به شرکت طراح است. بانک در این خصوص چه رفتاری دارند؟

کسی که پروژه انبار داده را در بانک انجام میدهد، عملا مانند شرکتی است که سیستم اصلی کسب و کار بانک در اختیارش بوده و باید تمام اطلاعات را در اختیار شرکت طراح قرار دهد تا یک انبار داده واقعی ایجاد شود مثلاً در حوزه کشف تقلب باید اطلاعات به صورت دقیق و متناسب با نیاز در اختیار طراح قرار گیرد. شاید بر همین اساس است که اغلب بانک‏ها تمایل دارند بخش IT یا شرکت وابسته به خودشان سیستم انبار داده را طراحی کند و از تجربه شرکت‏های دیگر محروم می‏شود.

*محصول کشف تقلب، بیشتر نظارتی است؟

در بحث تقلب از دو زاویه نگاه میشود یکی پیشگیری از تقلب و دوم کشف تقلب است. نکته اینجاست که شما هر چقدر هم که از نظر امنیتی بانک خود را قوی کنید باز هم احتمال تقلب هست. بر این اساس در طراحی کشف تقلب فرض بر این است که تقلب اتفاق افتاده و سیستم سعی بر کشف آن دارد. در مواقعی که هدف پیشگیری است باید امنیت سیستم را بالا ببریم تا تقلب و کلاهبرداری رخ ندهد.

*کشف تقلب اساسا بیشتر متمرکز بر کدام بخشهاست؟

معمولا کلیه بخشها را مدنظر قرار میدهد چه داخل بانک و چه خارج از بانک، چه اختلاسهایی که در درون بانک ممکن است رخ دهد مثلا یک فرد که خارج از ایران است، کارمند بانک با آگاهی از این مسئله از حساب وی پولی را بردارد و بعد از بهرهبرداری دوباره به حساب برگرداند یا در خارج از بانک هم که موارد تقلب زیاد است.

* پس تفاوت شما با کسانی که کارهای امنیتی انجام میدهند در چیست؟

آنها تلاش میکنند از تقلب و کلاهبرداری پیشگیری کنند در بحث ما منظور کشف تقلب است که مبتنی بر انبار داده است. یعنی علاوه بر سنجش قواعد مشخص و از پیش تعیین شده که از سوابق وقوع تقلب‏های شناخته شده قبلی در آن‏ها استفاده می‏شود، با مقایسه و تحلیل رفتار به کشف موارد مشکوک به تقلب میرسیم که ممکن است اساساً الگوی آن از قبل کشف نشده باشند. یعنی با تغییر رفتار نسبت به گذشته یا موجودیتهای هر بخش از سیستم به بررسی و تحلیل میپردازد و هشدار میدهد. هر چقدر میزان و دامنه تغییر شدیدتر باشد، نرمافزار میزان ریسک بیشتری را به بانک اعلام میکند.

*انبار داده چقدر میتواند در خدمت نظارتهای مورد نظر هیاتمدیره بانک یا بانک مرکزی باشد؟

همه اینها بستگی به نیازی دارد که بانک به ما اعلام میکند. سفارشهایی هم داشتهایم. به هر حال بنابر نیاز بانکها میتوانند استفاده نظارتی و مانیتورینگ بکنند یا در کسب و کار خود از آن استفاده کنند. اساسا یکی از وظایف نهادهای نظارتی مانند بانک مرکزی یا هیاتمدیره، کنترل است. بر اساس نیاز این نهادها نحوه گزارشدهی استخراج و طراحی میشود و به صورت ادواری از این گزارشها استفاده می‏شود. در اینجا انبار داده کمک میکند تا این گزارشها راحت‌تر و دقیقتر تهیه شود. از سوی دیگر این گزارشها وقتی به نهادی چون بانک مرکزی میرود انبار دادهای جدید می‏تواند در آنجا تشکیل شود که آنجا نیز براساس این گزارشها تحلیلها و خروجیهای کلان‏تر جدیدی به دست آید.

*در بحث سناب همین مساله مطرح است و یکی از چالشها نیز اتفاقا دادههای استاندارد شده بانکهاست که بر همین اساس «نشتا» ایجاد شده است.

در واقع انبار داده هم به بانک کمک میکند تا گزارشهای مورد نظر خود را از روند بانک تهیه کند و هم به بانک مرکزی کمک میکند تا انبار دادهای از کل بانکها تهیه کند و به تحلیل وضعیت بانکی و پولی بپردازد و در راستای انجام وظایف نظارتی خود از آنها استفاده کند.

همچنین از تجمیع اطلاعات در بانک مرکزی میتوان انحرافات را استخراج کرد. این است که باعث میشود تا کشف انحرافات از مسیر استاندارد به راحتی امکانپذیر شود. یعنی رفتار یک فرد در چند بانک مشخص میشود و امکان کشف تقلب بیشتر است.

*با بانک مرکزی در این خصوص طرح مبحث شده است؟

یکی دوبار بحث شده اما جدی نبوده است یا اینکه ما را جدی نگرفته‌اند یا اینکه روی این مسئله جدی نبوده‌اند.

*الان شما در چند بانک انبار داده ایجاد کردهاید؟

در 15 بانک و مؤسسه مالی و اعتباری محصولات مبتنی بر انبار داده ما وجود دارد.

*در اینجا شاید وجود نهادی به نام مهندسان مشاور بتواند کمک موثر به بانک انجام دهد.

در ایران مشاوران اغلب حرفهای کلی میزنند. مثلا اینکه انبار داده چیز خوبی است. اما در عمل قادر نیستند به درستی برای بانک چگونگی انجام پروژه را ترسیم کنند.

*شرکت طراح انبار داده در واقع امین بانک محسوب میشود آیا ضروری نیست بانک مرکزی به عنوان نهاد ناظر زمینه ایجاد رتبهبندی  شرکتهای این حوزه را فراهم کند؟ به هر حال سره از ناسره باید مشخص شود.

من به صورت کلی بحث نظارت را قبول دارم ولی بر تلفیق آن با بازار تاکید دارم.

*با توجه به فضای کلود، آینده انبار داده و هوش تجاری را چگونه پیشبینی میکنید؟

ما به عنوان طراح با بانک هماهنگ هستیم در واقع بانک به ما میگوید که از چه زیرساختی استفاده کنیم. در یک نمونه تجربه رایانش ابری را داریم که نرمافزار IBI روی یک بستر رایانش ابری در فضای بینالمللی خریداری شده و در آنجا پیاده شده است.

اما نکته مهم آن است که بانک‏ها روی دادههایشان حساسیت دارند و همین مسئله مهاجرت به کلود را با مقاومت بانکها همراه کرده است. حال اگر یک فضای ملی ایجاد شود که همه در آن مشارکت کنند. در آن صورت شاید فرق کند.

*اما به هر حال آینده از آن کلود است.

اتفاقا در انبار داده این مساله گریزناپذیر است چراکه یک موجود زنده است و به مرور دادهها به آن افزوده میشود و با توجه به افزایش دادهها و تحلیل آنها وجود یک فضای ابری هزینه بانکها را به شدت کاهش میدهد اما مهم رسیدن به آن نقطه اعتماد است که طبعا کمی زمانبر خواهد بود و با توجه به اینکه بانکها به راحتی اقدام به خرید سخت افزار میکنند به نظر میسد در بانکها به این زودی‏ها حاضر به استفاده از فضای کلود نباشند.

*فکر میکنید چقدر زمان ببرد؟

در بانکهای کوچک تقریبا شروع شده به این شکل که به جای خرید از سرویس استفاده میکنند اما در بانکهای بزرگ هنوز خودشان اقدام میکنند چون تشکیلات سازمانی و سختافزاری گستردهای ایجاد شده حتی بدنه بانک نیز در برابر تغییر مقاومت میکند.

*در بحث تکنولوژی انبار داده دو مساله هست یکی اینکه حجم دادهها به مرور افزایش مییابد و دیگر اینکه تکنولوژی نیز به مرور جدید میشود و در نتیجه یک سختافزار بعد از چند سال قدیمی میشود. در این صورت بانکها لاجرم مجبور به استفاده از کلود هستند؟

در اینجا بحث سرعت در ایجاد اعتماد بانک است به نظر می رسد در این راستا میتوان این را چالش اصلی آینده بازار ایران بدانیم.

منبع:نشریه تخصصی بانک و بانکداری الکترونیک جویا- شماره 4

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

62  +    =  70