فروشنده ای که به بی حجاب ها هیچی نمی فروخت!

دختر یک آدم طاغوتی بود. بک روز آمد در مغازه. یادم نیست چه می خواست؛ ولی می دانم محمود چیزی به او نفروخت. دختر عصابی شد، تهدید هم کرد حتی!…

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، دختر یک آدم طاغوتی بود. بک روز آمد در مغازه. یادم نیست چه می خواست؛ ولی می دانم محمود چیزی به او نفروخت. دختر عصابی شد، تهدید هم کرد حتی!

 

شب با پدرش آمد دم خانه مان. نه گذاشت نه برداشت. محکم زد توی گوش محمود! محمود خواست جوابش را بدهد، پدرم نگذاشت. می دانست پدرش توی دم و دستگاه رژیم، برو بیایی دارد. هر جور بود قضیه را فیصله داد.

 

دختره، دو سه بار دیگر هم آمد در مغازه. محمود چیزی به او نفروخت که نفروخت؛ می گفت:«ما به شما بی حجاب ها. هیچی نمی فروشیم.»

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

2  ×    =  20