مرور روزنامه‌های چهارشنبه نوزدهم فروردین

در ادامه می‌توانید مهم‌ترین مطالب روزنامه‌های چهار‌شنبه را بخوانید.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک،تحلیل و تفسیرهای روزنامه‌ها در باره عاقبت تفاهم هسته‌ای لوزان همچنان ادامه دارد. سفر اردوغان به ایران، برنامه‌های دو جناح برای انتخابات مجلس آتی و اقتصاد پس از روزهای تحریم مهم‌ترین مطالب روزنامه‌های چهارشنبه است.

در ادامه می‌توانید روایت تابناک از مهم‌ترین مطالب روزنامه‌های چهار‌شنبه را بخوانید.

وطن امروز، در ابتدای مطلب اصلی خود با عنوان « بی‌شرمانه در جده» نوشته: از شرق و غرب ایران اخبار ناگواری درباره دست درازی و تعدی سعودی‌ها به خاک و ناموس کشور به گوش می‌رسد. تنها در فاصله 48 ساعت 2 خبر تکان‌دهنده افکار عمومی ایران را در بهت و حیرت فرو برده است. صبح دیروز اعلام شد گروهک تروریستی جیش‌العدل وابسته به عربستان سعودی دوشنبه شب در حمله به یکی از پاسگاه‌های مرزی میل 239 و واقع بین منطقه پیشین و باقوکلات، 8 مرزبان ایرانی را به شهادت رساندند. روز گذشته این گروهک وابسته به عربستان سعودی رسماً مسؤولیت این جنایت را برعهده گرفت اما حمله نظامی عوامل سعودی به مرزبانان ایرانی در حالی است که اقدام شنیع 2 پلیس سعودی در تجاوز به 2 نوجوان ایرانی در فرودگاه جده افکار عمومی را در ایران در بهت و حیرت قرار داده است.

سرمقاله این روزنامه منتقد مذاکرات هسته‌ای، به اعتراض به مواضع مذاکره‌کنندگان هسته‌ای در باره جایگاه آژانس اختصاص دارد.

جوان برای دومین روز پیاپی، در سرمقاله خود اشاراتی به سخنان رئیس‌جمهور در باره تنش‌زدایی در سیاست خارجی دارد. محمدجواد اخوان در بخشی از سرمقاله این روزنامه با عنوان «تخاصمی که پایان ندارد» نوشته: فارغ از مسائل سیاسی که در آن تضاد ایران و غرب آشکار است، باید به کسانی که به دنبال تنش‌زدایی و کاهش تخاصم با غرب هستند، خاطرنشان کرد، ریشه‌های منازعه و تخاصم ایران اسلامی و نظام سلطه در مسائل سیاسی، بلکه در مبانی معرفتی- گفتمانی و خاستگاه‌های فکری است. غرب سلطه‌گر بر پایه انسانِ خودبنیادِ زیاده‌خواه، بنانهاده شده است که لذت‌جویی‌های بی‌پایان، او را به ستم به دیگر ملت‌های مظلوم و مستضعف کشانده و در قالب استعمار، استعمار نو و استعمار فرانو در پی به بند اسارت حیوانیت کشاندن انسان معاصر است. در حالی انقلاب اسلامی، بر پایه گفتمان اسلام ناب محمدی (ص)، دعوت توحید و رهایی بشر از یوغ طواغیت، سلطه‌گران و شیاطین را پیگیری می‌کند.

هادی محمدی تحلیلگر مسائل منطقه نیز در روزنامه جوان مطلبی در باره رویکرد سیاست خارجی اردوغان نوشته است.

جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان « اشتباه استراتژیک ریاض» مسائل یمن را مورد توجه قرار داده و در پایان آورده: ارتش عربستان فاقد تجربه‌های عملی برای انجام عملیات گسترده و جنگ فرسایشی است این بدان معنی است که توقعات و انتظارات ریاض برای پیروزی در جنگی که طرف مقابل آن یک ملت زجر کشیده و مظلوم است، هرگز برآورده نخواهد شد و ریاض در نهایت ناچار است با پرداخت غرامت جنگی، به جنایات خود خاتمه دهد. چرا که در غیر اینصورت با افزایش تعداد قربانیان و گسترده شدن ابعاد ویرانی‌ها،‌ کینه انباشته شده یک ملت را در پشت مرزهای جغرافیائی طولانی خود برای همیشه همچون آتشی در زیر خاکستر، با نادانی فراوانی حفظ کرده و به آن دامن زده است.

کیهان از پرداختن به مسائل فنی مربوط به تفاهم لوزان دست کشیده و در بخش پایانی یادداشت روز خود با عنوان « مردم، رهبری و ماجرای لوزان» نوشته: منطق رهبر انقلاب درباره نرمش قهرمانانه و مجال و مرز آن روشن است و هر بیانیه و توافقی را هم باید در همین منظومه راهبردی ارزیابی کرد. به این عبارات عنایت فرمایید: «تعامل ایرادی ندارد منتها طرف مقابل و شگردهای او را باید شناخت، ممکن است دشمن سر راه شما را بگیرد، بگوید از اینجا نباید جلو بروید. سازش با او به این صورت نیست که شما قبول کنید برگردید؛ هنر این است که شما کاری کنید که راهتان را ادامه دهید و الا اگر چنانچه توافق و تفاهم به این معنا بود که بگوید شما باید از این راه برگردید، شما هم بگویید خیلی خوب، این که خسارت است». «نرمش و انعطاف و مانور هنرمندانه و قهرمانانه نبایستی به معنای عبور از خطوط قرمز یا برگشتن از راهبردهای اساسی یا عدم توجه به آرمان‌ها شد. اینها را باید رعایت کرد». «عرصه سیاست خارجی میدان نرمش قهرمانانه است اما نرمشی که در برابر دشمن تیز باشد. دیپلمات‌های ما باید در مواضع اصولی خود محکم بایستند و استقامت و پایمردی امام خمینی را الگوی خود قرار دهند». «با اینکه این دوستان و برادران ]تیم مذاکره کننده[ برادران خوبی هستند، برادران امینی هستند و می‌دانیم که دارند برای صلاح کشور تلاش می‌کنند. در عین حال من نگرانم چون طرف مقابل طرف حیله‌گری است… اهل حیله‌گری و خدعه و از پشت خنجر زدن است. احتیاجشان ]به خدعه‌گری[ هم زیاد است و هم عمل می‌کنند». و «این حرف آمریکایی‌ها که ما قرارداد با ایران می‌بندیم بعد نگاه می‌کنیم ببینیم اگر به قرارداد عمل کردند تحریم‌ها را برمی‌داریم، حرف غلط و غیرقابل قبولی است. این را ما قبول نداریم. رفع تحریم‌ها جزو موضوعات مذاکره است نه نتیجه مذاکرات. این یک خدعه آمریکایی است»
همانگونه که رهبر حکیم انقلاب در حرم مطهر رضوی(ع) عنوان کردند آمریکا به حربه تحریم به عنوان ابزار کارزار و ایجاد بی‌ثباتی علیه امنیت بی‌نظیر ایران در منطقه نگاه می‌کند. آمریکایی‌ها به اعتبار شکست‌های گسترده از ایران در چهارگوشه غرب آسیا، تأثیرگذاری بر ساختار جمهوری اسلامی از طریق فشار به مردم ایران را مد نظر دارند و بنابراین دلیلی نمی‌بینند این حربه را کنار بگذارند حتی اگر تظاهر به آن کنند.

چندین روزنامه هم نتایج اقتصادی یک توافق احتمالی هسته‌ای را مورد بررسی قرار داده‌اند. حبیب نیکجو در سرمقاله روزنامه خراسان با عنوان «مردم آموختند اما دولت ها …» نوشته: بعد از توافق نامه لوزان همگی منتظر بودند تا سقوط آزاد دلار را ببینند و از کاهش قیمت اجناس منتفع شوند. اما بازار بی تفاوت از کنار توافق نامه گذشت و مسیر منطقی خود را ادامه داد. برخلاف بسیاری، از این اتفاق بسیار خرسندیم چرا که مطمئن شدیم مردم از حوادث گذشته به درستی درس می آموزند. احتمالا حافظه تاریخی همه ما در خاطر دارد که در دوران اوج نوسانات دلار در دولت قبل عده زیادی متضرر شدند. عده ای که غالبا مردمی را تشکیل می دادند که سرمایه های خود را با انگیزه سود بردن به این بازارها آورده بودند. از این ماجرا که بگذریم، همین 5 ماه پیش بود که مذاکرات هسته ای به توافق نهایی نرسید و تمدید توافق نامه ژنو تا تیر94 در دستور کار قرار گرفت. در روزهای بعد از این اتفاق، بازار دلار روند صعودی خود را آغاز کرد تا در عرض کمتر از چند روز دلار 3500 تومانی در تابلوی صرافی ها نقش ببندد. اما دیری نپایید که بار دیگر دلار به قیمت های منطقی خود بازگشت. لذا همان مردمی که در سال 91 زیان دیدند و فهمیدند که گرانی دلار به دلایل روانی و سیاسی زودگذر است، این بار به خوبی وارد گرداب افزایش قیمت دلار نشدند. دلار بعد از توافق نامه ای که برای مردم امیدوار کننده بود، افزایش پیدا نکرد. این اتفاق (آموختن مردم از وقایع گذشته) گرچه کمتر در تاریخ سیاسی کشور رخ داده است اما جای بسی خوشحالی است که در اقتصاد ایران باب شده است.
وی در پایان نوشته: اما به راستی چرا مردم از اتفاقات درس می آموزند و دولت ها اعتقادی به درس گرفتن از تجربه ها ندارند؟ تا حدودی علت این تفاوت مشخص است: دلیل آن است که مردم از جیب خود برای خودشان خرج می کنند اما دولت ها از جیب مردم و نسل های آینده هزینه می کنند. شاید اگر دولت هم برای کسب درآمدهایش با سختی هایی (نظیر مواجهه با مردم برای کسب مالیات) مواجه می شد به این آسانی پول خرج نمی کرد، چون که دولت از نفتی استفاده می کند که برای آن هیچ گونه سختی را متحمل نشده است، طبیعی است که راحت خرج کند. این جمله را همگی به خوبی درک می کنیم که «خرج پسر حاجی بازاری با خودِ حاجی بازاری از زمین تا آسمان فرق می کند.» دولت پسر حاجی بازاری (بچه پولدار ملی) است که هیچ زحمتی برای پولی که در دستش است نکشیده است اما مردم (همان حاجی بازاری) برای هر تومان پولشان زحمت کشیده اند.

آرمان نیز در گفت و گویی با فرشاد مومنی که با عنوان « رفع‌‌تحریم‌ها می‌‌تواند تهدید باشد» منتشر شده، از وی شنیده است که: اکنون می‌خواهم توجه دولت محترم را به این نکته جلب کنم که حتی اگر آمادگی این را ندارند که از تجربه دولت احمدی‌نژاد به اندازه کافی درس بگیرند، حداقل از تجربه 18 ماهه عملکرد خودشان پند بگیرند. رئیس‌جمهور امروز باید با تمام همکاران مسئولشان پاسخگوی این باشند که چرا عملکرد اقتصاد ایران در سال 1393 به گونه‌ای که مشاهده شد رقم خورد؟ چرا صدور مجوز واحدهای صنعتی تولیدی در سال 93 حتی نسبت به‌سال 92 که یک‌سال بسیار فاجعه‌آمیزی بود 10 درصد کاهش را نشان می‌دهد؟ چرا سطح زیربنای طبقات ساختمان‌های شهری بر اساس پروانه‌های صادر شده، از 31 میلیون متر مربع در تابستان 1392 به 19 میلیون متر مربع در تابستان 93 رسیده است؟ و تا زمانی که از تجربه دوره احمدی‌نژاد و تجربه خودشان درس نگیرند و چرایی اوضاع را درک نکنند، امکان این وجود ندارد تا ما از این فرصت طلایی محقق شده در جهت بهبود شرایط کشور و حرکت به سمت توسعه استفاده کنیم. من فکر می‌کنم که شخص رئیس‌جمهور باید خیلی شفاف از مسئولان اقتصادی کشور سوال کنند که این چه ساختار نهادی است که اگر کسی در ایران سرمایه‌گذاری در زمینه تولید لوازم خانگی را انتخاب کند، درآمد و سود حاصل از این فعالیت یک سوم کسانی خواهد بود که به واردات لوازم خانگی مبادرت می‌ورزند؟ باید پاسخ دهند که این چه ساختار نهادی است که چشم‌انداز سودآوری سرمایه‌گذاری در زمینه تولید دارو در کشور ما یک بیستم سرمایه‌گذاری در واردات داروست؟ چرا در حالی که تولیدکنندگان ما شدید‌ترین و غیرعادی‌ترین فشارها را تحمل می‌کنند، بر سود دارایی افرادی که به تجارت پول مشغول هستند، به ویژه در بانک‌های خصوصی در این سال‌ها افزوده شده؟ چرا با اینکه حباب ناشی از آینده هراسی در قیمت کنونی دلار به طور غیر متعارفی بالاست، این حباب در اثر این توافق بسیار ارزشمند فرو نریخت؟ در فاصله 1388 تا 1392 چه اتفاقاتی در عرصه سیاست‌گذاری کشور اتفاق افتاده و چه جهت‌گیری‌هایی در دستور کار بوده‌است که در اثر آن به گواه و گزارش دبیرخانه شورای عالی اشتغال، تعداد بنگاه‌های تولیدی مشکل‌دار در ایران رشد 750 درصدی را در این فاصله کوتاه تجربه کرده‌اند؟ این سوالات و از این دست، ‌به وضوح مشخص خواهد کرد که بر حسب تحلیلی که ارائه می‌شود، کانون‌های اساسی اصلاح نهادی ما در کجا قرار دارد. بحث بنده این است تا زمانی که این ساختار نهادی اصلاح نشود، ما قادر نخواهیم بود که از فرصت ناشی از این تلاش‌ها و زحماتی که مسئولان دیپلماتیک ایران کشیده‌اند، بهره ببریم. همانطور که اشاره کردم خطر ماجرا این است که اگر این اتفاق دستاورد بایسته‌ای در زمینه ارتقای کیفیت عامه مردم و افزایش توان رقابت تولید ملی ایجاد نکند، زبان تنش آفرینان و بحران سازان به روی دولت و ملت دراز خواهد شد. از این زاویه است که من می‌گویم زمان شادی کردن برای آشکار شدن نتایج تلاش‌هایی که دیپلمات‌های ما کردند، کافی است. از این به بعد باید با اراده و جدیتی چندین برابری که تیم مذاکره‌کننده داشت، تیم دولت با همراهی مجلس باید مسائل کشور را شفاف و دقیق ریشه یابی تحلیل کنند و برای برون رفت این شرایط برنامه مدون خودشان را ارائه کنند. چیزی که ما تا کنون مشاهده کردیم این است که متاسفانه سیاست‌های پولی، مالی، تجاری و نرخ ارز ایران که در حال حاضر به طور کلی به ضد تولید کشور تنظیم شده‌اند، به هیچ وجه آن تمایل بایسته را در دولت برای بازآرایی ساختار نهادی نمی‌بینیم. کما اینکه تاکنون نشنیده‌ایم این دولت در زمینه طراحی یک برنامه ملی مبارزه با فساد نیز کوشش قابل توجهی کرده باشد. چیزی که ما تا کنون مشاهده کردیم این است که دقیقا به سبک دوره دولت قبل، به صورت موردی، موضعی و انفعالی موارد خاصی از فساد رخ داده را مطرح می‌کنند. آن‌هم بدون اینکه تحلیلی از چرایی ریشه‌ای شکل‌گیری این فساد ارائه کنند.

رویکرد پیش از نوروز روزنامه‌های اصلاح‌طلب که ریشه همه مشکلات امروز کشور را فساد افسارگسیخته در دوران احمدی‌نژاد می‌دانستند، دوباره در حال زنده شدن است. نعمت احمدی در ابتدای مطلبی با عنوان « از فلافلی تا چلوکبابی» در روزنامه شرق نوشته: در ایام پرهیاهوی پایان سال، گردشی در خیابان‌های شهر نشان از پدیده‌ای داشت که گسترش آن لحظه‌ای شده است. بساط دست‌فروش‌ها در هر کوی‌و‌برزن پهن بود. از تنوع اجناس دست‌فروشان به واقعیت تلخی می‌رسیم که از نظر توان اقتصادی و قدرت خرید به کجا رسیده‌ایم؟ بنجل‌ترین اجناس و بی‌کیفیت‌ترین کالاهای عرضه‌شده نشانه کاهش توان اکثریت مردم در خرید مایحتاج خود در شب عید بود. جلوی فلافل‌فروشی‌ها شلوغ است اما رستوران‌ها خالی است؛ این تصویر روزهای پایانی سال است که بعضا در طول سال هم در برخی مراکز خرید شهر دیده می‌شود. نگارنده چندین خیابان مرکزی از بازار تا خیابان ولی‌عصر(عج) را صرفا به جهت بررسی همین موضوع زیر پا گذاشتم.

وی در پایان آورده: وقتی روزنامه‌ها از کشف اختلاس‌های میلیاردی می‌گویند، وقتی اعداد نجومی سه‌هزارمیلیارد و هفت‌هزارمیلیارد و ١٢هزارمیلیارد و معوقات شش‌هزارو٥٠٠میلیاردی را هرروزه در روزنامه‌ها می‌خوانیم و این سوتر بساط دست‌فروشی‌ها را می‌بینیم چه قضاوتی باید کرد؟ دعای تحویل سال ما این بود؛ خداوندا به دولتمردان ما این توان و قدرت را بده ‌بساط فقر فراگیر را جمع کنند.

در حالی که روزنامه شرق « پافشاری وزیر کشور بر پیگیری پول‌های کثیف» را نیز در صفحه اول خود جای داده است، نعمت احمدی در مطلبی دیگر در روزنامه آرمان از ضرورت برخورد با فساد یقه‌سفیدها سخن گفته است.

روزنامه اعتماد که مطالب اصلی صفحه اول خود را به روابط ایران و ترکیه و حمایت مجلس و سپاه از مذاکرات هسته‌ای اختصاص داده، در ابتدای مطلبی با عنوان «لزومی ندارد منشور حقوق شهروندی قانون شود» نوشته: لایحه؟ مصوبه؟ یا یک بیانیه؟ سرنوشت منشور حقوق شهروندی کدام است؟ منشور حقوق شهروندی در کدام مرحله قرار دارد؟ هرچند گاها خبرهایی در مورد رسیدن این تصمیم دولت تدبیر و امید به ایستگاه نهایی به گوش می رسد، اما تاکنون به نقطه ای روشن نرسیده و در حال سکون قرار گرفته است و هنوز هم به مرحله ای که بتوان الزام آوری را از مشخصه اصلی آن دانست نرسیده است. مراحلی که به نظر می رسد با گذشت چندین ماه از تدوین آن هنوز هم تمایلی برای تصمیم گیری در این مورد وجود ندارد. اما چه شد که منشور حقوق شهروندی نیز کم کم از پیگیری هایی که در خصوص به نتیجه رسیدن آن صورت می گرفت، فاصله گرفته است؟ گویی که دیگر عزمی برای تبدیل آن به یک قانون الزام آور وجود ندارد. به نظر می رسد منشوری که رفته رفته به ایستگاه نهایی خود می رسید یک توقف چند ماهه را در پیش روی خود دارد. منشوری که همزمان با صدمین روز فعالیت دولت یازدهم با هدف اظهارنظر عمومی و اطلاع یافتن آنها از حقوق خود مطرح شد از همان ابتدا با انتقادات بسیاری از حقوقدانان مواجه شد. انتقاداتی که البته نه در مورد بندهای تدوین شده آن بلکه در خصوص عدم لزوم تدوین چنین متنی مطرح می شد. اما با وجود تمامی انتقادات، هنوز یک روزنه امید را در خود دارد. حقوقی که هرچند در اصول قانون اساسی ایران به تک تک مواد آن اشاره شده است و حتی می توان گفت دنباله همان فرمان ٨ ماده ای حضرت امام خمینی (ره) است اما، گامی مثبت درجهت اطلاع رسانی به شهروندان از حقوق خود تلقی می شود. آنچه معاون حقوقی رییس جمهور، صراحتا آشنا شدن مردم با حقوق خود که از مهم ترین هدف دولت روحانی از تدوین این سند حقوقی است را، بعد از گذشت مدت زمانی یک ساله تحقق یافته می داند و با دفاع از اقداماتی که تاکنون صورت گرفته آن را به صورت یک فرهنگ نهادینه شده در بین مردم می شناسد.

روزنامه قانون جدای از حمایت سپاه از مذاکرات، دو مطلب مهم را در صفحات امروز خود جای داده است؛ تاکید بر غیرقانونی بودن تجمع دیروز مخالفان مذاکرات هسته‌ای در مقابل مجلس که سهم قابل توجهی از صفحات طنز قانون را هم به خود اختصاص داده است و گزارشی در باره روند افزایش نمودار سنی سیاستمداران ایرانی که در بخشی از آن آمده: سال 59 اولین دوره‌مجلس شورای اسلامی‌درتاریخ 7 خرداد 1359 آغازبه کارکرد. میانگین سن نمایندگان در دوره اول 8/39 بوده و پنج نفر از این نمایندگان 25 سال سن داشتند.در این دوره بیشترین فراوانی مربوط به سن 32 سالگی است. اما به تدریج میانگین سنی در هر مجلسی نسبت به مجلس پیش از آن افزایش پیدا کرد به طوری که در مجلس چهارم بیشترنمایندگان مجلس دردوره سنی 36 تا 40 سال قرارداشتند. نمایندگانی که در بدو این دوره، 39 سال سن داشتند، بیشترین کرسی‌های مجلس را به خود اختصاص دادند. میانگین کلی سن نمایندگان مجلس در این دوره 2/42 بوده است. این رشد سنی در دوره‌های بعد نیز ادامه پیدا کرد و میانگین سنی در مجلس پنجم 7/43، در مجلس ششم 7/44 در مجلس هفتم 47 سال و در مجلس هشتم به 8/48 رسید. این رقم اما در مجلس نهم نیز با رشدی قابل توجه به 06/51 رسیده است.

دولت نیز از ابتدای انقلاب تا کنون با افزایش سن کابینه رو به رو بوده است.جوان ترین وزیر تاریخ ایران به محمدجواد تندگویان است. تندگویان در سال 59 یعنی در 30سالگی به وزارت نفت در دولت شهید رجایی رسید. میانگین سنی در این دولت تقریبا 38 سال بود اما کابینه دولت‌ها نیز مانند مجلس با گذشت زمان به تدریج با افزایش سن رو‌به‌رو شد. میانگین سن وزیران در دولت سازندگی به بالای 40 و در دولت محمود احمدی نژاد به 50 سال رسید. این رقم در دولت یازدهم نیز با افزایشی چشمگیر رو‌به‌رو شده و به 60 سال رسیده است.

البته این افزایش سن تنها مختص دولت و مجلس نیست و سایر ارکان نظام نیز با افزایش سن رو به رو شده است. از جمله میانگین مجلس خبرگان 02/71،میانگین سنی شورای نگهبان 83/63 و میانگین سنی مجمع تشخیص مصلحت نظام به 65/87 رسیده است.

منبع:تابناک

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

4  ×  3  =