این زن تنور نانوایی را روشن نگه داشته است/عکس

نانوای محله زنی است که تنور نانوایی را داغ و چراغش را روشن نگه داشته است. در یکی از ظهرهای گرم تابستان سری می‌زنیم به این نانوایی و نانوای دوست‌داشتنی‌اش.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک دست‌هایش بوی زندگی می‌دهند؛ بوی نان؛ بوی تمام سال‌هایی که در غیاب همسرش چراغ این نانوایی را روشن نگه داشته است. خانم «طیبان» نانوای محله ای است که سال‌ها پیش همسرش کنار تنور آن عرق می‌ریخته تا محله‌ای که آن زمان به شلوغی امروز نبوده، بی نان نماند. ۱۷ سال پیش نانوای محله می‌میرد؛ اما نانوایی‌اش نه. مردم سال‌هاست این نانوایی سنگکی را به اسم خانم «طیبان» می‌شناسند.گفتگو با خانم نانوا

چرخاندن چرخ این نانوایی از اول  خیلی هم برایش آسان نبوده است. گرما و شرایط سخت نانوایی یک طرف، حرف و حدیث‌های اهالی محل یک طرف. «آن موقع که شروع به کار کردم، خیلی‌ها پشت سر من حرف زدند که بیشتر آن‌ها به گوش من نمی‌رسید و به همین خاطر خودم فکر می‌کردم خیلی کار خوبی می‌کنم! علاوه بر این، من در این کار گرما و سرما را کشیده‌ام و هر روز مسیر این نانوایی را رفته‌ام و آمده‌ام.» مشکلات کار کم هم نبوده‌اند. از واسطه شدن در دعوای کارگرها گرفته جروبحث با مشتری سمجی که به خاطر نداشتن پول خرد با او درگیر شده است. خانم طیبان ۴ دختر و یک پسر دارد که آن‌ها هم اوایل با کار کردن مادرشان خیلی موافق نبوده‌اند؛ اما الان هم اهالی محله هم فرزندان خانم طیبان به او افتخار می‌کنند. مردم هم نانوایشان را دوست دارند و باید هر روز نانشان را از دست «حاج‌خانم» بگیرند.

بارها شده است که به کسانی که پول نداشته‌اند یا کیفشان را فراموش کرده‌اند، نان مجانی داده است: « به کارگرهایم هم سپرده‌ام که در نبود من اگر کسی آمد و پول نداشت، به او نان بدهید.» نان صلواتی هم زیاد دست مردم داده است؛ مردم هم گهگاهی به او پول می‌دهند برای پخت نان صلواتی. «من آفتابم دیگر در حال غروب کردن است و همیشه می‌ترسم که پولی که مردم به من امانت داده‌اند، پیش من باقی بماند. برای همین همیشه یک دور تسبیح صلوات می‌فرستم برای صاحب این نذر!»

خیلی وقت ها پیش آمده است که نان‌های نانوایی تمام شده‌اند و نانوایی تعطیل؛ اما دلش نیامده پیرزن عصا به دست را دست خالی برگرداند. این رسم از زمان همسر مرحومش برای او به یادگار مانده: « آن موقع که همسرم هم زنده بود، بارها اتفاق می‌افتاد که بدون نان به خانه می‌آمد و ما مجبور می‌شدیم که نان خشک آب بزنیم و بخوریم!»

خانم طیبان آنقدر این کارش را دوست دارد که این شغل برایش بازنشستگی ندارد و با اینکه فرزندانش هم از او خواسته‌اند، باز این کار را رها نکرده است: «تا زمانی که روی پای خودم هستم، این نانوایی هم سر پا می‌ماند.»

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

4  ×    =  28