درس های هکاتون فناوری مالی هلند برای ما

در هکاتون فناوری مالی هلند که سال گذشته با همکاری رابو بانک، شتاب دهنده اوتراخت، استارت آپ بوت کمپ و تعدادی نهاد فعال در حوزه فناوری برگزار شد محصولات و دستاوردهای مناسبی را در پی داشت.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک به نقل از  بنکی 2 در هکاتون فناوری مالی هلند که  سال گذشته با همکاری رابو بانک، شتاب دهنده اوتراخت، استارت آپ بوت کمپ و تعدادی نهاد فعال در حوزه فناوری برگزار شد محصولات و دستاوردهای مناسبی را در پی داشت که این دستاوردهای می تواند برای هکاتون هایی که اکنون توسط شرکت خدمات انفورماتیک با نام «این بانک 2 »و توسن با نام «توسن بوم» در حال برگزاری است و در آینده برگزار می شود داشته باشد. اطلاعات بیشتر درباره این هکاتون را در تصاویری که در ادامه می آید بخوانید.

درباره هکاتون

هکاتون حاصل ترکیب دو کلمه هک و ماراتن است و در معنا یعنی تلاشی مشترک بین تعدادی از افراد خلاق برای حل مسائل دنیای واقعی در یک رویداد رقابتی. بیشتر هکاتون های دنیا امروزه در حوزه نرم افزارها اجرا می شود اما افرادی با تخصص های مختلف در آن شرکت می کنند.

اصولا در هکاتون ها، یک یا چند اسپانسر، API هایی را در اختیار تیم های داوطلب قرار می دهند، تا محصول بسازند؛ محصول باید عملیاتی باشد و نه  MVP که جایزه، شرایط برگزاری و شرکت کنندگان، آمار و ارقام  و … را نشان می دهد.شرکت کنندگان هکاتون می توانند در طول چند روز رخداد، در محل برگزاری ساکن شوند و تمام تلاش خود را بر توسعه محصول مورد نظر معطوف کنند.


 نکات زیر از بررسی هکاتون فناوری هلند می تواند به درک بهتر فضای بانکداری باز و اکوسیستم فناوری مالی در کشورمان کمک کند:

 حضور متوازن اجزای اکوسیستم فناوری مالی
اگر بخشی از ماموریت تحقق بانکداری باز را بر عهده اکوسیستم فناوری مالی بگذاریم؛ اجزای این اکوسیستم باید به توازن هم رشد کنند؛ در این رویداد می بینیم که بانک، ارائه دهندگان سکوهای فناوری، شرکت های موفق، ایده پردازان و حرفه ای ها، دانشگاه و شتاب دهنده در کنار هم حضور دارند. اگر جای خالی سرمایه گذار و VC ها از اکوسیستم در این جا حس می شود به این دلیل است که ذاتا هکاتون مثل رویدادهای استارت آپ، کسب و کار محور نیست، اما حضور شتاب دهنده نشان می دهد اگر ایده درخور تامین مالی و تبدیل به یک کسب و کار وجود داشته باشد، از آن غفلت نخواهد شد.

وجود بستر اولیه
وجود بستری اولیه برای اجرای این گونه رخدادها لازم است، منظور از بستر دو چیز است، بستر فناوری و بستر تعامل و درک متقابل از نقش ها. بستر فناوری را می توان در وجود API های غنی و کاربردی در حوزه های مختلف اعم از امنیت، احراز هویت، تراکنش و … دانست با این تفاوت که این API ها مختص شرکت یا بانک خاصی نیستند، بلکه بیشتر، پروتکل هایی استاندارد و فراملی هستند که حاصل همان بستر دوم یعنی تعامل بین ذینفعان است.

 وجود صف شکنان
وجود صف شکنان در این حوزه کار را راحت تر می کند. به عبارتی، شرکت هایی که توانسته اند در فضایی سالم خدماتی پایدار و ارزش آفرین به مشتریان ارائه دهند و جایگاه خود در بازار را تعریف کنند؛ جاده را برای بعدی ها صاف می کنند. طبیعی است در دورهای اول برگزاری رویدادهای نوآوری این چنینی، در کشورمان دستاوردهای ویژه ای کسب نشود؛ باید صبور بود.

یکی برای همه
در این گونه رویدادها قرار نیست منافع تک شرکت ها برآورده شود؛ که اگر این گونه باشد باید فاتحه آن رویداد را خواند؛ چون در چنین حالتی، API هایی که ارائه می شود مختص آن شرکت یا محدوده خاصی است، مشکلات مطرح شده حول نیازهای محدودی خواهد بود و بازار هدف محصولات خروجی هکاتون، به شرکت ها و بانک هایی محدود می شود که با آن شرکت همکارند.
به عبارتی تک روی در این اکوسیستم مزیتی ندارد؛ چیزی که کمابیش در کشور شاهد آن هستیم، بیش از آن که توسعه اکوسیستم پایدار مدنظر باشد، منافع شخصی شرکت ها مورد نظر است که البته از دید شرکت ها منطقی است، و نهادها و سازمان های متولی باید معماری صحیح و یکپارچه را جاری کنند.

 وابستگی اکوسیستم های ملی و منطقه ای
یکی از مهم ترین API های مورد استفاده همان پروژه بانک باز (OpenBankProject) مربوط به آلمان است. این امر حتی با توجه به پیوستگی بالای کشورهای اتحادیه اروپا، نشان می دهد بانکداری باز، مقوله ای ملی نیست و در تعامل بالایی با پروتکل های منطقه و جهان دارد. سرمایه گذاری و پایش غیرعادی بریتانیا در حوزه فناوری مالی در جهان به خصوص در جنوب شرق آسیا موید این مطلب است. البته این موضوع علاوه بر مزایا و هم افزایی ها می تواند خطرآفرین نیز باشد؛ تکلیف بانکداری اسلامی چه می شود؟ آیا بانکداری اسلامی هم نسخه باز دارد؟


 مشتری مهم است نه بانک ها و نه محصولات
در بین محصولاتی که در انتهای هکاتون ارائه شده اند یک نقطه مشترک پررنگ وجود دارد: مشتری یا کاربر نهایی نقطه کانونی است. بانک ها کم رنگ تر شده و در برابر نیاز مشتری رنگ می بازند. از سوی دیگر، مشتری با ابزارهای قابل جابه جایی (مانند موبایل، تبلت و …) نیز از توجه ویژه ای برخوردار است.

 کار را به کاردان بسپرید
بانک ها همه چیز را نمی دانند و به همه کسب و کارها آشنا نیستند؛ این شانس نوآوری آن ها و ارائه خدمات مالی در ترکیب با سایر کسب و کارها را کاهش می دهد؛ اما یک رستوران دار شاید بهتر از هر بانکداری بتواند خدمات مالی جالب برای هم صنفان خود فراهم کند؛ فضای نوآوری مالی، امکان انفجار تعداد و تنوع خدمات را فراهم می کند و خدمات مالی را به شیوه زندگی مردم نزدیک می کند.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

3  +  6  =