نقش بانکهای بزرگ در نوآوری تامین مالی
همه به نحو فزایندهای نسبت به این موضوع اذعان دارند که نوآوریهای فناورانه عنصر تعیینکننده اصلی برای تداوم رفاه و رشد اقتصادی است. در این زمینه، تمرکز اصلی بر ایالاتمتحده قرار دارد که ظهور اقتصاد خدماتی، رشد سریع شرکتهای حوزه فناوریهای برتر، و پیوند آشکار میان رشد موسسات کوچک و ایجاد اشتغال همه نشانگر ثبات رشد در دوره اقتصاد پساصنعتی است. به نظر میرسد که افزایش اهمیت صنایع فناوری برتر در ژاپن که همچنان از رشد اقتصادی هرچند کمتری برخوردار است، نشانه امیدواری به انتقال عقلانی از اقتصاد مبتنی
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، نقش موسسات مالی بزرگ در تحریک نوآوریهای فناورانه صرفا منحصر به واگذاری تسهیلات نیست. در گسترهای وسیعتر، ایجاد فنون مالی یا نوآوری در زمینه فنون مالی، نقشی اساسی است که این موسسات عهدهدارش هستند. درواقع، موسسات مالی بزرگ در ایفای نقش حمایتی خود برای شرکتهای مشتریشان، به عنوان نوآوران بزرگ عمل میکنند.
همه به نحو فزایندهای نسبت به این موضوع اذعان دارند که نوآوریهای فناورانه عنصر تعیینکننده اصلی برای تداوم رفاه و رشد اقتصادی است. در این زمینه، تمرکز اصلی بر ایالاتمتحده قرار دارد که ظهور اقتصاد خدماتی، رشد سریع شرکتهای حوزه فناوریهای برتر، و پیوند آشکار میان رشد موسسات کوچک و ایجاد اشتغال همه نشانگر ثبات رشد در دوره اقتصاد پساصنعتی است. به نظر میرسد که افزایش اهمیت صنایع فناوری برتر در ژاپن که همچنان از رشد اقتصادی هرچند کمتری برخوردار است، نشانه امیدواری به انتقال عقلانی از اقتصاد مبتنی بر صنایع سنگین به اقتصادی است که فناوریهای نوظهور عصر ما در مرکز آن قرار دارند.
این گرایشات را میتوان خیلی آشکار در اروپا هم مشاهده کرد. در آنجا، سیاستهای نرخ بهره برای تداوم اشتغال و رشد اقتصادی طی دهه گذشته، عموما با شکست مواجه شده است. سیاستهای حفظ اشتغال به وسیله افزایش مداخله بخش عمومی – قوانین سختگیرانه در حوزه کار، حمایتگری از صنعت، و یارانهها – به نحو قابل ملاحظهای جو رقابتی میان صنایع را نهتنها به تاخیر انداخته بلکه قفل کردهاند. بنابراین، در بین کشورهای توسعهیافته این نظر غالب شده است که نوآوری موجب رشد اقتصادی میشود و سیاستگذاران در پی یافتن راههایی هستند که موجب تحریک نوآوریهای فناورانه و تشکیل شرکتهای جدید در این حوزه میشود.
برای به اجرا درآوردن وسیع چنان سیاستهایی، همه بهطور فزایندهای بر این نظر توافق میکنند که نظامهای مالی ملی و بینالمللی در فرآیند نوآوریهای فناورانه و رشد اقتصادی از اهمیت بالایی برخوردارند. این گرایش را به شکل علاقه فزاینده به سرمایهگذاریهای جسورانه در ایالاتمتحده میبینیم، و ابتکارات گوناگونی هم در بخشهای خصوصی و عمومی درحال انجام است تا چنین سرمایهگذاریهایی در خارج آمریکا هم به موفقیت نائل شود. با اینحال، نظام سرمایهگذاریهای جسورانه تنها بخش کوچکی از فرآیند تشکیل سرمایه است. بنابراین، بسیار ضروری است که کارآمدی کلی نظام مالی را برای حمایت از نوآوریهای فناورانه افرایش داد.
در اینجا میخواهیم به نقش مهمی بپردازیم که بانکهای بزرگ در تامین مالی نوآوریهای فناورانه دارند. از آنجا که مطالب زیادی در این موضوع منتشر نشده است، بر تجربه جمعی شرکت سیتیبانک و تفسیرمان از گرایشهای عام نظام مالی جهانی اتکا کردهایم. نتیجهای که بلافاصله به دست میآید این است که نقش بانکهای بزرگ در این زمینه تنها منحصر به واگذاری تسهیلات نیست. ایجاد تکنیکهای مالی یا نوآوری در فناوریهای مالی کار بسیار مهمی است که آنها برعهده دارند. بنابراین، نظام مالیای که بتواند بشترین زمینه رقابت و نوآوری در خدمات مالی را مهیا کند، علاقه عمومی را برخواهد انگیخت.
بانکها و نوآوری فناورانه
قابل توجه است که بدانیم مداخله بانکها در فرآیند نوآوری تنها منحصر به نقششان در واسطهگری مالی نیست. فناوری توسعه نظام بانکی را به نحوی چشمگیر تحت تاثیر قرار داده است و امروزه هم عامل اساسی تغییر در صنایع خدمات مالی است.
تکامل تاریخی موسسات مالی بزرگ ایالاتمتحده، با فرآیند نوآوریهای فناورانه در قرن نوزدهم کاملا درهمتنیده است. در فناوریهای حملونقل، افتتاح کانال اری (Erie) در سال 1825 و آغاز راهآهن در دهه 1830 موقعیت شهر نیویورک به عنوان مرکز تجاری و تولیدی کشور ایالاتمتحده را استحکام بخشید. این هم به نوبه خود نیویورک را مبدل به مرکز مالی اصلی کشور کرد. بانکهای بقیه نقاط آمریکا ذخایر نقدی خود را نزد بانکهای نیویورک به امانت میدادند تا بتوانند تراکنشهای تجاری گوناگونی که در شهر نیویورک انجام میگرفت را تسویه کنند، و بدین نحو بانکهای نیویورک خیلی زود بخش بزرگی از مجموع منابع بانکی کشور را نزد خود نگهداری میکردند. بنابراین، در 150 سال پیش نوآوریهای فناورانه در ایجاد بانکهایی که به عنوان «مراکز پولی» پیشران بودند، بسیار کلیدی بود.
«سیتیبانک» مثال جالبی است از پیوند میان فناوری و بانکداری، زیرا ثروتهای هنگفت آن در قرن نوزدهم کاملا مرتبط با نوآوریهای فناورانه بود. اساس ثروت و نفوذ این بانک و سهامدارانش از مبادله زغالسنگ شروع شد و تا تسلط بر تامین برق شهر نیویورک که فناوری آن بر پایه گاز تولیدشده از ذغال قرار داشت، ادامه یافت. این فعالیتها به سرمایهگذاری سنگین در راهآهنی منجر شد که زغالسنگ را به شهر نیویورک حمل میکرد و نیز سرمایهگذاری در تولید آهن که آن نیز تماما بستگی به استفاده از زغالسنگ داشت. بانک مزبور در توسعه صنعت متالوژی در آمریکا هم ایفای نقش کرد و بخش تولید فولاد شرکت تولیدات آهن لاکاوانا را تامین مالی نمود. همچنین، در توسعه فناوریهای مخابراتی هم فعالیت داشت؛ اولین مسیر کابلی فراآتلانتیک را از سالهای 1858 تا 1866 تامین مالی کرد و در مقطعی هم شرکت تلگراف اتحادیه غربی را اداره میکرد که آن زمان بزرگترین شرکت دنیا به شمار میرفت.
امروزه البته همهچیز برعکس شده است و این صنایع خدمات مالی هستند که تحت کنترل فناوریهای اطلاعاتی جدید درآمدهاند. یکی از تازهترین مطالعات در «دفتر ارزیابی فناوریها در کنگره آمریکا» دامنه این تاثیر را نشان میدهد: «کاربست فناوریهای اطلاعاتی و مخابراتی پیشرفته در سیستمها برای ارئه خدمات مالی شیوه ایجاد، تحویل، قیمتگذاری، دریافت، پذیرش و استفاده از آن خدمات را از اساس تغییر میدهد.»
بنابراین، جای تعجب نیست که مستقیمترین راه برای تامین مالی نوآوری موسسات مالی این است که به خرید و استفاده از فناوریهای اطلاعاتی اقدام کنند. موسسات سپردهگذاری آمریکا در سال 1984 میلادی بیش از 8 میلیارد دلار در تجهیزات و خدمات پردازش دادهها، غیر از اتوماسیون اداری، خرج کردند. بانکهای تجاری نیز به تنهایی حدود 5 میلیارد دلار صرف خرید تجهیزات و خدمات پردازش دادهها از فروشندگان بیرونی نمودند. تقریبا نیمی از این دست خریدها از سوی 240 بانک بزرگ آمریکا صورت گرفته بود. خود سیتیگروپ هم البته یکی از کاربران عمده خدمات و تجهیزات فناوریمحور است. برآورد میشود که هزینههای این حوزه سالانه سر به نیم میلیارد دلار میزند.
موسسات مالی بزرگ به عنوان کاربران این فناوریها، فعالانه در پی جستوجو و توسعه کاربست تجاری این نوع فناوریهای جدید به محض ورود آنها به بازار هستند. پیشرفتهای سریع صدا، تصویر، پردازش گرافیکی و نیز فناوریهای مخابراتی آنها موجب پدید آمدن فرصتهای تجاری جدید برای دسترسی به، دستکاری، و استفاده از اطلاعات در کسبوکار مالی میشود. دستگاههای خودپرداز، پایانههای فروش (PoS)، و شبکههای بانکداری خانگی، درحال گسترش در سراسر آمریکا هستند. بسیاری از بانکها، از جمله سیتیکورپ، درحال ایجاد شبکههای محاسباتی در سراسر دنیا هستند تا بتوانند پایگاهها دادههای مشترکشان را به هم متصل کنند. سیستمهای مبادله الکترونیک و شبکههای بینالمللی انتقال پول بخشی از شبکه مالی بینالمللی رو به رشد هستند. برخی از موسسات مالی بزرگ، باز هم مثل سیتیکورپ، شرکتهای تابعهای را در زمینه تولید فناوریهای نوین میگردانند و با دیگر شرکتها نیز همکاری میکنند تا قطعات نرمافزاری و سختافزاری ویژه را برای استفاده در کسبوکار خدمات مالی خود فراهم کنند.
مجموع این فعالیتها نشانگر سرازیر شدن مقادیر عظیم درآمد و سفارش به سوی شرکتهای فناوری است که در زمینه خدمات مالی به تولید محصولات و خدمات میپردازند. به علاوه، در گزینش نوآوریهای فناورانه که کاربرد تجاری داشته باشند، مراحل آزمایشی هم فراهم میآورند. دستکم در حوزه فناوری اطلاعات، نوآوری در خدمات مالی از نوآوریهای فناورانه کاملا پشتیبانی میکند.
نقش بانکهای بزرگ در نظام مالی
توصیف و تعیین کمی نقش بانکها به عنوان استفادهکنندگان از نوآوریهای فناورانه نسبتا آسان است. با این احوال، وقتی که به نقش گستردهتر بانکها به عنوان واسطهگران مالی نگاه میکنیم، یافتن پیوند مستقیم میان تامین مالی بانکی و نوآوریهای فناورانه بسیار دشوارتر است. بخشی از این دشواری در سرشت تسهیلاتدهی بانکی است که میخواهد به هر نحو که شده از مخاطراتی که بر سر راه موفقیت یک نوآوری ویژه قرار گرفته، احتراز کند. تسهیلاتدهی بانکی بنا به طبیعت خود بهطور غیرمستقیم نوآوریها را تامین مالی میکند. بنابراین، برای فهم بهتر نقش بانکها در تامین مالی نوآوری، بهتر است نقشی را درک کنیم که بانکها و دیگر موسسات مالی در تامین مالی کل اقتصاد ایفا میکنند.
موسسات مالی آمریکا در سال 1983 میلادی بیش از 6 تریلیون دلار دارایی در اختیار داشتند. بانکها و موسسات پسانداز و وامدهی نیمی از این مبلغ را در اختیار داشتند و شرکتهای بیمه و صندوقهای مستمری یکچهارم آن را. بخش عظیمی از این داراییها به بانکهای بسیار بزرگ تعلق داشت. از 14500 بانک کشور، تقریبا 240 بانک با ترازنانه بیش از یکمیلیارد دلار حدود 60 درصد مجموع این داراییها را در اختیار خود داشتند. بنابراین، واضح است که بانکهای بزرگ چه نقش مهمی را در نظام مالی آمریکا بازی میکنند.
البته این بدان معنا نیست که بانکهای بزرگ یا مجموع نظام بانکی تامینکنندگان اصلی منابع مالی برای صنایع آمریکا هستند. درواقع، بدهیهای بانکی کمتر از 10 درصد مجموع داراییهای شرکتهای تولیدی آمریکا را تشکیل میدهد. این نشانه اهمیت انتشار قرضههای عمومی، سهام، تولید داخلی پول، و اعتبار تجاری در تامین مالی بنگاههای آمریکایی است.
از این لحاظ، نظام مالی ایالاتمتحده با بقیه نظامهای مالی عمده تفاوتهای زیادی دارد. در ژاپن، بانکها نقش مسلطتری در تامین مالی صنایع دارند. شرکتهای ژاپنی بدهی اهرمی بسیار بیشتری نسبت به همتایان آمریکایی خود دارند که بر 75 تا 80 درصد مجموع استقراضهای بیرونی بالغ میشود. این حجم بالای استقراض بانکی به اضافه نظام روابط «بانک اصلی» باز هم نقش بانکهای ژاپنی را در امورات شرکتهای این کشور تسلط بیشتری میبخشد.
وضعیت آلمانیها به شدت ژاپنیها نیست اما بانکهای آلمانی هم نقش بسیار بیشتری در تامین مالی شرکتهای خود نسبت به آمریکاییها دارند. این وضعیت نسبتا حاصل وضعیت اهرمی بالای شرکتهای آلمانی، نظام جهانی بانکداری آلمان (که در آن بانکها اغلب منابع را تامین میکنند)، و نظام «بانک خانگی» در این کشور است (که بدانوسیله معمولا بانک در هیاتمدیره شرکت حضور پیدا میکند و نقش اصلی را در تنظیم مالی شرکت ایفا میکند).
نظام بانکی بریتانیاییها تقریبا وضعیتی مشابه نظام بانکی در ایالاتمتحده آمریکا دارد. از آغاز انقلاب صنعتی، شرکتهای بریتانیایی همیشه تا حدودی نقشی مستقل از نظام بانکی این کشور داشتهاند و کوشیدهاند که بخش وسیعی از منابع مالی خود را از منابع درونی تامین کنند. طی سالیان گذشته حدود 68 درصد درآمدهای شرکتهای بریتانیایی از محل منابع داخلی، 17 درصد از طریق منابع حاصل از اخذ تسهیلات بانکی و 5 درصد آن نیز محصول منابع بازار سرمایه بوده است.
در مجموع، بانکهای بزرگ یک عامل بسیار مهم در نظام مالی ایالاتمتحده آمریکا هستند. اما حتی اخذ تسهیلات برای بدهیهای عمومی از بانکهای سرمایهگذاری، هم به عنوان درصدی از مجموع منابع و هم در مقایسه با دیگر نظامهای مالی عمده، نقش بسیار محدودی در تامین مالی کسبوکارهای آمریکایی دارد. به علاوه، تجربه به ما میگوید که اهمیت نقش بانکهای بزرگ در تامین مالی نوآوریهای فناورانه بستگی به اندازه شرکتها دارد. با بررسی نقش بانکهای بزرگ در تامین مالی نوآوری شرکتها در سه مرحله فعالیت میتوان این موضوع را واضحتر به تصویر کشید: شرکتهای نوپا (استارتآپ)، شرکتهای درحال رشد و شرکتهای قدیمی.
بانکهای بزرگ و شرکتهای نوپا (استارتآپ)
بانکها به ندرت به تامین مالی مستقیم استارتآپها رو میآورند زیرا سرمایهگذاری در این نوع شرکتها بسیار پرمخاطره است. همیشه درجهای از امید و آرزو و عدم اطمینان در فضای فعالیتی این شرکتها وجود دارد که بانکها باید مواظب سرمایهگذاری بیمحابا در این حوزه باشند اما بالعکس اگر روند کار موفقیتآمیز درآید، سودهای کلانی نصیب میشود. واضح است که مناسبترین شکل تامین منابع برای استارتآپها فروش سهام است و سرمایهگذارانی که این نوع سهام را خریدهاند، میدانند که یا سود کلانی به جیب خواهند زد یا باید از خیر کل سرمایه خود بگذرند. واضح است که چنین نقشی برای بانکها بسیار نامناسب است زیرا سپردهگذاران بانکی به امید یک مکان امن سرمایه خود را در آنجا سپردهگذاری کردهاند. یک اصل استاندارد هم در بین بانکهای تجاری آمریکا رایج است که میگوید موفقیت یک نوآوری یا محصول نباید سریعا بانکها را متقاعد کند که به اعطای تسهیلات به استارتآپها اقدام کنند.
با اینحال، بانکها میکوشند که در مراحل اولیه فعالیتهای استارتآپها بهطور غیرمستقیم به تامین مالی آنها بپردازند. صنعت خدمات مالی خردهفروشی بخشی از نظام مالی آمریکاست که به تامین مالی استارتآپها ورود میکند. پساندازهای شخصی حاصل انواع ابزارهای سرمایهگذاری و نیز تسهیلات مسکن بر پایه سهام، و دیگر اشکال تسهیلات شخصی ایمن منبع عمده تامین مالی کسبوکارهای نوپا در ایالاتمتحده آمریکا هستند.
سرمایهگذاریهای جسورانه البته نقش بسیار مهمی در تامین مالی استارتآپها دارند. هرچند این نوع سرمایهها چندان بزرگ نیستند اما توانستهاند به سهم خود در فناوریهای نوآورانهای که استارتآپها تولید میکنند سرمایهگذاری کنند. بانکهای بزرگ و دیگر موسسات مالی نقش زیادی در مالیه جسورانه دارند. شعبههای سرمایه خطرپذیر این بانکها حدود 1.5 میلیارد دلار یا بیش از 10 درصد مجموع منابع کسبوکارهای سرمایهگذاری جسورانه را تهیه کردهاند.
بانکها و شرکتهای بیمه تمایل دارند که در مراحل آخر سرمایهگذاریهای جسورانه همکاری کنند. در این مراحل، آنان به نحو فزایندهای نقدینگی لازم را برای توسعه سرمایهگذاریهای جسورانه تدارک میبینند که همین باعث میشود تا آنان کمتر وابسته به چشمانداز پرنوسان اوراق بهادار بخش عمومی باشند و در زمانهای دشوار بتوانند ایستادگی بیشتری داشته باشند.
بانکهای بزرگ نقش مهمی در توسعه فنون مالی نوآورانه سرمایهگذاریهای جسورانه داشتهاند. مثلا افراد بااستعداد زیادی را برای این بخش یافتهاند و این صنعت را در خارج از ایالاتمتحده هم سرپا نگه داشتهاند و مهارت و دانش حرفهای را به خوبی به این حوزه منتقل کردهاند. مثلا شرکت سیتیکورپ از دهه 1980 میلادی نقش مهمی در ایجاد بازار سرمایهگذاری جسورانه بریتانیا داشته است و بیش از 20 میلیون پوند در تقریبا 30 شرکت این بازار سرمایهگذاری کرده است.
بانکها و شرکتهای در حال رشد
مشهور است که سرمایهگذاری جسورانه معمولا به تامین مالی ایدهها میپردازد و بانکها به تامین مالی فروش اقدام میکنند. وقتی که یک شرکت بزرگ به مرحلهای رسیده است که محصولات و خدماتش را به فروش میرساند و کسب درآمد میکند، بانکها فرآیند ارزیابی سرزندگی تجاری آن را مورد بررسی قرار میدهند. البته این ارزیابی فقط منحصر به آن محصول جدید نیست بلکه مدیریت، بازاریابی، و مالیه شرکت هم مورد واکاوی قرار میگیرد.
بدین معنا، واسطههای مالی نقش مهمی در تعیین صلاحیت استفاده تجاری از نوآوریهای فناورانه دارند. بانکداری که اعتبار فراهم میکند، یا بانک سرمایهگذاری که شرکت جدیدی را به بازارهای عمومی میبرد نقش «دروازهبان مالی»ای را اجرا میکند که مشابه «دروازهبانی فنی» در صنایع بهکارگیرنده است. در بستری وسیعتر، مجموع این تصمیمات از یک سود اقتصادی ارزشمند حکایت دارد. نقش «دروازهبانی مالی» تضمین میکند که منابع کمیاب به فرصتهای نوآورانهای اختصاص یابد که احتمالا بیشترین بازده اقتصادی همراه خواهند داشت.
قراردادهای اولیه بانکی برای شرکتهای درحال رشد را بانکهای محلی یا منطقهای میبندند زیرا از شبکههای محلی قوی و دانش بازار محلی برخوردارند و میتوانند حساب جاری، خدمات پرداخت، و دیگر خدمات سپردهگذاری و تراکنش را برای شرکتهای جدید فراهم ببینند. این خدمات اعتباری پیوند مهمی با اعتبارات بعدی بانک دارند زیرا وقتی که بانکداران درگیر پرداختهای تجاری شرکتهای نوپا هستند و تصویر کلی معقولی از جریان منابع آن دارند، از بینش بسیار بهتری درباره امور مالی این شرکتها برخوردارند.
تامین مالی نوآوری در شرکتهای قدیمی
مهمترین نقش موسسات مالی بزرگ تامین مالی نوآوری فناورانه در شرکتهای بزرگ قدیمی است که بخش مهمی از مجموعه اقتصاد آمریکا و جهان را تشکیل میدهند. از آنجا که این شرکتها محدودهای ایمن و کمخطر برای خود برگزیدهاند، نوآوریهای فناورانه زحمت سختی برای آنها به شمار میآید. درواقع ویژگی اساسی صنایع فناوری برتر در این حوزه، افزایش مدام هزینه تولید محصولات و خدمات جدید است.
شاهد گرایشی در میان عموم مردم بودهایم که اختراع و نوآوری را معادل با شرکتهای کوچک میگیرد. مسلم است که فهرست ابداعات فناورانه که از سوی شرکتهای کوچک انجام گرفته، بسیار زیاد و چشمگیر بوده است اما اشتباه است اگر اهمیت عظیم فعالیتهای پژوهشی، توسعه، و نوآوری را که در شرکتهای بزرگ دنیا رخ میدهد، نادیده بگیریم. درواقع رابطه چشمگیری میان نوآوری و اندازه شرکتها وجود ندارد.
تامین مالی هزینههای توسعه از طریق فنون مالیای که پیوسته نوآوری میشوند، چالش اصلیای است که موسسات مالی بزرگ در حمایت از نوآوریهای فناورانه با آن مواجهاند. البته مسلم است که فنون مالی فناورانه در هموارسازی مسیر توسعه تجاری برخی اپلیکیشنهای فناورانه کلیدی، نقش بسیار مهمی ایفا کردهاند. به عنوان مثالی در این رابطه میتوان به صنایع هواپیماسازی تجاری اشاره کرد که بانکها نقش مهمی در آن داشتند. بانکهایی که منابع زیادی در اختیار داشتند، اشکال جدیدی از اعتبار را توسعه دادند و تسهیلات بلندمدتی را از صنعت بیمه روانه تامین مالی تولید قطعات تجاری صنعت هواپیمایی کردند و بدانوسیله بازاری مناسب برای تولید بوئینگ 707 و داگلاس DC-8 فراهم کردند.
منبع:
https://www.nap.edu/download/612