نصرالله: زیاد بر اوباما تکیه نکنید تا دچار سرخوردگی نشوید

ایبنا – سید حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله هشدار داد: زیاد بر این موضوع (اوباما) تکیه نکنید تا دچار سرخوردگی نشوید.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک از پرس.تی.وی بیروت، متن کامل سخنرانی دبیرکل حزب‌الله به شرح زیر است:«به شهدای بزرگ و سازندگان پیروزی و کرامت‌ و مقاومت درود می‌فرستم. به تمامی حضار محترم و نمایندگان مسئولان و گروه‌های مختلف که افتخار میزبانی آنها را در تکریم شهدا داریم، خوشامد می‌گویم.برادران و خواهران؛هر سال در چنین روزی دور یکدیگر جمع می‌شویم تا مناسبتی بزرگ و عزیز را گرامی بداریم که به نام شهید نام گذاشته شده است. از معانی این روز این است که ما اینجا به عنوان ملت مقاومت در سرزمین مقاومت ایستاده‌ایم و هر سال افتخار خود را به این شهدا تکرار کرده و آنها را تکریم می‌کنیم. ما ملتی هستیم که همواره به یاد شهدای خود هستیم و از آنها در تمامی شرایط یاد می‌کنیم. در حقیقت ما از شهدا تنها در مراسم حزن‌انگیز یاد نمی‌کنیم بلکه در مراسم شادی و فکر و هنر و وجدان و روابط مردمی عادی خود نیز به یاد آنها هستیم. ما شهدا و افکار و فداکاری‌های آنها را به یاد داریم و درس صبر و عزم و اراده از آنها گرفتیم. این شهدا جان و خون خود را فدا کردند تا ما با کرامت و عزت و امنیت زندگی کنیم و منت هیچکس نیز در این جهان بر سرمان نباشد.تصور می‌کنم جنبش‌های مقاومت و ملت‌های اندکی در جهان وجود داشته باشند که شهدای خود را تکریم کرده و مانند ما با افکار و آثار آنها تعامل کنند. این موضوع تصادفی نیست بلکه ریشه در اندیشه و فرهنگ و احساسات و تاریخ ملت ما دارد. اگر ایمان ما به مقام شهدا نزد خدا وجود نداشت و اگر ما از قرن‌ها قبل تاکنون بزرگ‌ترین حادثه شهادت در تاریخ را در کربلا یادآوری نمی‌کردیم، ممکن بود تفسیرها و سخنان زیادی بشنویم.ما امروز یاد شهدا را گرامی می‌داریم. شهدایی که مرده نیستند بلکه زنده‌اند چرا که امکان ندارد آنها بمیرند. ما اکنون با آنها در این مراسم حضور داریم. قرآن کریم وقتی از شهدا سخن می‌گوید منظورش زنده بودن شهدا در روز قیامت و محشر کبری نیست؛ زیرا در آن روز همه حتی ظالمان و طاغوت‌ها نیز زنده هستند.قرآن کریم در مورد این شهدا می‌فرماید: «ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا. بل احیاء عند ربهم یرزقون». بنا بر این خداوند به صراحت می‌گوید که این شهدا زنده هستند و به برادران خود که هنوز باقی مانده و در انتظار شهادتند وعده رستگاری می‌دهند و می‌گویند «لاخوف علیهم ولا هم یحزنون».در روز شهید یاد رهبران شهید خود، سید عباس موسوی، شیخ راغب حرب و عماد مغنیه را گرامی می‌داریم. یاد شهادت‌طلبان و رهبرشان احمد قصیر و تمامی شهدای مقاومت و فرزندان خود را گرامی می‌داریم.در روز شهید اصل این مناسبت و اساس آن را گرامی می‌داریم. در این روز در سال 1982 نمادی برای تمامی پیروزی‌های مقاومت و شکست‌های دشمن رخ داد. چرا عملیات استشهادی احمد قصیر تا این اندازه مهم است؟ زیرا این حادثه بیانگر آمادگی یک ملت در فدا کردن جان خود برای آرمانش بوده و نقطه آغازی برای اینگونه عملیات‌های شهادت‌طلبانه و برنامه‌ریزی شده بود.عملیات شهید احمد قصیر بیانگر آرمان انسانی مجاهدان و جوانان ما بود. آن عملیات قوی‌ترین عملیات در نوع خود در تاریخ نبرد اعراب و اسراییل بود و هیچ عملیاتی قبل و بعد از آن در سطح این عملیات نبود.در این عملیات، یک انسان تبدیل به یک بمب شد تا دشمنان خود و کسانی که کرامت و خاک و آرمان وی را لگدمال کرده بودند نابود کند. دشمن پس از این عملیات اعلام کرد که 140 سرباز و افسر خود را از دست داده و مناخیم بگین نخست‌وزیر وقت دشمن سه روز عزای عمومی اعلام کرد.در یازدهم نوامبر 1982 پیروزی مقاومت در سال 2000 و پیروزی بزرگ‌تر در سال 2006 پایه‌گذاری شد.برادران و خواهران؛در این مناسبت عزیز قصد دارم به برخی از امور بپردازم که به همه ما مربوط می‌شود و به دلیل زیاد بودن این سرفصل‌ها، آنها را به صورت خلاصه بیان می‌کنم.در موضوع داخلی لبنان ما به تلاش‌های جاری برای آشتی ملی و آرام‌سازی اهمیت داده و از آن حمایت می‌کنیم. حتی اگر دیگری در هم‌پیمانی‌ها و موضعگیری‌ها خود باقی بماند ما از آشتی حمایت می‌کنیم چرا که منفعتی لبنانی و ملی است.آرامش و آشتی تصمیمی نیست که یکی بخواهد بر دیگری منت بگذارد. این امر منافع همه را در بر دارد. اکنون رییس‌جمهور انتخاب شده و دولت وحدت ملی تشکیل شده و همه به سمت انتخابات پارلمانی در حال حرکتند.آشتی و آرامش فقط به منظور از بین بردن تنش در سطح خیابان‌ها نیست بلکه ما برای مقابله با تمامی چالش‌های پیش رو نیاز به آشتی و آرامش داریم و مهم‌ترین امر در این میان جلوگیری از تحریک است.اگر به مجموعه‌ای از راهکارهای اخلاقی و سیاسی پایبند باشیم، آنگاه هر گروه می‌تواند به راحتی نظر خود را داده و فعالیت خود را بدون توهین به دیگری ادامه دهد. این آشتی‌ها می‌تواند کمک کند تا انتخابات پارلمانی در موعد مقرر آن برگزار شود. حزب‌الله و تمامی اپوزیسیون خواستار برگزاری انتخابات هستند. ما اصولا خواستار انتخابات پیش از موعد بودیم و اکنون نیز بدون توجه به نتایج یا پیش‌بینی‌ها کماکان خواستار برگزاری به موقع این انتخابات هستیم چرا که تعویق انتخابات برای لبنان بسیار خطرناک خواهد بود. من معتقدم که برگزاری انتخابات به سود تمامی گروه‌های لبنانی است.در مورد موضوع انتخابات باید به دو مورد اشاره کنم. اول اینکه ما اصرار داریم سن رای‌دهندگان از بیست و یک سال به هجده سال کاهش پیدا کنید. احمد قصیر در سن هجده سالگی عملیات شهادت‌طلبانه انجام داد. من نیازی به استدلال و برهان و دلیل برای اثبات حقانیت این خواسته ندارم. هر شهروند لبنانی هجده ساله باید شریکی اصلی در روند انتخابات باشد. ممکن است برخی بگویند که مشکلات فنی اجازه نمی‌دهد این قانون برای دوره کنونی صورت گیرد؛ ولی ما اصرار داریم که این موضوع قبل از انتخابات پارلمانی آتی در بهار آینده به تصویب برسد. هر گونه تاخیر در تعدیل قانون برای کاهش سن رای در واقع نادیده گرفتن حق جوانان در کشور است.نکته دوم در مورد ائتلاف‌های انتخاباتی است. دوستان من قبلا به این موضوع اشاره کرده‌اند. ما در حزب‌الله به ائتلاف‌های خود در اپوزیسیون پایبند هستیم و تمامی سخنانی که در گوشه و کنار شنیده می‌شود هدفی جز ایجاد تشویش و اضطراب ندارد. برخی از گروه‌ها سعی در ایجاد جنگ روانی با دیگران دارند ولی در هر حال ائتلاف ما با هم‌پیمانان کنونی‌مان قطعی و نهایی است و هرگونه نزدیکی به گروه‌های دیگری هیچگونه آسیبی به ائتلاف‌های کنونی نمی‌زند.موضوع دیگر در مورد مسایل داخلی به وضعیت امنیتی لبنان باز می‌گردد. تحولات امنیتی ظرف مدت اخیر رخ داده و ارتش لبنان و شهروندان لبنانی و همچنین سوری رخ داده و برخی دستگیر شده و اتهاماتی رد و بدل می‌شود.ما همیشه در اینگونه امور خواستار تحقیقات جدی می‌شویم و مردم هم حق دارند بدانند که چه می‌گذرد. اکنون هماهنگی امنیتی میان سوریه و لبنان وجود دارد و ما نیز از این هماهنگی حمایت کرده و خواستار عدم توقف این هماهنگی هستیم.امروز نیز قصد نداریم از روند تحقیقات سبقت بگیریم ولی از همه می‌خواهیم که در انتظار روند تحقیقات توام با عدالت باشند. ممکن است افراد دیگری بازداشت شوند و اتهاماتی رد و بدل شود ولی همه باید با آن به شکلی جدی و واقع‌بینانه تعامل کنند.از موضوع لبنان گذشته و به اسراییل می‌رسیم.واضح و روشن است که صهیونیست‌ها از زمان خاتمه جنگ تابستان 2006 در چندین خط مشغول فعالیت هستند. اول رزمایش و تمرین مداوم بر اساس درس‌های جنگ گذشته است. به همین دلیل از آن زمان تاکنون شاهد رفتارهای محاسبه‌شده و رزمایش‌های مختلف در سرزمین‌های اشغالی و نقاط مرزی هستیم. آخرین و مهم‌ترین رزمایش در واقع برای ایجاد هماهنگی میان نیروهای مختلف بود چرا که این امر جزو نقطه‌ضعف‌های بزرگ اسراییل در جنگ گذشته بود.به عنوان مثال هلی‌کوپترهای اسراییلی که قرار بود کمک‌هایی را برای سربازان خود برسانند، این کمک‌ها را به نقاطی اشتباه یا حتی برای مجاهدان می‌رساندند.یکی دیگر از اهداف این رزمایش‌ها، رسیدن به آمادگی برای اداره همزمان دو جنگ است.بخش دیگر فعالیت اسراییل تلاش فشرده برای جمع‌آوری اطلاعات است. هواپیماهای جاسوسی اسراییل هرگز آسمان لبنان را ترک نمی‌کنند و در عین حال شبکه‌های جاسوسی نیز در اسراییل فعال است و افراد جدیدی را نیز جذب کرده است.شبکه جاسوسی که کشف شده و اعضای آن اخیرا دستگیر شدند، در واقع یک موفقیت عظیم برای ارتش لبنان بود ولی مانند این شبکه‌ها در لبنان زیاد است. اگر به شخصیت این جاسوس‌ها و فعالیت‌های آنها نگاه کنیم واقعا دچار نگرانی می‌شویم. این موضوع بسیار خطرناک و حساس است و باید مراقب آن بود.خط سوم فعالیت اسراییل، ادامه تلاش برای ترور رهبران مقاومت و همچنین تخریب شرایط لبنان است. من هنوز بر اساس داده‌های خود اصرار دارم که بگویم اسراییل در پشت بسیاری از ترورهای رخ داده در لبنان قرار داده و امیدوارم روزی نتیجه تحقیقات این سخن من را ثابت کند.خط چهارم، جنگ روانی از طریق رسانه‌ها است که بعضا توسط رسانه‌ها و روزنامه‌های عربی نیز حمایت می‌شود. هدف از این جنگ روانی، از بین بردن اعتماد به نفس اعضای مقاومت است. در این روند سلسله‌ای از دروغ‌ها و شایعات پراکنده می‌‌شود و در مقابل ما در لبنان چه می‌کنیم؟ اگر بدانیم دشمن ما که هنوز بخشی از خاک ما را در اشغال دارد و امنیت و استقرار ما را تهدید می‌کند، به شکل روزمره برای تحقق اهداف خود تلاش می‌کند؛ آنگاه مردم ما باید هشیارتر و قوی‌تر برخورد کنند.متاسفانه ما در لبنان شاهد هستیم که نسبت به این موضوع بی‌توجهی شده و همه درگیر نبردهای داخلی و جریان انتخابات و مسایلی هستیم که در برابر این خطر، کوچک هستند. ما در مواجهه با این چالش‌ها باید در تصویب استراتژی دفاعی عجله به خرج دهیم.متاسفانه در لبنان می‌گویند که حزب‌الله در مسیر تصویب طرح استراتژی دفاعی سنگ‌اندازی می‌کند؛ در حالیکه این موضوع صحیح نیست؛ زیرا یکی از راه‌های تقویت لبنان در برابر اسراییل تصویب این طرح است.در جلسه اول گفتگوهای ملی، رییس‌جمهور از میشل عون خواست تا به عنوان کسی که فرمانده ارتش بوده طرحی برای استراتژی دفاعی ارائه کند. طرح میشل عون متاسفانه در میزگرد گفتگوها مورد بررسی قرار نگرفت و در رسانه‌ها مطرح شد. من این انتقاد را از شرکت‌کنندگان در میزگرد گفتگوها می‌کنم که اگر نظری در مورد طرح عون دارند باید در میزگرد مطرح کنند نه اینکه موضوع تبدیل به یک جنجال رسانه‌ای و بهانه‌ای برای انتقاد از دیگری شود.مهم‌ترین موضوع سرنوشت‌ساز برای لبنانی‌ها استراتژی دفاعی است که متاسفانه تبدیل به بهانه‌ای برای جدل‌های سخیف و تلاش‌های انتخاباتی شد.بعد از مطرح شدن طرح میشل عون، من اظهارات وزیر دارایی را شنیدم که می‌گفت دولت لبنان پول کافی برای مسلح کردن ارتش به سلاح هوایی را ندارد و ما قادر به تامین این پول نیستیم. در نظر وی راه‌حل تقویت لبنان و حمایت از کشور، پایبندی به مصوبات بین‌المللی است.طبیعی است که نظر وی محترم است ولی اگر این سخن نظر یک گروه سیاسی باشد ما با فاجعه‌ای روبرو هستیم.هر چه اختلاف در مورد استراتژی دفاعی وجود داشته باشد، یک نقطه مشترک وجود دارد که چیزی جز ارتش نیست. هیچ اختلافی در این مورد وجود ندارد که ارتش نقشی اساسی در دفاع از میهن دارد و باید تقویت شده و مسلح و آموزش‌دیده باشد. نه اینکه سلاح ارتش تنها اندکی مسلسل و خودرو زرهی باشد. هر ارتشی که بخواهد از کشورش دفاع کند نیاز به سلاح هوایی و ضد هوایی دارد. در غیر این صورت این ارتش یک نیروی انتظامی ـ امنیتی در لباس نظامی است.بنا بر این نقطه اشتراک همه باید مسلح کردن ارتش باشد. اگر در اول راه بخواهیم جا خالی کرده و بگوییم پول نداریم، پس چگونه می‌خواهیم از کشورمان دفاع کنیم.مسلح کردن ارتش یک اولویت است. همانگونه که دولت برای طرح‌های خود پول فراهم می‌کند، باید از ارتش نیز حمایت کرده و آن را مسلح کند. اگر این موضوع بین تمامی لبنانی‌ها مشترک نیست، پس اصلی‌ترین پایه استراتژی دفاعی سقوط کرده است.من این سوال را مطرح می‌کنم که چگونه برخی از سال 1942 تاکنون از تجربه‌های لبنانی، سوری، فلسطینی، ایرانی، عراقی و پاکستانی درس نگرفته و نمی‌دانند که هیچ مصوبه بین‌المللی نتوانسته تا این تاریخ حقی را به صاحب حق رسانده و از کشور یا ملتی دفاع کند؟!شصت سال تعامل با اسراییل و مصوبات سازمان ملل برای ما کافی نبوده تا درک کنیم که این مصوبات قادر به حمایت از ما نیست و تنها راه حمایت از طریق ارتش و مقاومت و ملت می‌گذرد؟ اگر این موضوع نقطه اشتراک نیست، پس مذاکره و گفتگو در مورد استراتژی دفاعی چه فایده‌ای دارد؟!من با وزیر محترم موافقم که دفاع از میهن هزینه زیادی دارد ولی واقعا همین‌طور است و دفاع از کشور نیاز به فداکاری و هزینه دارد. به همین دلیل ما خواستار افزایش شرکت‌کنندگان در میزگرد گفتگوهای ملی هستیم تا بدین ترتیب قشر بیشتری از لبنانی‌ها در گفتگوها شرکت کنند و برای خود تصمیم بگیرند.شهدایی که اکنون در میان ما هستند به خوبی می‌دانند که این ملت تا چه اندازه برای باز پس‌ گرفتن بیروت و جنوب هزینه داده و فداکاری کرده است. زمین و ملت و کرامت آنها اینگونه حفظ می‌شود.موضوع گسترش دایره شرکت‌کنندگان در گفتگوها به مسایل حزبی باز نمی‌گردد، بلکه ما باید موضوعی اصلی و استراتژیک را با مشارکت همه برگزار کنیم. استراتژی دفاعی مهم‌ترین نماد تصمیم‌گیری برای جنگ و صلح است. چرا باید برخی از رهبران اصلی لبنان از اینگونه بحث‌ها کنار گذاشته شوند؟ بیایید این موضوع را خاتمه داده و گفتگوها را جدی‌تر ادامه دهیم و از کشورمان در سایه امور منطقه‌ای و بین‌المللی حمایت کنیم.به دور از بحث و جدل و تنش و چنین فضایی که بیانگر عدم جدیت در گفتگوها است، من تاکید می‌کنم که در لبنان مردانی هستند که از زمان خاتمه جنگ تابستان 2006 روز و شب مشغول فعالیت هستند و ما اشخاصی هستیم که شکست را نمی‌شناسیم. روز و شب فعالیت می‌کنیم تا لبنان قوی‌تر باشد. این مقاومت خود را برای تمامی شرایط آماده کرده تا در کنار ملت و ارتش از میهن دفاع کند.هنگامی که از این موضوع سخن گفتم، قصد جنگ روانی نداشتم. من بار دیگر تکرار می‌کنم که در لبنان مقاومت در پایان سال 2008 قوی‌تر از هر زمان دیگر است و دست‌های اسراییل اگر به سمت لبنان دراز شود، قطع خواهد شد؛ همانگونه که پای اسراییل را در جنوب لبنان قطع کردیم.این تلاش هیچگاه متوقف نشده است و لبنانی‌ها باید مطمئن باشند که عقل‌ها و چشم‌ها و قلب‌هایی هستند که همواره بیدارند تا شب و روز از آنها حمایت کنند و این عده از طرف اکثریت مردم نیز حمایت می‌شوند و از دشمن نمی‌ترسند.ما در سرزمین خود باقی مانده و سلاحمان را در دست داریم و پاهایمان در سرزمینمان مثل کوه ریشه دارد و هرگز نمی‌لرزد.ما در سال 2006 با بمبارانی مواجه شدیم که بیشتر از تاریخ جنگ‌های اسراییل و اعراب بود و ما هیچگاه خم به ابرو نیاوردیم.موضوع بعدی، کنفرانس گفتگوی ادیان و تمدن‌ها و دعوت از شیمون پرز یا سیوی لیونی است. توضیحی که سفیر عربستان در بیروت در مورد مشارکت‌کنندگان در کنفرانس ادیان داد قابل توجه است. من قصد دارم از تمامی کشورهای شرکت‌کننده در این کنفرانس، از عربستان، ایران، سوریه و تمامی کشورهای اسلامی و عربی بخواهم تا مانع حضور این جنایتکاران در کنفرانس ادیان شوند.ارتباط شیمون پرز به دین و گفتگوی ادیان چیست؟ اولمرت یا لیونی که در جنایت قانا دست داشتند، چه ارتباطی به دین و گفتگو دارند؟ اسراییل یک دولت جنایتکار و نژادپرست است، مگر اینکه اتحادیه عرب و کشورهای عربی از این باور دست شسته باشند. اگر امروز گفته شود که ما قصد داریم در این مذاکرات شرکت کنیم آمریکا مقاومت کرده و می‌گوید که این گروه تروریست است و کشورهای عربی نیز از این تصمیم آمریکا پیروی می‌کنند. چرا ما نباید مشارکت اسراییل را تحریم کنیم؟در روز شهید و به حرمت خون شهدا از تمامی کشورهای اسلامی و عربی می‌خواهم تا اسراییل را از این کنفرانس اخراج کنند و مانع حضور شیمون پرز به عنوان یک قاتل نژادپرست در این اجلاس شوند.در روزگاری که قدس اشغال است و خانه‌های فلسطینی‌ها نابود می‌شود، در روزگاری که محاصره یک و نیم میلیون فلسطینی در غزه ادامه دارد، شیمون پرز دعوت شده و مورد تکریم قرار گرفته و منبر گفتگوی ادیان در اختیار وی گذاشته می‌شود تا با آنها زیر یک سقف نشسته و برایشان کف بزنیم و اسم آن را گفتگوی ادیان بگذاریم.برادران و خواهران؛در موضوع انتخابات اخیر آمریکا قصد دارم دو دیدگاه را مطرح کنیم. اول اینکه ملت آمریکا، دولت بوش و نظام وی را محاکمه کرد و بدین ترتیب ملت آمریکا به شکست سیاست‌های داخلی و خارجی دولت بوش اعتراف کرده و آن را کنار گذاشت. این دولت تنها راه تعامل با دیگران را در جنگ و خونریزی می‌دانست و برای آن بهانه مبارزه با تروریسم را ایجاد کرده بود. آمریکایی‌ها ایستادند و به جهانیان گفتند که سیاست دولت آنها شکست خورده است.اگر من بگویم آمریکا شکست خورده، می‌گویند که مبالغه می‌کنم؛ ولی اکنون شاهدیم که این خود ملت آمریکا هستند که به شکست دولتمردان خود و برنامه‌های آنها اعتراف کرده‌اند.دلیل اصلی شکست آمریکا در این برنامه‌ها تنها به ملت‌ها و جنبش‌های مقاومت منطقه باز می‌گردد. متاسفانه علیرغم توضیحات مکرر، برخی اصرار دارند که امام سید علی خامنه‌ای گفته است ما آمریکا را در لبنان شکست می‌دهیم در حالیکه وی چنین سخنی نگفته است. ایشان گفتند که آمریکا در لبنان شکست خواهد خورد. ایشان قدرت‌ ملت‌های منطقه را به خوبی می‌داند و انتظار دارد که این ملت‌ها آمریکا را شکست دهند. ایران هیچگاه از لبنان برای شکست دادن طرح آمریکا استفاده نکرده است؛ بلکه این ملت لبنان است که ضرر اصلی را از طرح آمریکا می‌بیند.نکته دوم در مورد انتخابات آمریکا این است که هیچ انسانی نمی‌تواند از شکست جان مک‌کین ناراحت باشد چرا که در واقع شکست مک‌کین، شکست بوش و طرح‌های او است، ولی آیا جایز است که تا این اندازه به تغییر و شعار رییس‌جمهور جدید آمریکا تکیه کنیم؟واقعیت و منطق می‌گوید که باید در انتظار باشیم. موسسات و استراتژی‌های ثابتی بر آمریکا حکمرانی می‌کنند. ممکن است ملت‌های منطقه با اوباما به دلیل گذشته وی یا رنگ پوستش احساس نزدیکی کنند، ولی من هشدار می‌دهم که زیاد بر این موضوع تکیه نکنید تا دچار سرخوردگی نشوید. من قصد ندارم از روند امور پیشی بگیرم ولی این منطقی نیست که در انتظار تغییر ظالم و متکبر و مستکبر باشیم و بگوییم که شرایط تغییر خواهد کرد و این ظالم با نگاهی متفاوت به ما نگاه خواهد کرد!این وضعیت در واقع وضعیت یک امت ضعیف است که اراده‌ای ندارد. یک امت زنده و پویا و منطقی می‌گوید که در برابر آنچه در جهان می‌گذرد باید وحدت و فرهنگ و اقتصاد و زیربنای اجتماعی و نظامی و دولت خود را تقویت کنیم تا بتوانیم جهان را مجبور به احترام گذاشتن به خود کنیم.این ما هستیم که از وطن و امت خود دفاع می‌کنیم. در این روز گرامی، شهدا به ما یاد می‌دهند که زیاد بر تغییرات جهان تکیه نکنیم چرا که اگر ما ضعیف باشیم این تغییرات هیچ نفعی برایمان ندارد.فداکاری شهدا و خونی که در رگ‌های ما جاری است تضمین حفظ خاک و شرافت و کرامت ماست. خونی که در رگ‌های ماست می‌تواند سر ما را بالا نگاه دارد یا اینکه باعث خفت و خواری ما باشد.در روز شهید، عهد و پیمان خود و شما و تمامی برادران و خواهران و ملت مقاوم خود را با شهدا تکرار می‌کنیم و عهد می‌کنیم که راه آنها را ادامه دهیم.به خون شما که ریخته شده و در رگ‌های ما جاری است قسم که لبنان شکست نخواهد خورد و وارد ائتلاف‌ها و هم‌پیمانی‌ها نخواهد شد». منبع:الف

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

21  −  15  =